مقاله کامل در مورد دین و علم

مقاله کامل در مورد دین و علم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 40

 

دین و علم

علم به معناى دانستن است و یکى از مراتب آن عبارت است از : درک واقعیات و حقایق .

آن کسى که از معلومات و حقایق استفاده کند ، و آن را در راه به ثمر رساندن انسانیت به کار اندازد ، هم خود به سعادت نزدیک شده و هم دیگران را به خوشبختى سوق داده است .

انسان از ابتدا دانشى ندارد ; ولى چون قوه درک علم و دانش در او هست در جستجوى حقایق و کسب معلومات مى کوشد .

انسان براى به دست آوردن و هماهنگ شدن با محیط ، محتاج به علم و دانش است ، علمى که با استمداد آن ، انسان را به مسائل خلقت و نوع زندگى با برکت آشنا کند ، علمى که ضامن سلامت جسم و روح او گردد ، و وى را بسوى هدف عالى خلقت رهنمون شود ، دانشى که بر محور فضایل اخلاقى استوار باشد و در تمام برترى ها مانند نوع دوستى یارى نماید ; نه دانشى که راه بهتر کوبیدن و غارت کردن را به او بیاموزد !

شما نیز قبول دارید که تعلیم یافتگان فرهنگ امروز و مهدهاى علمى ، دچار بلاها و خطاهاى خانمان سوزى هستند ; زیرا علم در جهان امروز ، از مهمترین عامل بهتر زیستن غافل است و در صورت توجه ، راه درستى را نمى تواند پیشنهاد کند تا در پرتو آن به گوهر ارزشمند حیات حقیقى دست یابد .

بنابراین در میان تمام مکتب هاى عالم ، تنها مکتبى که بشر را به وسیله دانش در راه بهتر زیستن تربیت مى کند اسلام است .

در قرآن مجید کتاب آسمانى اسلام و اخبار و روایات رسیده از رهبران عالى مقام اسلام ، تأکید فراوانى بر فراگیرى و کسب علم و دانش شده است ، آن هم نه دانش محدود و محصور ; بلکه مطلق علمى که خدمتگذار راه انسانیت است .

اسلام آیین دانش ، عقل ، فطرت ، وجدان و فضیلت است . قرآن براى علم و عالم مقامى بس ارجمند قائل است ، تا جایى که « دین » در کتاب آسمانى اسلام به محور عقل و دانش استوار است .

قرآن مجید و روایات ، جمود بر عقاید و اندیشه هاى غلط گذشتگان را ، جنایت بر فطرت بشر و سلب مزیت عقلانى از انسان دانسته و مى گوید :

« متابعت از گمان و آراء و افکار و معلومات بسیارى از گذشتگان منحرف ، تمسک به چیزى است که نزد خدا ارزش ندارد »(1) .

هماهنگى دین و علم

کسانى که میان دین و دانش جدایى فرض مى کنند ، از نوع استدلالاتشان پیداست که ، دین را درک نکرده و از مفهوم عالى آن بى خبرند .

مراجعه به آثار مهم اسلامى ، یعنى قرآن و کتب معتبر روایى از قبیل اصول کافى ، من لایحضره الفقیه ، الشافى ، الوافى ، محجة البیضاء ،بحارالانوار و . . . که هر کدام ابواب مفصلى درباره علم و دانش ، از دیدگاه آیات و روایات دارند و همچنین مراجعه به تألیفات گرانبهاى دانشمندان اسلامى در طول 14 قرن گذشته ، اجازه چنین قضاوت غیر منصفانه اى را به انسان نمى دهد .

1 ـ ( وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِى الاَْرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ )] انعام (6) : 116 [ .

قضاوت بیگانگان

اگر بى خبران در دامن استعمار نبودند ، و اگر تقلید کورکورانه کوتاه نظران از مفاسد و شهوات غرب به ویژه اروپا و آمریکا در میان نبود ، و اگر صنایع چشم گیر آنان عده اى را از خود بى خود نمى کرد ، در حق اسلام نسبت به علم و دانش آنگونه رأى و نظر نمى دادند .

آنان در عالم مستى و بى خبرى و در دامن آلودگى ها بدون این که به اسلام مراجعه کرده باشند و از سرچشمه پاک آن جرعه اى نوشیده باشند ، با یک دنیا غرور و تکبر ، به نام تمدن و تجدد و به نام فیلسوف و دانشمند ، احمقانه در حق آیین پاک اسلام قضاوت مى کنند !

اى کاش این از خود بى خبران و هرزه هاى ناتوان و هرزه علف هاى سبز شده در لجن زار تقلید از غرب ، و قضاوت کننده گان و فرزندان بى سواد تقلید از حیوانات آدم نماى اروپا و آمریکا ، آراء و نظرات خود مخالفان غربى و غرب زدگان مخالف را درباره رابطه اسلام با علم جویا مى شدند .

اى کاش مى فهمیدند که منبع تمام علوم امروزى و تمدن جهانى ، اسلام است .

اى کاش پیشرو بودن اسلام را در نهضت هاى حیاتى و علمى از زبان آنان بشنوند ; باشد که از این خواب خرگوشى که منشأش کپسول خواب آور هواى نفس و شهوت آنان است ، بیدار شده و به خود بیایند و بیش از این در راه سقوط جوامع و ممالک اسلامى نکوشند .

او چه مى گوید ؟

« گوستاولبون » فرانسوى مى گوید :

«تمام جهان باید رهین منّت اسلام باشد ; زیرا ملت اسلام خدمات ارزنده و شایان تقدیرى به معارف دنیا نمودند . مراکز علمىِ اروپایى ها عبارت بود از جایى که در آنجا پاپ ها و سردمداران کلیساها به حالت نیمه وحشى زندگى کرده و به بى خطى و بى سوادى خود افتخار مى کردند . مدار علوم ما فقط مسلمانان بودند » .

و خلاصه در کتاب پربهاى « تمدن اسلام و عرب » مى نویسد :

« از نظر خصایص اخلاقى نیز همین اندازه بس که آنها اروپا را تربیت کرده به شاهراه تمدن و ترقى راهنمایى نمودند . حالت بربریّت اروپاییان تا مدت طولانى ، در واقع بیش از اینها بود که خود بتوانند آن را حس کنند . البته در قرن یازدهم و بیشتر در قرن دوازدهم احساسات مختصرى در مردم پیدا شده ; ولى از همان وقت فقط چند نفر از اشخاص حساس و روشن فکر ، ضرورت این را حس کردند که باید کفن جهالت را درید و بدون فاصله به طرف مسلمین که از هر جهت برتر و استادترند متوجه شد و به آنها مراجعه نمود » .

ترجمه متون اسلامى

پس از این مى نویسد :

« همانطور که بارها در کتاب تذکر داده شده است علوم مسلمانان در اروپا به وسیله جنگ صلیبى نبوده ; بلکه از «اندلس» و جزیره «صقلیه» و ایتالیا بوده است ، چنان که در سال 1130 میلادى دارالترجمه اى در طلیطله تحت ریاست اسقف اعظم « رایمون » تأسیس شده و تمام کتب مشهور مسلمانان را به لاتینى ترجمه نمود » .

از این ترجمه ها ، موفقیت کاملى حاصل گردید ; یعنى چشم هاى اروپاییان از این کتب باز شده و دنیاى تازه اى به روى خود گشودند .

سلسله این ترجمه ها تا قرن چهاردهم در جریان بود ، در اینجا نه فقط کتب رازى ، ابن سینا ، ابن رشد را به لاتینى ترجمه نمودند ; بلکه نوشته هاى جالینوس ، ذیمقراطیس ، افلاطون ، ارسطو ، ارشمیدس ، بطلمیوس را که مسلمانان از یونانى ترجمه کرده بودند را به زبان لاتین نقل نمودند .

دکتر « لکلرک » در تاریخ طب خود زیاده از 300 کتاب مشهور عربى را ذکر مى کند که تمام آنها به لاتینى ترجمه شده اند .

گوستاولبون مى گوید :

« در قرون وسطى اطلاعاتى که از علوم یونان براى ما حاصل شد ، به وسیله همین ترجمه هاى عرب بود که از برکت همین تراجم توانستیم تصنیفات قدیمه یونان را به دست بیاوریم ، نه از راهب هایى که نام زبان یونانى را هم نمى دانستند ، بدین جهت مى گویم که ; تمام جهان باید رهین منت مسلمین باشند که این ذخایر گرانبها را از دستبرد حوادث زمانه حفظ کردند »(1) .

متأسفانه بى خبرى ملت فعلى اسلام از اسلام ، راه قضاوت هاى جاهلانه را در حق اسلام براى آنان باز کرده است .

دین پایه گذار علوم گوناگون

نویسنده کتاب « تمدن اسلام و عرب » ، که خود از بیگانگان است ، در کتاب خود فصول مختلفى را به معرفى علوم و برنامه هایى اختصاص داده ، که پایه گذار تمام آنها مسلمین بودند و اروپاییان و آمریکاییان پس از زحمات هزار ساله مسلمین ، در مهدهاى علمى بر سر سفره حاضر شده ، قرار گرفتند و از برکت آن سفره به چنین ترقیات شگفت انگیزى دست یافتند .

1 ـ تمدن اسلام و عرب : 732 .

اگر بى خبرى و غرور زمامداران اسلامى از چند قرن قبل نبود ، ملت اسلام از سفره آماده شده به دست پدرانشان ، در علم و دانش آنچنان بهره مى بردند که امروز تمام عالم در سیطره آنان بود ; ولى دنیاپرستى عده اى مغرور و متکبر ، باعث عقب رفتن مسلمین از کنار سفره علم و جاى گرفتن بیگانگان بر سر آن سفره شد .

مسلمانان پایه گذاران علوم مختلف

« گوستاولبون » ضمن تحقیقات بسیار ارزنده اى به تفصیل مى نویسد :

« مسلمین ، پایه گذاران نظامات عالى اجتماعى ، سیاسى ، حقوقى ، قضایى ، جزایى ، تعلیم و تحقیق ، فلسفه ، ادب ، تاریخ ، علم رجال ، ریاضى ، هیئت ، جغرافى ، دائرة المعارف نویسى در فنون مختلف ، فیزیک ، شیمى ، فن اکتشاف ، اسلحه هاى آتشین ، اختراع کاغذ ، قطب نما ، طب ، نقاشى ، صنایع مستظرفه ، معمارى ، نویسندگى ، فنون مختلف پزشکى و پایه گذاران دانشگاه هاى مختلف در تمام نواحى اسلام ، به سبکى بسیار عالى و ارزنده ، بودند . امروز تمام علوم و فنون ، مرهون فداکارى و ایثار گذشته مسلمین است . براى این که به آثار و اختراعات و پایه گذارى علوم به وسیله مسلمین آگاهى حاصل کنید ، باید به دائرة المعارف هاى علمى و کتاب هایى که بیگانگان در این باره نوشته اند مراجعه نمایید .

 

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید



خرید و دانلود مقاله کامل در مورد دین و علم