دانلود تحقیق کامل در مورد شرط قبول در وقف

دانلود تحقیق کامل در مورد شرط قبول در وقف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 15

 

شرط قبول در وقف

اختلاف فقها، رضوان الله تعالى علیهم در این مساله که آیا وقف، عقد است یا ایقاع، و آیا مطلق وقف، تملیک است یا قسم خاصى از آن، و همچنین آیا همه انواع وقف، تحریر مال به شمار مى آید یا قسم خاصى از آن، موجب اختلاف آنها در این مساله شده که آیا قبول، درتحقق و صحت وقف، شرط است یا خیر و یا اینکه دراین مساله، تفصیلى وجود دارد؟ پاسخ به این پرسشها، موضوع این مقاله را تشکیل مى دهد که با رعایت اختصار و اصول تحقیق، به آن مى پردازیم. در این زمینه چند نظریه وجود دارد:

1. شرط دانستن «قبول» در همه اقسام وقف

علامه حلى در کتاب «تبصرة المتعلمین» چنین گفته:
لفظ صریح وقف در زبان عربى، کلمه «وقفت»(یعنى وقف کردم) است و الفاظ دیگرى که در این مقام مى آورند در وقف، صراحت ندارد بلکه با قرینه، از وقف حکایت دارد. قبول، قصد قربت، و اقباض از شرایط وقف مى باشد....(((204))

همچنین در کتاب «قواعد» مى گوید:
در اینکه قبول وقف، شرط باشد اشکالى وجود دارد،ولى شرط بودن قبول، به واقع نزدیک تراست.((205))

فاضل مقداد هم درکتاب «التنقیح» همین قول رامى پذیرد.((206))

سید على طباطبایى در کتاب «ریاض المسائل»مى نویسد:
در موافقت با «التنقیح»، قول صحیح تر، نظریه شرط بودن قبول و قصد قربت در وقف است.((207))

محقق کرکى در کتاب «جامع المقاصد» بیان مى کند:
شرط بودن قبول قول صحیح ترى است.((208))

در «جواهر الکلام» طى بحثى در این زمینه آمده است:
از آنچه گذشت روشن مى شود که در همه اقسام وقف همانند سایر عقود، قول به معتبر بودن قبول، قوت دارد حتى در فورى و عربى بودن آن....((209))

آخوند خراسانى گفته است:
«مقتضاى اصول، اعتبار قبول است... پوشیده نیست که اقتضاى اصل در همه اقسام وقف معتبر بودن قبول مى باشد. بنابراین دلیلى ندارد که بین وقف خاص ووقف عام تفصیل قائل شویم...((210)).

سید محمد مجاهد در کتاب «المناهل» مى گوید:
ممکن است عبارت «تذکره» بر اعتبار قبول، اشاره داشته باشد.

به نظر مى رسد نسبت دادن این قول به «تذکره» درست نباشد، چنان که محقق قمى نیز به آن اشاره کرده است.((211))

2. شرط دانستن «قبول» در وقف خاص

نظر علامه در کتاب هاى «تذکره»، «تحریر» و «قواعد» وفخرالمحققین در کتاب «ایضاح» و شهید در کتاب «دروس» و محقق ثانى در کتاب «جامع المقاصد» وشهید ثانى در کتاب هاى «شرح لمعه» و «مسالک» همین قول است.((212))

در «جواهر الکلام» آمده است:
شاید از اینکه مصنف(محقق) و دیگران مسئله قبول رامطرح نکردند، توهم شود که در وقف، قبول شرط نیست، اما این توهم باطل است، زیرا امکان دارد مصنف به جاى ذکر قبول، به عقد بودن وقف اکتفا کرده باشد و بى تردید در معناى عقد، قبول نهفته است ودلیل اینکه چرا به طور خاص از قبول وقف، نامى برده نشده، عدم نزاع در خصوص الفاظ قبول مى باشد. زیراهر لفظى که نشان دهنده پذیرش ایجاب باشد، قبول نامیده مى شود. از این رو مصنف به اعتبار آن در برخى از عقود جایزى که قبلا گذشت، اشاره اى نکرده است.علاوه بر این بعدها خواهد آمد که وى به اعتبار قبول درخصوص وقف عام تصریح کرده است و این سخن به منزله تصریح به اعتبار قبول در غیر وقف عام به شمار مى آید...((213)).

آیت الله گلپایگانى در حاشیه کتاب «وسیلة النجاة» مى نویسد:
اقوى این است که در وقف خاص همچون وقف برفرزندان، قبول معتبر مى باشد.((214))

3. شرط نبودن قبول در همه اقسام وقف

شهید ثانى در «شرح لمعه» مى گوید:
کلمات مصنف(شهید اول) دلالت دارد که هیچ یک ازاقسام وقف، مشروط به قبول نیست، و ظاهر کلمات اکثر فقها چنین است.((215))

صاحب «ریاض المسائل» آورده است:
از عبارات محقق و اکثر فقها - همچنان که در کتاب هاى «مسالک» و «شرح لمعه» آمده - فهمیده مى شود که درهیچ یک از اقسام وقف، قبول شرط نیست.((216))

کاشف الغطاء در کتاب «کشف الغطاء» بیان مى کند:
قول به اعتبار ایجاب و قبول لفظ ى در وقف خاص، قوى است، و قول به کافى بودن قبول فعلى، خالى از اعتبارنیست. در وقف عام، قبول فعلى، کفایت مى کند، و قول به لازم نبودن قبول در همه اقسام وقف، خالى از وجه نیست.((217))

صاحب «مناهل» مى گوید:
مساله اعتبار قبول، محل اشکال است و ترک احتیاط دراین مساله، سزاوار نیست، اما قول به شرط نبودن وقف، به حقیقت نزدیک تر است.» پس از ذکر این مطلب دروقف خاص اضافه مى کند: «مشروط نبودن وقف عام به قبول در نزد من، به واقعیت نزدیک تراست.((218))

صاحب «عروة الوثقى» مى نویسد:
مشروط نبودن مطلق وقف به قبول، قوى تر است، گرچه احتیاط در تفصیل بین وقف عام و وقف خاص مى باشدو اعتبار قبول در مطلق وقف احوط از آن است
((219)).

آیت الله خویى گفته است: ظاهرا در هیچ یک از انواع وقف، قبول معتبر نیست گرچه اعتبار آن احوط است، خصوصا در وقف به لحاظ ملکیت منفعت، خواه وقف عام باشد، مثل: وقف برعلما، یا وقف خاص، مثل: وقف بر اولاد که در اولى،حاکم شرع قبول مى کند و در دومى، طبقه اول ازموقوف علیه.((220))

صاحب «جامع المدارک» مى نویسد:
چه بسا که از اخبار وارده در باره اوقاف ائمه - صلوات الله علیهم اجمعین - عدم اعتبار قبول، استفاده شود، گرچه احتیطین است که در وقف، قبول ترک نشود.((221))

امام خمینى(ره) آورده است:
معتبر نبودن قبول در وقف عام مانند وقف مساجد،قبرها، پل ها و غیر از این موارد و همچنین وقف برعناوین کلى مانند وقف بر فقرا و فقها و مانند آنها اقوى است. اما اعتبار قبول در وقف خاص مثل وقف بر فرزندان احوط است که باید موقوف علیهم قبول کنند. البته قبول افراد موجود، کافى است و قبول کسانى که بعدها به دنیا خواهند آمد، لازم نیست. اگر افراد موجود صغیر باشند یا در میان آنان صغیر باشد ولى آنها اقدام به قبول مى کند. اما در وقف خاص هم، معتبر نبودن قبول اقوى است، همچنان که در وقت عام نیز، احوط رعایت قبول توسط حاکم یا کسى مى باشد که از طرف او منصوب شده است.((222))

ادله قول اول و دوم و یا فقط قول دوم:

دلیل اول: اصل این است که وقف بدون قبول تحقق نمى یابد، به عبارت دیگر، اصل، عدم تحقق تحریرمال (اگر وقف را تحریر مال بدانیم) و عدم تحقق تملیک مال (اگر وقف را تملیک بدانیم) بدون قبول است.

به استدلال فوق، چنین پاسخ گفته اند:
اصل، در صورتى مى تواند دلیل واقع شود که دلیلى نداشته باشیم. در حالى که بر مشروط نبودن وقف به قبول، دلیل داریم. مانند اخبار مشتمل بر اوقاف ائمه - علیهم السلام - که در آنها ذکرى از قبول نشده است واین نشان مى دهد که در وقف، قبول موقوف علیه، شرط نیست، خواه آنچه را که در این اخبار ذکر شده، صیغه وقف به شمار آوریم یا بیان احکام آن.((223))

صاحب «جامع المدارک» مى گوید:
چه بسا از اخبارى که در اوقاف ائمه، صلوات الله علیهم اجمعین، وارد شده است، معتبر نبودن قبول استفاده شود.((224))

نمونه هایى از روایات وقف که برخى از آنها مانند روایت «ربعى»، از نظر سند، صحیح هستند:

1. شیخ طوسى در کتاب «تهذیب الاحکام» با سند ازحسین بن سعید از نضر، از یحیى حلبى، از ایوب بن عطیه نقل مى کند از امام صادق(ع)، شنیدم که فرمود:
قسم رسول الله(ص)، الفىء فاصاب علیا(ع)، ارض فاحتفر فیها عینا فخرج فیها ماء ینبع فی السماء کهیئة عنق البعیر فسماها عین ینبع، فجاء البشیر یبشره، فقال: بشر الوارث، بشر الوارث هی صدقة بتا بتلا فی حجیج بیت الله و عابر سبیله لاتباع ولاتوهب و لاتورث فمن باعها او وهبها فعلیه لعنة الله و الناس اجمعین لایقبل الله منه صرفا ولا عدلا((225))؛
رسول خدا(ص) فىء را تقسیم کرد و به على(ع) زمینى رسید و او چشمه اى در آن زمین حفر کرد که از آن، آبى مانند گردن شتر مى جوشید. حضرت آن را «چشمه ینبع» نامید. مردى نزد حضرت آمد و به او بشارت داد.حضرت فرمود: به وارثان بشارت بده، به وارثان بشارت بده، همه آن زمین، صدقه دائمى قطعى است بر حجاج خانه خدا و کسانى که از این راه عبور مى کنند. فروخته وبخشیده نمى شود و نیز به ارث نمى رسد. کسى که آن را بفروشد یا هبه کند، لعنت خدا و ملائکه و تمامى مردم بر او خواهد بود، و خداوند چیزى را از او به جاى آن قبول نمى کند.

2. در «تهذیب» از فضاله، از ابان، از ابى صالح نقل شده است:
املى ابوعبدالله(ع) بسم الله الرحمن الرحیم، هذا ماتصدق به فلان بن فلان و هو حی سوى بداره التی فی بنی فلان بحدودها صدقة لاتباع و لاتوهب حتى یرثهاوارث السماوات والارض و انه قد اسکن صدقته هذه فلانا و عقبه، فاذا انقرضوا فهی على ذى الحاجة من المسلمین،((226))
امام صادق(ع)، چنین املاء کرد: به نام خداوند بخشنده مهربان. فلانى پسر فلانى که زنده و سالم است با این نوشته، خانه اش را در قبیله بنى فلان که حدود آن مشخص است صدقه داد. آن خانه، فروخته و بخشیده نمى شود تا اینکه به وارث آسمانها و زمین برسد. او دراین صدقه، فلانى و نسلش را سکونت داد، و هرگاه آنان منقرض شدند خانه براى مسلمانان نیازمند خواهد بود.

3. در «تهذیب» از محمد بن عاصم، از اسود بن ابى الاسود دئلى، از ربعى بن عبدالله، از امام صادق(ع)روایت شده است:
تصدق امیر المؤمنین بدار له فی المدینة فی بنی زریق فکتب: بسم الله الرحمن الرحیم هذا ما تصدق به علی بن ابی طالب و هو حی سوی، تصدق بداره التی فی بنی زریق صدقة لاتباع و لاتوهب حتى یرثها الله الذى یرث السماوات و الارض، و اسکن هذه الصدقة خالاته ماعشن و عاش عقبهن، فاذا انقرضوا فهی لذی الحاجة من المسلمین((227))؛

امیر المؤمنین خانه اش را که در مدینه و در قبیله بنى زریق واقع بود صدقه داد، و چنین نوشت: به نام خداوندبخشنده مهربان. على بن ابى طالب که زنده و سالم است با این نوشته، خانه خود را که در قبیله بنى زریق واقع است، صدقه داد. آن خانه، فروخته و بخشیده نمى شود تا اینکه به وارث آسمانها و زمین برسد. و خاله هایش تا وقتى که خود و نسلش زنده هستند در آن سکونت داد. پس هرگاه منقرض شدند، خانه براى مسلمانان نیازمند خواهد بود.

4. ابوالعباس مبرد در کتاب «الکامل» از محمد بن هشام طى سلسله سندى که در انتهاى آن ابو نیزر قرار داردحدیثى نقل مى کند.(ابو نیزر از فرزندان برخى پادشاهان غیر عرب بوده است. ) او معتقد است ابو نیزر ازفرزندان نجاشى بوده که در کودکى به اسلام تمایل پیدامى کند و به محضر رسول خدا(ص) شرفیاب شده ومسلمان مى شود. او همواره با پیامبر(ص) بوده و درخانه حضرت زندگى کرده است تا آنکه رسول خدا(ص)وفات کرد، و پس از آن او با فاطمه(س) و فرزندانش زندگى مى کند.
ابو نیزر مى گوید: من در دو مزرعه چشمه ابى نیزر وبغیبغه بودم که على بن ابى طالب(ع) نزد من آمدحضرت، کلنگ را برداشت و وارد چشمه شد و شروع به کلنگ زدن کرد اما آبى نیامد. در حالى که عرق پیشانى اش را فرا گرفته بود از چشمه خارج شد. عرق رااز پیشانى اش پاک کرد و دو باره کلنگ را برداشت و به چشمه رفت و شروع به کلنگ زدن کرد. سروصدایى بلندشد و سپس از آن آبى همچون گردن شر فوران کرد. حضرت، به سرعت از چشمه خارج شد و فرمود:
«خدارا گواه مى گیرم که این چشمه صدقه است. دوات وکاغذى برایم بیاورید.» ابو نیزر اضافه مى کند: پس ازآنکه با عجله، دوات و کاغذ را براى حضرت آوردم، ایشان نوشت:
به نام خداوند بخشنده مهربان. بنده خدا، على، امیرالمؤمنین دو مزرعه معروف به چشمه ابى نیزر و بغیبغه را بر فقیران اهل مدینه و در راه ماندگان، صدقه داد تا باآن ها روى خود را در روز قیامت از گرماى آتش حفظ کند. این دو چشمه نباید فروخته و هبه شوند تا آنکه خداوند وارث آنها گردد - که او بهترین وارثان است - مگر آنکه حسن و حسین(ع) به آنها محتاج شوند که دراین صورت، متعلق به آنهاست و براى هیچکس جز آن دو نیست.
محمد بن هشام مى گوید: مدتى بعد، حسین(ع) بدهکارشد. معاویه خواست که چشمه ابى نیزر را از او به دویست هزار دینار بخرد اما حضرت از فروش آن خوددارى کرد و فرمود:
پدرم آن را صدقه داد تا با آن روى خود را از گرماى آتش جهنم حفظ کند و من آنها را به چیزى نمى فروشم.((228))

5. در کتاب «وسائل الشیعه» آمده است:
از محمد بن یحیى از احمد بن محمد، از حسن بن على بن فضال از ابن بکیر، از حکم بن عتیبة نقل شده که پدرم، على، خانه اى را به من صدقه داد، آن را گرفتم.پس از آن او صاحب فرزندانى شد و خواست آن را ازمن بگیرد و به آنها بدهد. ماجرا را براى امام صادق(ع) نقل کردم و حکم مساله را جویا شدم. امام(ع) فرمود:
لاتعطها ایاه. قلت: فانه یخاصمنی. قال: فخاصمه ولاترفع صوتک على صوته((229))؛
خانه را به او نده. گفتم: با من مخاصمه مى کند. حضرت فرمود: با او مخاصمه کن ولى صدایت را بالاتر ازصداى او نبر.

ممکن است گفته شود: ترک استفصال در روایت حکم بن عتیبة، دلیل معتبر نبودن قبول در وقف مى باشد.

همچنان که ملاحظه مى شود این روایت، متضمن گرفتن خانه بدون قبول است.

دلیل دوم: براى اثبات شرط بودن قبول در مطلق عقد،چنین استدلال شده که وقف، عقد است نه ایقاع وبدیهى است که عقد از ایجاب و قبول تشکیل شده است. اگر بگوییم که تحقق وقف، مشروط بر قبول نیست، معنایش ایقاع بودن وقف خواهد بود وتالى(ایقاع بودن وقف) باطل است، پس مقدم(عدم تحقق وقف بر قبول) نیز باطل است.

علامه در کتاب «قواعد» مى گوید:
وقف به عقدى اطلاق مى شود که از آن، حبس اصل مال و آزاد کردن منفعت آن استفاده شود.((230))

محقق نیز در «شرایع» گفته است:
وقف به عقدى مى گویند که ثمره آن، حبس اصل مال وآزاد کردن منفعت آن است.((231))

شهید هم در «مسالک» مى نویسد:
ظاهر کلام محقق در «شرایع» (ایجاب را در وقف معتبردانسته و از قبول سخنى نگفته) این است که در هیچ یک از اقسام وقف، قبول، شرط نیست. این قول از ظاهر کلمات اکثر فقها استفاده مى شود و یکى از اقوال این مساله است... قول دیگر این است که در تمامى اقسام وقف، قبول، شرط مى باشد، زیرا فقها اتفاق نظر دارندکه وقف یک نوع عقد به شمار مى آید، بنابراین مانند سایر عقود، ایجاب و قبول در آن شرط است.((232))

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید



خرید و دانلود دانلود تحقیق کامل در مورد شرط قبول در وقف


تحقیق در مورد وقف

تحقیق در مورد وقف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه11

فهرست مطالب

پیشینه در ایران

 

[ویرایش] آثار وقف

 

صدقات جاریه و به خصوص وقف، یکی از بهترین و مؤثرترین شیوه های انفاق است، که موجب می شود تا برای همیشه زمان آثار و خیرات بخشش مال و کمک به مردم به ویژه محرومان و نیازمندان، شامل حال واقف شده، از بهره های معنوی و اخروی آن سود برد. در میان انواع روش ها و شیوه های انفاق و بخشش و خرج مال در راه خداوند، شیوه ای همچون وقف، حائز خیر و برکت بسیار و همیشگی، برای واقف و مردم نیست.

تعریف وقف

وقف را چنین تعریف کرده‌اند: منعفت حاصل از چیزی را در راه بخصوصی خرج کردن.
وقف در اسلام ثواب بسیاری دارد و پس از مرگ، به عنوان صدقه دایماً به شخص وقف‌کننده می‌رسد.
ائمه اطهار علیهم السلام خود در اجرای سنت وقف پیشقدم بودند؛ امام علی علیه السلام چاه‌ها و باغ‌های بسیاری را که به دست خود احداث فرموده بود، در راه خدا و مسلمانان وقف کرد. برخی از این چاه‌ها هنوز در کشور عربستان با عنوان «آبار علی» (چاه‌های علی) شناخته می‌شود و مورد استفاده است.
رفع بسیاری از نیازمندی‌های مستمندان و گشوده شدن بسیاری از گره های اقتصادی با سنت وقف، عملی است.

وقف، ثروت و مایملک را بسان چشمه ای همیشه جوشان می سازد، که هرگز از فیضان و جوشش باز نمی ایستد و برای همیشه روزگار خیر و برکت را بر بستر زمان و اجتماع جاری می سازد و صاحب خویش را از بهره های عظیم برخوردار می کند.
در اینجا یادآوری کلامی گرانسنگ از میان سخنان و تأکیدات بسیاری که پیامبر بزرگ اسلام در زمینه ترغیب و تشویق مؤمنان به انفاق داشته اند مناسب به نظر می رسد.
پیامبر اکرم
می فرمایند، با مردن انسان طومار زندگی او پیچیده شده و برای همیشه ارتباط او با دنیا قطع می گردد، مگر سه گروه:

 

دانشمندی که اثری علمی برای هدایت مردم، از خود به یادگار گذاشته باشد. صدقات و خیرات مستمری که مردم، به آنها سود برند، از کسی باقی مانده باشد. فرزند صالح و نیک کرداری که پدر و مادر را به دعای خیر یاد کنند.

 

حسب تأکید پیامبر عظیم الشأن اسلام از همان آغاز، مسلمانان وقف را مورد عمل خود قرار دادند.

در کتب تاریخ و حدیث آمده است اغلب صحابه پیغمبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از خود موقوفاتی را به یادگار گذاشتند، تا آنجا که جابر بن عبدالله انصاری می گوید: از یاران پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کسی نبود که توانایی مالی داشته و چیزی را وقف نکرده باشد.

امام علی
علیه السلام موقوفات بسیاری را از خود به جای گذاشت اسامی موقوفات و وقفنامه های امام علیعلیه‌السلام در مطاوی کتب حدیث آمده است، این وقفنامه ها خود همواره یک منبع الهام بخش، برای مسلمانان در طول تاریخ بوده است.

 

وقف

 

وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.» (ماده ۵۵ قانون مدنی). جمع این واژه اوقاف است. به مال و زمین وقف شده، موقوفه گفته می‌شود. وقف از جمله عقود معینی است که در فقه امامیه از اعتبار خاصی برخوردار می‌باشد.

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد وقف


تحقیق در مورد وقف

تحقیق در مورد وقف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه18

فهرست مطالب

پیشینه در ایران

 

[ویرایش] آثار وقف

 

[ویرایش] انعقاد وقف

 

صدقات جاریه و به خصوص وقف، یکی از بهترین و مؤثرترین شیوه های انفاق است، که موجب می شود تا برای همیشه زمان آثار و خیرات بخشش مال و کمک به مردم به ویژه محرومان و نیازمندان، شامل حال واقف شده، از بهره های معنوی و اخروی آن سود برد. در میان انواع روش ها و شیوه های انفاق و بخشش و خرج مال در راه خداوند، شیوه ای همچون وقف، حائز خیر و برکت بسیار و همیشگی، برای واقف و مردم نیست.

تعریف وقف

وقف را چنین تعریف کرده‌اند: منعفت حاصل از چیزی را در راه بخصوصی خرج کردن.
وقف در اسلام ثواب بسیاری دارد و پس از مرگ، به عنوان صدقه دایماً به شخص وقف‌کننده می‌رسد.
ائمه اطهار علیهم السلام خود در اجرای سنت وقف پیشقدم بودند؛ امام علی علیه السلام چاه‌ها و باغ‌های بسیاری را که به دست خود احداث فرموده بود، در راه خدا و مسلمانان وقف کرد. برخی از این چاه‌ها هنوز در کشور عربستان با عنوان «آبار علی» (چاه‌های علی) شناخته می‌شود و مورد استفاده است.
رفع بسیاری از نیازمندی‌های مستمندان و گشوده شدن بسیاری از گره های اقتصادی با سنت وقف، عملی است.

وقف، ثروت و مایملک را بسان چشمه ای همیشه جوشان می سازد، که هرگز از فیضان و جوشش باز نمی ایستد و برای همیشه روزگار خیر و برکت را بر بستر زمان و اجتماع جاری می سازد و صاحب خویش را از بهره های عظیم برخوردار می کند.
در اینجا یادآوری کلامی گرانسنگ از میان سخنان و تأکیدات بسیاری که پیامبر بزرگ اسلام در زمینه ترغیب و تشویق مؤمنان به انفاق داشته اند مناسب به نظر می رسد.
پیامبر اکرم
می فرمایند، با مردن انسان طومار زندگی او پیچیده شده و برای همیشه ارتباط او با دنیا قطع می گردد، مگر سه گروه:

 

دانشمندی که اثری علمی برای هدایت مردم، از خود به یادگار گذاشته باشد. صدقات و خیرات مستمری که مردم، به آنها سود برند، از کسی باقی مانده باشد. فرزند صالح و نیک کرداری که پدر و مادر را به دعای خیر یاد کنند.

 

حسب تأکید پیامبر عظیم الشأن اسلام از همان آغاز، مسلمانان وقف را مورد عمل خود قرار دادند.

در کتب تاریخ و حدیث آمده است اغلب صحابه پیغمبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم از خود موقوفاتی را به یادگار گذاشتند، تا آنجا که جابر بن عبدالله انصاری می گوید: از یاران پیامبرصلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کسی نبود که توانایی مالی داشته و چیزی را وقف نکرده باشد.

امام علی
علیه السلام موقوفات بسیاری را از خود به جای گذاشت اسامی موقوفات و وقفنامه های امام علیعلیه‌السلام در مطاوی کتب حدیث آمده است، این وقفنامه
ها خود
همواره یک منبع الهام بخش، برای مسلمانان در طول تاریخ بوده است.

 

وقف

 

وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود.» (ماده ۵۵ قانون مدنی). جمع این واژه اوقاف است. به مال و زمین وقف شده، موقوفه گفته می‌شود. وقف از جمله عقود معینی است که در فقه امامیه از اعتبار خاصی برخوردار می‌باشد.

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد وقف


دانلود جزوه کامل عقد وقف

دانلود جزوه کامل عقد وقف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 81
فهرست و توضیحات:

مقدمه

پیش گفتار:

«خلاصه ای بر وقف»

«ضروریات عقد وقف»

«خصوصیات واقف»

«اقسام وقف»

«نگه داری مال موقوفه»

«موارد فروش مال موقوفه»

«وقف در کشورهای اروپایی»

فصل اول

گفتار1: معانی وقف

گفتار2: خصوصیت‌های وقف

گفتار3: انعقاد وقف

گفتار4: اقسام وقف

فصل دوم

گفتار1:‌ عقد وقف

گفتار2: قبض موقوفه

گفتار3: مورد وقف

فصل سوم

گفتار1: شرایط واقف

گفتار2: موقوف علیه و شرایط آن

فصل چهارم

گفتار 1: مدیران وقف

گفتار2: موارد انعزال

گفتار3: اجرت متولی

گفتار4: صلاحیت متولیان

گفتار 5: حالت اطلاق

گفتار6: حالت ترتیب

گفتار7: شرایط و اهلیت متولی

گفتار8: مسئولیت متولی

گفتار9: ادارة وقف بدون متولی

گفتار10: تولیت مجهول

گفتار11: وظایف و اختیارات سازمان اوقاف

گفتار12: اجاره اموال موقوف و موارد فروش وقف

گفتار 13: سرنوشت وقف پس از فروش مال

گفتار 14: تقسیم عین موقوفه

 

مقدمه

انسان زندگی جاودانه و ابدی ندارد. به همین جهت مایل است پس از مرگ، یادگارهایی از خود به جای گذارد. این یادبودها می توانند خیرات و مبرات، عمل صالح هبه و وقف باشند.

وقف در لغت به معنی ایستادن و حبس کردن است و در اصطلاح حقوقی عبارت از آن است که شخص به منظور یک هدف انسانی و اخلاقی و با نیبت مشروع، تمام و یا قسمتی از مال یا اموال خود را برای جلوگیری از نقل و انتقال حبس کند تا دیگران از منافع آن مال استفاده نمایند. مثلا شخصی تمام یا قسمتی از اموال خود را وقف می نماید تا از منافع آن برای دختران بی‌بضاعت جهیزیه تهیه گردد.

وقف ریشه در تاریخ دینی و مذهبی ما دارد و از عقودی است که ضمن جلوگیری از مال‌اندوزی و تکاثر، موجب تعادل و توازن ثروت در جوامع بشری می شود. نیاکان ما اعتقاد وافری به وقف مال و اموال داشته‌اند و وقف نامه‌هایی که از گذشته‌ها به جای مانده حکایت از این اعتقاد راسخ دارد ولی متأسفانه این رسم بسیار با ارزش به تدریج و در طول زمان به فراموشی سپرده شده است.

پیامبر اسلام می فرمایند: وقتی انسان 3 سه چیز نام او را جاودانه می سازد:

1) فرزند صالح   2) علمی که دیگران از آن بهره مند گردند.

3) صدقه جاریه (وقف)

امیدواریم با آشنایی با مبانی حقوقی «عقد وقف» شاهد رواج روزافزون این عمل خیر باشیم تا همگان از منافع آن بهره مند گردند.



خرید و دانلود دانلود جزوه کامل عقد وقف


تحقیق در مورد وقف

تحقیق در مورد وقف

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه129

فهرست مطالب

مقدمه

 

کلیاتتعاریف و تاریخچهتعریف وقف

 

1-1-1-1-بررسی لغوی کلمه وقف

 

1-1-1-2-تعریف فقهی وقف

 

1-1-1-3-تعاریف ارائه شده بوسیله حقوقدانان

 

1-1-1-4-تعریف قانون مدنی

 

1-1-2-1- ادله عامه

 

1-1-2-2- ادله قاضه

 

1-1-3-تاریخچه وقف

 

1-1-3-1-تاریخچه وقف قبل از اسلام

 

1-1-3-2-وقف بعد از ظهور اسلام

 

1-1-3-3- تاریخچه وقف در ایران

 

1-1-3-3-1-وقف در ایران قبل از اسلام

 

1-1-3-3-2- وقف در ایران بعد از اسلام

 

1-2- ماهیت حقوقی و ارکان وقف

 

1-2-1- ماهیت حقوقی وقف

 

2-2-2- ارکان وقف

 

1-2-2-1- عقد وقف

 

1-2-2-1-1- اقسام وقف

 

1-2-2-1-2- شرایط مدت عقد وقف

 

1-2-2-2- واقف

 

1-2-2-3- موقوف علیهم

 

1-2-2-4- مال موقوفه

 

2- شرایط و آثار بیع وقف

 

2-1- مفهوم نقل و انتقال عین اموال موقوفه

 

2-2—شرایط بیع مال موقوفه

 

2-2-1- خراب شدن مال موقوفه

 

2-2-1-1- غبن موقوفه به گونه‌ای تخریب شود که با بقای اصل غیر قابل استفاده باشد

 

2-2-1-2- عین موقوفه بگونه‌ای تخریب شود که نتوان بهرة قابل توجهی از آن برد

 

2-2-1-3- عین موقوفه بگونه‌ای خراب شود که فایده آن کم شود ولی به حدی نباشد که عدم شناخته نشود

 

2-2-1-4- احتمال قطعی و یا ظنی برای خراب نشدن موقوفه

 

2-2-2- شرایط فروش توسط واقف

 

2-2-2-1- شرط واقف در صورت نیاز شدید صاحبان وقف

 

2-2-2-2- شرط واقف در صورت وجود سود بیشتر

 

2-2-3- بیم خونریزی در مال موقوفه

 

2-2-3-1- تلف شدن موقوفه

 

2-2-3-2- اعمال حق شفعه

 

2-3- آثار بیع وقف

 

2-3-1- آثار و بیع وقف نسبت به واقف

 

2-3-2- آثار بیع وقف نسبت به موقوف علیهم

 

2-3-3- آثار بیع وقف نسبت به اشخاص ثالث

 

نتیجه

 

منابع و مأخذ


مقدمه

 

هر یک از افراد بشر در زندگی اجتماعی خود به تعاون، همیاری و تفاهم دیگران نیازمند بوده و اداره امور معشیت انسانها با همکاری و تعاضد و تشریک مساعی پیوند خورده است و برای رسیدن به این هدف همیشه در تکاپو بوده تا در سازماندهی یک سنت مقدس نقشی داشته باشند و بدین جهت برای یاری رساندن به همنوعان همیشه به سنت کفایی شبیه وقف گرایش داشته‌اند. ولی پس از ظهور اسلام با برنامه‌های سازندگی خود برای جبران کاستی‌ها و محرومیت‌ها و از بین بردن تبعیض‌ها و تضادها و رفع فواصل فاحش طبقاتی و بهتر از همه استقرار نظام متعالی و پویا براساس قسط و عدل در جامعه بشری، سنت‌های حسنه‌ای را مقرر داشته‌اند که از جمله آنها وقف، صدقات و خیران را با بیان (فلسُتبِقّوا الخیرات) توصیه نموده‌اند. سنتی که اگر به طور جدی در جامعه رایج شود، قادر است بسیاری از مشکلات و مسائل جامعه را بدون دخالت قوه قهریه با تکیه به انگیزه معنوی مردم حل کند.

 

وقف بعنوان سنتی ریشه‌دار در فرهنگ اصیل ایرانی پس از اسلام بطور مؤکد مورد تائید و تشویق دین مبین اسلام قرار گرفته و موجبات رشد هر چه بیشتر آن را فراهم ساخته است اولین مشوق وقف پس از ظهور اسلام، شخص پیامبر (ص) بوده است و بعد از ایشان اهل بیت و خاندان آن حضرت و اصحاب و پیروان آنها به این عمل صالح اقدام کرده‌اند که غالباً برای تامین معشیت بینوایان، ایتام، افراد بی‌سرپرست و یا نیازمندهای عمومی بوده است. خلاصه از وقف به امام حسین (ع) گرفته تا تهیه جهاز برای دختران بی‌بضاعت، از ساختن مسجد تا تهیه لباس عیدی انسانهای محروم و تهیه آب آشامیدنی، حمام، مدرسه، درمانگاه و مواد دیگر از این قبیل وقف صورت گرفته است.

 

علیرغم عمق تاریخی که وقف دارد از طرف صاحبان قلم کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و این بی‌توجهی موجب شده است که وقف در ذهن مردم بطور ناقص جا افتاده باشد. یعنی وقتی شخصی اموال خود را وقف می‌کند در این تصور است که تا ابد مال او حبس شده و منافع آن است که ساری و جاری می‌باشد و به اصل موقوفه هیچ دخل و تصرفی نمی‌شود کرد، حال آن که در این پایان نامه توضیح داده می‌شود که هر چند هدف از وقف دائمی و جاودانه بودن آن است، لیکن از آنجایی که در عالم طبیعت هیچ پدیده‌ای دائمی نیست و عمر محدودی دارد، نهاد وقف نیز مانندسایر پدیده‌های طبیعی ممکن است در معرض خرابی و نابودی قرار گیرد پس باید مکانیسم و مقرراتی جهت تغییر وضعیت آنها وجود داشته باشد، در این خصوص با سوالات زیر مواجهه می‌شویم:

 

آیا عین مال موقوفه را می‌توان فروخت؟اگر امکان فروش و انتقال هست در چه شرایطی انتقال جایز است؟آیا امکان تبدیل به احسن در وقف وجود دارد؟آیا واقف در حین انعقاد وقف می‌تواند سرکار فروش موقوفه را قرار دهد؟حقوق موقوف علیهم پس از فروش چگونه خواهد بود.

 

در عمل قوانین متعددی وضع شده است که ناظر بر این موضوع است که یک سری مقررات را بصورت کلی و اجمال بیان نموده است که اجرای کامل و صحیح این مقررات مستلزم مراجعه به کتب فقهی و استفاده از نظر فقهاست. در این خصوص مقرراتی در قانون مدنی، قانون تشکیلات سازمان حج و اوقاف و امور خیریه، قانون ابطال اسناد فروش رقیاب آب و اراضی موقوفه مصوب 1363 و 1371 ، قانون اجازه تبدیل به احسن واگذاری دهات و مزارع موقوفه عام به زارعین صاحب نسق و آئین‌نامه‌های اجرایی مربوطه به آنها و آراء و مدت رویه و مقررات پراکنده دیگری که وجود دارد که برخی از آنها نسخ گردیده‌اند و در حال حاضر لازم رعایه نیستند از جمله قانون اجازه تبدیل به احسن واگذاری دهات و مزارع موقوفه عام به زارعین صاحب نسق که در این رساله سعی شده است در خصوص سوالات مطرح شده توضیح و پاسخ داده شود و بطور کلی مباحث این پایان‌نامه در دو فصل بررسی می‌شود.

 

فصل اول در خصوص کلیات وقف است

 

و فصل دوم در خصوص شرایط و آثار انتقال مال موقوفه.


 

 



خرید و دانلود تحقیق در مورد وقف