موضوع :
دانلود فایل فلش هواوی huawei c199s-cl00 بیلد نامبر c92b288 با لینک مستقیم
مشخصه فایل :
huawei_c199s_firmware_c199s-cl00 c92b288 android 4.4.4 emui 3.0_chinese channels.zip
اندروید:4.4.4
تست شده و بدون اشکال
میتوانید فایل فلش این مدل گوشی را از طریق لینک مستقیم دانلود نمایید
با تشکر گروه آدا فایل
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات20
اهمیت استراتژیک جنگ الکترونیک برای امنیت ملی، حفظ و توسعه قابلیت سیستمها و ارگانهای دفاعی کشور بر کسی پوشیده نیست. نارسائیهای سیستمهای دفاعی از این دیدگاه که بویژه طی جنگ اخیر بیش از پیش واضح شد، دلایل قانع کننده ای در خصوص فوریت و اهمیت مسئله بدست می دهد.
تکنولوژی بکار رفته در سیستمهای رادار و مخابرات نظامی موجود در کشور، اغلب به دهه های 60 و 70 میلادی وگاه پیش از آن تعلق دارد و با توجه به اینکه نظام دفاعی کشور بر این سیستمها استوار است، رفع نقایص و نوسازی آنها در زمینه جنگ الکترونیک می بایست یکی از اهداف اصلی تحقیقات در خصوص سیستم های الکترونیک دفاعی محسوب گردد.
پیشرفت چشمگیر سیستمهای الکترونیک در تجهیزات و جنگ افزارهای دفاعی و در مقابل بکارگیری این تجهیزات و نحوه مقابله با اینگونه سیستمها و تجهیزات، هر دو در دانش امروزه نظامی دارای اهمیت و جایگاه ویژه ای می باشند.
لذا علوم مرتبط با حملات الکترونیکی، محافظت الکترنیکی در مقابل این حملات و سیستمهای پشتیبانی الکترونیک در زمینه تسلیحات و سیستمهای ارتباطی، امروزه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و ضرورت پرداختن به آنها دو چندان شده است.
گفتن و اندیشیدن در زمینه جنگ الکترونیک دامنه ای وسیع دارد و روزی نیست که در این عرصه خبر از تحولی تازه شنیده نشود. در نتیجه ضرورت دارد در کشور ما نیز همچون کشورهای دیگر، کارشناسان و محققین این حوزه خاص گرد هم آمده و با ارائه یافته ها و تجارب ارزنده خود از پیشرفتهای جهانی و فعالیتهای داخلی، رشد توسعه و تعمق این رشته خاص را در عرصه های مختلف کاربردی - تحقیقاتی تسریع کرده و باید و شایدهای علمی و آموزشی را در معرض نقد آگاهانه قرار دهند.
رشد روزافزون سیستمهای الکترونیکی در تجهیزات و جنگ افزارهای نظامی و بموازات آن بکارگیری تجهیزات ضد الکترونیکی و همچنین انجام اقدامات دیگری جهت مقابله با این گونه سیستمها، هر دو در دانش نظامی از اعتبار بالائی برخوردار است. این رشته خاص که جای خود را در علوم نظامی به خوبی بازکرده است به جنگ الکترونیک ( EW ) یا "نبرد الکترومغناطیسی" (EC ) معروف گردیده است.
مضمون اساسی جنگ الکترونیک عبارت است از :
1- شناسایی امکانات و توانائیهای دشمن بویژه تجهیزات و سیستمهای الکترونیکی او.
2- محروم کردن یا حداقل کاهش دادن استفاده موثر دشمن از طیف امواج الکترومغناطیس.
3- تقلیل یا ممانعت از تأثیر اقدامات خصمانه الکترونیکی دشمن.
براساس تعاریف فوق اقدامات جنگ الکترونیک در قدیمی ترین تعریف بصورت زیر تقسیم بندی می شود.
الف) اقدامات شناسائی الکترونیک ( ER )که خود از چند قسمت زیر تشکیل شده است:
1- شناسائی استراتژیک sigint
2- اطلاعات الکترونیکی Elint
3- اطلاعات مخابراتی Comint
مقدمه:
برای دستیابی و امکان برقراری ارتباط امن بین یگانها می توان از روشها و تکنولوژیهای پیشرفته ای استفاده کرد. مثلاً می توان زمان و حجم مکانی را که یک شخص غیرمجاز می تواند ارتباط مخابراتی را دچار وقفه یا اخلال کند کاهش داد. در این صورت می توان حجم مخابراتی بزرگتری را بین واحدهای زیادی در یک مساحت جغرافیایی وسیع مهیا ساخت. در این فصل هدف ما بررسی انواع روشها و تکنیکهای به کار رفته در زیر شاخه مربوط به آنتن، در شاخه مخابرات محافظتی الکترونیکی میباشد.
محدوده انتشار سگینال بستگی به فرکانس کار، توان خروجی فرستنده و انتخاب آنتن دارد. مشخصات آنتن و جهت آن قدرت سیگنال انتشار یافته را در تمامی جهات تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین در انتخاب نوع آنتن و الگوریتمهای مربوط به آن باید به صورتی اقدام نمود که کمترین در محدودة پوشش دهی، قبلیت جهت دهی به پرتو ارسالی، قابلیت کاهش اثرات تداخل و ... را برای انتشار امواج آنتن فراهم نمود در این صورت میتوان محافظت الکترونیکی را در انتشار امواج نمود.
آنتنهای EP که برای ایجاد امنیت انتشار به کار میروند شامل موارد زیر است:
الف) آنتنهای گین بالا یا متمرکز
ب) آنتنهای با قابلیت جهت دهی صفر
ج) آنتنهای الگوریتم حداکثر سیگنال به نویز
د) آنتنهای الگوریتم حداقل مقدار منبع
با اینکه در جریان این نهضتها بر نقش روحانیت تأکید گسترده دارد، در مواردی به نقاط ضعف آنان و نیز شکستهاییکه نصیب آنان شده اشاره فرموده است:
«البته گاهی مثل همان قضیه میرزای شیرازی که همه ایران با هم تبعیت کردهاند پیروز بودهاند و گاهی هم شکست میخوردند.»
تکیه بر این موارد برای عبرت آموزی روحانیت مطرح گردیده به طوری که با علتیابی این شکستها این بار در جریان انقلاب اسلامیبیشتر مراقب رفتار سایر چهرههای فکری شریک در انقلاب باشند.
در جریان مشروطه، جدای از نقشی که سیاست خارجی و یا عناصر وابسته به دربار در جریانات داشتند دو قشر روحانی و منورالفکرکار اصلی را بر دوش داشتند. نقش روحانیت در پیدایش جنبش و نیز آرمان دفاع از مردم استوار بود اما منورالفکران در باروری فکریمشروطه از زاویه ترویج فکر غرب تلاش میکردند و طبعاً در این مسیر نمیتوانستند هماهنگی با فکر دینی و نماینده آن روحانیتداشته باشند.
در جنبش مشروطیت همین علما در رأس بودند اصل مشروطیت اساسش از نجف به دست علما و در ایران به دست علما شروع شد و پیش رفت این قدر که آنها میخواستند که مشروطه تحقق پیدا کند و قانون اساسی در کار باشد شد، لیکن بعد از آنکه شد، دنبالهاش گرفته نشد. مردم بیطرف بودند روحانیون هم رفتند هر کس سراغ کار خودش.
ضعفی که برخی از چهرههای روحانی از خود بروز دادند این بود که فریب برخی از رفتارهای روشنفکران را خورده و همراه با آنان وبرای پیروزی فکر آنها تا جایی پیش رفتند که عاقبت خود را شکست خورده یافتند. امام در این باره میفرماید:
«از اول که مشروطه را اینها درست کردند این شیاطین که متوجه مسایل بودند روحانیون و مؤمنینی که تبع آنها بودند بازی دادند اینهارا، خدعه کردند، متمم قانون اساسی را قبول کردند و اینها، لیکن وقت عمل، عمل نکردند به متمم قانون اساسی یعنی پنج نفرمجتهد در مجلس نیاوردند.»
کار متمم قانون اساسی در باره نظارت مجتهدین از آنِ شیخ شهید نوری بود که بعد از این، از آن سخن خواهیم گفت. در واقع آنچهمسلم است اینکه شیخ شهید نوری این خدعه را نخورد اما دیگران دیر متوجه قضیه شدند گرچه هم شیخ و هم سید عبدالله بهدست همان مشروطه خواهان از صحنه خارج شدند. در این باره امام میفرماید:
«ببینید چه جمعیتهایی هستند که روحانیین را میخواهند کنار بگذارند همان طوری که در صدر مشروطه با روحانی این کار راکردند و اینها زدند و کشتند و ترور کردند همان نقشه است. آن وقت ترور کردند سید عبدالله بهبهانی را، کشتند مرحوم نوری را، و مسیر ملت را از آن راهی که بود برگرداندند به یک مسیر دیگر و همان نقشه الان هست که مطهری را میکشند فردا هم شاید من و پسفردا هم یکی دیگر را.»
ما نظیر همین تجربه را در مقطع دیگری از تاریخ خود یعنی نهضت ملی شدن نفت شاهد بودیم. تجربهای که نشان داد...
نوع فایل : WORD
تعداد صفحه : 10
به طور کلی میتوان گفت اگر در اخلاق سخن از خوب و بد افعال فردیاست، در سیاست اخلاقی، از خوب و بد افعال سیاسی گفتوگو میشود. کدامعمل سیاسی خوب است و کدام بد است؟ در سیاست از چه اعمالی باید دوریجست و چه اعمالی را باید تشویق کرد؟ اخلاق سیاسی به دنبال پاسخ به اینپرسشها است و کسانی که در پی بنیان نهادن دولت و سیاست اخلاقی بودهاند،جز رواج اعمال خوب در سیاست هدفی نداشتهاند. در واقع میتوان گفتاخلاق سیاسی به دنبال وارد کردن بایدها و نبایدهای اخلاقی در حوزة سیاستاست. بنابراین، مفاهیمی چون اخلاق سیاسی، سیاست اخلاقی یا دولتاخلاقی مفاهیمی تقریباً هم خانوادهاند.
تعبیری دیگر از اخلاق سیاسی نیز وجود دارد که مبنای آن تمایز اخلاقسیاسی و سیاست اخلاقی است. شاید ایمانوئل کانت، فیلسوف آلمانی، بهتراز همه در این زمینه بحث کرده است. وی میگوید:
وقتی سیاست اخلاقی متوقف میشود، اخلاق سیاسی آغاز میشود.هدف سیاست اخلاقی تنظیم روابط تازة اجتماعی و اقتصادی براساستوزیع عادلانهتر امکانات است. سیاست اخلاقی وسیلهای در خدمترفاه بیشتر انسان است. اما اخلاق سیاسی در جهت معکوس اینهدف حرکت میکند. اخلاق سیاسی انسان را وسیله و پول و ثروت وتولید را هدف میداند. به طور خلاصه، هدف «سیاست اخلاقی» اخلاقیکردن سیاست و هدف اخلاق سیاسی، سیاسی کردن اخلاق است.
از این جهت، مراد از اخلاق سیاسی، به بازی گرفته شدن اخلاق از سویسیاستمداران است که در این جا مورد نظر ما نیست. دربارة مبنای سیاستاخلاقی باید گفت همان طور که مبانی و مصادیق اخلاق فردی براساسجهانبینیهای مختلف متفاوت است، در این زمینه هم جهانبینیها ومکاتبسیاسی مختلف آرای گوناگون ارائه میدهند. باوجود این، در زمینةاخلاق سیاسی نیز برخی اصول اساسی که مورد اجماع همگانی باشد، یافتمیشوند. عدالت، صداقت، تعهد به عهد و پیمان، صلح، اجتناب از ظلم وفساد، رعایت حقوق مردم در سیاست از امور مطلوب و خیر هستند؛ هر چندکه در تطبیق آنها با مصادیق، اختلاف نظرهایی به چشم میخورد.
بهطور کلی، میتوان گفت سیاست اخلاقی دو بعد مهم دارد: روشحکومت و سیاستمداری و غایت حکومت و سیاست. هم روش سیاسی بایداخلاقی باشد و هم غایت سیاست. در عین حال، هر یک از این ابعاد عناصریمشخص دارند. روش سیاسی میتواند اموری چون اخلاق زمامداران وکارگزاران سیاسی، روش رسیدن به قدرت سیاسی و حفظ آن، رعایت حقوقمردم و اجتناب از ستم را شامل شود. غایت سیاست اخلاقی از غایت اخلاقفردی قابل اقتباس است. همان طور که غایت اخلاق فردی کمال و سعادتفردی است، غایت سیاست اخلاقی هم، کمال و سعادت جمعی است. در واقع،روش و غایت در سیاست اخلاقی ملازم همدیگرند. بدون روش اخلاقی درسیاست نمیتوان انتظار غایت اخلاقی، سعادت جمعی و جامعة سالم داشت.بنابراین، تعهد حکومت به روشهای اخلاقی در سیاست موجب تحقق غایتسیاست اخلاقی میشود که کمال جمعی انسانها در یک جامعه است. کسانیکه برای دولت هدف اخلاقی در نظر میگیرند، بر عمل دولت تأکید بسیارمیورزند و معتقدند حاکم موظف است انسانها را به سوی فضیلتهایی کهموجب سعادتشان میشود، هدایت کند.
در طول تاریخ، نظریههایی در عرصة سیاست ارائه شده است که برخی ازآنها در قالب ایدهآلیسم و برخی در قالب رئالیسم سیاسی قابل مطالعهاند.جدال فکری ایدهآلیسم سیاسی و رئالیسم سیاسی، تاریخی و دیرپا است. البتهایدهآلیسم بیشتر در حد یک اندیشه باقی مانده است و بیشتر میتوان آن را در قالب سیاست نظری مورد مطالعه قرار داد ولی رئالیسم مکتب غالب درسیاست عملی بوده است. حاکم کردن ارزشهای اخلاقی در سیاست ازعناصر مهم ایدهآلیسم شمرده میشود. نوع توجه و نحوة نگرش آنها بهاخلاق سیاسی و سیاست اخلاقی از وجوه مهم تمایز این دو مکتب سیاسیاست. در ایدهآلیسم سیاسی، اخلاق فینفسه و صرفنظر از آثار عمل اخلاقی،امری مطلوب و لازم است؛ ولی در رئالیسم سیاسی، فعل اخلاقی، با نتایجشپیوند انکارناپذیر دارد و هدف مورد نظر است نه وسیله.
البته یکی از اهداف تمام نظریههای سیاسی، اخلاقی کردن حوزة سیاستاست و با نوعی تجویز سیاسی همراهند. در درون هر یک از این مکتبها،طیفهای مختلفی قابل مشاهده است. در ایدهآلیسم برخی نظریهها به صورتانتزاعی و ذهنی مطرح شده است و برخی به صورت عملیاتی و برای عملکردن در سیاست. با وجود این، به طور کلی ایدهآلیسم در حد یک مکتبفکری باقی مانده است. در درون ایدهآلیسم میتوان به نظریة افلاطون اشارهکرد که در حد یک نظریة صرفاً انتزاعی و کاملاً ذهنی مطرح است. نظریة امامعلی(ع) را میتوان درون این مکتب مطرح کرد؛ لکن ایدههای سیاسی امام،تنها یک نظریة انتزاعی و آرمانی نیست و آن حضرت در پی اجرای آنهابودهاست.
در درون رئالیسم سیاسی هم طیفهای مختلفی قابل مشاهده است. دریک بعد از این مکتب که بیشتر جنبة عملیاش مورد نظر است، نوعیبیتوجهی و غفلت از اخلاق ملاحظه میشود. بعضی از طیفهای این مکتببه توجیه روی میآورند و مفهومی خاص از اخلاق سیاسی را ارائه میدهندکه با اخلاق سیاسی و سیاست اخلاقی مورد نظر ایدهآلیستها کاملاً متفاوتاست. در نگاه این طیفها، اخلاق چیزی است که بتواند منافع فردی و سیاسیرا تأمین کند. رئالیستها در واقع سیاست را تابع مصلحت میدانند و این امررا غیراخلاقی قلمداد نمیکنند؛ زیرا بر تلقیهای خاص از اخلاق کهتوجیهگرانه است، استوار مینماید.
دیدگاه حضرت علی(ع) دربارة اخلاق سیاسی در چارچوب نظریةایدهآلیسم سیاسی قرار میگیرد. حضرت علی(ع) به دنبال اخلاقی کردنسیاست است. چنان که گذشت، تفاوت دیدگاه امام با ایدهآلیسم افلاطونی دراین است که حضرت علی(ع) به دنبال عملی ساختن نظریة خویش بوده است.حضرت علی(ع) هم از لحاظ روش سیاسی و هم از لحاظ غایت سیاسی بهدنبال اخلاقی کردن سیاست بود. این مقاله دیدگاه حضرت علی(ع) دربارةاخلاق سیاسی را تبیین میکند و عناصر اصلی اخلاق سیاسی را از دیدگاه آنبزرگوار مورد مطالعه قرار میدهد. البته قبل از بررسی دیدگاه امام دیدگاههایرئالیستی در این زمینه تبیین میشود. هدف از ارائة این بحث مقدماتی نشاندادن تصویری از سیاست حاکم در طول تاریخ بشر و رابطة آن با اخلاق است.اتفاقاً حضرت علی(ع) در دورة زمامداریاش خود با یکی ازغیراخلاقیترین حاکمان رو به رو بود و تقابل وی با معاویه تفاوت سیاستاخلاقی و سیاست غیراخلاقی را به طور کامل نشان میدهد.
چنان که گفته شد، رویکرد غالب در مکتب رئالیسم سیاسی، از لحاظعملی، رویکرد عدم توجه به اخلاق و در واقع زیرپا گذاشتن اصول اخلاقیاست. این رویکرد را میتوان عدم اعتقاد به اخلاق نامید که در طول تاریخجریان غالب شمرده میشود.
شامل 46 صفحه فایل word قابل ویرایش
فرمت فایل: word(قابل ویرایش)تعداد صفحات21
مساله تشکیل حکومت جهانی واحد و برخورداری جهانیان از یک برنامه کامل حق و عدل ، موضوعی نیست که خاص اسلام و مسلمانان و خصوصاً شیعیان باشد . بلکه مطلبی است که اهل ادیان عموما بدان باید اعتراف داشته باشند ، زیرا در کتب مورد پذیرش و قبول آنان دربارة این مساله مهم بکنایاتی قریب بتصریحات وقوع این حادثه عظیم و بی نظیر در تاریخ بشری بشاراتی ذکر گردیده که ما برای نمونه به بیان برخی از آنها اکتفا می کنیم .
بنا به نوشته ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند در کتب مذهبی هندوان قریب به این مضامین درباره حکومت جهانی قائد عظیم الشان الهی یعنی امام عصر (ع) مطالبی ذکر گردیده است :
« در اواخر جنگ چهارم ( دوران چهارم ) مردم روی زمین به فساد گرائیده و بیشترشان کفر ورزیده و مرتکب گناهان بسیار می شوند و فرومایگان به نامداری رسیده و بسان گرگ درنده به جان دیگران می افتند و هرچه را که بدست بیاورند به یغما می برند . کاهنان و روحانیان هم مانند آنها فاسد می گردند و اکثریت با دزدان می شود و مردم پرهیزکار و پارسا همه جا مورد تحقیر و اهانت قرار می گیرند . آنگاه "برهمن کلا" ( یعنی روحانی نیرومند ) شمشیر آخته و با نیروی مقاومت ناپذیر مفسدان را از میان بر می دارد و زمین را از پلیدیها پاک می سازد و نیکان و پاکان را باقی می گذارد تا به تناسل ادامه دهند . »
در میان آثار زردتشتیان نیز به مطلبی برخورد می نماییم که می تواند مددکار خوبی در دریافت وقوع حکومت حق و عدل برای ما باشد .
سرگرد اورنگ در کتابی تحت عنوان «یکتاپرستی در ایران قدیم» مطالبی را در این مورد ذکر نموده که خلاصه قسمتی از آنرا ذیلاً می آوریم :
" همانطوریکه در همه ادیان به ظهور موعود آخرالزمان وعده داده شده است ، در آئین ایران باستان نیز به آمدن چنین موعودی تحت عنوان "سوشیانس پیروزگر" خبر داده شده که با ظهور او مرده ها زنده می گردند و رستاخیز برپا می گردد . بعلاوه آنچه از اوستا بر می آید و مفسرین در این باره نوشته اند اینست که جنگ دائمی بین سپنتا مینو و انگره مینو یعنی راستی و دروغ پایان نمی پذیرد مگر اینکه سوشیانس پیروزگر ظاهر شود و راستی و درستی را در سراسر جهان حکمفرما نماید . نکته ای که به نظر جالب می آید اینست که زردتشتیان دعایی بنام دعای زود آمدن سوشیانس دارند . ضمناً باید متذکر شد که با آمدن وی عدل و داد در پهنه گیتی گسترده خواهد شد ، بعد از آنکه جهان سراسر در ظلم و جور و جنایت فرورفته باشد "