لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:11
فهرست:
مقدمه:
نگاهی کوتاه به جریان دستگیری امام:
روایت دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی از قیام 15 خرداد:
نتیجه :
چکیده: امام خمینی در عصر عاشورا سخنرانی شدیدالحن خود را ایراد نمود و در آن دستگاه حاکمه و رژیم صهیونیستی را زیر سؤال برد و آنها را به به نحوی غارت کننده و مفتخور قلمداد نمود و اعمال و رفتار شاه را ناشی از وابستگی وی دانست.به دنبال سخنرانی شدید و تند امام علیه شاه و اسرائیل در جمع هزاران نفر در مدرسه فیضیه، بامداد 15 خرداد و نیروهای رژیم شاه به منزل ایشان در قم حمله بردند و بعد از دستگیری ، ایشان را به تهران منتقل نمودند. همزمان با دستگیری امام علمای ویژی از شهرهای مختلف همچون آیتالله بهاءالدین محلاتی و آیتالله حسن قمی دستگیر شدند.در پی بازداشت امام در قم و تهران و سایر شهرها درگیری و تظاهرات برپا شد و رژیم با شقاوت هر چه تمام به سرکوب مردم پرداخت و مبارزه مردم در روزهای بعد ادامه داشت و قیام 15 خرداد با شدت سرکوب شد.
مقدمه:
شکلگیری نهضت امام خمینی حاصل تلاشهای نظری و عملی است که در پی آن نظام اسلامی جایگزین رژیم وابسته پهلوی شد.قیام 15 خرداد را نمی توان یک حادثه و اتفاق تصور نمود ، بلکه باید ریشه آن را در جریانهای قبل از سال 1342 مورد بررسی قرار داد.
از سال 1332 که آمریکا با کودتای 28 مرداد ماه در صحنه سیاسی ایران صاحب نفوذ شده بود تصور نمیکردند که ظرف 10 سال با جریانی مواجه شود که رژیم وابسته به آنان را در سراشیبی سقوط قرار دهد و منافع آنان را به خطر اندازد، در واقع نهضت امام مسیر خود را با مخالفت با اجرای سیاستهای جدید آمریکایی در ایران آغاز نمود. و با پیروزی انقلاب اسلامی به سیطره سیاسی، نظامی ـ اقتصادی ـ آنان خاتمه داد.
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 33 صفحه
چکیده
شکلگیری قدرت نرم در انقلاب اسلامی از ابعاد و زوایای مختلف قابل بحث و بررسی است. اینکه چگونه امام به عنوان پیرمردی یکه و تنها و در تبعید توانستند با بسیج سیاسی فراگیر و فراطبقاتی، آن هم در جامعهای که روح تفرد و فردگرایی منفی حکمفرما بود چنان قدرتی را ایجاد کنند که به طور همزمان بساط نظام سلطنتی2500 ساله شاهنشاهی را در هم نوردیده، به سلطه همهجانبه و فراگیر امریکا در این کشور خاتمه دهد از جهات مختلف قابل تأمل است. بسیاری از اندیشمندان و صاحبنظران انقلابات اجتماعی در مورد ابعاد مختلف انقلاب اسلامی و سرعت حرکت چنین پدیدهای در شگفتند که در مدتی اندک توانست به سلطهگریهای امریکا در ایران پایان داده، قویترین رژیم خاورمیانه را ساقط نماید. این مسئله، به یقین حاکی از قدرت بسیجکنندگی امام خمینی(ره) بوده است. در واقع، قدرت نرم، ابعاد و ماهیت انقلاب اسلامی و آموزههای دینی آن با گسترة انسانشناسانه، هستیشناسانه و معرفتشناسانه از ابعاد قدرت نرم مورد نظر ژوزف نای و دیگر اندیشمندان غربی متفاوت است. امام خمینی(ره) با اتکال به خدا، اعتماد به نفس و اعتقاد به مردم در طی یک دهه و نیم مبارزة رسمی خود به حاکمیت استبداد داخلی و استعمار خارجی در ایران پایان دادند. ایشان با ارتباط مستمر و آگاهیبخش خود با توده مردم – حتی در دوران تبعید – مشروعیتزدایی از رژیم سلطنتی و امریکا، بهرهگیری از اسطورههای صبر و مقاومت و جهاد و شهادت همچون حضرت امیر(ع) و سیدالشهداء، احیاء روح جهاد و شهادت، پیریزی روح تکلیفگرایی، حمایت از محرومین و مظلومین و... با ایجاد انقلاب درونی و معنوی در تودههای متفرد و پراکنده، انقلابی تاریخساز و تمدنآفرین را رقم زدند؛ انقلابی که پشتوانه آن قدرت نرم مبتنی بر آموزههای دینی و نه از نوع اقناع و اغوای مورد نظر ژوزف نای بود. این مقاله ابعاد مختلف جوشش قدرت نرم را از دیدگاه امام خمینی(ره) مورد بررسی قرار داده است.
واژگان کلیدی: امام خمینی(ره)، انقلاب اسلامی، قدرت نرم، منابع قدرت نرم.
پیشینه و بایستههای تاریخی
انقلاب اسلامی در بستر و شرایطی از تاریخ بشری اتفاق افتاد که فردهالیدی[1] از آن به معمایی متناقص و میشل فوکو به روح جهان بی روح و امید جهان ناامید[2] تعبیر کردند (هالیدی، 1364؛ فوکو، 1379).
البته تعابیر بسیار زیاد دیگری که حاکی از شگفتیهای انقلاب اسلامی در ابعاد گوناگون آن است از نویسندگان، اندیشمندان، سیاستمداران و مورخین وجود دارد (محمدی، ؟؟؟) که پرداختن بدانها در این مقاله مقدور نیست. بستر مکانی وقوع انقلاب اسلامی کشور ایران تحت حاکمیت سلطنت پهلوی بود؛ رژیمی که تمام ابعاد وجودی قدرت سختافزاری را با خود به همراه داشت[3].
به تعبیر آبراهامیان[4] ارتش و نیروهای مسلح، سازمان اطلاعات و امنیت (ساواک)، دربار، نفت و درامدهای نفتی، و حمایت امریکا و غرب همگی ذهنیت و فضایی شکستناپذیر را برای مخالفین داخلی و خارجی شاه پدید آورده بود (آبراهامیان، 1377). دو متغیر اتکاء رژیم به نفت و درامدهای نفتی و حمایت خارجی به ویژه امریکا از شاه زمینهساز خودمختاری شاه و بیتوجهی او به حساسیتهای جامعه شده بود. "گازیوروسکی" نویسنده معروف امریکایی با اشاره به خودمختاری[5] شاه در ارتباط با دو عنصر نفت و حمایت امریکا تصریح دارد که شاه بدون توجه به حساسیتها و مخالفتهای جامعه، مردم، نیروها و طبقات اجتماعی مختلف برنامههای خود را دنبال مینمود و خود را مافوق همه نیروهای یاد شده میدانست. از سوی دیگر هرچند سرکوبی مخالفین به ویژه بعد از سال 1332 از راهبردهای رژیم شاه بود، لیکن در بعد خارجی، رژیم به شدت وابسته به امریکا بود. وی رابطه ایران و امریکا را یک رابطه ناسالم و غیرمتعارف یا حامی – وابسته[6] ذکر نموده[7] است (1371). او با برشمردن ابعاد مختلف این وابستگی به صراحت تصریح مینماید که: «یکی از مصادیق بارز سلطهگری و سلطهپذیری در دنیای آن روز رابطه ایران و امریکا بوده است
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 23 صفحه
چکیده
موضوع این مقاله ، گسترش بیداری اسلامی در خاورمیانه است که هدف از آن شناخت ماهیت بیداری اسلامی و شخصیتهای موثر بر روند این جریان می باشد که سبب شده بسیاری از سردمداران غربی منافع خود را در خطر ببینند و تلاش هایی را در جهت انحراف این حرکتهای مردمی انجام دهند .
در این نوشتار ابتدا به مفهوم واژه بیداری اسلامی و مولفه های آن پرداخته شده است سپس مختصری از پیشینه این جریان و موانع پیش روی آن درقرون اخیر بیان شده است . در ادامه از فرهیختگان و بزرگانی که در طی قرون گذشته در احیای ارزشهای اسلامی نقش داشته اند ، نام برده شده است و در پایان نیز به ثمره این قیام ها که تشکیل خاورمیانه جدید بدون حضور قدرت های استکباری جهانی اشاره گردیده است.
فهرست مطالب
مقدمه...................................................................................................................................................................4
مفهوم بیداری.......................................................................................................................................................5
پیشینه بیداری اسلامی........................................................................................................................ 7
موانع بیداری اسلامی درقرون اخیر....................................................................................................... 9
نقش فرهیختگان در بیداری اسلامی................................................................................................... 12
امام خمینی (ره) و بیدارگری مسلمین..............................................................................................13
خاورمیانه جدید خاورمیانه اسلام.......................................................................................................... 15
نتیجه................................................................................................................................................................ 20
مقدمه
نهضت بیداری اسلامی به معنای احیای ارزش های اسلامی می باشد که هدفش تشکیل یک تمدن اسلامی جهانی است که در آن، عقلانیت با معنویت، قدرت با اخلاق، دانش با ارزش وعلم با عمل، جمع می شود و دارای ابعاد گوناگونی است که شامل ابعاد ایمانی، اسلامی، حضور مردمی و برنامهریزی برای نظامسازی است.
در طی قرون گذشته ، مسلمانان تحت تاثیر دو عامل به خواب فرو رفتند و عقب افتادند: یکی استعمار و استثماری بود که غرب در سرزمین های اسلامی انجام داد و دوم استبداد و انحرافی که حکام مسلمان به آن روی آوردند و این دو، موجب دور افتادن مسلمانان از افکار و اندیشههای ناب اسلامی گردید.
در این میان شخصیتهایی مانند سیدجمالالدین اسدآبادی، سیدقطب، حسن البنا و ... در این دوره و در این راستا، تلاش زیادی کردند تا مسلمانان را از خواب سنگین بیدار و به آنها بفهمانند که علت شکست و عقبافتادگی آنها چیست.
تا اینکه خیزش اسلامی در جهان اسلام ازانقلاب اسلامی ایران آغاز شد و پیام و ارزش های الهی را به جهان عرضه کرد و در پرتو آن ارزشهای دینگرایانه و دینمدارانه گسترش یافت.
و امروز تجلی ارزشهای انقلاب اسلامی ایران در قالب انقلابهای تونس، مصر، یمن، بحرین و لیبی و... مشاهده می شود که دنیای غرب به ویژه آمریکا را متوجه قدرت نرم جهان اسلام کرده و آن ها را از احتمال وقوع انقلاب اسلامی در کشورهای عربی نگران ساخته است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه27
فروپاشی اتحاد شوروی و تاسیس جمهوریهای تازه استقلال یافته قفقاز (گرجستان ، آذربایجان و ارمنستان ) و آسیای مرکزی ( ترکمنستان ، ازبکستان ، قرقیزستان ، تاجیکستان و قزاقستان ) بیش از گذشته پرسشهایی را برانگیخت؛ خاورمیانه دقیقا از کجا آغاز می شود و به کجا پایان می یابد و این که آیا می توان تعریف جامع و فراگیر دائمی از آن به دست داد ؟ با توجه به تاکید این پژوهش بر جنبه استراتژیکی موضوع ما بر این باوریم که تعریف این منطقه باید شامل ان دسته از کشورهایی شود که به طور مستقیم درگیر مناقشات چهار گانه مهم منطقه هستند، یعنی مناقشه اعرب و اسراییل ، مناقشه خلیج فارس ، حوزه دریای خزر و جنوب آسیا .
حال ما خاورمیانه را چگونه تعریف می کنیم ؟ یک گزینه استفاده از عبارت خاورمیانه بزرگ است که تا حدودی نیز رایج شده و در برگیرنده مناطقی است که برای نظریه اصلی ما مهمترین مناطق است . در عین حال که این گونه تعیین حدود رسمی متضمن درجه ای از دقت است اما ما مدعی نیستیم که این تعریف در حال حاضر خالی از ایراد است ، اما در بر گیرنده بیشتر کشورهایی است که ما در این تحقیق به بررسی آن می پردازیم . فرض بر این است که در این مورد اجماع نظر وجود دارد که خاورمیانه کدام کشورها را در بر می یگرد و کدام یک را در بر نمی گیرد از جمله در مورد شمول کشورهای آسیایی یا آفریقایی . گزینش ما تا کنون بیطرفانه بوده است زیرا عاقلان
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 168 صفحه
معرفی و پیشگفتار :
در اندیشه امام خمینی، علل، ماهیت و آسیبشناسی انقلاب سه مفهوم همبسته است. همان تقاضاهایی که منجر به فروپاشی رژیم گذشته گردید ماهیت انقلاب را تشکیل میدهد و برگشت به گذشته نامطلوب در کلیه شاخصهها از آسیبهای نظام جمهوری اسلامی به شمار میرود، از این رو سخن از آسیبشناسی انقلاب بدون مطالعه فرآیند پیروزی آن، صبغه علمی نخواهد داشت. در این مقاله فرآیند جنبش انقلابی ایران در اندیشه امام خمینی، در قالب تئوری آلن تورن، بررسی شده است.
مقدمه
جامعه ایران در دو سده گذشته شاهد جنبشهایی بوده است که این کشور را از دیگر کشورهای آسیایی ممتاز میکند. نیکی. ر. کدی ضمن اذعان به «انقلاب خیز» بودن و فراوانی شورشها و قیامها در ایران، در صدد تبیین چرایی این ویژگی بر آمده است.1 از میان این جنبشها، انقلاب اسلامی که در سال 1357 به رهبری امام خمینی قدسسره به پیروزی دست یافت به دلیل دامنه وسیع آن و تأثیرات عمیقی که به دنبال داشت از ویژگی ممتازی برخوردار است.2 بررسی چرایی پیدایش این جنبش و ماهیت آن در فهم «آسیبهای انقلاب» ما را یاری میرساند، زیرا فهم آسیبهای یک پدیده فرع بر فهم شاخصهها و عناصر تشکیل دهنده آن است.
چارچوب تئوریک
آلن تورن معتقد است جنبشها بر سه اصل اساسی استوار هستند:3 1. ضدیت یا مخالفت؛ 2. هویت؛ 3. همگانی بودن. همچنانکه نیل اسملسر خاطر نشان میسازد جنبشهای اجتماعی معلول فشار ساختاری(1) موجود در جامعه است که باعث ایجاد منافع متعارض در درون جامعه میگردد.4 پس اصل «ضدیت یا مخالفت» در اندیشه آلن تورن اشاره به عناصری دارد که افراد جامعه با آن عناصر مخالفند، همین عناصر زمینههای ساختاری را برای تشکیل جنبشهای اجتماعی و در نهایت هویتیابی این جنبشها فراهم میکند. پس هر جنبشی همواره نماینده گروههای ویژهای است که دارای منافع مشترک بوده و برای برطرف کردن موانع ساختاری تلاش میکنند. «هویت» جنبش جمع جبری عناصری است که جنبش در مخالفت با آنها شکل گرفته است. جنبشهای اجتماعی معمولاً برای معرفی «هویت» خویش به اهداف و آرمانهایی چنگ میزنند که از زمره ارزشهای مطلق و مورد قبول همگان است، همانند آزادی، استقلال، عدالت، برادری و برابری که آلن تورن برای تشریح این فرآیند از مفهوم «همگانی بودن» سود میجوید.5
جنبشهای اجتماعی وقتی اصل «مخالفت» را از دست دادند دیگر نام جنبش بدانها اطلاق نمیگردد؛ برای مثال وقتی جنبش پیروز گردد و نظام جدیدی را پایه گذاری کند، ماهیت جنبش در گزارههای مثبت جلوهگر میشود، یعنی رهبران جنبش که عمدتاً خود نیز نمادی از ماهیت6 جنبش هستند سعی میکنند «نظام جدید» عاری از معایب نظام قبلی بوده و موجد فشار ساختاری نباشد؛ از این رو دیدگاههای رهبران یک جنبش در تجزیه و تحلیل جنبش و آسیبشناسی نظام مبتنی بر آن بسیار اهمیت دارد. البته آسیبهای انقلاب منحصر به عوامل موجده نیست، چون جامعه نظامی پویا است و ممکن است ارزشها تغییر کرده و ارزشهای جدیدی خلق یا جایگزین شوند؛ اما در این که عناصر موجده انقلاب از جمله آسیبهاست از درجه اطمینان بالایی از صحت برخوردار است، زیرا دگرگونی ارزشی از چنان سرعتی برخوردار نیست که در زمان کوتاه ماهیت جامعه دگرگون شود.
نکته قابل توجه این که بهترین معیار و سنجه برای آسیبشناسی نظام جدید، کالبدشکافی جنبش است که منجر به پایه گذاری نظام شده است؛ بدین ترتیب سؤال از چرایی پیدایش انقلاب اسلامی و چیستی آن و آسیبشناسیاش، سه مسأله به هم پیوسته است7 که در این راستا در مقاله حاضر به سه سؤال ذیل پاسخ خواهیم گفت:
1-از دیدگاه امام خمینی قدسسره چرا مردم با رژیم شاهنشاهی مخالفت کرده و انقلاب نمودند؟ 2.ماهیت انقلاب ایران، به عبارت روشنتر، اصول اساسی نظام اسلامی کدامند؟ 3. چه عواملی این انقلاب را تهدید میکند؟ آسیبهای نظام اسلامی مبتنی بر انقلاب 1357 از دیدگاه بنیانگذار این نظام کدامند؟
1-عوامل پیدایش انقلاب از دیدگاه امام خمینی قدسسره
بر خلاف اندیشمندان تقلیلگرا که به یک عامل در پیدایش انقلاب تأکید کرده و بر عواملی چون مذهب، اقتصاد، مدرنیزاسیون، استبداد و توطئه انگشت میگذارند، رهیافت امام خمینی قدسسره چند علتی است. برخی عوامل از دیدگاه ایشان را بیان میکنیم.
الف) استبداد و سلب آزادی: امام خمینی در تحلیل هایش از قیام مردم ایران در سال 57، یکی از عوامل عمده آن را، استبداد و اختناق شاهنشاهی و شیوه حکومتی شاه میدانند: «آن که اساس این انقلاب است، آن که اساس این انفجارها است خود این آقا (محمدرضا شاه پهلوی) است».8 امام خمینی قدسسره قضیه اختناق و سلب آزادی را تئوریزه کرده و فرآیند آن را چونان یک جامعه شناس بیان میدارند:
یکی از چیزهایی که موجب پیروزی شماها شد همین زیادی ظلم و زیادی اختناق [بود] که این اختناق وقتی زیاد شد انفجار از آن پیدا میشود، دنبال یک اختناق طولانی هی عقدهها زیاد میشود و منتظرند که یک صدایی در آید، صدای اولی، فریادی در آید. دیگران دنبالش بروند.9
امام خمینی قدسسره فرآیند مذکور را نه یک اتفاق و حادثه استثنایی بلکه یک «قانون» تلقی کرده و دیگر حکومتها را به عبرتگیری دعوت میکند:
حکومتها باید عبرت بگیرند از این وضعی که در ایران پیش آمد و بدانند که وضع برای این بود که محیط اختناق به طوری پیش آوردند که اختناق انفجار آورد.10
ملت ما از آزادیها محروم بود، کشور ما از استقلال صحیح محروم بود. ملت ما از این مظالم به جان آمد و قیام کرد، یک قیام اسلامی بزرگ.11
ب) ماهیت طاغوتی رژیم شاهنشاهی: از دیدگاه امام خمینی قدسسره هر حکومتی که مشی اسلامی را در همه زمینهها مراعات نکند و محتوای آن اسلامی نباشد طاغوت است.12 امام مفهوم طاغوت را در برابر حکومت عدل اسلامی قرار داده و میفرمایند: «ما امیدواریم که با پیوستن به هم بتوانیم این طاغوتها را تا آخر از بین ببریم و به جای آن یک حکومت عدل اسلامی که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیزمان به دست خودمان باشد...».13 امام خمینی در سال 59 نیز گرایش جوانان ایران به اسلام و تمایل به شهادت را ادامه نهضت اسلام خواهی ملت ایران در برابر طاغوت در سالهای قبل از انقلاب ارزیابی نموده و میفرمایند: «این تحولی که الآن در کشور ما هست، همهاش روی این مقصد است که از اول فریادشان بلند بود که ما اسلام را میخواهیم، طاغوت را نمیخواهیم».14
ج) ترویج مفاسد: امام معتقد بود یکی از مسائلی که مردم ایران را به ستوه در آورد، فساد دامنگیر نهادهای رژیم شاهنشاهی بود. البته به زعم امام خود نهاد سلطنت فساد برانگیز و ریشه مفاسد بود:
این فسادی که در ایران پیدا شده است، همه فسادها زیر سر رژیم شاهنشاهی بود. در تاریخ از اولی که رژیم شاهنشاهی پیدا شده است تا حالا که ما مشاهده میکنیم، هر چه مفسده بود، رژیم شاهنشاهی این مفاسد را ایجاد کرده.15
این رژیم و این حکومت، حکومتی است که میخواهد جوانهای ما را فاسد کند و این مراکز زیاد فحشا و همه اطراف و همه جوانب فحشا را رواج دادن برای این است که جوانها را از دانشگاهها بکشند به میخانهها و به کارهای زشت و بد.16
انقلاب ایران در اثر مفاسدی است که در هیأت حاکمه وجود دارد و همچنین بر اثر کارهای مخالف عقل است که شاه انجام میدهد و خرابیهایی که با دست عمال شاه در سراسر مملکت انجام میگیرد.17
مراکز فحشا در این کشور این قدر زیاد بود که احصا نداشت، مراکز فساد این قدر بود که جوانهای ما را به فساد کشاند... کاری کردند که ملت ما به جان آمد... و خدای تبارک و تعالی بر این ملت منت گذاشت و قیام کردند.18
د) وابستگی رژیم به بیگانه: همچنان که نیکی. ر. کدی به خوبی نشان میدهد، ملت ایران به دلیل داشتن هویت ایرانی دیرینه، وابستگی به بیگانه را بر نمیتابد؛ از این رو این هویت دیرینه در کنار حضور سنگین یک امپریالیست، مشوق انقلاب است.19 در نظر امام خمینی قدسسره ، علاوه بر تأثیر عامل مذکور در قیام ملت ایران، تأثیرات منفی وابستگی از جمله به یغما رفتن ثروتهای ملی و آگاهی ملت از این امور در پیدایش انقلاب ایران دخیل بودند:
در عصر ما ملت یافت که شاه به واسطه پیوندی که با غرب خصوصاً با آمریکا دارد و همین طور با شرق، تمام مخازن ما را به باد داده است، بلکه نیروهای انسانی ما را نیز به هدر داده است و فهمیدند جنایات فوق العادهای که مرتکب میشود به واسطه پیوندی است که شاه با ابرقدرتها دارد. از این جهت ملت ما به پا خواست.20
[رژیم پهلوی] اقتصاد ما را به کلی به هم زد و همه چیز ایران را وابسته به اجانب کرد، همه چیز ایران به باد رفت و خسته شدند مردم از این جهت قیام کردند و این نهضت را به پا داشتند.21
از دیدگاه امام قدسسره وابستگی رژیم گذشته صرفاً بعد اقتصادی نداشت، بلکه در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی شاه وابسته بود و همین امر موجب جدایی رژیم از مردم و اعمال فشار رژیم بر آنان و در نهایت بروز انقلاب شد:
فشار بیش از حد شاه، مردم را چنان در تنگنا قرار داد که آنان دست به یک قیام همگانی زدند. شاه استقلال سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی ما را از بین برده است و ایران را در همه ابعاد وابسته به غرب و شرق کرده است، مردم ایران را زیر شکنجه و سیاهچالهای زندان کشته است. از تمام علما و خطبا برای گفتن حقایق جلوگیری کرده است. تمام اینها موجب شده است که مردم مسلمان ایران خواستار یک حکومت اسلامی باشند.22
ه ) جدایی از ملت: رژیم شاهنشاهی به دلیل ویژگیهایی که بیان شد، از پایگاه مردمی برخوردار نبود. طبیعت وابستگی و اتکا به ذخایر زیرزمینی، همچنان که تدا اسکاچپول، در مقاله «حکومت تحصیلدار و اسلام شیعی در انقلاب ایران» خاطر نشان میکند23، موجب پیدایش دیوار بلند بیاعتمادی میان مردم و حکومت وابسته شده بود، به طوری که شاه تا آخر به اهمیت مردم پی نبرده و انقلاب ایران را با توطئه خارجی تبیین میکرد. بر خلاف شاه که با ارائه نظریه «توطئه» ناآگاهی خویش را تئوریزه نمود، از دیدگاه امام بیگانگان هیچ نقشی در پیدایش انقلاب نداشتند.