لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه28
فهرست مطالب
مقدمه
4- انتخاب ساختار مالیاتی
طریق انجام مذاکرات
ب.محدودیت های وارد بر حاکمیت مالیاتی از
ج. محدودیت هایی که از خارج بر حاکمیت مالیاتی قابل اعمال است.
مالیاتی
د. محدودیت های وارد بر استقلال مدیریت
بخش دوم – قواعد مالیاتی
هـ . تعارض حاکمیت ها
الف- مالیات غیر مستقیم
ب- مالیات بر درآمد
بخش سوم- مالیات در جهانی با نظام حاکمیت بالنسبه مطلق
بخش چهارم- مالیات در دنیای الکترونیک و جهانی شده
ب – نتایج جهانی شدن و بازرگانی الکترونیک
1- مالیات غیر مستقیم
امروزه همه جا سخن از تاثیر جهانی شدن اقتصاد بر حاکمیت ملی کشورها در میان است . در این مقاله جنبه خاصی از این پدیده عام مورد بحث قرار می گیرد و آن این که چگونه مساله جهانی شدن، حاکمیت ملی را در ارتباط با امر مالیات تعدیل می نماید. این تعدیل حاکمیت به اشکال مختلفی ظاهر میشود، از جمله این که فشار ناشی از عوامل بازار ممکن است از میزان مالیات ها بکاهد و اجرای مقررات مالیاتی موجود را با اشکال مواجه سازد. در نتیجه دولت ها اگر صلاح
ندانند که کمبود حاصل را از طریق فشار مالیاتی بیشتر بر نیروی کار یا افزایش مالیات برمصرف جبران کنند، مکن است ناچار شوند متوسل به اقداماتی، فرضاً در جهت محدود ساختن آزادی عمل کشورها و مناطقی شوند که به عنوان بهشت های مالیاتی شناخته می شوند و یا این که خواستار برقراری مقررات و قواعد جدیدی در ارتباط با جریان بین المللی درآمدها گردند که چنین مقررات و توافق هایی را می توان به گات (قرارداد عمومی تعرفه ها و تجارت) تازه ای در زمینه مسائل مالیاتی تشبیه کرد. در صورت توسل به این راه حل طبعاً ایجاد سازمانی شبیه سازمان تجارت جهانی نیز جهت اجرای مقررات و توافق های مذکور الزامی خواهد بود .اما همه این تحولات در عین حال تعدیل و محدودیت حاکمیت ملی را نیز به همراه خواهد داشت.
بخش اول – محدودیت حاکمیت ملی
در این بحث منظور از حاکمیت ملی در زمینه مسائل مالیاتی آزادی عمل کشورها در تعقیب سیاست های مالیاتی ایشان است. بی آن که در این رابطه ناگزیر از رعایت ملاحظاتی باشند که تحت تاثیر عوامل خارجی شکل می گیرد. البته تحقق مطلق این گونه حاکمیت تنها در مورد کشوری امکان دارد که به طور کامل از جهان خارج منزوی شده باشد (نظیر برمه) بحث خود را در این خصوص بویژه روی مالیات بر درآمد حاصل از سرمایه متمرکز می نماییم وچهار نوع محدودیت ممکن در اعمال حاکمیت ملی نسبت به این گونه مالیات را مورد بررسی قرار می دهیم.
الف. محدودیت داوطلبانه حاکمیت مالیاتی تحت تاثیر عوامل بازار
در جهان امروز که سرمایه ها قادرند به سرعت از نقطه ای به نقطه دیگر جهان تغییر مکان دهند، آزادی عمل دولت ها دراجرای مقررات مالیاتی خود نسبت به درآمد حاصل از سرمایه به چند طریق ممکن است محدود گردد. وجه مشترک کلیه تصمیمات دولت ها در این رابطه این است که آنها دست به
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Wordتعداد صفحه:15
چکیده ۱
مقدمه ۲
۱٫ مفهوم جهانیشدن: ۳
۲٫ جهانی شدن و تأثیر آن بر آزادسازی اطلاعات : ۵
۳٫ بررسی دادههای کمّی از حوزه اطلاعات در صحنه جهانی : ۸
۴٫ جهانیشدن و تأثیر آن بر حوزه اطلاعرسانی : ۹
۵٫ نتیجهگیری : ۱۱
منابع : ۱۲
۱٫ چند ویژه نامه از نشریات چاپی به جهانی شدن پرداختهاند که مشخصات برخی از این مطبوعات به قرار زیر است:
- مطالعات ملی. سال سوم. شماره ۱۰ (زمستان ۱۳۸۰).
- مطالعات ملی. سال سوم. شماره ۱۱ (بهار ۱۳۸۱).
- اندیشه حوزه. سال هشتم. شماره ۶ (خرداد و تیر ۱۳۸۲).
- گزارش گفت و گو. سال دوم. شماره ۲۸ (مرداد ۱۳۸۱).
- کتاب نقد. سال ششم. شماره ۴ (پاییز ۱۳۸۱)
- کتاب نقد. سال هفتم شماره ۱ (زمستان ۱۳۸۱).
- کتاب ماه علوم اجتماعی. سال ششم. شماره ۹ و ۱۰ (تیر و مرداد ۱۳۸۲).
۲٫ ادوارد آنی نات. «رویارویی با چالشهای جهانی شدن» سایت آیندهنگر (
Ayandehnegar.Com) 6 نوامبر. ۲۰۰۳٫ ص ۱٫
۳٫ حسن افراخته. «جهانی شدن اقتصاد و نقش آن در ساختار فضایی و اجتماعی شهرها». اطلاعات سیاسی-اقتصادی. سال شانزدهم- شماره اول و دوم (مهر – آبان ۱۳۸۰) ص ۱۴۴٫
۴٫ فرهنگ رجایی. پدیده جهانی شدن: وضعیت بشری و تمدن اطلاعاتی. ترجمه عبدالحسین آذرنگ. تهران: نشر آگاه، ۱۳۷۹٫ ص ۱۴۹-۱۴۸٫
۵٫ مانوئل کاستلز. «دربارهی عصر اطلاعات». ترجمه افشین جهاندیده. کتاب ماه علوم اجتماعی. سال ششم- شماره نهم و دهم (تیر و مرداد ۱۳۸۲)، ص ۶-۴٫
۶٫ علیرضا نوروزی. حقوق مالکیت فکری؛ حق مؤلف و مالکیت صنعتی. تهران: چاپار، ۱۳۸۱، ص ۱۴۰٫
۷٫ داود نبیرهنی. «فرصتها و رقابتهای علمی کشورهای در حال توسعه در قرن بیست و یکم» رهیافت. شماره ۲۹ (بهار ۱۳۸۲)، ص ۹۰٫
۸ . علی اسماعیلی. «جهانی شدن: تهدیدها و فرصتهای ناشی از آن» آموزه. شماره ۱۷ (۱۳۸۱)، ص ۲۲٫
۹٫ ابوالحسن ریاضی. «جهانی شدن و شهر؛ بررسی پارادایم فضایی در جامعهشناسی شهری» اطلاعات سیاسی- اقتصادی. سال شانزدهم- شماره اول و دوم (مهر- آبان ۱۳۸۰)، ص ۱۷۰٫
۱۰٫ سلیمان ایرانزاده. «جهانی شدن و تحولات استراتژیک در مدیریت» اطلاعات سیاسی- اقتصادی. سال پانزدهم. شماره پانزدهم و دوازدهم (مرداد- شهریور ۱۳۸۰)، ص ۹۲
۱۱٫ علیرضا نوروزی، ص ۱۳۶٫
۱۲٫ ابوالحسن ریاضی، ص ۱۷۱٫
۱۳٫ سرژلاتوشه. غربیسازی جهان. ترجمه فرهاد مشتاق صفت. تهران: سمت، ۱۳۷۹٫ ص ۱۳۲٫
۱۴٫ «دنیایی که با ICT متحول میشود». ترجمه ثریا پاکنظر. وب. شماره ۵۵ (دی ۱۳۸۳)، ص ۲۲-۲۰
۱۵٫ فرهنگ رجایی، ص ۱۱۹٫
۱۶٫ حسن افراخته، ص ۱۴۷٫
۱۷٫ حسین گدازگر. «جهانیسازی یا محلیسازی؟ نقدی بر تئوری زمان جهانی آنتونی گیدنز و طرفداران او». نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. سال ۴۵٫ شماره ۱۸۴-۱۸۳ (تابستان – پاییز ۱۳۸۱)، ص ۲۳۴٫
۱۸٫ عباس رجبی. «بشر در محاصره اطلاعات بیکران جهانی». وب. شماره ۴۰ (مهر ۱۳۸۲)، ص ۲۰٫
۱۹٫ همان، ص ۲۱-۲۲٫
۲۰٫ «دنیایی که با ICT متحول میشود»، ص ۲۱٫
مفهوم «جهانی شدن» به فرآیندی اطلاق میشود که طی آن جریان آزاد اندیشه، انسان، کالا، خدمات، و سرمایه در دنیا میسر گردد. تأثیر این مفهوم، دگرگونی متغیرهای زمان و مکان را پدید آورده و گسترش ارتباطات در سطح بینالمللی قابلیت وقوع یافته است. بر این قرار، دادههای کمی اطلاعات در صحنه جهانی ابعاد وسیعی یافته و موجب رشد شبکه ارتباطات در صحنه بینالمللی از نظر روابط فردی و اجتماعی شده است. در مقاله حاضر، ضمن توجه به جهانیشدن گستره اطلاعاتی در جهان معاصر، به ارزیابی موضوعات مذکور مبادرت شده، و در نهایت به نتیجهگیری درباره تأثیرات آن بر کتابداری و اطلاعرسانی پرداخته میشود.
مقدمهپدیده جهانیشدن در چند سال اخیر به نحوی گسترده منابع چاپی و الکترونیکی زبان فارسی را تحتالشعاع قرار داده است. نگاهی به مواد کتابی در این حوزه (بهخصوص علوم اجتماعی) نشانگر توجه اندیشمندان ایرانی به موضوع جهانیشدن در رشتههای مختلف میباشد[۱]. آنچه از دهه شصت میلادی و در بطن اندیشه «مکلوهان» برای ارائه یک تصویر وسیع ارتباطی به جامعه جهانی عرضه شد، تا به امروز که در هزاره سوم میلادی به ارزیابی اطلاعات دیجیتال پرداخته میشود، مبتنی بر رابطه انسان و ابزارهای فناوری است. بر این مبنا، در گستره کنونی جهانیشدن، سعی میشود محدوده این تغییر و دگرگونی در حوزه اطلاعات مورد توجه قرار گیرد.
هدف این مقاله آن است که مباحث موضوعی جهانی شدن را در عرصه اطلاعرسانی مورد شناسایی قرار دهد و با مطالعه اهم مقالات این حوزه در منابع چاپی و الکترونیکی، عرصه اطلاعات و اطلاعرسانی را در چارچوب جهانیشدن بررسی نماید.
۱٫ مفهوم جهانیشدن:از دیدگاه زبانشناختی مفهوم «جهانیشدن» واژهای است معادل Globalization، که بار معنایی ویژهای را در چارچوب اجتماعی، اقتصادی، و فرهنگی دارد. هر چند در متون متنوع علمی از این واژه با احتیاط سخن رفته و آن را مغایر با جامعه جهانی (World society)، نظام جهانی (World system)، بینالمللیشدن (Internationalization)، و جهانگرایی (Globality) دانستهاند، ولی توصیف مشابهی از این واژه در بین عالمان رشتههای مختلف علوم انسانی موجود است که به فرآیند و جریان آزاد تفکر و سرمایه مرتبط میشود. در تعریف مادی از واژه جهانیشدن «ادوارد آنیتات» از کارمندان ارشد «صندوق بینالمللی پول» میگوید: «جهانی شدن به فرآیندی اطلاق میشود که طی آن جریان آزاد اندیشه، انسان، کالا، خدمات، و سرمایه در دنیا میسر میشود.[۲] در چارچوب این گونه تعاریف، عالمان علم جغرافیا نیز در توصیف وضعیت و جایگاه کلانشهرها بر مفهوم اقتصادی جهانیشدن تأکید میکنند، و سعی دارند محدوده تعریف مذکور را مورد توجه قرار دهند. چنانچه در یکی از این گونه مقالات ذکر شده: «جهانی شدن اقتصاد به تشدید جریان کالا، خدمات، اطلاعات، سرمایهگذاری و عوامل تولید در سطح بینالمللی دلالت دارد که منجر به یکپارچگی اقتصادی جهان میشود»[۳]. آنچه در تعاریف مزبور از نظر پدیدههای جمعی مورد توجه است، پیوند فرهنگ و اقتصاد در بین آحاد اجتماعی در عرصه بینالمللی است که وقوع آن با شرایط نوین زمان و مکان، توجیهپذیر است.
هرگاه مفهوم متغیر مکان را از جنبه سیاسی و جغرافیایی ارزیابی نماییم که تا چه حد ماهیت سیاسی آن از نظر دولت- ملت تغییر یافته، یا این که به جهت بروز تحولات سیاسی شهروند بینالمللی از دیدگاه دولتها اهمیت یافته، روشن میشود که روابط انسان با انسان، و انسان با طبیعت و فناوری، عرصه پویایی را در حوزه جهانی شدن دارا میباشد. در مقابل، فرآیند جهانیشدن از نظر جغرافیایی به مسائل بومی و همگانیکردن بومی(Particularism) نیز مرتبط است، نمادی که مستلزم همگانیشدن اجزای اجتماعی و بالطبع بومیکردن همگانی(Universalism)، یا جامعیت بخشیدن به آحاد جمعی خواهد شد [۴].
در خصوص متغیر زمان، به جهت دگرگونی در فرآوردههای مادی اطلاعات و نفوذ فناوری، گستره اطلاعات و روشهای بازیابی به حدی دگرگون شده که بر دسترسیپذیری آن اثرات مختلفی گذاشته است، به نحوی که فرایندهای کتابداری در دوره کتاب و عصر چاپی، چندان کاربردی در دنیای مدرن امروز ندارد. بر این مبنا «مانوئلکاستلز» اشارهای به وضعیت دگرگونه کنونی در اثر خویش دارد: «عصر اطلاعات، جبر تکنولوژیک است… جهانی شدن و اطلاعاتپردازی، ساختارهای بنیادین جوامع ما در سرتاسر جهاناند… فضای مجازی هم اکنون این قلمرو [همگانی] را پدید آورده است» [۵]. در مفهومی عیان و آشکار، هر چند جهانیشدن موجب دگرگونی در قواعد ارتباطات، خدمات و اقتصاد شده، ولی این امکان را برای ملل و جوامع فراهم آورده که ارتباطات و حریم روابط آن، قابلیت تعریف مجدد بیابند، بر این قرار که اجزای ارتباطات در مفاهیم الکترونیکی، وضعیت نوینی را در بین آحاد استفادهکنندگان تعریف میکند. مثلاً تصمیمات نوین در خصوص استفاده منصفانه از مواد بدون اجازه صاحب آن بر روی وبسایتها، از مواردی است که در ایالات متحده آمریکا شرایط جدید و نوینی را برای پژوهشگران پدیده آورده است [۶].
بر این قرار طبیعی است که حوزه اطلاعرسانی، از دیدگاه جهانیشدن (با توجه به تعاریف ارائهشده) متأثر باشد، زیرا فرایند روابط جهانیشدن از چارچوب اطلاعات و عوامل آن در سطح بینالمللی عبور میکند و این جریان، زمینههای اطلاعرسانی و عوامل خدماتی آن را تحت تأثیر قرار میدهد و مفاهیم این رشته را با توجه به بنای نوین جامعه اطلاعاتی تفسیر میکند. در این خصوص گفته میشود که اقتصاد، مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و ارتباطات به منزله ابزاری از وسایل این انقلاب تلقی شده است:
مقوله جهانیسازی اقتصاد، مرزهای جغرافیایی را مقدم بر معاملات تجاری، مبادلات تحقیقات علمی و القای ارزشهای فرهنگی بینالمللی و آرزوهای شخصی، تغییر داده است. اینترنت و ارتباطات راه دور باعث ایجاد انقلاب در ابزارهایی شدهاند که از آن طریق، مبادلات تجاری، ارتباطات، تولید، دریافت، کوتاهسازی، تحلیل و انتشار اطلاعات به انجام میرسد. [۷]
۲٫ جهانی شدن و تأثیر آن بر آزادسازی اطلاعات :دانلود گزارش تخصصی چگونگی همگام شدن با جهانی شدن آموزش شیمی در عصر ارتباطات و اطلاعات بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 44
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
چکیده
درس شیمی از دروسی است که درک مفاهیم آن از دید دبیران و دانش آموزان دشوار است و معمولاً نگرش مثبت نسبت به آن وجود ندارد. درس شیمی به دلیل ویژگی آزمایشگاهی و کاربردی بودن، قابلیت بالایی برای ارائه مفاهیم، باشبیه سازی و پویانمایی (انیمیشن) رایانه ای دارد. در واقع بسیاری از مفاهیم را که نشان دادن آن ها حتی در آزمایشگاه دشوار یا غیرممکن است، مانند: حرکت مولکول های گاز، حرکت ذرات باردار درون یک محلول، ساختار مولکولی ترکیبات، .... را می توان با شبیه سازی رایانه ای به آسانی قابل ارائه کرد. بنابراین بهره گیری از رایانه در کلاس درس موجب افزایش یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود. یکی از بارزترین تأثیرات بهره گیری از رایانه، تعامل فراگیران با یکدیگر و با معلم است. در این طرح اقدام پژوهی سعی بر این بوده است که در عصر اطلاعات و ارتباطات با جهانی شدن آموزش شیمی همگام شوم. بنابراین در پی روشی برای تلفیق فناوری های نو در امر تدریس بودم. به دلیل حساسیت های خاص کتاب شیمی2، و وجود مطالب حجیم و سنگین در این کتاب، تصمیم گرفتم که امسال این روش را در کلاس دوم ریاضی انجام دهم. لازم به ذکر است این روش البته با کمی تفاوت سال قبل در کلاس اول انجام شد که نتیجه خوبی داشت. در انجام این طرح مشکلات بسیاری سر راهم بود که با ترفندهای مختلف آن ها را از سر راه خود برداشتم و جو مناسبی را در کلاس به وجود آوردم. مشکل عمده ای که داشتم این بود که روش های تدریس سنتی بخصوص در درس شیمی بیشتر از هر روش دیگری مورد قبول همگان بود، درنتیجه می بایست روش سنتی را با فناوری های نو و از جمله IT و ICT ادغام می کردم. با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر مدرسه محتاطانه عمل نمودم. دانش آموزان را بدون آن که متوجه شوند آهسته آهسته درگیر فناوری های نو از جمله IT کردم. نتیجه کاملاً رضایتبخش بود. علاقمندی دانش آموزان به قدری زیاد بود که مجبور بودم بیشتر وقت و زمان خود را صرف مطالعه برای بهره وری مفیدتر از رایانه و اینترنت کنم. ضمناً زمان بیشتری را صرف بررسی تکالیف دانش آموزانم نمایم. به این ترتیب توانستم با جهانی شدن آموزش شیمی همگام شوم و دانش آموزانی فعال، محقق، پویا و آشنا به فناوری نو تربیت کنم. نظر آن ها را نسبت به درس شیمی مثبت کنم و اطلاعات علمی آن ها را به روز کرده و افزایش دهم.
مقدمه
همه جوانب زندگی در دنیای معاصر یا آینده کم و بیش از فرایند جهانی شدن تأثیر می پذیردو لازمه ی گام برداشتن در مسیر فرآیند جهانی شدن، افزایش کارآمدی و کفایت نظام آموزشی و یادگیرندگان در برخورد با چالش و بحران جهانی شدن، انجام بازنگری هایی در مؤلفه های نظام آموزش و پرورش ضروری است. نکته ی مهم این است که دنبال کردن مسیری که ما را به ساختارهای استانداردتر، منسجم تر، متمرکزتر و قانونمندتر برساند ما را به بن بست می کشاند. یعنی مسیر آینده از این راه نمی گذرد و ما باید را همان را عوض کنیم.(مجیدی،1380). مجیدی(1380) خصوصیات گوناگونی را برای آموزش آینده که متناسب با جهانی شدن است بیان می کنند: اولین خصوصیت دوران آموزشی آینده آن است که با دیدگاه درخت گونه به علوم و دانش ها نگاه نمی کند بلکه ساختاری گراف شکل را برای موضوعات و مباحث علمی تصور می کند، که از هر زاویه ای به این گراف می توان نگاه کرد. در آینده دیگر هیچ رشته ای نمی تواند خود را متولی انحصاری یک موضوع علمی بداند. مرزهای بین شاخه های علمی شکسته می شود و به جای شاخه های علوم، موضوعات علمی مستقلاً به عنوان محور تلقی می شوند. با وسعت یافتن موضوعات علمی و شاخه شاخه شدن ها و ممزوج شدن آنها در شاخه های بینابینی و پدید آمدن موضوعات جدید، معلوم نیست اصولاً یک فراگیر در طی دوران تحصیلی یا کار خود، اصلاً سروکاری با مباحث مطرح شده در همه قسمت های علوم پایه داشته باشد. آموزش موضوعات علمی به صورت عمومی، باید مبتنی بر اندیشه و استدلالی باشد تا نشان دهد که یادگیری موضوع مربوطه واقعاً ضرورت و کاربرد دارد. باید برای تعلیم هر موضوع علمی به هر فراگیر، استدلالی کاملاً روشن، شفاف و صریح وجود داشته باشد که کاربرد آن موضوع را در هدف نهایی فراگیر مشخص سازد. آموزش دوره ی آینده، علاوه بر قدرت تجزیه، به قدرت ترکیب و قدرت طراحی تکیه می کند. در برخورد با دنیای وسیعی از موضوعات علمی مختلف، شخص باید قدرت آن را داشته باشد تا علاوه بر شناسائی خود موضوعات به صورت مستقل، رابطه بین موضوعات را نیز درک کند تا تجسمی صحیح از یک مسئله داشته باشد. عصر کنونی را به دلیل افزایش اطلاعات علمی و فناوری های نوین که همه ارکان اجتماعی و زندگی روزمره را دگرگون کرده است، عصر اطلاعات و ارتباطات نامیده اند. انقلاب اطلاعاتی، پیشرفت روزافزون علم و موضوع جهانی شدن، عواملی هستند که ضرورت پرداختن به موضوع مهم «نوآوری برای ایجاد تحول در آموزش» را دوچندان می کنند. معلم به سبب سروکار داشتن با امر آموزش و تربیت فرزندان این مرز و بوم باید به طور مستمر، همگام و هماهنگ با تحولات کشور، روش ها و راهبردهای آموزشی و تربیتی خود را تغییر دهد. با این که به طور کلی پایه و اساس تحولات تعلیم و تربیت در جهان، از علم و فناوری نشأت می گیرد، ولی در عمل ثابت شده است که اغلب تحولات بزرگ در آموزش و پرورش، ریشه در تجربیات و تلاش علمی و عملی معلمان هوشمند و آینده نگر داشته اند. امروزه معلمان توانسته اند با به کارگیری علم و فناوری های جدید اطلاعاتی، روش هایی نو خلق کنند و کلاس درس را از محدوده چهاردیواری خارج کنند و با سایر مراکز علمی و آموزشی جهان مرتبط سازند. یکی از این دگرگونی های شگفت آور در کلاس درس این است که، امروزه کلاس های درس در فضایی قرار گرفته اند که هر آن می توانند با هر نقطه ای از جهان ارتباط برقرار کنند. از این رو، دیگر نمی توان از روش های معمول آموزش انتظار معجزه داشت و به آن ها پای بند بود. با توجه به تحولات عظیمی که هر لحظه در کشور رخ می دهند، آموزش و پرورش، به ویژه معلمان، باید هماهنگ و همسو با تحولات کشور گام بردارند و در این میان، روش ها و رویکردها و نگرش های آموزشی خود را متناسب با تحولات کشور و پیشرفت های جهانی تعلیم و تربیت نوسازی کنند. در حقیقت معلمان به جای تقلید و تبعیت از برنامه ها و الگوهای آموزشی بیگانگان، باید تلاش کنند جهش خلاقانه ای در نهاد آموزش و پرورش به وجود آورند. در سال های اخیر، برخی از کشورهای مسلمان در حال توسعه، با استفاده از نوآوری های آموزشی نظیر تلفیق رشته های درسی بهره گیری از علم و فناوری، توسعه پژوهش در آموزش، ایجاد مدارس هوشمند و مجازی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدرسه ها و ...... توانسته اند، بسیاری از موانع را بردارند و از آموزش و پرورشی پیشرفته برخوردار شوند. نتیجه تجربیات این کشورها نشان می دهد که در امر آموزش، تغییر نگرش معلمان، بسیار مؤثرتر از توسعه ابزارهای جدید آموزشی است. به دیگر سخن، تحول در آموزش و پرورش باید از معلم و کلاس درس شروع شود. هرگز دور از انتظار نیست که فناوری اطلاعات و ارتباطات، تنها پس از دو دهه بعد از ظهور، به این اندازه بر مبادله اطلاعات، آن هم به صورت online در عرصه ها و ابعاد گوناگون زندگی بشری تأثیر بگذارد و هر روز، بیش تر و سریع تر از دیروز بر محدودیت های زمانی و مکانی غلبه کند، مرزهای جغرافیایی را در هم نوردد و جهان را در چنگال کاربران خود قرار دهد. در عین حال بتواند پا به میدان تعلیم و تربیت بگذارد و از جمله، آموزش شیمی را به گونه ای باور نکردنی متأثر سازد. حجم بالای اطلاعات علمی – آموزشی ارائه شده و قابل دسترس در هزارها پایگاه اینترنتی، بهره گیری از عکس و تصویر، نقاشی متحرک، فیلم و فایل های صوتی و دیگر رسانه ها آن هم در فضایی تعاملی، در کنار ارائه مقاله های علمی – پژوهشی فراوانی که در نشریات معتبر در زمینه استفاده بهینه از این امکانات منتشر شده است، همچنین برگزاری همایش های ملی، منطقه ای و بین المللی حقیقی یا مجازی در زمینه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش شیمی، گویای آغاز پدیده ای نو در آموزش این شاخه مهم علم تجربی است. رویدادی که پژوهشگران این عرصه از آن با عنوان «جهانی شدن آموزش شیمی» یاد می کنند. شاید مفهوم جهانی شدن در عرصه تجارت و رقابت همه کشورها در پیوستن به سازمان تجارت جهانی از یکسو و چالش های ناشی از جهانی شدن اقتصاد و تأثیر نامطلوب آن بر شرایط کار و زندگی مردمان برخی کشورهای عضو، جهانی شدن در هر زمینه ای را در افکار عمومی، اقدامی با تبعات نامطلوب و چه بسا مخرب جلوه دهد. اما مانند هرپدیده نوظهور دیگری بایستی با مطالعه دقیق، نگاهی همه جانبه گرایانه و البته با احتیاط، جنبه های مثبت و منفی جهانی شدن آموزش شیمی را بررسی کرده، و سپس در راستای تحقق آن گام برداشت. اقدامی که به دلیل ارتباط تنگاتنگ با عرصه تعلیم و تربیت می تواند از حساسیت های ویژه ای نیز برخوردار باشد. دغدغه هایی که سیاستگزاران عرصه های دیگری همچون عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز فرا گیرد. در حال حاضر، آموزش شیمی در کشور موضوعی ملّی تلقی می شود که پس از نیازسنجی هدف های آموزشی تعیین می شوند و روش ها و رویکردهای لازم برای تحقق آن ها در قالب راهنمای برنامه درسی تبلور می یابد. سپس مواد آموزشی گوناگون از جمله کتاب درسی براساس برنامه درسی مصوب و اعتباربخشی شده طراحی و تولید شده، جهت به کارگیری در فرایند تدریس، راهی کلاس های درس در سراسر کشور می شود. اما با کمی درنگ پرسش های بسیاری به ذهن خطور می کند؛ جهانی شدن آموزش شیمی به چه معناست؟ چگونه روی می دهد؟ شرایط لازم برای وقوع آن چیست؟ چه نتایج مثبت و احتمالاً تبعات نامطلوبی برای نظام تعلیم و تربیت ما در پی خواهد داشت؟ آیا هم اکنون این فرایند آغاز شده است و ما درگیر آن هستیم؟ یا هنوز در پله نخست آن ایستاده ایم؟ اگر بخواهیم با این تحول همگام شویم، از کجا و چگونه باید آغاز کرد؟ هزینه مورد نیاز برای ایجاد این هماهنگی چقدر است؟ و ..... کارشناسان مجرب آموزش شیمی در جهان بر این باورند که اینترنت نقشی کلیدی در فرایند جهانی شدن آموزش شیمی ایفا کرده و می کند و تولیدات علمی – آموزشی معتبر ارائه شده در این شبکه جهانی به همراه شرایط تعاملی استفاده از آن ها توانسته است بستر مناسبی را برای تحقق این امر فراهم آورد. در عین حال همه آن ها زبان انگلیسی را به عنوان زبانی علمی و فراگیر می شناسند که به کارگیری آن مورد قبول اکثر کشورهاست و در این عرصه نیز قابلیت های چشمگیری از خود نشان داده است. به این دلایل مبادله اطلاعات با این زبان مشترک را به منظور حرکت در مسیر جهانی شدن آموزش شیمی لازم دانسته، ضمن آن که باور دارند جهانی شدن فرایندی دوسویه است و بایستی همه کشورها ضمن مصرف، در تولید اطلاعات قابل ارائه در شبکه جهانی وب مشارکتی فعال داشته باشند.
دانلود اقدام پژوهی چگونه توانستیم در کلاس درس در عصر اطلاعات و ارتباطات با جهانی شدن آموزش شیمی همگام شویم؟ بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 50
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد
چکیده
درس شیمی از دروسی است که درک مفاهیم آن از دید دبیران و دانش آموزان دشوار است و معمولاً نگرش مثبت نسبت به آن وجود ندارد. درس شیمی به دلیل ویژگی آزمایشگاهی و کاربردی بودن، قابلیت بالایی برای ارائه مفاهیم، باشبیه سازی و پویانمایی (انیمیشن) رایانه ای دارد. در واقع بسیاری از مفاهیم را که نشان دادن آن ها حتی در آزمایشگاه دشوار یا غیرممکن است، مانند: حرکت مولکول های گاز، حرکت ذرات باردار درون یک محلول، ساختار مولکولی ترکیبات، .... را می توان با شبیه سازی رایانه ای به آسانی قابل ارائه کرد. بنابراین بهره گیری از رایانه در کلاس درس موجب افزایش یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می شود. یکی از بارزترین تأثیرات بهره گیری از رایانه، تعامل فراگیران با یکدیگر و با معلم است. در این طرح اقدام پژوهی سعی بر این بوده است که در عصر اطلاعات و ارتباطات با جهانی شدن آموزش شیمی همگام شوم. بنابراین در پی روشی برای تلفیق فناوری های نو در امر تدریس بودم. به دلیل حساسیت های خاص کتاب شیمی2، و وجود مطالب حجیم و سنگین در این کتاب، تصمیم گرفتم که امسال این روش را در کلاس دوم ریاضی انجام دهم. لازم به ذکر است این روش البته با کمی تفاوت سال قبل در کلاس اول انجام شد که نتیجه خوبی داشت. در انجام این طرح مشکلات بسیاری سر راهم بود که با ترفندهای مختلف آن ها را از سر راه خود برداشتم و جو مناسبی را در کلاس به وجود آوردم. مشکل عمده ای که داشتم این بود که روش های تدریس سنتی بخصوص در درس شیمی بیشتر از هر روش دیگری مورد قبول همگان بود، درنتیجه می بایست روش سنتی را با فناوری های نو و از جمله IT و ICT ادغام می کردم. با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر مدرسه محتاطانه عمل نمودم. دانش آموزان را بدون آن که متوجه شوند آهسته آهسته درگیر فناوری های نو از جمله IT کردم. نتیجه کاملاً رضایتبخش بود. علاقمندی دانش آموزان به قدری زیاد بود که مجبور بودم بیشتر وقت و زمان خود را صرف مطالعه برای بهره وری مفیدتر از رایانه و اینترنت کنم. ضمناً زمان بیشتری را صرف بررسی تکالیف دانش آموزانم نمایم. به این ترتیب توانستم با جهانی شدن آموزش شیمی همگام شوم و دانش آموزانی فعال، محقق، پویا و آشنا به فناوری نو تربیت کنم. نظر آن ها را نسبت به درس شیمی مثبت کنم و اطلاعات علمی آن ها را به روز کرده و افزایش دهم. مقدمه همه جوانب زندگی در دنیای معاصر یا آینده کم و بیش از فرایند جهانی شدن تأثیر می پذیردو لازمه ی گام برداشتن در مسیر فرآیند جهانی شدن، افزایش کارآمدی و کفایت نظام آموزشی و یادگیرندگان در برخورد با چالش و بحران جهانی شدن، انجام بازنگری هایی در مؤلفه های نظام آموزش و پرورش ضروری است. نکته ی مهم این است که دنبال کردن مسیری که ما را به ساختارهای استانداردتر، منسجم تر، متمرکزتر و قانونمندتر برساند ما را به بن بست می کشاند. یعنی مسیر آینده از این راه نمی گذرد و ما باید را همان را عوض کنیم.(مجیدی،1380). مجیدی(1380) خصوصیات گوناگونی را برای آموزش آینده که متناسب با جهانی شدن است بیان می کنند: اولین خصوصیت دوران آموزشی آینده آن است که با دیدگاه درخت گونه به علوم و دانش ها نگاه نمی کند بلکه ساختاری گراف شکل را برای موضوعات و مباحث علمی تصور می کند، که از هر زاویه ای به این گراف می توان نگاه کرد. در آینده دیگر هیچ رشته ای نمی تواند خود را متولی انحصاری یک موضوع علمی بداند. مرزهای بین شاخه های علمی شکسته می شود و به جای شاخه های علوم، موضوعات علمی مستقلاً به عنوان محور تلقی می شوند. با وسعت یافتن موضوعات علمی و شاخه شاخه شدن ها و ممزوج شدن آنها در شاخه های بینابینی و پدید آمدن موضوعات جدید، معلوم نیست اصولاً یک فراگیر در طی دوران تحصیلی یا کار خود، اصلاً سروکاری با مباحث مطرح شده در همه قسمت های علوم پایه داشته باشد. آموزش موضوعات علمی به صورت عمومی، باید مبتنی بر اندیشه و استدلالی باشد تا نشان دهد که یادگیری موضوع مربوطه واقعاً ضرورت و کاربرد دارد. باید برای تعلیم هر موضوع علمی به هر فراگیر، استدلالی کاملاً روشن، شفاف و صریح وجود داشته باشد که کاربرد آن موضوع را در هدف نهایی فراگیر مشخص سازد. آموزش دوره ی آینده، علاوه بر قدرت تجزیه، به قدرت ترکیب و قدرت طراحی تکیه می کند. در برخورد با دنیای وسیعی از موضوعات علمی مختلف، شخص باید قدرت آن را داشته باشد تا علاوه بر شناسائی خود موضوعات به صورت مستقل، رابطه بین موضوعات را نیز درک کند تا تجسمی صحیح از یک مسئله داشته باشد. عصر کنونی را به دلیل افزایش اطلاعات علمی و فناوری های نوین که همه ارکان اجتماعی و زندگی روزمره را دگرگون کرده است، عصر اطلاعات و ارتباطات نامیده اند. انقلاب اطلاعاتی، پیشرفت روزافزون علم و موضوع جهانی شدن، عواملی هستند که ضرورت پرداختن به موضوع مهم «نوآوری برای ایجاد تحول در آموزش» را دوچندان می کنند. معلم به سبب سروکار داشتن با امر آموزش و تربیت فرزندان این مرز و بوم باید به طور مستمر، همگام و هماهنگ با تحولات کشور، روش ها و راهبردهای آموزشی و تربیتی خود را تغییر دهد. با این که به طور کلی پایه و اساس تحولات تعلیم و تربیت در جهان، از علم و فناوری نشأت می گیرد، ولی در عمل ثابت شده است که اغلب تحولات بزرگ در آموزش و پرورش، ریشه در تجربیات و تلاش علمی و عملی معلمان هوشمند و آینده نگر داشته اند. امروزه معلمان توانسته اند با به کارگیری علم و فناوری های جدید اطلاعاتی، روش هایی نو خلق کنند و کلاس درس را از محدوده چهاردیواری خارج کنند و با سایر مراکز علمی و آموزشی جهان مرتبط سازند. یکی از این دگرگونی های شگفت آور در کلاس درس این است که، امروزه کلاس های درس در فضایی قرار گرفته اند که هر آن می توانند با هر نقطه ای از جهان ارتباط برقرار کنند. از این رو، دیگر نمی توان از روش های معمول آموزش انتظار معجزه داشت و به آن ها پای بند بود. با توجه به تحولات عظیمی که هر لحظه در کشور رخ می دهند، آموزش و پرورش، به ویژه معلمان، باید هماهنگ و همسو با تحولات کشور گام بردارند و در این میان، روش ها و رویکردها و نگرش های آموزشی خود را متناسب با تحولات کشور و پیشرفت های جهانی تعلیم و تربیت نوسازی کنند. در حقیقت معلمان به جای تقلید و تبعیت از برنامه ها و الگوهای آموزشی بیگانگان، باید تلاش کنند جهش خلاقانه ای در نهاد آموزش و پرورش به وجود آورند. در سال های اخیر، برخی از کشورهای مسلمان در حال توسعه، با استفاده از نوآوری های آموزشی نظیر تلفیق رشته های درسی بهره گیری از علم و فناوری، توسعه پژوهش در آموزش، ایجاد مدارس هوشمند و مجازی، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدرسه ها و ...... توانسته اند، بسیاری از موانع را بردارند و از آموزش و پرورشی پیشرفته برخوردار شوند. نتیجه تجربیات این کشورها نشان می دهد که در امر آموزش، تغییر نگرش معلمان، بسیار مؤثرتر از توسعه ابزارهای جدید آموزشی است. به دیگر سخن، تحول در آموزش و پرورش باید از معلم و کلاس درس شروع شود. هرگز دور از انتظار نیست که فناوری اطلاعات و ارتباطات، تنها پس از دو دهه بعد از ظهور، به این اندازه بر مبادله اطلاعات، آن هم به صورت online در عرصه ها و ابعاد گوناگون زندگی بشری تأثیر بگذارد و هر روز، بیش تر و سریع تر از دیروز بر محدودیت های زمانی و مکانی غلبه کند، مرزهای جغرافیایی را در هم نوردد و جهان را در چنگال کاربران خود قرار دهد. در عین حال بتواند پا به میدان تعلیم و تربیت بگذارد و از جمله، آموزش شیمی را به گونه ای باور نکردنی متأثر سازد. حجم بالای اطلاعات علمی – آموزشی ارائه شده و قابل دسترس در هزارها پایگاه اینترنتی، بهره گیری از عکس و تصویر، نقاشی متحرک، فیلم و فایل های صوتی و دیگر رسانه ها آن هم در فضایی تعاملی، در کنار ارائه مقاله های علمی – پژوهشی فراوانی که در نشریات معتبر در زمینه استفاده بهینه از این امکانات منتشر شده است، همچنین برگزاری همایش های ملی، منطقه ای و بین المللی حقیقی یا مجازی در زمینه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش شیمی، گویای آغاز پدیده ای نو در آموزش این شاخه مهم علم تجربی است. رویدادی که پژوهشگران این عرصه از آن با عنوان «جهانی شدن آموزش شیمی» یاد می کنند. شاید مفهوم جهانی شدن در عرصه تجارت و رقابت همه کشورها در پیوستن به سازمان تجارت جهانی از یکسو و چالش های ناشی از جهانی شدن اقتصاد و تأثیر نامطلوب آن بر شرایط کار و زندگی مردمان برخی کشورهای عضو، جهانی شدن در هر زمینه ای را در افکار عمومی، اقدامی با تبعات نامطلوب و چه بسا مخرب جلوه دهد. اما مانند هرپدیده نوظهور دیگری بایستی با مطالعه دقیق، نگاهی همه جانبه گرایانه و البته با احتیاط، جنبه های مثبت و منفی جهانی شدن آموزش شیمی را بررسی کرده، و سپس در راستای تحقق آن گام برداشت. اقدامی که به دلیل ارتباط تنگاتنگ با عرصه تعلیم و تربیت می تواند از حساسیت های ویژه ای نیز برخوردار باشد. دغدغه هایی که سیاستگزاران عرصه های دیگری همچون عرصه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را نیز فرا گیرد. در حال حاضر، آموزش شیمی در کشور موضوعی ملّی تلقی می شود که پس از نیازسنجی هدف های آموزشی تعیین می شوند و روش ها و رویکردهای لازم برای تحقق آن ها در قالب راهنمای برنامه درسی تبلور می یابد. سپس مواد آموزشی گوناگون از جمله کتاب درسی براساس برنامه درسی مصوب و اعتباربخشی شده طراحی و تولید شده، جهت به کارگیری در فرایند تدریس، راهی کلاس های درس در سراسر کشور می شود. اما با کمی درنگ پرسش های بسیاری به ذهن خطور می کند؛ جهانی شدن آموزش شیمی به چه معناست؟ چگونه روی می دهد؟ شرایط لازم برای وقوع آن چیست؟ چه نتایج مثبت و احتمالاً تبعات نامطلوبی برای نظام تعلیم و تربیت ما در پی خواهد داشت؟ آیا هم اکنون این فرایند آغاز شده است و ما درگیر آن هستیم؟ یا هنوز در پله نخست آن ایستاده ایم؟ اگر بخواهیم با این تحول همگام شویم، از کجا و چگونه باید آغاز کرد؟ هزینه مورد نیاز برای ایجاد این هماهنگی چقدر است؟ و ..... کارشناسان مجرب آموزش شیمی در جهان بر این باورند که اینترنت نقشی کلیدی در فرایند جهانی شدن آموزش شیمی ایفا کرده و می کند و تولیدات علمی – آموزشی معتبر ارائه شده در این شبکه جهانی به همراه شرایط تعاملی استفاده از آن ها توانسته است بستر مناسبی را برای تحقق این امر فراهم آورد. در عین حال همه آن ها زبان انگلیسی را به عنوان زبانی علمی و فراگیر می شناسند که به کارگیری آن مورد قبول اکثر کشورهاست و در این عرصه نیز قابلیت های چشمگیری از خود نشان داده است. به این دلایل مبادله اطلاعات با این زبان مشترک را به منظور حرکت در مسیر جهانی شدن آموزش شیمی لازم دانسته، ضمن آن که باور دارند جهانی شدن فرایندی دوسویه است و بایستی همه کشورها ضمن مصرف، در تولید اطلاعات قابل ارائه در شبکه جهانی وب مشارکتی فعال داشته باشند.
توصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله
اینجانب ……… ، دارای لیسانس شیمی ، ……. سال است که به عنوان دبیر شیمی در مدارس شهرستان ………. تدریس می کنم. مدرسه تثبیتی من در سال تحصیلی 92-91 ، دبیرستان …. بود که مدرسه مورد پژوهش من در این تحقیق می باشد . تدریس علوم پایه از جمله شیمی از دشواری های خاص برخوردار است. یکی از مشکلات عمده در تدریس این درس، تنوع مطالب و عنوان ها در آن است. چنان که، در آن با مفاهیم، مسایل، موارد آزمایشگاهی و جنبه های کاربردی روبرو هستیم و به هم پیوستگی مطالب و عدم درک عمیق موضوعی سبب ضعف در یادگیری می شود. همچنین اگر دانش آموز در پیش نیازهای درس خاصی مهارت کافی نداشته باشد، به دشواری می تواند به یادگیری مباحث در سال های بعد ادامه دهد. کتاب های شیمی دارای مزایا و معایبی می باشند که باید در حین تدریس به آن ها توجه کرد. ابتدا مزایای این کتاب ها را بیان می کنم. مثلاً در این کتاب ها به مشکلات روز دنیا پرداخته شده است و فاصله موضوعی میان کتاب های درسی با کتاب های دانشگاهی بسیار کاهش یافته است. در ضمن از طرح مسایل پیچیده کاسته شده و به مفاهیم بنیادی بیش تر پرداخته شده که بسیار مفید است. در تألیف کتاب ها از منابع معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است و از نظر تعداد شکل، نمودار و جدول های مناسب، کتاب ها مفید و غنی هستند. این کتاب ها ظاهر نسبتاً خوبی دارند و حتی در حاشیه ها جای کافی برای یادداشت مطالب لازم وجود دارد. بخش های «بیش تر بدانید» که در متن کتاب آمده است نیز نه تنها برای دانش آموزان، بلکه برای معلمان بسیار سودمند است. اما این کتاب ها معایبی نیز دارند. مثلاً مطالب آورده شده در کتاب ها پیوستگی ندارند. حجم شیمی آلی کم شده است و اطلاعات ناقصی از آن ارائه شده است. ارتباط عرضی میان کتاب های شیمی و فیزیک وجود ندارد. به طوری که سطح کتاب شیمی پایین تر است. با کمرنگ شدن نقش آزمایشگاه، علم شیمی به خوبی آموخته نمی شود. در کتاب های شیمی، اشکالات چاپی بسیاری دیده می شود. کتاب شیمی(1)، کتاب خوبی است اما اختلاف فاز زیادی میان مباحث درسی این کتاب با کتاب های شیمی سال های بعد مشاهده می شود. در کتاب های شیمی محتوا ارائه شده اما این محتوا برای معلم تحلیل نشده است. در این کتاب ها مرجعی معرفی نشده است. به طوری که در بعضی مواقع معلم به درستی مطلب شک می کند و منبعی برای برطرف کردن شک خود در دسترس ندارد. کتاب های شیمی دارای کتاب معلم و CD آموزشی نمی باشند. مشکل دیگری که معلم با آن مواجه است ارزشیابی می باشد. کنکور سراسری و آزمون نهایی سبب شده است که معلمان ندانند چگونه ارزشیابی را به عمل آورند. درس ها با یکدیگر ارتباط عرضی چندانی ندارند. مثلاً دانش آموز هنوز در ریاضی نمودار را نخوانده است ولی در شیمی باید از آن استفاده کند. بزرگ ترین مشکلی که کتاب های درسی دارند نبود یا کمبود مسئله های برگزیده در پایان فصل هاست. کارشناسان آموزشی از معلمان انتظار دارند که تدریس با رویکرد فعال داشته باشند. اما آیا کتاب ها واقعاً رویکرد فعال دارند؟ امروزه در دنیا روی فناوری و بسته های آموزش کار می کنند. اما آیا در کشور ما امکانات محلی به معلم اجازه تدریس با رویکرد فعال را می دهد؟ بنا به دلایل متفاوت بعضی از شیوه ها را نمی توان پیاده کرد. برای نمونه مقررات مدرسه اجازه نمی دهد که به راحتی بتوان با دانش آموزان در سایت های شبکه اینترنت کار کنیم. ضمناً باید به خواسته های خانواده ها از معلم نیز توجه کرد. همه آن ها انتظار دارند که فرزندانشان در دانشگاه قبول شوند. با تمام این تفاسیر امسال نیز مانند سال های قبل تمایل داشتم که کلاس شیمی برای دانش آموزان کلاسی با شور و نشاط و باانگیزه باشد. در صدد یافتن راهی بودم که با توجه به انتظارات والدین و امکانات مدرسه از روش های نوین مناسب برای تدریس استفاده کنم، موضوع جهانی شدن آموزش شیمی را در نظر داشته باشم و موجب رشد خلاقیت دانش آموزان شوم. پس از 17 سال تدریس شیمی به این نتیجه رسیدم که اگر دانش آموز مستقیماً در امر یاددهی و یادگیری دخالت کند و با آن درگیر شود نتیجه مطلوب تری به دست خواهد آمد. باید توجه داشت آن چه که در فرایند یاددهی و یادگیری نقش اساسی دارد، فعالیت و شرکت مستمر و جدی فراگیران با حضور فعال آن ها در جریان یادگیری است. اگر علوم و نظریه های آموخته شده در حین آموزش، با عمل همراه شود، فرد آموزش دیده صاحب درک، فهم، تعقل و مهارت می شود و به مسایل با دید انتقادی می نگرد، آن ها را تجزیه و تحلیل و ترکیب مجدد می کند و به فردی منتقد و صاحب رأی تبدیل می شود. باید توجه کرد که یادگیری، با حفظ مطالب و نقل آن ها متفاوت است. یادگیری هنگامی صورت می گیرد که فراگیر، خود تجربه کند و در نتیجه تجربه، تغییراتی در افکار، عادت ها، تمایلات و اعمال او ظاهر شود. هدف از آموزش علوم تجربی، پرورش مهارت علمی و مؤثر در دانش آموزان است. ضرورت استفاده از تدریس فعال بر همگان مشخص است. اما هیچ روشی به تنهایی برای آموزش دروس تجربی از جمله شیمی کافی نیست، باید از ترکیب روش های گوناگون برای آموزش این دروس استفاده کرد. امسال دومین سال تجربه تدریس خود در شیمی2 را پشت سر گذاشتم. همانطور که همه دبیران شیمی می دانند تدریس شیمی2 نسبت به تدریس پایه های دیگر مشکلات خاص خود را دارد. سال گذشته که اولین تجربه در تدریس شیمی2 را گذراندم با مشکلات بسیاری مواجه شدم. بنابراین برای امسال برنامه ریزی هایی داشتم. تصمیم گرفتم با جهانی شدن آموزش شیمی همگام شوم و با استفاده از نوآوری آموزشی، سهمی در ایجاد تحول در آموزش شیمی داشته باشم. یکی از نوآوری های آموزشی در جهت جهانی شدن آموزش شیمی استفاده ازفناوری IT وICT است. اما باشرایط موجود در مدارس چگونه می توانستم، از این فناوری استفاده کنم؟ بیش ترین چالش هایی که با آن مواجه بودم چگونگی تلفیق فناوری در امر تدریس بود. من با پاره ای موانع احساسی مواجه بودم که خلاصه آن عبارتند از: موانع بزرگ روانشناختی در ارتباط با آزمایش کردن و به کارگیری IT و ICT؛ دشوار بودن تغییر باورهای تربیتی و آموزشی زیربنایی؛ سختی تغییر ساختار «ریشه یافته در ذهن» در زمینه «هنر تدریس»؛ ترس در از دست دادن اختیارات و کنترل کلاس درس؛ عدم هماهنگی با دیگر معلمان و بخصوص معلمان شیمی دیگر؛ وجود مسایل و مشکلات موجود در مدرسه؛ نادیده گرفته شدن تلاش های من از طرف مسئولین مدرسه و اداره. این عوامل، عوامل انسانی بودند. به نظر می رسید که IT و ICT تجربیات حرفه ای مرا تهدید می کند. اما من سعی کردم که با اعتماد به نفس کامل قدم در این راه بگذارم. چرا که عقیده دارم، معلمان فردا رویکردی نو برای کار خود و دیدگاهی جدید درباره معنا و مفهوم آموزش و یادگیری پیدا کنند. با وجود تمام مشکلات برای جهانی شدن آموزش شیمی خود را مهیا کردم. با این دیدگاه که با استفاده از فناوری IT می توان یادگیری را پشتیبانی و تسهیل کرد و محیطی مناسب برای هدایت آن فراهم ساخت و با این تفکر که IT و ICT به عنوان یک کاتالیزگر می تواند شیوه های تفکر در مورد یاددهی – یادگیری را فعال کند و موجب تغییر در کلاس های درس شود، شروع به کار نمودم. اما مسئله اصلی من این بود که: "با چه تمهیداتی فناوری IT و ICT را در کلاس شیمی به کار برم و در جهانی شدن آموزش شیمی همگام شوم؟" برای این منظور باید محتاطانه عمل می کردم. بنابراین برای رسیدن به هدف مرحله مرحله عمل کردم.
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 34 صفحه
چکیده
امروزه دنیای بی مرز و محیط تغییر پذیر جهانی چالش های جدیدی را پیش روی سازمان ها می گذارد. بخشی از تغییرات سریع محیط که سازمان ها با آن مواجهند، جهانی شدن تجارت است. عدم انعطاف پذیری و تغییر سازمان ها با توجه به نیاز های زنجیره تأمین در جهان متغیر امروزی یکی از موانع موفقیت اینگونه سازمان ها در راستای جهانی شدن می باشد. از این رو لازم است سازمان ها خود را با فرهنگ ها، سیستم ها و فنونی که با فرهنگ، سیستم و فنون خود متفاوت است وفق دهند. در این میان از یک سو، راهبرد های تولید وتفکر ناب با تغییر فرهنگ سازمان، افزایش انعطاف پذیری، افزایش بهره وری، قابلیت سود دهی و ایجاد ارتباط صحیح با مشتری موانع بسیاری را از مسیر سازمان ها برداشته و به حفظ بقا و ارتقای مستمر سازمان می پردازد و از سوی دیگر پیشرفت های تکنولوژیکی در زنجیره تأمین، که امروزه به عنوان یک مزیت رقابتی در عرصه جهانی محسوب شده و توجه شرکت ها و سازمان ها را به سوی خود جلب نموده است، تحول عظیمی در ارتباطات سازمان ها، انعطاف پذیری، فرایند ها، و ماهیت رقابت پدیدآورده است، بطوریکه سازمان ها بدون گام برداشتن در مسیر این پیشرفت ها نمی توانند به بازار گسترده جهانی وارد شده و در آن به رقابت بپردازند. در این مقاله ضمن اینکه به چالش های پیش روی سازمان ها در مقوله جهانی شدن اشاره شده و شاخص ها و معیار های کلیدی آن بیان می شود، ارتباط و نحوه اثر گذاری اصول تولید و تفکر ناب و تکنولوژی های پیشرفته، بر فرایند جهانی شدن و توانمند سازی سازمان ها برای حفظ بقا در عرصه جهانی ذکر می گردد.
1- مقدمه
روش های سنتی و روند حاکم بر کشور های در حال توسعه، با توجه به رشد سریع و پیچیدگی تکنولوژی های جدید، نه تنها امکان کاهش فاصله با کشورهای توسعه یافته را کمتر نکرده است، بلکه سبب افزایش فاصله موجود نیز شده است. سازمان ها ناچارند برای جهانی شدن و رقابت در این عرصه همگام با تجارت جهانی از تکنولوژی و تکنیک های جدید بهره گیرند. انتخاب گزینه ای از تکنولوژی برای بخش های مختلف هر سازمان که با زمان و شرایط هر سازمان یا کشور مناسب باشد، با وجود عوامل متعدد تهدید کننده و ضرورت سازگاری با نظام توسعه یافته جهانی، سبب گردیده که سازمان ها بدنبال اصول و روش هایی باشند که با بیشترین کارایی تحقق این امر را برای آنها ممکن سازد]1[. اصول تولید و تفکر ناب یکی از بهترین روش هایی است که در این راستا می توان از آن بهره گرفت. پیاده سازی اصول این تکنیک که در برگیرنده راهبردهایی برای بهبود عملکرد زنجیره تأمین است نیازمند بکارگیری تکنولوژی های جدید در کنار سایر راهکارهای آن است. از این رو تکنولوژی های مورد نیاز یک سازمان به طور قاعده مند و مطابق با نیازمندی های سازمان بکار گرفته می شود. با گام برداشتن در این مسیر می توان شاهد تغییر فرهنگ سازمان، افزایش انعطاف پذیری، افزایش بهره وری، قابلیت سود دهی و رضایتمندی مشتری بود. در این مقاله، در ابتدا به تأثیر تکنولوژی در فرایند های کلیدی زنجیره تأمین یک سازمان پرداخته شده و سپس با استفاده از اصول تولید ناب به شناسایی نقاط ضعف یک سازمان پرداخته شده و در ادامه راهکارهایی از این تکنیک برای بهبود عملکرد زنجیره تأمین در جهت موفقیت سازمان ها در ورود به عرصه جهانی ذکر شده است.
2- جهانی شدن تحقیق و توسعه
بسیاری از سازمان ها از راه فعالیت های «پژوهش و گسترش- R&D» پا به میدان انقلاب نهاده اند. راه های سنتی و عینی کار، جای خود را به روش های نوین آفرینش فراورده ها - مستقیم از اندیشه پژوهنده به ساخت و تولید- داده اند. به جای روش های کاغذ- محور مهندسی، نه تنها «طراحی به کمک رایانه » می آید که روش ساخت نیز دگرگون می شود. برای مثال، در «مهندسی همرو» همه اسناد برای افرادی که جدا از هم روی یک طرح کار می کننددر رایانه ها موجود و در دسترس می باشد. بدین گونه مفهوم تیم های مجازی که کار طراحی و ساخت را همزمان به سامان می رسانند، به واقعیت می پیوندد. روش دشوار و خسته کنده محاسبات ساخت بهینه قطعات عینی به کنار گذاشته می شود و بجای آن برنامه هایی با عوان «تکوین رقومی» می آید که برمبنای اصول فرگشت (تکامل) داروینی عمل می کنند و در محیط رایانه بهترین طرح را بر می گزینند. شرکت های که به این گونه دگرگونی ها روی آورده اند، کارایی و سوددهی خود را به نحو چشمگیری افزایش خواهند داد. این کار را از راه کاهش هزینه های تولید، بویژه کاستن از زمان طراحی، ساخت، و عرضه فراورده های نو به بازار، انجام می دهند]2[.
با رویکرد به هزینه های سنگین و نیز فرصت های طلایی که باامر پژوهش و گسترش همراه است، جای شگفتی نیست که سازمان های پیشتاز کار انتقال فعالیت های خود به تجارت جهانی را از این واحد(R&D) آغازمی نمایند. انگیزه روی آوردن به پژوهش و گسترش تنها منطق اقتصادی نیست. این واحد گروهی نخبه و فرهیخته را به هم گرد می آورد که آفرینش اندیشه های نو و سود مند را رسالت خود قرار می دهند. چنین فعالیت هایی در سازمان، بیش از هر اقدام دیگری راه را برای جهانی شدن هموار می سازد. بدون در نظر گرفتن گستردگی و میزان بزرگی یا کوچکی فعالیت های واحد پژوهش و گسترش (R&D)، هر چقدر این واحد را بسوی جهانی شدن بکشیم بهتر خواهد بود. بنابراین، نقطه طبیعی و شایسته حرکت هر سازمان به سوی جهانی شدن کسب و کار، واحد پژوهش و گسترش می باشد. هر چند که روش ها و فلسفه بنیادین اقتصاد جهانی به صورت مستقیم با فعالیت های پژوهش و گسترش هم خوانی دارد، ولی شناخت چگونگی کاربرد این مفهوم در محیط پژوهش و گسترش فرصت های فراوان و مهمی ایجاد می کند و نشان می دهد که چگونه می توان در دیگر بخش ها و فعالیت های سازمان نیز از این پدیده بهره گرفت.