همانطورکه گفته شد خشونت یک رفتار اجتماعی است که موجب برخوردهای نسبتا ً شدید و آسیب رسیدن به مردم می شود، براین اساس بروز خشونت درافراد دارای عواملی است که عبارتند از: 1.عوامل بیولیژیکی 2.عوامل اجتماعی 3.عوامل محیطی
-عوامل بیولوژیکی:
افراد خشمگین یا عصبانی از نظر بیولوژیکی دارای نقصی مانند نامتعادل بودن هورمونها،حساسیت،بدکاری مغزآمادگی برای خشمگین شدن هستند.
تحقیقات نشان داده که خشم با ترشح درهورمون فوق کلیوی یعنی آدرنالینی و نوآدرنالینی که انتقال دهنده عصبی نیزهستند ارتباط دارد.
همچنین حساسیت به غذاهای مخصوص می تواند سبب شود که بعضی افراد خشمگین شوند اما چنین حساسیت هایی فقط درافراد کمی خشم را آشکار
می کند.
ساختارهای مغز در ظهور خشونت، طغیان، حمله، رفتارهای تخریبی و رفتارهای دفاعی دخالت دارند.
آسیب های مغزی، تومور یا بد کاری مغز ممکن است بعضی اوقات موجب آشکار شدن خشم شوند. به عنوان مثال:((علت اعمال خشونت آمیز چارلز ویتمن که در تکزاس به تیراندازی وحشیانه می پرداخت وجود یک تومور در ناحیه گیجگاهی او بوده است.))1
عامل دیگری که با پرخاشگری و خشونت ارتباط دارد پایین بودن سطح گلوکز خون است.
-عوامل اجتماعی:
شرایط اجتماعی می تواند حالت مزمنی از ناکامی را درفرد بوجود آورد مثلا ً اگر در یک مصاحبه شغلی مردود شود عصبانی و دراثراین عصبانیت دچار خشونت شود.یا وقتی که فرد خشونت گر نتواند به خواسته ها و امیال خود دست یابد و جامعه هم نتواند نیازها، تواناییها، شرایط مناسب رشد و ترقی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی او را فراهم کند در نتیجه فرد برای دستیابی به خواسته هایش دست به خشونت زده زیرا خشونت را یکی از راه های مؤثر برای رسیدن به اهداف شخصی و کنترل دیگران می داند.
فایل ورد 11 ص
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه190
فهرست مطالب
فصل اول: کلیات تحقیق
بیان مسئله............................. 1هدف های تحقیق.......................... 5اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن... 7سوالات و فرضیه های تحقیق................ 8روش تحقیق.............................. 8قلمرو تحقیق............................ 9محدودیت ها و مشکلات تحقیق............... 9تعاریف عملیاتی متغیر ها و واژه های کلیدی 10
1-8-1- تعریف خشونت (معنای لغوی)............. 10
1-8-2- تعریف خشونت (معنای اصطلاحی)........... 11
1-8-3- خشونت ذاتی یا اکتسابی؟............... 13
1-8-4- اقسام خشونت.......................... 14
1-8-5- سطوح خشونت........................... 15
1-8-6- تعریف واژه زن........................ 17
1-8-7- خشونت علیه زنان...................... 17
1-8-8- انواع خشونت علیه زنان و بهای آن...... 17
1-8-9- زن و خشونت خانگی..................... 21
1-8-10- مصادیق خشونت در خانواده............. 22
1-8-11- مصادیق خشونت در جامعه............... 22
1-8-12- مصادیق خشونت در دولت................ 22
1-8-13- فقه اسلامی (تعریف)................... 22
فصل دوم: مطالعات نظری
مقدمه....................................... 25
2-1- کاربرد خشونت .......................... 26
2-2- علل بروز خشونت......................... 28
2-2-1- علل فردی خشونت....................... 28
2-2-2- علل خانوادگی خشونت .................. 30
2-2-3- علل اجتماعی خشونت.................... 31
2-3- ارزشیابی خشونت......................... 33
2-4- خشونت به طور عام (خشونت مجاز یا مشروع و خشونت غیر مجاز یا نا مشروع)...................................... 38
2-4-1- خشونت مجاز (مشروع)................... 38
2-4-2- خشونت غیر مجاز (نا مشروع)............ 39
2-5- مبانی نظری خشونت گرایان................ 40
2-6- در اسلام جواز خشونت و مرزهای آن چیست؟... 42
2-7- آیا می توان از خشونت های مجاز اسلامی دفاع عقلانی کرد؟ 43
2-7-1- عقل کل نگر........................... 43
2-7-2- عقل جز نگر........................... 44
2-7-3- فهم یا پسند عرفی..................... 46
2-8- پیشینه تحقیق........................... 47
2-8-1- دوره اول............................. 47
2-8-2- دوره دوم............................. 47
2-8-3- نقص پژوهش های گذشته.................. 48
فصل سوم: روش شناسایی تحقیق
مقدمه....................................... 50
3-1- زن در گذر تاریخ........................ 51
3-1-1- دیدگاه غیر مسلمین نسبت به جایگاه زن.. 51
3-1-2- دیدگاه مستشرقین...................... 53
3-1-3- دیدگاه مسلمین........................ 53
3-1-3-1- دیدگاه شعرا........................ 53
3-1-3-2- دیدگاه فقیهان...................... 54
3-2- زن در نگاه حضرت محمّد (ص)............... 56
3-3- زن از چشم انداز فقهی شیعی و مکاتب اهل سنت 56
3-4- آیات قرآن درباره زن.................... 58
3-5- نظر اسلام در خصوص زن.................... 59
3-6- فقها و حقوق زن در خانواده.............. 61
3-6-1- حقوق زن در نظام طبیعی................ 61
3-6-2- حقوق زن در نظام تاریخی............... 62
3-6-3- پیش فهم فقیهان مسلمان چیست؟.......... 62
3-7- فلسفه تفاوت های حقوقی بین زن و مرد..... 65
3-7-1- زن و مالکیت.......................... 65
3-7-2- الگو سازی در آیات و روایات........... 67
3-8- بررسی نقصان عقل زن..................... 70
3-8-1- تأویلات مختلف در نقصان عقل زن......... 70
3-8-2- نقد نظریه نقصان عقل زن............... 71
3-9- آیا از دیدگاه اسلام عقل زن و مرد مساوی است؟ 75
3-9-1- دلایل این مدعا........................ 76
3-9-2- نقد و بررسی ایراد ها................. 78
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
مقدمه....................................... 81
4-1- زنان آسیب پذیرتر از مردان.............. 83
4-2- ازدواج زود هنگام ...................... 84
4-3- سیاست ورزی جنسی........................ 85
4-4- هتک حرمت............................... 86
4-5- آزار جنسی.............................. 87
4-6- ختنه دختران............................ 88
4-7- شش فرضیه در مورد زن آزاری و بررسی آن... 90
4-8- تعالیم اسلام دربارهی خشونت.............. 91
4-8-1- اصل معروف چست؟....................... 93
4-8-2- فرازهایی از سخنان پیامبر (ص) که از زبان فرشته وحی بازگو شد96
4-9- زنان و حجاب............................ 97
4-10- شهادت زنان............................ 98
4-11- ممنوعیت قضاوت زنان.................... 101
4-12- سرپرستی............................... 103
4-12-1- قرآن................................ 105
4-12-2- روایات.............................. 110
4-12-3- اجماع............................... 112
4-12-4- ارزیابی ادله........................ 112
4-13- چرا اسلام حق حضانت و نگهداری کودک را به طور یکسان برای مرد و زن قائل نیست؟.................................. 116
4-14- تعدّد زوجات............................ 119
4-15- تنبیه بدنی............................ 123
4-15-1- تنبیه بدنی و دیدگاه عالمان.......... 125
4-15-2- تنبیه بدنی در روایات................ 126
4-15-3- حسن معاشرت.......................... 133
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
مقدمه....................................... 138
5-1- کنترل خشونت علیه زنان در ایران نیازمند تحقیق و بررسی همه جانبه است......................................... 139
5-2- راهکارهای عملی مبارزه با خشونت......... 141
نتیجهگیری................................... 143
پیشنهادات................................... 146
ضمائم....................................... 147
منابع....................................... 164
- فصل اول: کلیات 1-1- بیان مسأله
با وجودی که زنان نیمی از جامعة انسانی را تشکیل میدهند، اما احجافها و تبعیضهایی که در طول تاریخ زندگی انسان بر زنان روا داشته شده است آنها را چونان «نیمة خاموش جهان» مطرح ساخته است. با اینکه فقط از اوایل قرن بیستم بود که مسألة حقوق مساوی زن و مرد توسط کشورهای غربی به رسمیت شناخته شد (مانند انگلستان، فرانسه و ایالات متحده آمریکا)، دین مبین اسلام چهارده قرن قبل از تساوی حقوق زن و مرد سخن به میان آورده و جنس و ماهیت آن دو را یکی دانسته است. آیینی که پیامبر بزرگ اسلام به ارمغان آورده است زن را نیز چون مرد شایستة آن دانست که مخاطب وحی الهی باشد. در جامعهای که زن بودن ننگ محسوب میشد و زنده به گور کردن دختران امری مقبول به شمار میرفت و عصبیتهای جاهلی و فرهنگ مرد سالاری، حاکم بر آن جامعه بود و زن به عنوان موجودی مطرح بود که باید در خدمت مرد و جزء مایملک او باشد، سنت شکنیهای انقلابی پیامبر اسلام که بر خلاف مناسبات اجتماعی و سیاسی حاکم بر جهان عصر بعثت بود، نقطه عطفی تاریخی به شمار میرود. اگر در سنت و سیرهای که پیام آور وحی از خود به جا گذاشت، از زاویة یک اسلوب و شیوه تأمل کنیم و اگر شکل بندیهای الزام آور (اجتماعی، تاریخی) که پیامبر (ص) در آن عمل میکرده ما را از درک راهبرد و مشی بلند ایشان باز ندارد در خواهیم یافت که نباید بسیاری از سنتها و آداب و رسوم و فرهنگ واقعاً موجود بشری و زمینی را در جوامع اسلامی با مکتب، ایدئولوژی و ماهیت و جوهره پیام آسمانی اشتباه گرفت و یکی دانست. (هفته نامه عصر ما، ش 55، ص 6)
امروزه موضوع تحول حقوق زن دستخوش برخی شعارها و جنجالهای فریبنده و مجازی قرار گرفته است. وجود جنبشهای زنان و نهضتهای گوناگون فمنیستی[1] در غرب خود بهترین نشانه بر این امر است که هنوز در آنجا نیز میان ایدههای برابری و واقعیت آن فاصلة بسیاری وجود دارد و بر این اندیشه که تساوی مرد و زن در غرب کنونی تحقق یافته است خط بطلان میکشد. زن غربی که هزاران سال به عنوان موجودی خبیث، جنس فتنه انگیز و ضد مرد با پذیرش روح شیطان در خود، باعث هبوط انسان از بهشت و بعد از آن موجب فساد جوامع بشری بوده و همواره مورد تحقیر و توهین واقع شده است امروزه در کمال تعجب میبیند که در پرتو شعارهای جدید فمنیستی که مردان صاحب سرمایه و رسانه آنها را ترویج میکنند از یک سو عملاً وسیلة انحطاط اخلاقی جوامع انسانی قرار گرفته و از سوی دیگر تنها سنگر مستحکم و همیشگی خود یعنی خانه و خانواده را هم از دست داده و در قبال آن هیچ چیزی به دست نیاورده جز آنکه در مواردی اندک توانسته به صورت یک مرد «درجه دوم» در جامعه ظاهر شود و برخی از هزاران موقعیت اقتصادی، اجتماعی،سیاسی، فرهنگی و علمی مردانه را کسب کند. (ماهنامه نهاد خانواده، ش 65، ص45)
در واقع بسیاری از این تبعیضها و ستمها را باید نشأت گرفته از مناسبات ستم آلوده میان زن و مرد دانست بنابراین باید ضمن اینکه از طریق تثبیت چهار چوبهای حقوقی اقدام میشود در کنار آن از طریق بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در جهت حصول وضعیت مطلوب و از طریق سنن و الگوهای رفتاری مناسب تبعیض و خشونت علیه زنان را از میان برد. امروزه خشونت، تجاوز، شکنجه، تحقیر، خشم، اضطراب برای زنان در تمام جهان عبارت آشنایی است و سکوت جامعة جهانی در مقابل نقض حقوق زنان بسیار ناگوار است.
مدیر اجرایی یونیسف کارول بلامی میگوید: شرایط این اعمال خشونتها به حدی است که آن را میتوان فراگیرترین موارد نقض حقوق بشر در جهان دانست. در گزارش وی اعمال خشونتهای تکان دهنده علیه زنان و سوء استفاده از آنها کاملاً تشریح شده و میافزاید: اعمال خشونت نسبت به زنان و دختران زندگی آنها را توأم با ناراحتیهای فیزیکی، روانی، اجتماعی میکند. بدین ترتیب توسعة سالم اجتماعی،اقتصادی کلیة جوامع را تحتالشعاع قرار میدهد. [کنفرانس تعیین دستور کار زنان در قرن آتی (مرکز اطلاعات سازمان ملل در تهران،مرداد 1374 ص 6)] خشونت علیه زنان از موانع جدی برای دست یابی به اهداف برابری توسعه و صلح میباشد و برخورداری زنان را از حقوق بشر و آزادیهای بنیادین، نقض، تضییع و یا سلب میکنند. خشونت علیه زنان در اساس، برخاسته از الگوهای فرهنگی است و از اثرات زیانبار پارهای از رویههای سنتی یا عربی و پیشداوریهای نادرست و تعصبها و رسوم مبتنی بر اندیشة پست نگری نسبت به زنان نشأت میگیرد که در نهایت منجر به کسب منزلت فروتری نسبت به مردان در خانه، محل کار و اجتماع میشود. این خشونتها با فشارهای اجتماعی به ویژه شرم زنان از افشای اعمال خشونت آمیز، عدم دسترسی به اطلاعات و همین طور مساعی ناکافی مقامات عمومی در راستای ارتقای آگاهی عمومی از قوانین موجود و اعمال آنها، عدم دسترسی زنان به اطلاعات یاری یا حمایت قانونی، فقدان قوانین مناسب که خشونت علیه زنان را به صورتی مؤثر ممنوع سازد، عدم اصلاح قوانین موجود، فقدان وسایل آموزشی و یا وسایل دیگر جهت پرداختن به علل و پیامدهای خشونت و همینطور نقش رسانهها در به تصویر کشیدن خشونت علیه زنان، به ویژه تصاویری که تجاوز به عنف یا بردگی جنسی و نیز کاربرد زنان و دختران بعنوان اشیای جنسی از جمله هرزه نگاری را نشان میدهند عواملی هستند که به رواج مستمر این گونه خشونتها یاری رسانیده و بر کل جامعه به ویژه کودکان و نوجوانان که آینده سازان جامعة بشریت هستند، تأثیر منفی برجای میگذارد.
با توجه به مجموع مسائل مطروحه، بر آن شدیم تا به بررسی موضوع خشونت علیه زنان و دیدگاه اسلام در این رابطه و شناسایی و معرفی فعالیتها، اقدامات و برنامههای انجام شده توسط دین مبین اسلام در زمینة مورد بحث بپردازیم، تا بدین وسیله با ارائة راهکارهای توانمند اسلام در جهت رفع شبهات کوشیده و نظر واقعی اسلام را در مورد زن و خشونت علیه زنان بیابیم. این کار در واقع تحقیقی از نوع بنیادی و نظری و تا حدودی کاربردی است و از شیوههای توصیفی، ارزشیابی،تاریخی استفاده شده است.
1-2- هدفهای تحقیق بی تردید یکی از مهمترین اقداما
[1] ّFeminist طرفدار تساوی حقوق سیاسی و اجتماعی زنان با مردان، به طور کلی به طرفداران حقوق زن اطلاق میشود. این عقیده در غرب نهاده شده است و سپس کم و بیش به سایر نقاط جهان گسترش یافته است. البته امروزه دارای رهیافتهای مختلف است و اندیشههای غربی آن با جهان سوم متفاوت است. واقعیات اجتماعی موجد تفسیرهای مختلف از این عقیده است.
نوع فایل: word قابل ویرایش 40 صفحه
مقدمه:
گلزو استراوس دو فردی که سالهای زیادی در زمینه خشونت به بررسی پرداختهاند خشونت را چنین تعریف می کنند : خشونت رفتاری با قصد و نیت آشکار (یا قصد و نیت پنهان اما قابل درک)برای وارد کردن آسیب فیزیکی به فرد دیگر است. از ویژگی های مهم این تعریف این است که اولا تاکید برقصد و نیت فرد جهت وارد کردن آسیب به دیگری است اما شدت جراحات مورد نظر نیست و در ثانی تاکید این تعریف بر خشونت های فیزیکی است و انواع دیگر را شامل نمی شود
محقق دیگر مگارژی خشونت به معنای اشکال افراطی رفتار پرخاشگر انه است که احتمالا باعث آسیب های مشخص به قربانی می گردد. محقق دیگر یلو (YHO) که در سال 1983 خشونت را رفتاری آگاهانه در نظر گرفته می شود و که نتایج احتمالی آن ایجاد آسیب فیزیکی یا در فرد دیگر است( اعزازی . شهلا 24-1380)
سازمان جهان بهداشت(WHO) :خشونت استفاده و به کار گیری آگاهانه قدرت و نیروی جسمی به صورت عملی یا تهدید آمیز علیه خود یا فرد دیگر یا علیه گروهی از مردم است که احتمال بسیار زیادی برای آسیب های روانی جراحت مرگ یا محرومیت و رشد غیر طبیعی بر آن متصور است یا عملا به آنها منجر میشود. (پوررضا-ابوالقاسم -9-1382)
خشونت برای توان آسیبی دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام میدهد.(مهر انگیز – کار 24-1380)
فرهنگ حقوق (BLACK) خشونت را استفاده ی نا به جا و قانونی تعرض آمیز از قدرت تعریف می کند . یک نوع آن اجبار غیر قانونی است که علیه آزادی ها و حقوق عمومی به کار گرفته می شود د ر ارتباط با جرایمی اشاره دارد که جنبه فیزیکی یا جنسی بی نهایت شدیدی دارا بوده.و این وصف به عنوان شخصیت و ساختار مجرمانه بودن عمل فوق الذکر فردی دانسته شده است.مثل قتل عمد تجاوز به عنف یا کتک زدن و... (معتمدی مهر مهدی ،17 ، 1380)
عده ای بر این باورند که خشونت غریزی یا فطری است و تعدادی دیگر چنین اعتقاد دارند که جنبه کلا آموزشی دارد یا واکنشی در مقابل محرومیت است (بلورچی ،پروین،23، 1373)