دانلود تحقیق آماده با عنوان شیعه واقعی کیست

دانلود تحقیق آماده با عنوان شیعه واقعی کیست

موضوع :

شیعه واقعی کیست؟

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات : 105 صفحه


مقدمه:

معنای لغوی شیعه یاران و پیروان است و شایع یعنی دنبال کرد و تبعیت نمود و در اصطلاح شیعه به کسانی می گویند که از علی و فرزندانش علیهم السلام تبعیت و پیروی نموده و ولایت آنان را پذیرفته اند و این نام برای پیروان اهل بیت بقدری مشهور و معروف شده که تا واژه شیعه بر زبان جاری می شود بی درنگ پیروان علی در ذهن می آید برخی از نویسندگان و مورخان پیدایش شیعه را پس از رحلت رسول اکرم(ص)و یا پس از قتل عثمان دانسته و برخی فراتر رفتند تکوین مذهب شیعه را در ایام فتنه طلحه و زبیر دانسته اند در حالی که ما معتقدیم شخص رسول اکرم (ص) مذهب تشیع را ایجاد کرده و در نخستین روزهای بعثت که بنی هاشم را بر اساس آیه‹‹وُانْذِرً عشیُرتکْ الاقربین›› دعوت کرد فرمود: هر که از شما با من بیعت کند جانشین من خواهد بود و کسی جز علی پاسخ مثبت به حضرتش نداد. از آن روز پیروان واقعی حضرتش مشخص و متمایز گردیدند پیامبر اکرم (ص) در آن مناسبت و در مناسبتهای گوناگون دیگر تا حجته الوداع تنها و تنها علی را برادر، وارث، وزیر، وصی، خلیفه و جانشین خود معرفی کرد و به مردم فهماند که هر که او مولایش است پس علی نیز مولا و سرور اوست و باید از او فرمان ببرد و ولایتش را بپذیرد و بی گمان اهل سنت و اقعی کسانی هستند که در روز نخست پیغام مولا و رهبر شان، رسول خدا (ص)را با دل و جان شنیدند و پذیرفتند و در برابرنص صریح او اجتهاد نکردند و با پیامبر مخالفت نورزیدند و پیروی از علی را مانند پیروی از رسول خدا(ص) و اجب و لازم دانستند. جالب اینجا است روایتهایی که پیامبر درآنها دستور پیروی از علی را داده است و علی را به عنوان وصی، ولی و خلیفه خود تعیین کرده است در مصادر اهل سنت صدها روایت است و با این حال نه تنها به آن اهمیت نداده بلکه آن را رها کرده و از آن می گذرند گویا این همه روایت برای آنها کافی نیست مطلبی که شاید برای برخی از دوستان تازگی داشته باشد این است که رسول اکرم(ص) بر واژه شیعه اصرار داشته و شیعیان علی را شیعه خود و رستگاری و سعادت را در شیعه بودن دانسته و بشارت به بهشت را در شیعیان علی منحصر نموده است ودراصل این نام مقدس را آن حضرت به پیروان علی گذارده نه اینکه پس از وفاتش نامگذاری شده باشد. حال در برابر این روایتها که شیعیان علی را می ستاید و متجاوز از 120 مورد در مصادر قطعی و موثق اهل سنت آمده است آنان چه پاسخی دارند و چگونه آن را با وضعیت خویش منطبق می دانند خود باید پاسخگو باشند و یا اینکه سر تسلیم و اطاعت را فرود آورده و این سخنان حضرت رسول اکرم(ص) را نیز مانند دیگر سخنانش با قلبی پاک و عاری از هر کینه وتعصبی بپذیرند و چنین توقع به جایی هم از حق جویان هست،چه اینکه در کتاب خدا آمده است: ‹‹وُماْینطقْ عُن الهُوی  اِنً هْوُ اِلاوُحًیّ یْوحُی›› او هرگز از روی هوا و هوس سخن نمی گوید و سخنش جز وحی منزل نیست و در آیه دیگری می فرماید:‹‹و ما آتاکُمْ الرسْولُ فخُذوهْ و ما نهاکمً عُنْدْ فاْ نتَهْوا›› و هر چه از رسول خدا به شما رسد به آن عمل کند و از هر چه بازداشت امتناع ورزید.

شیعه علی در زبان پیامبر

چنانکه ذکر شد رسول اکرم(ص) درموارد گوناگونی شیعیان علی را ستوده و آنان رابشارت به بهشت برین ورستگاری داده است جالب است که بیشتر این احادیث درکتابهای معتبر حدیث و تفسیر اهل سنت آمده است که برای نمونه به برخی ازآنها اشاره می شود تا برادران اهل سنت بدانند ما اگر پیروی از علی و آل علی می کنیم به دستور تخلف ناپذیر پیامبرکه در کتابهای اهل سنت وارد شده است عمل می نماییم و اگرآنان نیز خواهان رستگاری روز جزا هستند به این صراط مستقیم الهی روی آورند و دست دردست برادران شیعه خود بگذارند و همه باهم اهل سنت واقعی گردند که بی گمان سنی واقعی تنها به کسی اطلاق می شود که به سنت پاک پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عمل کند و در آن پا بر جا بماند نه اینکه اسمی بی مسمی بر خود بگذارد. هیثمی در کتاب مجمع الزوائدش روایت کرده است. که رسول خدا (ص) به علی فرمود: تو و شیعیانت به حوض من وارد می شوید در حالی که سیراب و شادکام و رو سفید هستید و همانا دشمنانت بر حوض من وارد می شوند درحالی که تشنه لب و اندوهگین اند. ابو سعید حذری از ام سلمه نقل می کند، که رسول خدا(ص) به علی فرمود یا علی! تو و شیعیانت در بهشت هستید. ابن عدی و ذهبی نیز که هر دو از علمای بزرگ اهل سنت اند در کتابشان از رسول خدا(ص) نقل کرده اند که به علی فرمود: هان ! تو ای فرزند ابوطالب و شیعیانت در بهشت هستید. احمدبن محمد فقیه طبری در فضایل به اسنادش از طاوس از ابن عباس نقل کرده است که رسول خدا(ص) به علی فرمود: اگر تمام آفریدگان بر ولایتت اجتماع می کردند خداوند هرگز جهنم را نمی آفرید و همانا تو و شیعیانت رستگاران روز رستاخیز هستید. در کشف الغمه، ابوبکربن مردودیه به اسنادش از ابوهریره نقل کرده که رسول خدا به علی (ع) فرمود: تو و شیعیانت همراه من در بهشت هستید پس رسول خدا این آیه را تلاوت فرمود «اخواناً علی سررٍ متقابلین» برادر ابن که روبروی یکدیگر بر تختهای بهشتی تکیه زده اند. در کنزالکراجی و کفایه الطالب حدیثی از جابربن عبدالله نقل کرده اند که رسول خدا به علی فرمود: همانا شیعیانت با سیمایی نورانی بر منبرهایی از نور گرداگرد من (در روز رستاخیز) خواهند بود و من شفاعتشان خواهم کرد و آنان فردا در بهشت همسایگان من اند. در امالی ازنسانی، و از اسدی، طی روایتی از علی (ع) نقل کرده است که رسول خدا فرمود: یا علی! همانا تو وصی، خلیفه، وزیر، وارث و پدر فرزندان من هستی و شیعیانت شیعیان من و دوستانت دوستان من و دشمنانت دشمنان من خوشا به حال کسی که از تو پیروی کرد و چه بدبخت شد کسی که با تو دشمنی نمود و بی گمان فرشتگان با ولایت و محبت تو به خدای متعال نزدیک می شوند به خدا قسم یاران و دوستانت در آسمان بیشتر از زمین هستند. ابن حجر هیثمی در العبواعق المحرقه این حدیث را آورده است. و همچنین ابن عساکر در تاریخ خود از رسول خدا(ص) نقل می کند که فرمود: یا علی نخستین چهار نفری که وارد بهشت می شوند من و تو و حسن و حسین هستیم و سپس ذریه ما و پس از آنها همسران ما هستند و شیعیانمان در طرف راست و چپ ما قرار دارند. در مستدرک حاکم آمده است که پیامبر (ص)فرمود:‹‹من اصل درختم و فاطمه فرعش و علی لقاحش و حسن و حسین میوه هایش و شیعیانمان برگهای آن درخت اند.›› با وجود چنین روایتهای صریح جای چه ابهامی باقی می ماند؟ و چه شده که گروهی از مسلمین به سوی دیگران روی آورده اند و از علی وآل علی روی برگردانده اند؟ هیثمی در مجمع الزوایدش خطبه ای را از رسول خدا(ص)نقل می کند که حضرت در آن می فرماید ای مردم هرکه با ما اهل بیت دشمنی کند خدای متعال در روز رستاخیز او را یهودی محشور فرماید. رسول خدا هرگز یک بار مردم را سفارش به پیروی از فلان و فلان نکرد و شیعیان و پیروان سایر اصحاب را نستود و اصلا شیعه ای جز شیعه علی نپذیرفت او شیعیان و پیروان علی را شیعیان و پیروان خود می دانست و به مردم دستور می داد که اگر ولایت او را می پذیرند و لایت علی را نیز بپذیرند. ملاحظه فرمایید آنقدر که بنی امیه و پیشاپیش آنان معاویه درهم و دینارها و زر و سیمها را نثار چاپلوسان و متعلقان دین فروش کردند که روایتهای دروغینی را از رسول خدا(ص) در ستایش برخی از اصحاب نقل کنند و در این راستا آن کاسه لسیان وزر بگیران که رضایت خدا را با مشتی درهم و دینار بی ارزش معاوضه کردند روایتهای بسیاری را ساختند ولی با این حال یک جا نمی توان پیدا کرد که پیامبر مثلاً فرموده باشد ای فلان و فلان شیعیان تو رستگارند! به خدا رضایت خدا فقط در رضایت خاندان پیامبر است وبس. چرا نباید بیدار شویم و خویشتن را از ورطه هلاکت حتمی رها سازیم و به دامان پر مهر و محبت اهل بیت روی آوریم؟ و مگر اهل بیت از پیش خود چیزی دارند ؟ آنان هر چه می گویند قال رسول الله است و قول رسول الله قول خدا است که هرگز ار روی هوا وهوس نیست و جز و حی نمی گویند.

فضیلت رافضه و ستایش این نام

علی بن ابساط از عتیبه بن فروش از حضرت صادق(ع) فرمود به خدا چه نام خوبی خدا به شما بخشیده مادامیکه به گفتارما پایبند باشید و به ما دروغ نبندید و گوید حضرت صادق(ع) همین جملات رابه من فرمود در وقتی به آن حضرت عرض کردم مردی به من گفته است به ترس از اینکه رافضی باشی. ابن یزید از ابوالجارود نقل می کند که گفت خدا دوگوشش را کر کند همچنانچه دو چشم او را نابینا ساخته اگر از حضرت باقر(ع) نشنیده باشد وقتی که مردی به آن حضرت عرض کرد فلانی نامی روی ما گذاشته فرمود چه نامی؟ عرض کرد ما را رافضه می نامد حضرت باقر(ع) با دست مبارک به سینه اش اشاره کرده فرمود و من از را فضه ام و او از من است و این جمله را سه بار فرمود. ابن یزید از.... از ابوبصیر روایت کند که به حضرت باقر(ع) عرض کردم قربان نامی روی ماگذاشتند و فرمانداران با آن نام خون و مال و ازار ما را مباح دانسته اند فرمود چیست آن؟ گفت رافضه حضرت فرمودند همانا هفتاد نفر از لشکر فرعون او را طرد کردند و نزد موسی(ع) آمدند و در میان قوم موسی هیچ کس از آن هفتاد نفر کوشاتر و نسبت به هارون (برادر موسی) دوست تر نبود از این جهت قوم موسی آنها را رافضه نامیدند و خدا به موسی(ع) وحی کرد که این نام را برای آندسته در تورات ثبت کن زیرا نامی است که من به آنها بخشیدم بنابراین این اسمی است که خدا به شما بخشیده است. از محمد بن قاسم بن عبید از سلیمان اعمش گوید بر حضرت صادق (ع) وارد شدم وعرض کردم قربان مردم ما را رافضی می نامند رافضی چیست؟ فرمود بخدا مردم شما را با این اسم ننامیده اند بلکه خداوند شما را با این نام در تورات و انجیل به زبان موسی وعیسی(ع) نامیده و جهتش آن بود که هفتاد نفراز قوم فرعون او را رها کردند و به دین موسی در آمدند و خداوند آنها را رافضه نامید و به موسی وحی کرد این نام را در تورات برای آنها ثبت کن تا در آینده نیز به زبان محمد(ص) صاحب این نام شوند.

معنای شیعه

هرگاه بخواهیم بدون تعصب و ظاهر سازی از شیعه سخن بگوییم باید آنها را چنین تعریف کنیم: یک مذهب اسلامی که دوستدار و پیرو دوازده امام از خانواده پیامبر(ص) علی و فرزندان او هستند و در مسائل فقهی از عبادات و معاملات از آنها پیروی می کنند و کسی جز پیامبر (ص) را بالاتر از آنها نمی شمارند (مقصود از شیعه در اینجا شیعه امامیه اثناعشریه است که جعفری نیز نامیده می شوند) این تعریف درست شیعه و بسیار کوتاه و فشرده است نباید به سخن دروغگویان گوش داد که شیعه را دشمن اسلام یا معتقد به پیامبری علی (ع) و یا وابسته به عبدالله بن بسادی یهودی می دانند کتابها و مقاله های بسیاری وجود دارد که با تمام توان می کوشند تا شیعیان را کافر و بیرون از آیین اسلام معرفی کنند ولی سخنان آنان تهمت و دروغ آشکار است و برای آن هیچ دلیلی ندارند و تنها گفته های پیشینیان خود یعنی دشمنان اهل بیت (ع) را درباره شیعه تکرار می کنند و ادعاهای نواصب را که بازور و فشار بر گردن مردم سوار شدند و خاندان پیامبر و هوادارانشان را کشتند و یاآواره ساختن و یا متهم ساختند باز گو می کنند. یکی از این القابی که بسیار در کتابهای دشمنان شیعه می آید بالقب ‹‹رافضه یا روافض›› است نخست خواننده گمان می کند که نام روافض مخالفان از این جهت به آنها داده شده که با اصول اسلام مخالفت کرده اند و آن را زیر پا نهاده اند یا رسالت پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) را انکارکرده اند ولی واقعیت جز این است آنها را روافض نام دادند زیرا فرمانروایان اولیه بنی امیه و بنی عباس و روحانیان درباری خواستند با این لقب آنها را بد نام کنند. شیعیان تنها به علی (ع) مهرورزیدند خلافت ابوبکر و عمر را پذیرفتند و نه خلافت هیچ یک از فرمانروایان بنی امیه و بنی عباس را آنان که می کوشیدند با کمک برخی از حدیث سازان و جاعلان سنت در میان صحابه چنین وانمود کنند که خلافت آنها به فرمان خداوند سبحان بوده اعلام می کردند که این آیه شریفه درباره آنان نازل شده است. ‹‹یا اَیَهااِلذینُ امُنُوا اطیعْوا الله و اَطیعْوا الرَسولَ و اُولی الامًرمنکُمً››یعنی: ای کسانی که ایمان آورده اید از خدا و پیامبر و فرمانروایان خویش فرمانبرداری کنید. می گفتند این آیه درباره فلانی و فلانی و ... فرود آمده است آنان ‹‹اولوالامر›› هستند و باید از آنها اطاعت کنیم آنها کسانی را اجیر کردند تا به دروغ این حدیث را به رسول خدا نسبت دهند که: هیچ کس به اندازه یک وجب از فرمان پادشاه بیرون نمی رود مگر آن که با مرگ جاهلیت (بی دین) از دنیا می رود پس هیچ مسلمانی حق ندارد نافرمانی پادشاه را بکند. از اینجا در می یابیم که شیعیان همواره هدف آزار زورمندان بوده اند زیرا نمی خواستند دست در دست آنان بگذارند و با آنها بیعت کنند و این کار را گرفتن حق خاندان پیامبر می شمردند فرمانروایان درهمه تاریخ به مردم وانمود می کردند که شیعیان با اسلام مخالفت هستند و می خواهند آن را نابود کنند و از میان ببرند چند نویسنده هم که ادعای علم و دانش داشته اند. با آنها همراه شده اند و این سخن را بازگوکرده اند. اگر در این بازی فریبکارانه نیک بیندیشیم در می یابیم که میان آن کسی که می خواهد اسلام را از میان بردارد و آنکه می خواهد حکومت ستمکار نابکاری را سرنگون کند چه اندازه جدایی و فاصله است. شیعیان هرگز از اسلام بیرون نرفتند بلکه از فرمان ستمکاران بیرون بودند وتنها می خواستند حق را به صاحبانشان باز گردانند و پایه های اسلام دادگستر را استوار سازند.



خرید و دانلود دانلود تحقیق آماده با عنوان شیعه واقعی کیست


دانلود تحقیق بررسی مزاح از دیدگاه روایات

دانلود تحقیق بررسی مزاح از دیدگاه روایات

مزاح از دیدگاه روایات

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات : 19 صفحه

فهرست مطالب

عنوان                                                                                       صفحه

پیشگفتار.................................................................................................................... 1

فصل اول: روایات...................................................................................................... 3

بخش اول:‌ شادی....................................................................................................... 3

الف) شادی و شادمانی............................................................................................... 3

ب) آنچه زیبنده شادمانی است................................................................................... 3

ج) عوامل شادی........................................................................................................ 3

د) ارزش شادکردن................................................................................................... 3

هـ) ثواب زدودن غم از دل مومن............................................................................... 4

و) شادی به ناحق....................................................................................................... 4

بخش دوم: مزاح........................................................................................................ 5

الف) مدح مزاح......................................................................................................... 5

ب) نکوهش مزاح..................................................................................................... 5

ج) شوخی و مسخره‌گی............................................................................................. 6

د) شوخی زیاد........................................................................................................... 6

بخش سوم: خنده....................................................................................................... 8

الف) خنده و لبخند.................................................................................................... 8

ب) نکوهش خنده..................................................................................................... 9

ج) خنده بی‌جا........................................................................................................... 9

بخش چهارم: مسخره کردن....................................................................................... 9

فصل دوم: کلام علماء............................................................................................. 10

بخش اول: مزاح...................................................................................................... 10

بخش دوم: اقسام گوناگون مزاح.............................................................................. 10

الف ـ انگیزه مزاح.................................................................................................... 11

الف ـ 1ـ هدف حق................................................................................................. 11

الف ـ 2ـ هدف باطل................................................................................................ 11

ب ـ چگونگی عبارتها و کلمات در مزاح................................................................. 11

ج ـ چگونگی لحن شخص در مزاح......................................................................... 12

بخش سوم: آیا تمام اقسام شوخی ناپسند است......................................................... 12

بخش چهارم: نکاتی پیارمون مزاح پسندیده.............................................................. 13

بخش پنجم: پیامدهای شوخی نکوهیده.................................................................... 13

بخش ششم: نکاتی متفرقه پیرامون شوخی................................................................ 14

پی‌نوشتها................................................................................................................. 15

منابع........................................................................................................................ 19




خرید و دانلود دانلود تحقیق بررسی مزاح از دیدگاه روایات


بررسی زندگانی امام حسن ( ع )

بررسی زندگانی امام حسن ( ع )

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات : 99 صفحه

 

شناخت از زندگانی امام حسن(ع)   

پیشوای دوم جهان تشیع که نخستین میوه پیوند فرخنده علی (ع) با دختر گرامی پیامبر اسلام (ص) بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود .                 

حسن بن علی(ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درک نکرد زیرا او تقریبا هفت سال   بیش نداشت که پیامبر اسلام بدرود زندگی گفت .                                                                      

پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سی سال در کنار پدرش امیر مومنان (ع) قرار داشت و پس از شهادت علی (ع) (در سال 40 هجری) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت و در سال 50 هجری با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگی به درجه شهادت رسید و در        قبرستان «بقیع» در مدینه مدفون گشت .                                                                                  

رسول اکرم (ص ) بلا فاصله پس از ولادتش , او را گرفت و در گوش چپش اقامه گفت .               
سپس برای او بار گوسفندی قربانی کرد, سرش را تراشید و هموزن موی سرش -که یک درم و چیزی افزون بود - نقره به مستمندان داد.                                                                                 
پیامبر (ص ) دستور داد تاسرش را عطر آگین کنند و از آن هنگام آیین عقیقه و صدقه دادن به هموزن موی سرنوزاد سنت شد.                                                                                                 
این نوزاد را حسن نام داد و این نام در جاهلیت سابقه نداشت .                                                 
کنیه او را ابومحمد نهاد و این تنها کنیه اوست .                                                                        
لقب های او سبط, سید, زکی , مجتبی است که از همه معروفتر مجتبی میباشد.                        
پیامبر اکرم (ص ) به حسن و برادرش حسین علاقه خاصی داشت و بارها می فرمودکه حسن و       حسین فرزندان منند و به پاس همین سخن علی به سایر فرزندان خودمی فرمود : شما فرزندان    من هستید و حسن و حسین فرزندان پیغمبر خدایند .                                                           
امام حسن هفت سال و چندی زمان جد بزرگوارش را درک نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پیامبر (ص ) که با رحلت حضرت فاطمه دوماه یا سه ماه بیشتر فاصله نداشت  تحت تربیت پدر بزرگوار خود قرار گرفت .                                                                                  
امام حسن (ع ) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت , به امامت رسید ومقام خلافت ظاهری رانیز اشغال کرد,و نزدیک به شش ماه به اداره امورمسلمین پرداخت .           
در این مدت , معاویه که دشمن سرسخت علی (ع )و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت ( در آغاز به بهانه خونخواهی عثمان و درآخر آشکارا به طلب خلافت ) جنگیده بود, به عراق که مقرخلافت امام حسن (ع ) بودلشکر کشید و جنگ آغاز کرد.
ما دراین باره کمی بعد تر سخن خواهیم گفت .
امام حسن (ع ) از جهت منظر و اخلاق و پیکر و بزرگواری به رسول اکرم (ص )بسیار مانند بود.
وصف کنندگان آن حضرت او را چنین توصیف کرده اند:
دارای رخساری سفید آمیخته به اندکی سرخی , چشمانی سیاه , گونه های هموار,محاسنی انبوه , گیسوانی مجعد و پر, گردنی سیمگون , اندامی متناسب , شانه ای عریض ,استخوانی درشت , میانی باریک , قدی میانه , نه چندان بلند و نه چندان کوتاه .
سیمایی نمکین و چهره ای در شمار زیباترین و جذاب ترین چهره ها .
ابن سعد گفته است که حسن و حسین به ریگ سیاه , خضاب میکردند .

کمالات انسانی

امام حسن (ع ) در کمالات انسانی یادگار پدر و نمونه کامل جد بزرگوار خودبود.
تا پیغمبر (ص ) زنده بود, او و برادرش حسین در کنار آن حضرت جای داشتند,گاهی آنان را بر دوش خود سوار می کرد و می بوسید و می بویید.
از پیغمبر اکرم (ص ) روایت کرده اند که درباره امام حسن و امام حسین (ع )می فرمود: این دو فرزند من , امام هستند خواه برخیزند و خواه بنشینند ( کنایه از این که در هر حال امام و پیشوایند ).
امام حسن (ع ) بیست و پنج بار حج کرد, پیاده , درحالی که اسبهای نجیب را با او یدک می       کشیدند.
هرگاه از مرگ یاد میکرد می گریست و هر گاه از قبر یاد میکردمیگریست , هر گاه به یاد ایستادن به پای حساب می افتاد آن چنان نعره میزد که بیهوش میشد و چون به یاد بهشت و دوزخ می افتاد, همچون مار گزیده به خود می پیچید.
از خدا طلب بهشت میکرد و به او از آتش جهنم پناه میبرد.
چون وضو می ساخت و به نماز می ایستاد, بدنش به لرزه می افتاد و رنگش زرد می شد.
سه نوبت دارائیش رابا خدا تقسیم کرد و دو نوبت از تمام مال خود برای خدا گذشت .
گفته اندکه : امام حسن (ع ) در زمان خودش عابد ترین و بی اعتنا ترین مردم به زیور دنیا بود.
در سرشت و طینت امام حسن (ع ) برترین نشانه های انسانیت وجود داشت .
هرکه او را می دید به دیده اش بزرگ می آمد و هر که با او آمیزش داشت بدو محبت می ورزید و هر دوست یا دشمنی که سخن یا خطبه او را می شنید, به آسانی درنگ میکردتا او سخن خود را تمام کند و خطبه اش را به پایان برد.
محمد بن اسحاق گفت : پس از رسول خدا (ص ) هیچکس از حیث آبرو و بلندی قدر به حسن بن علی نرسید.
بر درخانه فرش میگستردند و چون از خانه بیرون می آمد و آنجا می نشست راه بسته میشد وبه احترام او کسی از برابرش عبور نمی کرد و او چون می فهمید, برمی خاست و به خانه میرفت و آن گاه مردم رفت و آمد می کردند.
در راه مکه از مرکبش فرود آمد وپیاده به راه رفتن ادامه داد.
در کاروان همه از او پیروی کردند حتی سعد بن ابی وقاص پیاده شد و در کنار آن حضر ت راه افتاد .
ابن عباس که از امام حسن و امام حسین (ع ) مسن تر بود, رکاب اسبشان رامیگرفت و بدین کار افتخار میکرد و می گفت : اینها پسران رسول خدایند.
با این شأ ن و منزلت , تواضعش چنان بود که : روزی بر عده ای مستمند می گذشت , آنها پاره های نان را بر زمین نهاده و خود روی زمین نشسته بودند و می خوردند, چون حسن بن علی را دیدند گفتند: ای پسر رسول خدا بیا با ما هم غذا شو.
امام حسن (ع ) فورا از مرکب فرود آمد و گفت : خدا متکبرین را دوست نمی دارد.
و باآنان به غذا خوردن مشغول شد .
آنگاه آنها را به میهمانی خود دعوت کرد, هم غذا به آنان داد و هم پوشاک .
در جود و بخشش امام حسن (ع ) داستانها گفته اند.
از جمله مدائنی روایت کرده که : حسن و حسین و عبدالله بن جعفر به راه حج میرفتند.
توشه و تنخواه آنان گم شد.
گرسنه و تشنه به خیمه ای رسیدند که پیر زنی در آن زندگی می کرد.
از او آب طلبیدند.
گفت این گوسفند را بدوشید وشیر آن را با آب بیامیزید و بیاشامید.
چنین کردند.
سپس از او غذا خواستند.
گفت همین گوسفند را داریم بکشید و بخورید.
یکی از آنان گوسفند را ذبح کرد و از گوشت آن مقداری بریان کرد و همه خوردند وسپس همانجا به خواب رفتند.
هنگام رفتن به پیر زن گفتند: ما از قریشیم به حج میرویم .
چون باز گشتیم نزد ما بیا با تو به نیکی رفتار خواهیم کرد.
و رفتند.
شوهر زن که آمد و از جریان خبر یافت , گفت : وای بر تو گوسفند مرا برای مردمی ناشناس میکُشی آنگاه میگویی از قریش بودند؟ روزگاری گذشت و کار بر پیر زن سخت شد, از آن محل کوچ کرد و به مدینه عبورش افتاد.
حسن بن علی (ع ) او را دیدو شناخت .
پیش رفت و گفت : مرا می شناسی ؟ گفت نه .
گفت : من همانم که در فلان روز مهمان تو شدم .
و دستور داد تا هزار گوسفند و هزار دینار زر به او دادند.
آن گاه او را نزد برادرش حسین بن علی فرستاد.
آن حضرت نیز همان اندازه به اوبخشش فرمود.
او را نزد عبد الله بن جعفر فرستاد او نیز عطایی همانند آنان به اوداد.
حلم و گذشت امام حسن (ع ) چنان بود که به گفته مروان , با کوهها برابری می کرد .

همسران و فرزندان امام حسن (ع )

دشمنان و تاریخ نویسان خود فروخته و مغرض در مورد تعداد همسران امام حسن (ع ) داستانها پرداخته و حتی دوستان ساده دل سخنانی به هم بافته اند.
اما آنچه تاریخ های صحیح نگاشته اند همسران امام (ع ) عبارتند از: ام الحق دختر طلحه بن عبید الله - حفصه دختر عبد الرحمن بن ابی بکر- هند دختر سهیل بن عمد و جعده دختر اشعث بن قیس .
به یاد نداریم که تعداد همسران حضرت در طول زندگیش از هشت یا ده به اختلاف دوروایت تجاوز کرده باشند.
با این توجه که ام ولد هایش هم داخل در همین عددند.
ام ولد کنیزی است که از صاحب خود دارای فرزند می شود و همین امر موجب آزادی او پس از مرگ صاحبش می باشد .
فرزند آن حضرت از دختر و پسر 15 نفر بوده اند به نامهای : زید, حسن , عمرو,قاسم , عبد الله , عبد الرحمن , حسن اثرم , طلحه , ام الحسن , ام الحسین , فاطمه , ام سلمه , رقیه , ام عبد الله , و فاطمه .
و نسل او فقط از دو پسرش حسن و زید باقی ماند و از غیر این دو انتساب با آن حضرت درست نیست
...

.

.

.

.و.........

 



خرید و دانلود بررسی زندگانی امام حسن ( ع )


دانلود تحقیق آماده با عنوان توحید در قرآن

دانلود تحقیق آماده با عنوان توحید در قرآن

عنوان:

توحید در قرآن

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات : 52 صفحه

فهرست مطالبعنوان                                                       صفحهتوحید در قرآن........................... 1

گفتارى در معناى توحید از نظر قرآن        15

استدلال قرآن بر یگانگى پروردگار ......... 25

یگانگى خدا.............................. 35

مراتب توحید............................. 41

عدل چیست؟ .............................. 47

منابع و ماخذ............................ 52

 

مقدمه: توحید و یکتایى خداوند متعال یکى از اصول اعتقادى اسلام و همه ادیان ابراهیمى است. در قرآن کریم در آیات زیادى به این مسئله اشاره و بر آن استدلال شده است: از جمله آیات 163 و 164 سوره بقره است که براى آشنایى بیشتر با مطالب نورانى این دو آیه شریفه تفسیر آنها را از کتاب ارزشمند تفسیر المیزان اثر علامه طباطبایى (ره) تقدیم مى‏داریم. و الهکم اله واحد لا اله الا الله هو الرحمن الرحیم ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف الیل و النهار...

به درستى در خلقت آسمانها و زمین و اختلاف شب و روز و کشتى‏ها که در دریا بسود مردم در جریانند و در آنچه که خدا ازآسمان نازل میکند یعنى آن آبى که با آن زمین را بعد از مردگیش زنده میسازد و از هر نوع جنبنده در آن منتشرمیکند و گرداندن بادها و ابرهائیکه میان آسمان و زمین مسخرند آیات و دلیله ائى است براى مردمى که تعقل کنند(164).

و بعضى از مردم کسانى هستند که بجاى خدا شریک‏ها میگیرند و آنها را مانند خدا دوست میدارند وکسانیکه بخدا ایمان آورده‏اند نسبت باو محبت‏شدید دارند، و اگر ستمکاران در همین دنیا آن حالت‏ خود را که‏ در قیامت هنگام دیدن این آیات که مسئله توحید را خاطر نشان میکند، همه در یک سیاق و در یک نظم قرار دارند، و بر مسئله نامبرده اقامه برهان نموده، شرک و سرانجام امر آن را بیان مى‏کند.



خرید و دانلود دانلود تحقیق آماده با عنوان توحید در قرآن