مقاله تاثیر رسانه بر مشارکت اجتماعی زنان - علوم اجتماعی - word

مقاله تاثیر رسانه بر مشارکت اجتماعی زنان - علوم اجتماعی - word

مقاله تاثیر رسانه بر مشارکت اجتماعی زنان برای رشته علوم اجتماعی با فرمت word شامل 21 صفحه

 

تاثیر رسانه در مشارکت اجتماعی زنان

چکیده

 سخن گفتن از رابطه میان مقوله رسانه و مسئله زنان و خانواده از ابعاد متفاوتی می‌تواند دارای ضرورت و اهمیت باشد. یکی‌ از ساحت‌های مهم اجتماعی حیات بشری را رسانه‌ها به خود اختصاص می‌دهند. تنوع رسانه‌ها تا این اندازه گسترش یافته است که افراد ناگزیرند برای ارتباط با رسانه‌های خاص، گزینش کنند. شهروندان جامعه مدرن، اکثر اوقات را با رسانه‌ها می‌گذارنند و از ارتباط با رسانه‌ها احساس اطمینان و آرامش می‌کنند. گستره عمل رسانه‌ها شامل همه عرصه‌ها اعم از عرصه‌ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است و اقتدار رسانه ها ارتباط تنگاتنگی با اقتدار دولت‌های متبوع دارد.در این مقاله به بررسی نقش و تاثیر رسانه در خانواده می پردازیم.

تاریخچه

در حدود ۲۰۰۰سال پیش که اولین متفکران نظری و فلاسفه در جهان ظهور کردند، مقوله زن را مورد توجه قرار دادند، افلاطون در مدینه فاضله خود زن را مورد توجه قرار داد.در رساله های جمهوریت و قوانین به تفضیل در مورد مقوله زن بحث شده است.

در مورد رابطه زن و رسا نه ها ، یکی رابطه ای است که رسانه ها نسبت به زن دارند ، یکی هم رسالتی است که زنان در مقابل رسا نه ها دارند. مقوله اول یعنی رسالتی که رسانه ها نسبت به زن دارند خودش زیر مجموعه های مختلفی دارد.ما بر اساس مبانی فکری اسلام این اعتقاد را داریم که نهاد خانواده محترم ترین و مهمترین نهاد کوچک اجتماعی است که تمام اجتماع بر اساس آن ساخته می شودو زن رکن اصلی آن است .به این دلیل که زن فطرتا به خانواده گرایش دارد.

سهم رسانه ها در برخی موارد در مورد زن و زنان خیلی کم بوده است . این از جمله مواردی است که در آن نقص داریم و باید روی آن کار بکنیم که رسانه ها چگونه باید به قشرهای مختلف فکر بدهندکه شغل مناسب را انتخاب بکنند.

از طرفی زنان در مقابل رسانه ها رسالت بسیار زیادی دارند چرا که رسانه ها جنبه های مختلفی دارند.رادیو و تلویزیون چون از ابزار هنر استفاده می کنند بخش مهمی از کارش جنبه هنری و زیبایی شناسی است.بنابراین افرادی که به این موضوع می پردازند باید استعداد این کار را داشته باشند.اصولا زنان بخاطر ویژگیهایی که دارند این جنبه را بیشتر از مردان دارند . یعنی به دلیل این که احساسات و عواطف فراوانی دارند بهتر می توانند به مقوله هنر نزدیک شوند. رکن هنر بر عواطف و احساسات و توجه به عالم خیال است این دو را اگر از هنر برداریم شیرازه هنر بر هم می ریزد و اگر این گونه باشد زنان از مردان خیلی قویتر هستند و بهتر می توانند کارهای هنری بیافرینند از طرفی رسانه ها می توانند فعالیت های هنری زنان را در جامعه منعکس نمایند.

این که سهم زنان در کارهای مختلفی که در این رسانه ها می شود چقدر است ، قابل تامل است چون در این رسانه ها کارهای ذوقی و مختلفی انجام می شود.آیا در همه موارد زنان سهم برابری با مردان دارند؟

در گذشته مسائلی مطرح بود که زنان نباید در امور اجتماعی شرکت کنند ، و حضرت امام خمینی (ره ) در این موارد نظرات مهم و جدی را مطرح کردند که زنان جلودار حرکت های سیاسی و اجتماعی می توانند باشند.از طرفی هم نباید افراط کرد چون ممکن است نهاد اصلی (خانواده) که ما معتقدیم که زن فطرتا به آن تعلق دارد دچار مشکل شود.

با این حال باید توجه داشت که رکن اصلی جامعه خانواده است و اگر زن خانواده را جدی نگیرد اساس جامعه از هم خواهد پاشید.

البته جایگاه زن را در قصه و ادبیات معاصر نباید فراموش نماییم .در دوران مشروطیت تا حدود سالهای سی در این دوران کتابهای زیادی با مضمون زن نوشته شد که غالبا شرح حال زنانی بود که به سقوط کشیده شده بودند.محمد مسعود در " تفریحات شب" ،" اشرف مخلوقات "،و " گلهای که در جهنم می روید" مساله انحطاط زنان را با دیدی تلخ قلم زده ووضع موجود را محکوم کرده است.

اما زن بعد از انقلاب اسلامی ، انقلاب همه ارزشها را در همه زمینه ها دگرگون کرد. باورهای تازه با خود آورد و فطرات خوابزده آدمها را که هر یک به نوعی به طاغوت آلوده شده بودند ، پیدا کرد.زنانی که هفده شهریور را آفریدند، توانستند چشم های تنگ متحجرین واپسگرا و متجددین غرب زده را به حقایقی تازه باز کنند.این زنها نه لباس های شیک پوشیده بودند و نه زیبائی چشمگیری داشتند ، حرف های روشنفکرانه هم بلد نبودند.اما جلوه های وجودیشان ، حتی در ذهن های قافیه اندیش نویسندگان نمی گنجید. این زنها قهرمانان گمنامی هستند از میان مردم کوچه و بازار و نه در زاویه دید روشنفکران برج عاج نشین .

لازم به ذکر است بر خلاف آنچه که بلند گوهای غربی می گویندو یا بازی خورده های داخلی شان ، و حتی بچه مسلمانهای خود باخته .زنجیری بر پای زن هنرمند نیست و اینک شاهد حضور زنان هنرمندی در وادی فرهنگ و هنر و ادب و رسانه هستیم.



خرید و دانلود مقاله تاثیر رسانه بر مشارکت اجتماعی زنان - علوم اجتماعی - word


تحقیق درباره نقش رسانه ها و افکار عمومی در سازماندهی توسعه و بهبود افق چشم انداز توسعه

تحقیق درباره نقش رسانه ها و افکار عمومی در سازماندهی توسعه و بهبود افق چشم انداز توسعه

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 35 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

رسانه ها در عصر حاضر "تار وپود نمادین" زندگی ما را تشکیل می دهند و نقش" تسریع کنندۀ نهادی" را در جامعه دارند . امروزه نقش رسانه ها  در دستکاری واقعیت و ایجاد "فرهنگ مجازی" بر کسی پوشیده نیست . رسانه ها ، نقش نورافکن را در جامعه بازی می نمایند و فرهنگ معاصر را در سرگرمیهای نوین اطلاعاتی دچار اشباع واقعیت کرده اند . رسانه ها در عصر حاضر حکم تیغ دو لبه ای را دارند که نوع کاربرد آن بر افکار عمومی بسیار مؤثر است . هم می توانند مخرب جامعه در ابتذال فرهنگی و اشاعه فرهنگ اباحی گری و لمپنیسم باشند و هم می توانند نقش اساسی در توسعۀ همه  جانبۀ کشور در راستای چشم انداز توسعه کشور باشند .

از آنجایی که رسانه ها نقش بالقوه معناداری در شکل گیری ادراک و افکار افراد و آحاد جامعه بازی می نمایند ،  توجه به آن و سیاستگذاری در فرآیند توسعه واتخاذ استراتژیهای مناسب با  نگرش 20 ساله به پیشرفت کشور ، از اهمیت اساسی برخوردار است .

این مقاله سعی دارد با طرح مباحث رسانه ای و افکار عموممی به بررسی انواع نقش هایی که رسانه های جمعی بخصوص رادیو ، تلویزیون  می توانند در جامعه داشته باشند ، بپردازد.

رسانه های جمعی انرژی دهندۀ اجتماعات هستند و امنیت هستی شناسانه دارند ، لذا جا دارد در فرایند توسعه به عنوان یک کاتالیزور به آن توجه کرد .

گرچه خود رسانه نیز بایستی در فرایند توسعه و چشم انداز 20 سالۀ کشور تغییرات اساسی نماید تا بتواند نقش مطلوب خویش را پاسخگو باشند . بعبارت دیگر رسانه های محافظه کار که حافظ منافع حزبی و جناحی عده ای خاص در جامعه می باشند ، هیچگاه نمی توانند ، ایفاگر نقش خود در جامعه باشند ، بلکه تنها "رسانه های توسعه مدار" می توانند ، این نقش را به سرانجام برسانند .رسانه های توسعه مدار ، راه را همواره می سازند تا مردم با استفاده از آنها دربارۀ جهان پیرامون خویش آگاهی درست یابند . در حالی که رسانه های محافظه کار راه را پیچیده می سازند و با کاهش امید مردم در فرایند توسعه از شادابی آنها کاسته و افکار عمومی را کلاف سردرگمی می سازند که نیل به پیشرفت را در مخیلۀ مردم از بین می برند. اما رسانه های توسعه مدار با تسهیل خود یاری مردم ،ایجاد نظم نوین و ایفای نقش اطلاع رسانی و رفتاری و پرهیز از نقش های جانبدارانه و حمایتی  زمینه را برای سازماندهی توسعه فراهم می سازند و آمادگی لازم را برای تغییر به مطلوب همۀ اجزای جامعه فراهم می سازند . رسانه می تواند با توجه به شرایط کشور واقتضائات فرهنگی و اقتصادی جامعه عامل تغییر به مطلوب باشند.  همه اجزایی که بایستی متناسب با هم تغییر کنند تا توسعه ای اتفاق بیافتد.

کلمات کلیدی : (key words)

رسانه ، توسعه ، تلویزیون ، رادیو و نقش های رسانه ای

 

مقدمه و طرح مسئله

رسانه ها ، عامل و سازمانهایی هستند که ارتباطات ، ایده ها و اطلاعات و تصاویر دنیای ما را می رسانند . رسانه ها ، تار و پود نمادین زندگی اجتماعی ما را تشکیل می دهند . در دنیای امروزی ،جایگاه رسانه ، تنویر افکار عمومی و ایجاد فضاهای مناسب برای گفتگو و برخورد سالم و سازنده نظرات وچندین نقش اساسی دیگر می باشد .

رسانه ها ، حکم آینه را ندارند ؛ بلکه نقش نورافکن را بازی می کنند . رسانه ها نقش بالقوه معناداری در شکل گیری ادراک و افکار بازی می کنند . رسانه ها ، تکثیر کنندگان شخصیت متحرک و قالب ذهنی متناسب با آن می باشند .

افکار عمومی نیز از نظام برخوردار است و رسانه ها در شکل دهی افکار عمومی نقش اساسی دارند . افکار عمومی دارای ساختار ارتباطی است که رهبران فکری نقش اساسی در شکل گیری آن دارند .

درایران ، تلویزیون و رادیو بعنوان دو رسانۀ اصلی و دولتی، نقش اساسی را در توسعه کشور ایفا می نمایند. اگر بپذیریم که "هدف و وسیلۀ توسعه انسان است "و نیازمند تغییرات و تحولات اساسی است ، رسانه ها نقش اساسی را در توسعه کشور بازی می نمایند .

توسعه مفهومی است چند بعدی و "چند رخساره ای "که نوعی فراگرد افزایش پیچیدگی و نظم و ظرفیت نوآوری و بازآفرینی نظام اجتماعی فرهنگی در جامعه است .

چشم انداز توسعه که نگرش سیستماتیک به تغییرات مطلوب اقتصادی اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی کشور است ، مبتنی بر آرمانها و ایده آلهایی است که در افق 20 ساله تنظیم شده و برآیندی از سیاستهای کلی نظام است که بایستی در قالب چهار برنامۀ میان مدت توسعه ای محقق شود . این سند که جامع و کلی است بایستی در طول  چهار برنامه عملیاتی و در عرض 20 سال به نقطۀ مطلوب خویش برسد .

رسانه ها که بسترساز توسعۀ کشورند و "توسعه که بستر فاهمه است "بایستی در قالب نقش های متفاوت اهداف کلان توسعه ای کشور را محقق سازند .

رسانه ها بایستی در قالب راهبرد ، در راستای چشم انداز توسعه ،اولویت گذاری شوند تا با شناخت نیازهای عصری ، بازسازی نظم  و ایجاد نظم نوین در جامعه ،توجه به انباشت سرمایه ، ترویج کار و اخلاق کار ، توجه به سازمانهای مغز بنیادین ، توجه به دگرگونیهای بنیادین فرهنگ ،توان ایجاد تنوع اجتماعی را در دستور کار خویش قرار دهند تا بتوانیم شاهد بالندگی و آفرینش فرهنگی در منطقه باشیم .

رسانه ها ، نقش های متفاوتی را در حوزۀ توسعه و فرهنگ سازی کشور دارند . نقش های پارادوکسیکالی که دامن زدن به هر یک از آنها انرژی مضاعفی را می طلبد و همکاری همگان را .

هم اکنون در کشور ما این مهم محقق نشده است و با اینکه برنامه چهارم توسعه در حال اجراست و افق رسانه درچشم انداز توسعه ترسیم شده است ؛ رسانه صدا و سیما درترسیم سپهر فرهنگی کشور راه درازی در پیش دارد و به جز چند برنامه خاص که محققانه تولید شده است ؛ بقیه برنامه ها نیازمند تفکر و تدقیق  در راستای چشم انداز توسعه است . تحلیل محتوای مقایسه ای چند سریال تلویزیونی در کشور نشان می دهد که "ترویج ارزشهای مادی گرایانه و تجمل گرایی" جای ارزشهای ایثارگرانه و ارزشی را گرفته و  ما راه درازی را تا نیل به رسانه توسعه مدار داریم. (رفیع پور ،1378).



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش رسانه ها و افکار عمومی در سازماندهی توسعه و بهبود افق چشم انداز توسعه


تحقیق درباره بررسی نسبت رسانه و سبک زندگی

تحقیق درباره بررسی نسبت رسانه و سبک زندگی

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 7 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

معرفی و مقدمه :

در علوم انسانی و علوم اجتماعی یک سری مفهوم داریم که مشابه تصورات در علم منطق است، یکسری نظریه ها داریم که مشابه تصدیقات در علم منطق است ودر نهایت در هرعلمی یکسری مسائل وجود دارد که با توجه به مفاهیم و نظریه ها به بررسی و تحلیل آن ها می پردازیم.

جمع هر چند مفهوم که صورت بندی موضوعی مشترکی دارند می شود یک مقوله، در واقع مقوله شامل چند مفهوم نزدیک و مرتبط با هم است.

سبک زندگی یک مفهوم نوین نیست، بلکه نامگذاری نوین بر یک مقوله است، یعنی جمع مفاهیمی که نمود فرهنگ و ایدئولوژی در جامعه و زندگی فردی است. مانند شیوه وسبک معماری، موسیقی، فیلم، شغل و هر مفهومی که فرهنگ و ایدئولوژی به آن رنگ و بو می دهد و در جامعه نمود دارد. 

 

سبک زندگی اسلامی؛ پیشنیاز تمدن سازی نوین اسلامی

 اگر دقت کنید رهبری دقیقا بعد از مطرح کردن مسئله تمدن سازی نوین اسلامی، مقوله سبک زندگی را مطرح کردند. تمدن وجه سخت افزاری فرهنگ است، یعنی ابتدا یک فرهنگی وجود دارد و مبتنی بر این فرهنگی حاکمیتی و سخت افزارهایی شکل می گیرد که به آن تمدن می گویند، فرهنگ نرم افزار و محتوا است و تمدن وجه سخت افزاری فرهنگ است.

  این فرهنگ چگونه تمدن ساز می شود؟ از طریق نمود هایی که در جامعه دارد، فرهنگ چه نمود هایی در جامعه دارد؟ یکی از مهمترین نمود های فرهنگ در جامعه «سبک زندگی» مردم آن جامعه است، سبک معماری شهری، نحوه چیدمان لوازم منزل، شیوه تفریح و سرگرمی، چه غذایی و چگونه و چقدر می خورند و ...پس می توان نتیجه گرفت رهبری مقوله سبکه زندگی را در راستای مسئله «تمدن سازی نوین اسلامی» مطرح فرمودند، نمی توان تمدن نوینی را مبتنی براسلام  پایه نهاد ولی سبک زندگی آن متاثر از سکولاریسم یا مدرنیسم غربی باشد. 



خرید و دانلود تحقیق درباره بررسی نسبت رسانه و سبک زندگی