دانلود کتاب بر مدار زندگی اگه تو زندگی حس خستگی و ناامیدی میکنی، اگر دنیا به کامت نیست خوبه تو زندگیت تغییراتی ایجاد کنی و مدار زندگیت رو بر وفق مرادت بچرخونی اما چه جوری؟خیلی راحته فقط با راهکارهایی ساده میتونی زندگیت رو تغییر بدی کافیه کتاب الکترونیکی بر مدار زندگی را بخونی.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:36
فهرست و توضیحات:
تاریخچه شبیه سازی علوم رفتاری
مقدمه
تعریف شخصیت
عوامل تأثیرگذار در شکلگیری شخصیت
در رابطه با «شخصیت»، تعریف واحدی که مورد قبول تمامی روانشناسان و متخصصان دیگر رشتههای وابسته باشد، وجود ندارد. ما در اینجا به تعریفی که در «روانشناسی هیلگارد» بهعنوان یکی از معتبرترین کتاب روانشناسی دنیا، آمده است، اشاره مینماییم:شخصیت را میتوان الگوهای معین و مشخصی از افکار، هیجانها، و رفتارها تعریف کرد که سبک شخصی تعامل هر فرد با محیط مادی و اجتماعی را شکل میدهند. (آتکینسون، 1383، ج 2؛ 104.)اگر در زندگی روزمره از ما بخواهند که شخصیت کسی را توصیف کنیم، احتمالاً از صفات شخصیتی چون باهوش، برونگرا و باوجدان استفاده میکنیم. روانشناسان شخصیت همواره کوشیدهاند با ضابطهمند کردن نحوه استفاده از صفات شخصیتی در زندگی روزمره به روشهایی رسمی برای توصیف و سنجش شخصیت دست یابند. روانشناسان در پاسخ به این سؤال که «عوامل پایهای شخصیت چه تعداد هستند؟» به چندین دسته تقسیم گشتهاند. مثلاً ریموند کتل (Raymond Cattel) (1966;1957) عوامل پایهای شخصیت را به 16 صفت و هانس آیزنک (Hans Eysenk) روانشناس انگلیسی این عوامل را به 2 یا 3 صفت تقسیم نمودهاند، محققان دیگر هر کدام به اعداد دیگری رسیدند اما آنچه که مشخص است حتی با روش تحلیلی دقیق نیز نمیتوان جواب قاطعی به این سوال داد. برخلاف تمام این اختلافنظرها بسیاری از پژوهشگران در مورد پنج بُعد صفتی اجماع کردهاند که امروزه بهنام «خمسه کبیره» خوانده میشوند و برای تلخیص آنها از واژه «باروت» استفاده میکنند:«برونگرایی، اشتیاق برای تجارب تازه، روان نژندیگری، وجدانگرایی و توافقپذیری» (OCEAN)(1) قابل ذکر است که برای هر یک از این پنج عامل، نیز مقیاسهای صفتی خاصی برای ارزیابی مشخص نمودهاند. به نظر بسیاری از محققان و روانشناسان، کشف و معتبر شناخته شدن این خمسه نقطه عطف بزرگی در روانشناسی شخصیت در دوران معاصر به شمار میرود. (کاکو، 1381، ص 86ـ84 (با تلخیص))تا اینجا بهطور اجمال با مفهوم شخصیت و عوامل مشخصکننده آن آشنا شدیم، اینک میپردازیم به عوامل تأثیرگذار در تنوع شخصیت افراد یا بهعبارت دیگر بررسی ریشههای تنوع رفتاری افراد که رفتارپژوهان و زیستشناسان بیشتر آن را در عوامل ژنتیکی و محیطی (environmental & genetic factors) دنبال مینمایند.
عدهای از روانشناسان و متخصصان ژنتیک، «عوامل ژنتیکی» را تنها عامل شکلدهنده شخصیت انسان قلمداد مینمایند. بدین مفهوم که علاوه بر خصوصیات ظاهری، شخصیت انسان و در پی آن تمام رفتارهای فردی و اجتماعی او به الگوی ژنی به ارث رسیده از والدین بستگی دارد. یعنی اگر پدر فردی تند مزاج و عصبانی بود فرزند او نیز تند مزاج خواهد شد یا اگر والدین کودکی بزهکار باشند فرزند آنان نیز بزهکار خواهد شد چراکه ظهور تمام این خصوصیات ظاهری صرفاً به عوامل ژنتیکی وابسته است. این دسته از افراد به نحوی معتقد به «جبر ژنتیکی» هستند یعنی اینکه تمام خصوصیات فیزیکی و رفتاری فرد را صرفاً در الگوی ژنتیکی وی جستجو مینمایند.گروه دیگری نیز هستند که معتقدند اساساً عوامل اجتماعی و تجارب آدمی، تعیینکننده رفتار شخصیتی فرد میباشند و تفاوت شخصیتی افراد بستگی به تجارب محیطی فرد با زمینههای متفاوت اجتماعی، قومی، و فرهنگی، دارد. این گروه اصلاً معتقد به عوامل ژنتیکی نیستند و استناد آنها به نمونههای خاص رفتار فردی و اجتماعی افراد است که اصلاً در والدین آنها دیده نمیشده است. این دسته نیز در واقع قایل به «جبر محیطی» هستند یعنی تنها عامل تأثیرگذار در شکلگیری شخصیت و رفتار متنوع افراد، عوامل محیطی هستند نه ژنتیکی. بدیهی است که هیچکدام از این عقاید به تنهایی مورد قبول نبوده بلکه باید به تأثیر متقابل دو عامل ژنتیک و محیط بهعنوان عوامل تأثیرگذار در تربیت و شکلگیری شخصیت و الگوی رفتاری انسان توجه نمود. هیچکدام از عوامل ذکرشده علت تامة شکلگیری شخصیت و الگوی خصوصیات رفتاری افراد نبوده بلکه این عوامل به نحو اقتضا تأثیرگذار هستند که بدان اشاره میشود. اینک به چگونگی اثرگذاری هر یک از دو عامل ژنتیک و محیط در شکلگیری شخصیت آدمی میپردازیم.
جزوه ی فیزیک پایه2 (درس4واحدی)
فرمت:Pdf
به صورت عکس از صفحات جزوه
تعداد صفحات:91
size:232MB
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:35
فهرست مطالب
ارتباط بین دانش و مذهب
روشهای علمی و مذهبی شناخت و آگاهی.
کدام اسلام؟ کدام علم؟
مقدمه
ـ اسلام و علم ـ کدام اسلام؟
بصورت کلی در صحبت از مذهب و دانش از روشهای گوناگونی در اقدامات مربوط به آنها استفاده میشود تا بتوان حقیقت را اثبات کرد. روشهای مذهبی عموماً ذهنی هستند این روشها با متن مقدس، شهودگرایی و با تجربه مرجع صلاحیتداری نظیر پیامبر مرتبط هستند. روشهای علمی عموماً بدنبال یک هدف هستند تنها برپایه مشاهده و تفسیر و توضیح پدیدهها استوار هستند. هر دو روش علمی و مذهبی تلاش میکنند تا به سؤالات زیر پاسخ دهند، سؤالاتی مربوط به پدیدههای باور نکردنی و رخدادهایی که از لحاظ توانایی عقل بشر غیرقابل انجام هستند و از لحاظ فیزیکی عموماً غیرقابل توجیه هستند. مردم 2 روش را برای پاسخگوئی به این سوالات بکار میبرند. در مورد تمامی سوالات غیرقابل تصور و قابل تصور و مشاهده، روشهای مذهبی توانایی پاسخگوئی دارند. برخلاف روشهای مذهبی که برای اکثر سؤالات بکار میروند، روشهای علمی برای تعدادی از سؤالات توانایی پاسخگوئی دارند. برای مثال برای این سؤال که آیا زمین مرکز جهان است یا نه هم پاسخهای علمی مطرح شد و هم پاسخهای مذهبی. پاسخهای علمی در حالی بیان شدند که وابسته به قوانین طبیعی و قوانین فیزیکی بودند. روشهای علمی تنها در مواردی که موضوع سؤال قابل مشاهده باشد پاسخهای معتبر و ارزشمندی را ارائه میکنند. بر پاین قوانین و اصول مذهبی است که میتوان بیان کرد خداوند ماوراءالطبیعه بوده و درک چگونگی ذات اقدس او برای ما امکانپذیر نیست و اوست که بوجود آورنده تمام پدیدههاست.
مشکران با تکیه بر اینکه خداوند قابل مشاهده مستقیم نیست، وجود خداوند را انکار میکنند. البته برخی از روشهای علمی هم در مورد موارد قابل مشاهده و هم غیرقابل مشاهده پاسخهایی را ارائه کردهاند. در این زمینه عدهای وجود دارند بنام پوچگراها که هیچ یک از دلایل مذهبی و نظریات اخلاقی را قبول ندارند. عدهای دیگر بنام هادیگراها تنها براین او را استدلال میکنند که هر چیزی که از نظر علمی قابل توجیه نباشد، دلایل بر عدم وجود آن نیست، این او از نظر فلسفی قابل توضیح است، بخشی از این مشکل بدلیل ناتوانی علم در توضیح و تشریح پدیدهای خاص است. آئین هندو هم به عقاید مذهبی و فلسفی و هم به تجربیات فرهنگی معتقد میباشد و خود را تنها به اصول علمی محصور نکرده است. دین بودا بر این باور است که باید در دو رنج در زندگی وجود داشته باشد تا انسان بتواند عقل و تفکر و قوه ادراک خود را از بند و حصار تمایلات پست رها کند. فلسفه کنفوسیوس بر تعلیمهای عشق و انسانیت برای آدمی تاکید دارد. این فلسفه برای آموختن، ارزش و مرتبه والایی قائل است. همینطور مباحثی چون صلح، عدالت بسیار ارزشمند هستند. شیوه چینی روشی فلسفی و توسعه یافته است که بوسیله لودرزو و چوانگ مطرح شده و در آن از زندگی ساده همراه با صداقت پشتیبانی شده است.
دوست داری هم علوم بخونی هم یاد بگیری اونم با جواب دادن به سوالات پس بازی با علوم را انتخاب کن محیطی جذاب از سوالاتی جدید در حیطه ای دیگر حیطه ی مسابقاتی علوم را با رقابت کردن یاد بگیرید . سوالتی جدید در بازی با علوم !!!
علوم بخوانید ، اما مدرن بخوانید !!!