فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات77
مقدمه
دردنیای پیشرفته و صنعتی شده امروز، عدم تحرک را می توان هدیه تمدن نوین بشمار آورد. نتیجه این بی تحرکی تنبل شدن عضلات و گرفتگی آنها و خشک شدن مفاصل است. و پنداری جسم انسان از اجزاء سازنده خویش جدا شده و اجزاء با یکدیگر بیگانه هستند. اینگونه جدایی منجر به پیدایش تنش، ترس، نگرانی و فشارهای عصبی می شود که در نهایت امراض گوناگون جسمی و روانی را بوجود می آورد.
تمرین های کششی می تواند بری همگان، زمینه ای را بسازند که بدن از این جدایی و امراض دور بماند. این تمرین ها عضلات و مفاصل را شاداب و متحرک نگهداشته، هم آهنگی بهینه ای را بین تحرک و تنفس پدید می آورند.
هدف از اجرای تمرین های کششی فقط این نیست که بدن برای انوا ورزش های دیگر آمادگی پیدا کند. یک هدف مهم این است که انسان جسم خویش را بشناسد. به نیازهایش توجه نماید، جریان انرژی را در بدن لمس کند، تنش و تنش زدایی از بدن را فرا گیرد. روش های آرام سازی بدن را با تمرکز فراوان در اجرای تمرین ها دریابد و در نهایت صبور بدن و با قاعده زندگی کردن را بیاموزد، خوب تنفس کند و تغذیه ای متناسب داشته باشد.
تمرین های کششی عملی با قاعده هستند و برای اجرای آنها همیشه وقت هست. در منزل، در دفتر، در کنار تلویزیون و هرجایی که انسان باشد. هر آینه انسان به انجام این تمرین ها عادت کرد و از نظام و روش تنش زدایی جسم خویش آگاهی یافت. آنگاه رفته رفته آرامش روحی دایمی خواهد داشت و با منطق و ملایمت با درخواست ها و آنچه که در اطرافش می گذرند و گفته و پیدا می شوند برخورد می کند.
تمرین های کششی، هر آینه درست و با تمرکز بسیار انجام شوند، بدن را با برنامه ای بهینه برای تمرین ها و حرکات ورزشی بدون اینکه خطری پیش آید، آماده میسازند. امروزه میلیون ها انسان در دنیا، خوبی های تحرک بدنی را دریافته اند. اکثراً مشاهده می کنیم که مردم پیاده روی می کنند، می دوند، تنیس بازی می کنند و یا دوچرخه سواری و شنا را انتخاب می نمایند. اینان دنبال چه هستند؟ این شناخت ازکجا سرچشمه می گیرد؟
ما در پی این هستیم که دریابیم، انسانی که که فعالیت بدنی دارد زندگی را احساس می کند. این افراد در برابر وقایع روزانه زندگی تحمل بیشتری دارند و مقاومت آنان در برابر امراض بیشتر است و دارای اندامی متناسب هستند. اینان بیشتر استقلال اندیشه و کمتر حالات افسردگی دارند و حتی در سنین بالای زندگی قادر به انجام کارهای تازه و مسئولیتها و تعهدهای جدید هستند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه28
اصفهان استان یکی ازتقسیمات کشوری جمهوری اسلامی ایران است.ازشمال به استان تهران دریاچه نمک و واستان کهگیلویه وبویراحمد و از مغرب به استان لرستان استان خوزستان واستان چهارمحال وبختیاری محدوداست.مسافت آن 105263 کیلومتر مربع است.استان اصفهان 17 شهرستان و51 شهر است.جمعیت آن درسرشماری سال 1370 شمسی 3682444 نفربوده است.مرکزاین استان شهراصفهان است.
شهرستانهای استان اصفهان :اردستان،اصفهان،برخوارومیمه،خمینی شهر، خوانسار،سمیرم، شهرضا، فریدون، فریدونشهر، فلاورجان، کاشان،گلپایگان، لنجان، مبارکه، نایین، نجف آباد، نطنز.
شهرهای مهم استان اصفهان:اردستان،اصفهان،پولادشهر،خمینی شهر {سده}،خوانسار، خوراسکان، داران،زرین شهر، فریدون شهر، فلاورجان، کاشان، گلپایگان، مبارکه، نایین، نجف آباد، نطنز.
اصفهان سرزمینی است درمرکزایران که درحدود105263 کیلومترمربع مساحت دارد.ازشمال به استانهای
این محصول در قالب پی دی اف و 87 صفحه می باشد.
این سمینار جهت ارائه در مقطع کارشناسی ارشد مکانیک-تبدیل انرژی طراحی و تدوین گردیده است. و شامل کلیه موارد مورد نیاز سمینار ارشد این رشته می باشد. نمونه های مشابه این عنوان با قیمت بسیار بالایی در اینترنت به فروش می رسد.گروه تخصصی ما این سمینار را با قیمت ناچیز جهت استفاده دانشجویان عزیز در رابطه به منبع اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهند. حق مالکیت معنوی این اثر مربوط به نگارنده است. و فقط جهت استفاده از منابع اطلاعاتی و بالا بردن سطح علمی شما در این سایت قرار گرفته است.
مقدمه
در تشکیلات اداری و کشوری و گاه لشکری، همواره وزیر نقش اول را ایفا کرده است. در طول تاریخ ایران وزارت، مهمترین رکن اداره کشور محسوب میشد چه در دورانی که ایرانی بر ایران حکومت می کرد و چه زمانی که مهاجمان بر این آب و خاک حکمرانی کردند، همه به کمک وزیران کاردان بوده. و اگر حاکمی از برکت وجود وزیر شایسته محروم بود به طور حتم عمر دولت او نیز کوتاه بود و اگر رعیت در آرامش و کشور در ثبات قرار می گرفت در سایه تدبیر و کفایت وزیر بود.
همه حکومت های بزرگ ایران چه در قبل از سلام و چه بعد از اسلام، جملگی وزرای مدبری را به خود دیده اند. آخرین ایشان، قبل از هجوم فعول ، سلجوقیان بودند که با کمک وزاری کاردان توانستند یکی از بزرگترین امپراطوریها را در زمان خود به وجود آورند و به وسیلة همین وزرا توانستند آن قلمرو وسیع را اداره کنند. شاید یکی از دلایل افول زود هنگام و سریع خوارزمشاهیان تهی بودند حکومت ایشان از وزرای با کفایت بوده باشد. چنگیزخان و جانشینانش نیز به این نکته واقف بودند، حضور دیوانیان و وزراء ایرانی در دربار مغولان و همراهی ایشان در ادارة قلمرو وسیع مغولان بدون شک بنا به درخواست مهاجمان بود.
البته به طور مسلم مغولان نیز به این موضوع آگاه بودند که کار ملک داری با جنگ آوری جداست و معلوم نبود که یک جنگاور خوب بتواند اداره کنندة خوب هم باشند.
مغولان فاتحان و جنگجویان خوبی بودند، اما تسلط ایشان بر امور کشوری هرگز بر پایه امور لشکری نمی رسید به همین دلیل بود که خود را بینیاز از داشتن وزرای بر امور کشوری هرگز به پایه امور لشکری نمیرسید به همین دلیل بود که خود را بینیاز از داشتن وزاری توانمند و با کفایت از میان مغلوبین متمدن، نمی دیدند. از همین رو ایرانیان دیوانسالار نیز مشتاق آن بودند که به خدمت مغولان در آیند، و به تعبیر دیگر ایرانیان در دوران بعد از اسلام در رویارویی با عنصر بیگانه هر گاه از شمشیرکاری ساخته نمیدید جنگ قلم را آغاز می کرد و همواره از این نبرد پیروز بیرون میآمد. و این جنگ قلم نه برای آنکه سرعت تسلط ایشان را بیشر سازد بلکه خواهان آن بودند تا با ورود به دستگاه ایشان جلو ویرانی بیشتر سرزمینهایشان را بدست مهاجمان بگیرند.[1]
از همین رو، وزیر ایلخان به تناسب کاردانی و سیاست خود و اعتماد ایلخانان به ایشان از قدرت بسیاری برخوردار بودند و ثروت فراوان اندوختند و در نتیجه، محسود نزدیکان و رقیبان و هدف توطئههای فراوان می شدند چنانکه جز یکی از آنها همه به کین دشمنان و تیغ ایلخانان گرفتار و کشته شدند.[2]
اهمیت وزیر به وظایف او
در دوران اشغال نظامی ایران (616- 651 هـ.ق) حکام اعزامی مغول با یاری دیوانیان و وزرای ایرانی توانستند ادارة کشور را بدست گیرند و حکام مغول در این دوره تنها نقش ناظر را داشتند. وزارت در عهد ایلخانی بیش از دوران دیگر تاریخ ایران دچار فراز و فرودهایی است، مقام و مرتبة وزیر در نزد مغولان بسیار شکنند» به نظر میرسد و به قول وصاف: «حقوق پنجاه سالة خدمت ایشان گاه با تهمت مفسدی زیر پا گذاشته می شد.[3]»
ظاهراً انتخاب وزیر با توجه به سابقة وی و یا پیشنة خانوادگی او انجام میگرفت و بیشتر وزاری این دوره با توجه به سابقة قبلی خود در امر حکومت به وزارت انتخاب می شدند، و وظایف وزیر در این عهد به قول نخجوانی آن بود:
«مهمات خزانه وجوه خزانه و حضور لشکریان احتیاج افتد مجموع مدیر و مرتب باشد.»[4]
بنابراین اولین وظیفة وزیر رسیدگی به امور مالی مالی بود که باید به نظم کشیده میشود تا بتواند از عواید آن چرخ بزرگ نیروی نظامی را ، که رکن اساسی را در تشکیلات حکومتی دارا بود به گردش در آورد. گر چه امور نظامی را به امرای سپاه واگذار می کردند اما تأمین بودجه لازم برای این نیرو از وظایف وزیر محسوب می شد. به شکلی که این نیور باید همیشه آمادگی لازم را برای رزم دارا باشد و این مهم بدون توجه به تأمین مالی سپاه مقدور نبود. علاوه بر این هر وزیر دارای یک دیوان و دفتر بود که در منزل خود نگهداری می کرد و هنگامی که منصوب می شد این دیوان و دفتر ار به وی واگذار می کردند و هر گاه معزول می شد از خانه وی خارج میکردند.[5]
ظاهراً وزیر امور مربوط به خود را توسط «نوابش» در نقاط مختلف کشور به انجام میرسانید. این امور توسط احکامی که مستقیماً از سوی وزیر به نواب خود در ایالات ارسال میشد، اجرا می گردید. به این احکام «پروانچه» گفته می شد و برای آنکه صحت حکم بر حاکم محل اثبات شود و به «علامت آل تمغا موشع میگردید.» [6]
نظارت بر کار نواب و حکمان ایالت و ولایت را وزیر از طریق «منهیان» انجام میداد منهیان تنها در مقابل سلطان و وزیر پاسخگو بودند و تنها از سوی آنها به نواحی اعزام میشدند.[7] چنانچه از سوی نواب و حکام تعدی بر مردم انجام می گرفت و یا در وصول عبارتی دیگری وزیر بخشی از وظیفه نظارتی خود را به وسیله ایشان انجام می داد.
در مکتوبی که رشیدالدین فضلالله بر فرزند خود امیر محمود حاکم کرمان، به جهت اهالی بم نوشته آمده که:
« . . . غرض از تسطیر این تحریر و تدوین این تقریر آن بود که منهیان اخبار بگوش ما رسانیدند که بر اهالی و متوطنان بم آن فرزند دست تغلب دراز کره و ایشان را در بوته آز و بر آتش نیاز می گذرارند و به سبب تفاوت و تکالیفات دیوانی و تواتر حوالات سلطانی و واسطة قلان و قبجور و چریک و اخراجات متفرقه متسأصل شدهاند و لشکر هجوم بر ایشان هجوم آورده . . . »[8]
انتطاب مقامات مختلف دیوانی و روسای دواوین گوناگون قاعدتاً باید توسط وزیر انجام میگرفت، اما در این دوران به دلیل نوسانان مقام و قدرت وزیر این عمل در عهد هر یک از ایلخانان به طور متفاوت انجام پذیرفت هر گاه وزیر دارای قدرت و توانایی فراوان بود کلیه انتطافات پس از خود را شخصاً انجام می داد و هر گاه ایلخان و گاه امیرالامرا که در این عهد رقیب وزیر محسوب می شد – قدرتمند بودند، این وظایف را آنان انجام میدادند.
وزای ایرانی دورة مغول:
محمود یلواج:
اولین وزیر ایرانی که به خدمت چنگیزخان در آمد، محمود یلواج بود. محمود یلوج پس از چندی بندگی در نزد چنگیز به عنوان نمایندة خان به منظور ایجاد روابط بازرگانی با خوارزمشاه به ایران فرستاده شد، نتایج این سفر در ابتدا موفقیت آمیز بود، با کشته شدن بازرگانان و تیرگی روابط محمود یلواچ بار دیگر به ایران فرستاده شد تا مانع بروز جنگ گردد، ولی این بار بی نتیجه بازگشت، سومین سفارت وی پس از جنگ بین طرفین بود، آنگاه که چنگیز به ایران آمد خواستار آن بود تا بین ترکان خاتون و فرزندش اختلاف اندازد و مادر را با خود موافق سازد، محمود یلواج نزدیک ترکان خاتون فرستاده شد که البته این رسالت نیز بی نتیجه بود.[9] چنگیزخان محود را تربیت نمود و شغل وزارت بد و تفویض کرد و پس از وفات چنگیز اوگتای تا آن نیز منصب وزارت را به او واگذار کرد.[10]
مسعود بیک بن محمود یلواج:
...
فهرست مطالب
1- مقدمه
2- اهمیت وزارت
3- وزرای ایرانی دورة مغول
محمود یلواچ ) وزیر ایرانی چنگیزخان و اوگتای )
مسعود بیک بن محمود یلواج (وزیر کیوک و منگو )
امیراحمد بناکتی- وزیر قوبیلای قآن (یکی از چهار وزیر او)
4- وزرای عهد ایلخانان:
سیف الدین بیتکچی( وزیر هلاکو )
شمس الدین جوینی( وزیر هلاکو، آباقا، احمد تکودار)
امبربوقا( وزیر ارغون)
جلال الدین مخلص سمنانی( وزیر ارغوان )
سعد الدوله یهودی( وزیر ارغون)
خواجه صدرالدین اجمد خالدی زنجانی( وزیر گیخاتو)
جمالالدین دستجردانی( وزیر امور مالی باید و خان )
خواجه صدرالدین احمد زنجانی( وزیر غازان )
خواجه جمالالدین دستجردانی ( وزیر غازان )
5- وزارت توأمان :
خواجه رشیدالدین فضل الله و خواجه سعدالدین ساوجی ( وزیر غازان ، اولجایتو)
خواجه تاج الدین علیشاه جیلان و خواجه رشیدالدین (وزیر اولجایتو، ابوسعید خواجه علیشاه به طور مستقل - وزیر ابوسعید )
رکن الدین صاین (وزیر ابوسعید)
دمشق خواجه ( وزیر ابوسعید)
غیاث الدین محمد بن رشیدالدین و خواجه علاءالدین محمد ( وزیر ابوسعید و ارپاخان)
فهرست منابع و مأخذ
38 ص فایل Word
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه28
فهرست مطالب
تعریف بعضی از مفاهیم کلی
طلاق در اسلام
طلاق در جوامع توسعه یافته
الگوهای جدید ازدواج و طلاق در غرب
تاثیرات طلاق بر کودکان
دلایل رشد طلاق
ازدواجهای عاشقانه
تغییر در قوانین مربوط به طلاق
خانواده و طلاق
مقدمه
یکی از نهادهای بنیادین حفظ و تربیت نوع انسانی خانواده میباشد که در آن بچهها با فراگیری ارزشها و هنجارها و تربیت روانی مناسب برای ایفای نقش مثبت در بزرگسالی آماده میشوند. نهاد خانواده را از ابتدای خلقت انسان میتوان جستجو کرد. مهمترین عامل فروپاشی این نهاد ارزشمند، متارکه یا طلاق میباشد.
هرچند طلاق از ابتدای زندگی اجتماعی بشر وجود داشته و حتی طبق قدیمیترین اسناد حقوقی، از ابتدا صورت قانونی نیز داشته است؛ ولی در هر عصری درصد نسبی طلاق در حد معقولی بود و جود آن ضرری جبران ناپذیری به بنیاد اجتماع وارد نمیساخته استاماامروزه جامعه انسانی شاهد افزایش روز افزون نرخ طلاق در جامعه میباشد؛ به طوری که بیم نابودی