دانلود مقاله کامل در مورد تناسخ

دانلود مقاله کامل در مورد تناسخ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 66
فهرست و توضیحات:

مقدمه

تناسخ

منابع

 

مقدمه

وازایش یا تناسخ یا باززایی یعنی زاییده شدن دوباره پس از مرگ، از اعتقادات ادیانی مانند بوداگرایی، هندوگرایی، برهمایی، جینیسم، سیکیسم و نیز آیین یارسان (مذهبی اسلامی) است. همچنین برخی شیعیان معروف به غُلات نیز به آن اعتقاد دارند[۱] و آن را با رجعت یکی می دانند .

تناسخ ، اصطلاحی در کلام و فلسفه و عرفان به معنای انتقال روح از جسمی به جسم دیگر. در لغت از ریشة نَسَخَ به معنای برداشتن چیزی و گذاشتن چیزی دیگر به جای آن یا تغییر دادن چیزی به چیز دیگر است ، مثل «نَسَخت الشمسُ الظلَّ» (خورشید جای سایه را گرفت ). از همین ریشه ، «تناسخ ازمنه » را به معنای پی در پی گذشتن زمانها آورده اند (فَراهیدی ؛ راغب اصفهانی ؛ ابن فِارس ؛ مرتضی زَبیدی ، ذیل «نسخ »). تناسخ ورثه در فقه ــ که گاه با لفظ مناسخه به آن اشاره می شود ــ نیز عبارت است از مردن وراث یکی پس از دیگری بی آنکه میراث تقسیم شود (ابن قُدامه مقدسی ، ج 7، ص 41؛ خطیب شِرْبینی ، ج 3، ص 36؛ شهیدثانی ، ج 8، ص 252ـ253؛ زُحَیلی ، ج 8، ص 433). معنای اصطلاحی مشهور تناسخ با همین معانی و دلالتهای لغوی ارتباط دارد. برای اشاره به این معنا تعبیرات دیگری چون عود، نقل ، رجعت روح ، انتقال و تقمّص نیز به کار رفته است .

تناسخ

انتقال روح به صورتهای مختلفی قابل فرض است که آنها را با چهار کلمة نسخ و مسخ و رسخ و فسخ بیان می کنند. مسخ در لغت به معنای تغییر شکل ظاهری بویژه به شکلی زشت تر از صورت قبلی است ، رسخ به معنای ثابت شدن در موضع و فسخ به معنای نقض و فساد شی ء است (فراهیدی ؛ جوهری ؛ ابن منظور؛ مرتضی زبیدی ، ذیل «مسخ »، «رسخ »، «فسخ »). تعریفی متداول از نسخ و مسخ و رسخ و فسخ بترتیب عبارت است از انتقال روح انسان به جسم انسان دیگر، انتقال روح انسان به جسم حیوان ، انتقال روح انسان به جسم گیاه ، انتقال روح انسان به جسم جماد (عضدالدین ایجی ، ص 374؛ تهانوی ، ذیل مادّه ؛ برای تعاریف دیگر رجوع کنید به ابن حزم ، الفصل ، ج 1، ص 165؛ نسفی ، 1359 ش ، ص 187؛ علامه حلّی ، 1379 ش ، ص 399؛ سبزواری ، ج 5، ص 195). ارتباط دو واژة رسخ و فسخ با معانی اصطلاحی آنها ساختگی به نظر می رسد، چنانکه تعریف آنها در منابع مختلف یکسان نیست (برای نمونه رجوع کنید به ابوالمعالی ، ص 36؛ تبصرة العوام ، ص 87؛ عضدالدین ایجی ؛ تهانوی ، همانجاها). هرچند بعضی کوشیده اند معنای اصطلاحی آنها را با معنای لغویشان ربط دهند (برای نمونه رجوع کنید به ابوریحان بیرونی ، ص 49؛ لاهیجی ، ص 657).

بعضی ، از تناسخ صعودی در کنار تناسخ نزولی که چهار نوع مذکور را شامل می شود سخن گفته اند. تناسخ صعودی به معنای فرا رفتن از جسم انسانی مثلاً تبدیل شدن به فرشته یا جرم آسمانی است . علاوه بر این می تواند به معنای سیرروح از مراتب مادون ، مثل مرتبة جماد، به مراتب بالاتر باشد (شهرستانی ، نهایة الاقدام ، ص 378؛ احمد طَبْرِسی ، ج 2، ص 344؛ نسفی ، 1359 ش ، ص 188؛ عضدالدین ایجی ، همانجا؛ صدرالدین شیرازی ، 1380 ش ، ص 438). در حوزه های گوناگون ، مانند کلام و فلسفه و عرفان ، تناسخ معانی بسیار مختلفی یافته و حتی در یک حوزة واحد نزد متفکران مختلف معانی اصطلاحی دیگری پیدا کرده است ( رجوع کنید به ادامة مقاله ).تنها وجه اشتراک میان معتقدان به تناسخ ، عقیده به انتقال روح از جسمی به جسم دیگر است ، اما در مورد علت و نوع و سرانجامِ تناسخ عقیدة واحدی مشاهده نمی شود. بعضی فقط به انتقال روح انسان به جسم انسان دیگر معتقدند، بعضی انتقال روح انسان به بدن حیوانات را هم جایز می دانند، و بعضی انتقال به گیاه و جماد را هم می پذیرند ( رجوع کنید به ابن حزم ، الفصل ، ج 1، ص 166؛ فخررازی ، 1407، ج 7، ص 201؛ همو، 1341ـ 1342 ش ، ج 1، ص 323؛ نسفی ، 1359 ش ، ص 189ـ190؛ علامه حلّی ، 1379 ش ، همانجا؛ > دایرة المعارف دین < ، ذیل "transmigration" ).

در بارة جهت سیر روح نیز عقاید متفاوت است ؛ بعضی فقط به سیرصعودی روح قائل اند و بعضی سیر نزولی را هم قبول دارند. در بارة «تناسخیه » گفته اند که به عقیدة اینان روح همواره از بدنی به بدن دیگر می رود و این سیر هرگز به پایان نمی رسد، بنابراین بهشت و دوزخ در همین دنیاست ، بهشت صورتهای نیکو و لذات دنیوی است و دوزخ صورتهای زشت مثل تن بیمار یا ناقص یا بدن حیوانات پست و رنجهای دنیوی ( رجوع کنید به مَلَطی ، ص 27، 29؛ بغدادی ، اصول الدین ، ص 235؛ هفتادوسه ملت ، ص 30ـ31؛ مهدی لدین اللّه ، ص 73ـ74). نامتناهی بودن سیر تناسخ ، افراطیترین عقیده ای است که به تناسخیه نسبت داده اند، اما در حقیقت بسیاری از معتقدان به تناسخ ، بنا به تبیین خود از علت تناسخ ، این سیر را متناهی دانسته اند ( رجوع کنید به میرک بخاری ،

ص 374). در این میان دو نوع عقیده در بارة موجبات وقوع تناسخ می توان تشخیص داد: یکی اینکه تناسخ کیفر بدکاران است و روح با عذاب دیدن در بدنهای پست ، تطهیر می شود، نوع دوم که می تواند تعبیر پیچیده تری از نوع اول باشد مبتنی بر فرض روح مجرد و عمدتاً نفی مدخلیت جسم انسان در هویت اوست ( رجوع کنید به ملطی ، ص 27؛ کرمانی ، 1977، ص 84؛ علم الهدی ، 1405ـ 1410، ج 4، ص 30). طبق این عقیده که صورتها و تجلیات مختلفی دارد، روح یا نفس اگر پس از مرگ به تجرد کامل و قطع پیوند با جهان مادّی نرسیده باشد، ناگزیر در اجساد می ماند تا این تجرد حاصل شود.



خرید و دانلود دانلود مقاله کامل در مورد تناسخ


مقاله کامل در مورد سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت

مقاله کامل در مورد سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 31
فهرست و توضیحات:

سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت امیر المؤمنین علیه السلام در مقام رهبرى سیاسىمقدمهسیاست در عرف استعماروظایف مقام خلافتحکومت عدل و مساواتروش رهبرىاداره جهان اسلامتقسیمات کشورامور مالىزکات و صدقات طبق موازین شرعى. امور دفترى

 

سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت

 

روى الدّیلمى عن عمّار و أبى ایّوب عن النّبیّ صلّى اللَّه علیه و آله أنّه قال: «یا عمّار إن رایت علیّا قد سلک وادیا و سلک الناس و ادیا غیره، فاسلک مع على ودع النّاس. إنّه لن یدلّک على ردىّ و لن یخرجک من الهدى» دیلمى از عمار بن یاسر و ابى ایوب انصارى روایت کرده است که رسول خداى صلى اله علیه و آله چنین فرمود: «اى عمار اگر دیدى که على از راهى رفت و همه مردم از راه دیگر تو با على برو و سایر مردم را رها کن. یقین بدان على هرگز ترا به راه هلاکت نمى‏برد و از شاهراه رستگارى خارج نمى‏سازد. کنز العمال، ج 12، حدیث 1212، چاپ حیدر آباد. این مقاله شامل مطالب ذیل است: سیاست در عرف استعمار تفرقه و نفاق نخستین جمهورى اسلامى خلیفة اللَّه وظایف مقام خلافت‏حکومت عدل و مساوات روش رهبرى اداره جهان اسلام تقسیمات کشور امور مالى پلیس امور دفترى دستگاه دادگسترى ارتش خطبه‏هاى سیاسى تغییر مرکز خلافت آموزش کارمندان دولت فرمان مالک اشتر اصالت این فرمان ختم مقالمقدمهشرح آراء سیاسى و برنامه‏هاى ادارى و روش کشوردارى امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام، هدفها و مقاصد او از قبول زمامدارى و روابط سیاسى و بازرگانى و فرهنگى دولت او با سایر دولتها و ملل عالم و نیز بحث و اظهار نظر در علل عصیان ناکثین و مارقین و قاسطین که منجر به جنگهاى داخلى و مهاجرت امام على (ع) از مدینه به عراق و شهادت وى در کوفه و انتقال قدرت به معاویه... گردید در یک کتاب یا یک مقاله نمى‏گنجد و به قول مولوى: گر بریزى بحر را در کوزه‏اىچند گنجد قسمت یک روزه‏اى‏مع ذلک اشارت بنیاد محترم نهج البلاغه را مغتنم شمرده مقاله حاضر را تقدیم مى‏دارد باین امید که فتح بابى شود و رمز آشنایان کلمات امیر مؤمنان نارسایى سخن این ضعیف را جبران فرمایند و در شرح روش کشوردارى و ویژگیهاى سیاست روحانى آن حضرت که محور تقوى و عدالت در جهان و اساس و محرک تداوم سازندگى و انقلاب در اسلامست کتب و مقالاتى بزبان فارسى مرقوم دارند.

 



خرید و دانلود مقاله کامل در مورد سیاست از دیدگاه على (ع) و روش حکومتى آن حضرت


دانلود تحقیق در مورد علل دین گریزی جوانان

دانلود تحقیق در مورد علل دین گریزی جوانان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 28
فهرست و توضیحات:

چکیده

مقدمه

مبحث اول(تعاریف،مفاهیم ، کلیات)

معنای لغوی دین

معنای اصطلاحی دین

اصل فطری بودن دین

مبحث دوم  علل دین گریزی نوجوانان وجوانان

مبحث سوم  راهکارهای پیش گیری از دین گریزی در نوجوانان وجوانان

راه حلهای آموزشی

راه حلهای خانوادگی

راه حلهایی برای تربیت دینی در مدارس

راه حلهایی برای مبلغان دینی

راه حلهای اجتماعی

 نتیجه گیری

منابع وماخذ

 

چکیده:

پدیده «دین گریزی» یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی ، دینداران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدهای جدی برای نسل جوان محسوب می شود . این مشکل در قرن هاى اخیر به شیوه هاى جدیدى سازمان یافته و از شکل سنّتى به صورت مکتب هاى گوناگون همانند «لیبرالیسم» و «سکولاریسم» در غرب ظهور پیدا کرده است. در دهه هاى گذشته، دامنه موج دین گریزى به شرق از جمله به کشور ایران نیز سرایت کرد. این پدیده در غرب عوامل خاص خود را دارد. آنچه این نوشتار به دنبال آن است این که چرا در جامعه اسلامى ایران، که سابقه اى طولانى در دین دارى دارد ـ با آن که دین موافق فطرت انسان است ـ عده اى فرار از بندگى خداى سبحان را بر اطاعت از او ترجیح مى دهند؟ و سؤال اساسی تر اینکه چرا دین گریزی در نسل نوجوان وجوان شیوع و نمود بیشتری دارد؟

 باتوجه به این موضوع ابتدا مقدمه ای بیان شد ،در مبحث اول مفاهیم وکلیاتی مانند معنای لغوی دین ،معنای اصصطلاحی وفطری بودن دین بیان شد.در مبحث دوم به بررسی عوامل دین گریزی بعضی از نوجوانان وجوانان چون ضعف شناختی ،برداشت غلط از دین ،عدم اضای نیازها ،تشویق وتنبیه و... پرداخته شد.در مبحث سوم راه حلهای آموزشی،خانواد گی،اجتماعی ،تربیت دینی در مدارس ومبلغان دینی برای  پیشگیری از دین گریزی نوجوانان وجوانان ارایه شد ودر پایان نتیجه گیری از کل بحث بیان شده است.

مقدمه:

بدون تردید در ذات دین ، هیچ عنصر دین گریزانه وجود ندارد . اگر انسان ها به دریافت معارف دینی نایل آیند ، در هیچ رتبه ای از دین نمی گریزند ، علاوه بر این عقل و عشق ، که دو رکن اساسی در حیات انسانی محسوب می شوند و همه جاذبه ها و دافعه ها در این دو حوزه و براساس این دو معیار رخ می دهند ، هر دو در درون دین وجود دارد و دین با هر دو گروه باقی مانده است ، دین ، هم ذهن انسان را تغذیه می کند و هم دل آدمی را حیات و حرکت و نشاط می بخشد . بنابر این پدیده دین گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی ، عینی و رفتاری ، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست ، بلکه علت دین گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه های دینی باید جستجو کرد . بدون تردید ، عوامل متعددی شامل ناهنجاری های اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی سیاسی و روانی زمینه گریز نوجوانان وجوانان را از دین فراهم می نمایند .

بصورت کلی نمی‌توان گفت که «نوجوانان وجوانان از دین فرار می‌کنند» چرا که ما جوانان بسیار مؤمن، متعهد و دینداری در بین تمام اقشار جامعه داریم که علاقه بسیار به دین مبین اسلام دارند و حتی حاضرند جان عزیز خویش را در راه آن فدا کنند. این گوهرهای ارزشمند و این جوانان پرشور و شعور در بین اقشار مختلف وجود دارند و مناسبتهای مختلف از جمله حضور در نمازهای جماعت، حضور در نمازهای جمعه، ایام سوگواری سالار شهیدان و... بهانه‌هائی است که این وجودهای نورانی را در مکان یا زمان جمع کند و حضور چند صد هزار نفری بلکه میلیونی آنها تبلوری باشد از جوانان مؤمن و انقلابی. پس بهتر است که بگوئیم چرا پاره‌ای از جوانان از دین فرار می‌کنند؟



خرید و دانلود دانلود تحقیق در مورد علل دین گریزی جوانان


دانلود مقاله کامل در مورد معنی لغوی آیات قرآن

دانلود مقاله کامل در مورد معنی لغوی آیات قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 13
فهرست و توضیحات:

 

در معنای‌ قرآن‌ و فرقان‌

قرآن‌ دارای‌ مجد و عظمت‌ واستحکام‌ و روشنی‌ است‌

کیفیْت‌ نزول‌ وحی‌ قرآن‌ توسط‌ خداوند و روح‌ و فرشتگان‌

کیفیّت‌ ظهور نور توحید در عالم‌ کثرات‌، و امکان‌ توسط‌ فرشتگان‌

کیفیّت‌ وحی‌، توسّط‌ خداوند و جبرئیل‌ و سفرۀ کِرامٍ بَررةٍ

أبیات‌ ابن‌ فارض‌ مصری‌ عارف‌ عالیمقام‌ در سَفَر به‌ سوی‌ حق‌ الیقین‌

 

قران در اصل مصدر است به معنی خواندن . چنانکه در بعضی ار ایات معنای مصدری مراد است مثل « ان علینا جمعه و قرانه فاذا قراناء فا تبع قرانه » سپس قران علم است ( اسم خاص ) برای کتاب حاضر که بر حخرت رسول ( ص ) نازل شده است به اعتبار انکه خواندنی است . قران کتابی است خواندنی باید انرا خواند و در معانیش دقت و تدبر نمود . بعضی ها قران را در اص به معنب جمع گرفته اند که اصل ( قرء ) به معنی جمع است دز این صورت می توانید بگویید قران یعنی جامع حقایق و فرموده های الهی . و نیز گفته انداز آن جهت قران نامیده می شود که سوره ها را جمع نموده آنها را به یکدیگر می پیوندد .

وَإنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَِلیمٍ.

(ششمین آیه، از سوره نمل: بیست و هفتمین سوره، از قرآن کریم.)

(و حقّاً و حقیقتاً بر تو آیات قرآن، از جانب خداوند حکیم و علیم، إلقآء می‌شود!)

در معنای‌ قرآن‌ و فرقان‌

حضرت آیة الله علّامه طباطبائی قدس الله نفسه در تفسیر فرموده‌اند:قُرْأنْ اسم است برای کتاب الهی به اعتبار آنکه خوانده میشود، و قرآئت میگردد.ومعنای تَلْقِیَه مصدر تَلَقِّی با معنای تلقین نزدیک است. و نکره آوردن حکیم و علیم برای تعظیم‌ است. و تصریح به‌ آنکه ‌این قرآن، از نزد خداوند متعال است؛ برای آنستکه: حجّت برای رسالت باشد؛ و نیز برای تأیید معارفی که گذشت؛ و برای صحّت داستانهای أنبیاء علیهم السلام که بعداً بیان میکند.

و اختصاص دادن نزول را از ناحیه این دو اسم گرامی (حکیم وعلیم) برای آنست که بفهماند: قرآن از منبع و سرچشمه حکمت فرود آمده است. و بنابراین هیچ قدرت علمی و شکننده‌ای نمیتواند آنرا نقض کند و بشکند؛ و هیچ توانی نمیتواند آنرا سُست بنماید. قرآن منبع علم است. نه أخباری که میدهد، تکذیب می‌شود؛ و نه حکم و قضائی را که ‌میآورد، مورد ایراد و تخطئه قرار میگیرد.)[1]

قرآن ازماده‌ قَرَءَ یَقْرَءُ قَرَاءَهً و قُرْأنَاً، یعنی جمع کردن و ضمّ نمودن بعض از چیزی است با بعضی دیگر. و چون در وقت خواندن، انسان حروفات مختلفه را جمع میکند و با ضمّ بعضی به بعضی دیگر، کلمه پیدا می‌شود. و سپس‌ کلام و عبارت پدید می‌آید، لهذا به ‌سخن گفتن و خواندن، قرآئت گویند.

قرآن مصدر از این باب است؛ و عَلَم نهاده‌اند برای کتاب آسمانی مسلمانان که برپیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلم‌ نازل شده است. و بدینجهت قرآن نامیده شده است که: عقآئده حقّه واقعیّه و احکام ‌و مواعظ و قصص در آن جمع شده است.

بعضی از علمآء رضوان الله علیهم گفته‌اند: علّت تسمیه قرآن به قرآن، آنستکه: در میان ‌جمیع ‌کتب آسمانی، قرآن ‌است‌ که‌ در آن‌ ثمره ‌تمام ‌آن کتب، بلکه ثمره ‌جمیع ‌علوم حقّه در آن جمع است؛ و تفصیل هر چیزی را میتوان در آن مشاهده نمود؛ همچنانکه میفرماید:

لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرِةً لِاُولی الْألْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَی وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدیً وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤمِنُونَ.[2]

(هرآینه تحقیقاً دربیان قصّه‌ها و داستانهای پیامبران و امّت‌هایشان (همچون یعقوب و یوسف و برادرانش که ‌این سوره از آن بحث دارد) عبرتی است برای اندیشمندان و متفکران. این آیات قرآن، گفتاری ساختگی نیست که من درآوردی باشد؛ و از روی افترآء به خدا نسبت داده شود. بلکه قرآن تصدیق

 

میکند آنچه راکه درپیش روی آنست (ازکتب سماویّه: تورات و انجیل و غیرهما) و در آن تفصیل و شرح هر چیزی است؛ و هدایت و رحمت است برای گروهی که ایمان میآورند.)

و همچنین قرآن را تبیان و آشکارا کنند و واضح و هویدا سازنده هر چیز شمرده است:

وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبیَاناً لِکُلِّ شَیْیءٍ وَهُدیً وَرَحْمَةً وَیُشْرَی لِلْمُسلِمیْنَ.[3]

(و ای پیامبر! ما بر تو فرو فرستادیم کتاب آسمانی قرآن را که،مبیّن و روشن کننده هر چیزی است؛ و هدایت و رحمت و بشارت است برای مسلمانان!)[4]

شاهد بر گفتار ما آیاتی است در قرآن که ‌بر این معنی دلالت دارد، از قبیل:

لَاتُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ- إنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ- فَإذَاَ قرَأنَاهُ فَاتَّبعْ قُرْآنَهُ- ثُمَّ إنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ.[5]

(ای پیغمبر! زبانت را برای خواندن آیات قرآن، به‌ حرکت در میآور؛ تا برای رساندن آنها را به‌ مردم عجله ‌کنی، و شتاب‌زده باشی! ما برعهده خود گرفته‌ایم که: قرآن را جمع کنیم، و به‌ صورت مجمومه‌ای قابل قرآئت در آوریم پس هنگامیکه آن را گرد آوردیم، و بر تو قرآئت نمودیم؛ در آنوقت از آنچه قرآئت شده است، پیروی کن، و به دنبال آیات قرآئت شده باش- و پس از آن ما برعهده خود گرفته‌ایم که: آنرا واضح و مبیّن ساخته، و بدون إبهام و گرفتگی در آوریم.)[6]

و از قبیل:

وَقُرأنًا فرَفْنَاهُ لِتَقْتَرأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلَی مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِیلاً.[7]

 

(و این قرآن را ما جزءجزء، و تکه‌تکه جدای از هم نموده، و به سوی تو فرستادیم، تا آنرا برای مردم به تدریج بخوانی(و با صبر و حوصله و درنگ آنرا تعلیمشان بنمآئی) و ما به ‌تدریج از مقام عالی و شامخی آنرا نزول دادیم[8])

فُرْقَان نیز از اسامی قرآن است ازماده فَرَقَ یَفْرُقُ فَرْقاً وفُرْقَاناً یعنی بین أجزآء آن جدائی انداخت؛ و لهذا در آیه أخیر: وَ قُرْأنَّا فَرَفْنَاهُ دانستیم که: معنایش آنستکه: قرآن را جزءجزء تفضیل داده، و آنرا محکم و متقن ساختیم.[9]

و بنابراین فُرْقَان که مصدر آنست، به معنای فارق و جداکننده بین حقّ و باطل است؛ و چون این کتاب مبین آسمانی کتاب فَصْل است، نه هَزْل. و کتاب حقّ است، نه باطل. بنابراین جداکننده و تمیز دهنده بین حقّ و باطل است.



خرید و دانلود دانلود مقاله کامل در مورد معنی لغوی آیات قرآن


دانلود تحقیق در مورد زندگی سید مصطفی خمینی

دانلود تحقیق در مورد زندگی سید مصطفی خمینی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 5
فهرست و توضیحات:

سید مصطفی خمینی

 

۱ زندگی ۲ فعالیت‌های سیاسی ۳ تبعید به عراق ۴ مرگ ۵ منابع

 

زندگی

او در آذر ۱۳۰۹، در قم متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه‌های باقریه و سنایی به پایان رساند. در سال ۱۳۲۵ به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال ۱۳۳۰ سطح را به پایان رساند و در درس خارج سید روح‌الله خمینی و سید حسین طباطبائی بروجردی حضور یافت. مصطفی علاوه بر اجتهاد در فقه و اصول، در علوم معقول و منقول نیز مهارت داشت.

فعالیت‌های سیاسی

خمینی همراه مصطفی خمینی

از همان روزهای نخستین فعالیت‌های سیاسی خمینی بر ضد حکومت پهلوی، در کنار او به فعالیت سیاسی پرداخت و در پیشبرد حرکت اسلامی نقش بسزایی داشت.خمینی در روز ۴ آبان ۱۳۴۳ علیه لایحه کاپیتولاسیون و انقلاب سفید، دولت وقت ایران سخنرانی کرد. در ۱۳ آبان همان سال خمینی، شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید شد.

پس از این ماجراها، نیروهای امنیتی ایران، مصطفی خمینی را دستگیر و سپس به ترکیه و عراق تبعید کردند. سید مصطفی خمینی، در نجف به مبارزه بر ضد حکومت پهلوی پرداخت و بر ادعای مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مشاور برجسته‌ای برای سید روح‌الله خمینی بود.



خرید و دانلود دانلود تحقیق در مورد زندگی سید مصطفی خمینی