لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7
فهرست و توضیحات:
خشنودی خدا
آیت الله محمد تقی بهجت
قرآن کریم درباره بهشتیان می فرماید: « وعد الله المومنین و المومنات جنات تجری من تحتها الانهارخالدین فیها و مساکن طیبه فی جنات عدن و رضوان من الله اکبر ذلک هو الفوز العظیم؛ خداوند به مردان و زنان با ایمان، بهشت هایی را که از پای درختانش نهرها جاری است که همیشه در آنند و سراهایی پاکیزه در جنات عدن وعده کرده است، ولی رضوان خدا برتر است، این همان کامیابی بزرگ است» (سوره توبه، آیه 72). یعنی از اینکه نعمتهای جسمانی در بهشت را ذکر می کند، می فرماید که اما بالاتر از همه خشنودی حق است. این " بالاتر از همه " برای چه کسی است؟ آدمی که اساسا در دنیا خدا را نشناخته و از حب خدا و رضای خدا و خشنودی خدا و عبودیت، چیزی درک نکرده او در آخرت هم محجوب است: « من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخرة اعمی و اضل سبیلا؛ و هر که در این دنیا کور (دل) باشد در آخرت هم کور و گمراه تر خواهد بود» (سوره اسراء/72). نمی شود انسان در این دنیا کور باشد و در آن دنیا بینا و این چشمی که در این دنیا باز نشده در آن دنیا بینا شود! فخر رازی می گوید:
ترسم بروم (یعنی بمیرم) عالم جان نادیده *** بیرون روم از جهان، جهان نادیده
در عالم جان چون روم از عالم تن؟ *** در عالم تن عالم جان نادیده
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 21
فهرست و توضیحات:
نقش قرآن در هدایت گری در تشخیص حق و باطل
مقدمه
تقریر مطلب به زبان حکمت الهی
نگاه مارکسیسم به تاریخ
ایراد وارد بر مورخان ماتریالیست
مقدمه
درجهان بینی توحیدی اصالت قائل شدن برای شر، ظلمت، باطل، عبث و این گونه امور امکان پذیر نیست یعنی اینها با جهان بینی توحیدی سازگار نیست. جهان بینی توحیدی اساس خلقت را برخیر و حسن و نیکی می داند که درآیه هایی از قبیل الذی احسن کل شی خلقه 1 یا: ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه 2 روشن است، و بعلاوه منطقاً هم چنین است. این مسئله یکی از مهمترین و عمیق ترین مسائل الهیات است و از یک نظر مشکله خیلی بزرگی است که بسیاری درهمین جا لغزیده و به مادیگری گرایش پیدا کرده اند یعنی گفته اند که اگر عالم چنان مبدئی داشته باشد که الهیون می گویند (مبدأ مستجمع جمیع صفات کمالیه) باید خلقت، خیر محض و حق محض و نور محض باشد و حال آنکه ما درخلقت این جور نمی بینیم. ما خلقت را لااقل مخلوطی از ایندو می بینیم 3 و جهان موجود جهان مطلوب نیست (تعبیری که بعضی به کار می برند). اگر جهان مطلوب می بود باید به گونه دیگری می بود. ما اینها را درعدل الهی تا حد زیادی مطرح کرده ایم.
تقریر مطلب به زبان حکمت الهی
جوابی که الهیون می دهند، نه فقط به عنوان یک جواب برای اینها، بلکه اصلاً حل مسئله فی حد ذاته به این صورت است که اصالت با خیر و حق و حسن کمال و زیبایی است؛ نقصها، باطلها، شرها ضرورتهایی هستند که لازمه هستی آن خیرها و حق ها هستند، به صورت یک سلسله لوازم ذاتی لاینفک، ولی نه لوازمی که اصالت دارند بلکه لوازمی که وقتی اینها را با مقایسه با حق و خیر بسنجیم به منزله نمودهایی هستند در مقابل بودها، اما این نمودها لازمه این بوده است که اگر آن بودها بخواهند باشند این نمودها هم قهراً هستند.
البته این مطلب به نحو عالی درمحل خودش بیان شده است. درآن مرحله خیلی دقیقش - که آن کمتر به ذهن عامه می رسد - نظیر پیدایش ماهیت است به تبع وجود. خیر محض، هستی است ولی درعین حال درمرتبه ذات هستی که مرتبه ذات حق است نه ماهیت است و نه نیستی، اما لازمه فعل بودن یک فعل و اینکه چیزی فعل یک فاعل (ذات باری) باشد تأخر از فاعل است یعنی یک نوع ضعف وجود درمقایسه با فاعل است والا آن فعل فعل نیست. و ازهمین جا ماهیت پیدا می شود که لازمه فعل بودن، ماهیت داشتن است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 5
فهرست و توضیحات:
نخل گردانی در یزد
مباحث تاریخى و فرهنگى عاشورا
نمایشهاى غم انگیز
نوحه هاى سوزناک
نفرت عزاداران از ستمگران معاصر خود
سوگوارى و قیام مشروطه
مبارزه علما با خرافات و آفات عزادارى
رضاخان و ماتم دارىهاى محرم
نخل گردانی در یزد
نخلگردانی از ویژگیهای منحصربهفرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب میشود و در بیشتر نقاط استان یزد در روز دهم محرم بعد از بجاآوردن نماز ظهر عاشورا هیاتهای مختلف به زیر نخل رفته و با صدای یاحسین یاحسین، سه بار نخل را به دور کلک حسینیه میگردانند.
در خصوص پیدایش نخل و وجه تسمیه آن تحلیلها و تفسیرهای مختلفی وجود دارد:
1ـ نخل، برگرفته از خیمه مجمع حضرت موسی(ع) با اقتباس از تابوت عهد است. (صندوقی که خداوند بر مادر موسی (ع) فرستاد تا او را در آن قرار دهد، بعدها این تابوت بهدست قوم او افتاد. از آن نگهداری کرده و از آن تبرک میجستند.)
2ـ نخل به قیام حضرت امام حسین(ع) اشاره دارد و میخواهد خاطره خیمههای حرم آن امام را در کربلا مجسم کند.
3ـ نخل یادآور گهواره دو گوشواره عرش مجید، یعنی حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) است.
4ـ چون بدن مطهر و مقدس سالار شهیدان کربلا، حضرت امام حسین را بدون تشییع به خاک سپردهاند، شیعیان همه ساله به جبران، این رسم را تکرار میکنند و حجیم بودن نخل بیانگر عظمت و بزرگواری آن حضرت است. بهطور کلی بزرگی و سنگینی این نخلها گاهی چنان است که چند صدنفر مرد قوی باید آن را از زمین بردارند و بردوش گیرند و حمل کنند. در روزهای قبل از عاشورا اعضای هیاتها به تزئین نخل میپردازند. به این صورت که یک طرف از بدنه آنرا با آینههایی کوچک و بزرگ آذین میبندند که نمایانگر نور افشانی پیکر حضرت امام حسین(ع) در آن است. طرف دیگر نخل روکش پارچه سیاهی دارد که شمایلی از درخت سرو به رنگ سبز در وسط قسمت سیاه پوش نصب شده است. در سراسر آن سر تیز دشنهها یا شمشیرهایی فرو رفته که نمادی است از تیرها و زخمهایی که بر پیکر سرو مانند اما حسین وارد شد.در دو طرف دیگر بهصورت قرینه، پرده سیاهی آویخته میشود که روی آن شکل شیر و بدن بیسرِ آغشته به خون نقاشی یا تکهدوزی شده است. درحالیکه شیر بادهان خود بر آن بدن بوسه میزند و یا باقیمانده نوک دشنهها و نیزهها را از بدن مطهر خارج میکند. هنگام نخل گردانی یکی از سادات بر بلندای نخل قرار میگیرد و با صدای ضربات سنج و یاحسین نخل گردانان را هدایت میکند. گفتنی است در بیشتر محلههای شهر یزد (شاه ابوالقاسم، بعثت، خیرآباد و...) نخلها را آذین میبندند و در عصر عاشورا بعضی از آنان را در مسافت طولانی به حرکت در میآورند.
حسینیه تاریخی شاه ولی مراسم سنتی ویژه خود را در ماه محرم آغاز می کند. سال هاست که مراسم نخل برداری، از ویژگی های منحصر به فرد مراسم محرم و عزاداری در یزد محسوب می شود و در اکثر نقاط استان یزد در روز دهم محرم، بعد از به جا آوردن نماز ظهر عاشورا هیات های مختلف به زیر نخل رفته و با صدای حسین حسین سه بار نخل را به دور کلک حسینیه می گردانند
دو نخل قدیمی واقع در میدان امیر چخماق و بعثت یزد و دو نخل در محله گرمسیری و شاه ولی شهرستان تفت قرار دارند که این 4 نخل در ظهر عاشورا آذین بندی می شوند
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 17
فهرست و توضیحات:
توسلبهقرآنبرایرسیدنبهجایگاهشایستهامتاسلامی
منافعو مصالحاسلاممهمترینمسألهاز نظر قرآن
فاصلهگیریدنیایاسلاماز توصیهها و سفارشاتقرآنی
تأکید قرآنبر سعادتدنیا
زندگیواقعیو هدفآناز نظر اسلام
توجهقرآنبهشرایطزمانو مکان
برخورد قرآنبا منافقین
نیتخالصو اخلاص، بهتریندرساخلاقیقرآن
قرآن، محور وحدتمسلمانان
بحثتقوا در قرآن، از محورهایاساسی
لزومبرنامهریزیبرایدنیا بر اساسمحتوایقرآن
کارهایقرآنی، بهترینکار در زندگیمن
تاثیر و حضور قرآن درهمه ابعاد زندگی بشر
قرآن، کتابجامعاخلاقی
سخنقرآندر مورد متکبرین
توسلبهقرآنبرایرسیدنبهجایگاهشایستهامتاسلامی
«...تردید نکنیمکهتا قرآنبینما عزیز و حاکمنباشد، امّتاسلامینمیتواند بهجایگاهیکهشایستهاستدستپیدا کند و اگر قرآنجایخودشرا در بینما پیدا کند آنروز، ما عزّتدنیا و آخرترا خواهیمداشت. دربارهاینخاصیتقرآن بهما گفتهاند کههر وقتظلمتها و شبههها در جامعهشما خودنماییکند بهقرآنمتوسّلشوید و بهآنپناهببرید. زمانما کمیایننگرانیرا بوجود آوردهکهموجمخرّبفرهنگغربو توطئههایدشمنانخدا، جوانانما را مورد آسیبقرار بدهد کهبهترینراهبرایما توجّهبهقرآناستکهخوشبختانهچنینوضعیدر جامعهپیدا شدهاست. ولیبهبخشیاز جامعهمحدود است. ما امیدواریمهمهیجامعهما از ایننورانیتبهرهبگیرند...»
[ سخنرانیدر مراسمافطار با قاریانقرآنکریم- 16 آذر 1379 ]
***
منافعو مصالحاسلاممهمترینمسألهاز نظر قرآن
«...قرآنگاهیتحلیلمیکند و میفرماید: از ترساینکهفقیر شوید، از ترساینکهضرر کنید، از ترساینکهمصیبتیپیشبیاید و بعداً روابطخارجینداشتهباشید و فلانچیز مورد علاقهشما آسیبنبیند، اینکارها و تخلّفاترا انجاممیدهید.
مطلبیکهمیخواهمعنوانکنمایناستکهما باید در فرهنگاسلامییکاولویتمهمّ بگنجانیمو آنهمتقدّممنافعاسلامبر همهچیز است. اینخیلیمهماست. اینخواستقرآناست. یقیناً روحاسلاماز مسلمانانواقعیمیخواهد کههر جا پایخدا، پیامبر (ص)، قرآن، امّتاسلامیو مصالحاسلامپیشمیآید، جاییبرایترجیحسایر منافعنباشد.مثلاً مصالحجغرافیاییبرایخیلیاز ملّتها و دولتها پیشمیآید. مسایلنژادی، حزبیو منافعمادّیو تجاریهممهماست. نمیتوانبهدولتیگفتنسبتبهاینها بیتوجّهباشد. منافعدولتها مهماست. اما منافعو مصالحاسلاممهمتر است. در داخلیکدولتهمجریانهایمختلف، احزابو باندها هستند کهباید منافعآنها در راستایمصالحدولتباشد و منافعدولتهایاسلامیهمباید در راستایمصالحاسلامباشد.
واقعاً مسایلیکهقرآنبرایمصالحاسلاماز ما خواستهاست، امروز در دنیایاسلامکمعملمیشود. در گذشتههمنبودهاست. یا لااقلمنزمانیرا سراغندارمکهنامببرمکهمثلاً در فلانتاریخمنافعاسلامدر اولویتدولتها بود. حتّیدر مدینهکهجمعیتمحدودیداشتو شهریبود و مسایلقومیو جغرافیاییمطرحنبود، همینمشکلوجود داشت. گفتمکهآیاتمتعدّدیبهاینمسألهاشارهمیکنند...»
[ سخنرانیدر مراسمکنفرانسبینالمللیوحدتاسلامی- 7 تیر 1378 ]
***
فاصلهگیریدنیایاسلاماز توصیهها و سفارشاتقرآنی
«...واقعاً از آنچهکهقرآناز ما خواستهو آنچهکهالاندنیایاسلامبهآنپایبند است، خیلیفاصلهداریم. البتهاز اولظهور اسلاماینفاصلهبود. اینرا از گلایةقرآنمیفهمیمکهنسبتبهمسلمانانمدینهآنهمدر یکواحد کوچکدر دنیایآنروز دارد. پیداستکهمسلمانانهیچوقتبهاینندایمهمّ الهیکهیکنوعولایتبینامّتواحد اسلامیاست، لبّیکنگفتند. اینمسألهباید در دستور کار قرار بگیرد و رویآنکار کنید کهراهحلاینمعضلچیست؟
گفتماینگلایهرا از مدینهداریم. در سورهتوبه، سورةمائدهو سورههایدیگر قرآنآیاتزیادیاستکهخداوند بعضیاز مسلمانانرا توبیخمیکند کهچرا بهروابطاسلامیاهمیتنمیدهید؟ چرا بهاولویتهایجامعهاسلامیتوجهنمیکنید؟
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 6
فهرست و توضیحات:
صداقت چیست؟
انسان صادق به چه میرسد ؟
نیتی که در ورای صداقت وجود دارد
صداقت چیست؟
با خود صداقت داشته باشید. آنگاه همچون چرخه ی طبیعی فرا رسیدن روز از پی شب ، خواهید دید که با دیگران نیز نمی توانید صادق نباشید.صداقت نخستین بخش کتاب عشق است.آنچه هستید شما را بهتر معرفی می کند تا آنچه می گویید.چه بهتر که ناموفق باشیم با افتخار ، ولی موفق نباشیم با دروغ و تقلب.ضرر را بر منفعت غیر مشروع ترجیح دهید ، ضرر تلخ است ولی آنی است ، در حالی که منفعت غیر مشروع وجدان شما را همواره می آزارد.انسان را به لحاظ قدرت اخلاق و روحش مورد قضاوت قرار می دهند.رستگاری تو در عمل دیگران تجلی پیدا نمی کند. بلکه درعکس العمل تو ظاهر می شود.از سخنان خود عادل شمرده خواهی شد و از سخن های تو بر تو حکم خواهد شد.اگر با صداقت زندگی کنید هدف زندگی کردن را می آموزید.
10 . بخشش هنگامی آسان می شود که ما بتوانیم دیگران را بشناسیم و به ضعف های خودمان و این که ما نیز امکان اشتباه کردن داریم معترف باشیم.
11 . صداقت نخستین فصل دفتر دانایی است .
12 . صداقت بهترین منش است .
انسان صادق به چه میرسد ؟
"اگر کسی بتواند به صداقت روی آورد خود را از رنج های گرانی نجات داده، چرا که عامل ایجاد بیشتر رنج ها، دروغ و ریا است."
دروغگویی و عدم رعایت صداقت یکی از موانع مهم در برابر شادی و رسیدن به موفقیت در زندگی به شمار می رود. می توانید خودتان امتحان کنید تا به عینه منظور مرا درک نمایید: دفعه آینده که تصمیم گرفتید به تماشای تلویزیون بنشینید و برنامه کمدی، درام، و یا سریال خانوادگی مورد علاقه خود را نگاه کنید، اندکی توجه خود را افزایش دهید، به خوبی درک خواهید کرد که تمام مشکلات موجود در فیلم، از رفتار کسی نشئت می گیرد که اصل صداقت را رعایت نمی کند، چندان فرقی نمی کند که دروغ او از سر غفلت باشد، یک دروغ کوچک بوده و یا اصلاً یک دروغ بزرگ و غیر قابل بخشش باشد. فقط به دروغ و عواقب دردناکی که می تواند در بر داشته باشد دقت کنید. من خودم زمانیکه تصمیم گرفتم ذهن خود را بر روی دروغ های گاه و بیگاه و نتایج آن متمرکز کنم، واقعا شگفت زده شدم. در نهایت به این نتیجه رسیدم که اگر دروغ و ریا وجود نداشت هیچ داستان درامی هم خلق نمی شد!
شاید قبلاً همیشه تصور می کردم که انسان صادقی هستم و بر اساس استانداردهای اجتماعی می توانستم بگویم که به طور تقریبی دروغگو نیستم. اما معنایی که جامعه از صداقت ارائه می دهد با آنچه شما در ذهن خود از آن ساخته اید، دو تعریف کاملا متفاوت هستند. ما به طور سیستماتیک همواره سعی می کنیم تا دروغ و دروغ گویی را بالاخره به هر نحوی که شده در فرهنگ خود بگنجانیم. گاهی اوقات آنقدر به دروغگویی خو می گیرم که اصلاً متوجه نمی شویم در حال دروغ گفتن هستیم. صداقت یعنی "حقیقت، حقیقت محض، حقیقت و نه جز آن." از نظر جامعه شناسی فقط زمانی ملزم به بازگو کردن حقیقت هستیم که...
با گفته های خود موجبات ناراحتی دیگران را فراهم نیاوریمباعث ایجاد تعارض روحی روانی و درگیری میان افراد نشویمشخصیتمان بد جلوه نکندمن قصد ندارم در مورد دروغ های بزرگ صحبت کنم، بلکه منظورم همین دروغ های همیشگی و پایدار هستند، که دائما با نام "دروغ مصلحتی" و یا "دروغ های ناچیز و از سر غفلت" از آنها استفاده می کنیم و تبدیل به جزء جدا نشدنی زندگی روزمره همه ما شده اند. من خودم هم یک زمانی نمی توانستم نام دروغ بر روی این ناراستی ها و کژ رفتاری ها بگذارم، تا اینکه خلاف آن به من ثابت شد.
تقریبا حدود 5 سال پیش، خودم را یک انسان نسبتاً صادق فرض می کردم تا اینکه در یک کلاس یک ماهه ثبت نام نمودم. هدف اصلی این کلاس آموزش صداقت بود. تجربه این کلاس درست مثل این بود که در جهانی در حال زندگی هستی که همه افراد (از جمله خودتان) چیزی به غیر از حرف راست به زبان نمی آورند و کلیه احساسات، عواطف، خواست ها و نیازهایشان را همانطور که هست، مطرح می کنند. در روند پیشرفت کلاس، شما باید افکار خودتان در مورد کلاس، مربی، و شاگردان دیگر را نیز به طور آشکار بیان می کردید. فی الواقع در این فرایند کلیه ساختارهای پوچ ذهن از هم پاشیده می شد. هیچ گاه تصور نمی کردم که یک دوره یک ماهه تا این حد روی من تاثیر گذار واقع شود. اصلاً به ذهنم هم نمی رسید که در طول همه سال های عمرم تا چه اندازه خود را از احساسات واقعی ام دور نگه داشته و با دیواری از دروغ، راه حقیقت را مسدود نموده ام. این واقعا یک تجربه فوق العاده و در عین حال وحشتناک بود.