این مقاله شامل 49 صفحه و در قالب فایل word تهیه شده است.
برای تعیین ضخامت مؤثر سنگفرش پیاده روی موجود بر حسب ضخامت HMA، یک یا چند ضریب تبدیل باید یافت شود. اگر پیاده روی موجود عمق کامل باشد، روش 1، بر اساس شاخص سرویس دهی موجود (PSI)روی موجود، می تواند برای تعیین ضریب تبدیل بکار برود در غیر اینصورت، روش 2 بر اساس شرایط فردی هر لایه، باید بکار برود تا ضریب تبدیل هر لایه مشخص گردد.
مقاله معماری ژاپنی (کنزو) برای رشته های هنر، معماری، عمران در 16 صفحه و با فرمت word ارائه شده است.
آشنایی با معماری ژاپنی با تاخیر زمانی صورت گرفت . یکی از معماران مشهور قرن بیستم که می توان آن را نماینده این نوع معماری نامید کنزوتانگه است . وی در سال 1913 در ژاپن متولد شد . ساختمانهای طراحی شده توسط او ترکیبی است زنده از تکنولوژی پیشرفته ساختمان سازی با معماری سنتی ژاپنی .
کنزوتانگه و همکاران ایده هایی جدید و انقلابی را در زمینه شهرسازی بسط داده و نسبت به تحقق آن کوشیدند .
برنامه ریزی با توجه به انفجار جمعیت در زمینه مسائل مختلف شهرسازی ، از جمله عبور و مرور (ترافیک) ، استانداردسازی با توجه به مقیاسهای انسانی و ... از دیگر فعالیت های این معمار و شهرساز بزرگ است . وی علاوه بر فعالیت های حرفه ای سالها نیز به تدریس در دانشگاه مشغول بود .
آثار معمار ژاپنی کنزو تانگه (متولد 1913) که در اینجا تحت عنوان کارهای کامل سالهای 1949 -1976 ، ارائه شده اند گواه جهت گیری معماری بینالمللی است .
طراحی تانگه بیش از معماران هم عرض دارای علایم تحول کنونی است : صرفه جویی در وسایل ، انعطاف پذیری احساس ، نمایشگاه عناصر نمادین ، بهره گیری از علم شهرسازی در جهت ساختار و کارهای معمار به نحوی که خلاصه ای از ارتباط او با معمارانی چون Mies van der , Le Corbudier , W.Gropius , Oscar Niemeyer Aivar Aalto , Rohe Louis I. و Eero Saarinen , Johnnes Duiker kahn می باشد . طرح ها و بناهای تانگه نه تنها در سطح بالاتری قرار دارند بلکه آزادی نهایی معماری ژاپنی راکه آوازه جهانی به دست آورده است خاطر نشان می سازند . بناهایی نظیر شهرداریها ، سالنهای اجتماعات و سالنهای ورزشی ، تعبیری منطبق با اهداف خود را یافته اند ، لکن جدا از این ساخت و سازها دروسی که تانگه در دانشگاه ژاپن تعلیم داده است راههای جدیدی را ارائه داده و کتب متعددی در روشن ساختن ارتباط بین سنت و زمان کنونی فراهم کرده اند . مفاهیم تانگه که مرتبط با شهرسازی هستند از اهمیت ویژه ای برخوردارند . این مفاهیم گواه کیفیتهای بارزی از تخیلی هستند که در مکانهای ایجاد شده برای آرزوهای انسانی تعبیر می شوند و تمامی داده ها را در یک مجموعه پیوسته برای شاخصهای آماری ، جامعه شناختی و اقتصادی که تا این زمان شهرسازان دنیای مدرن از آن الهام می گرفتند ، نظم می بخشد . تانگه با شناخت کاملی که از فشارهای جامعه ژاپنی دارد ، معماری را با استفاده از منابع سنتی و با مشارکت نبوغش احیا می کند .
مقاله معماری هند با فرمت word و در 111 صفحه ارائه گردیده است.
ساختمانهای معمول در این دوره دارای نماهای (درونی و بیرونی) بسیار تزیین شده هستند. غالباً دیوارها با طاقنماهایی قاب بندی شده اند. وجود مواد و مصالح زیاد و متنوع به صورت حجاری مرسوم روی سنگ (که به ترکیب و آراستگی جدید رسیده بود)، استفاده از مرمر سفید، معرق کاری با سنگ، گچبری رنگی و کاشیکاری از خصوصیات تزیینات معماری این دوره است. چینی خانه، بدون توجه به فن اجرای آن، نقشمایة مورد توجهی برای تزیین دیوارها بوده است. چینی خانه (اتاق چینی) شامل تورفتگیهای کوچک واقعی یا کاذب و معمولاً به شکل تعدادی عنصر چند پره ای است که نقشمایه های آن شامل کوزة گل یا گلدان نیز می شود. این نقشمایه ها ممکن است به صورت انبوه و فشرده در تمام نمای یک دیوار پدیدار شده باشد . تزیین سطوح با نقاشی به خصوص نوعی نقاشی دیواری که در آن از نقاشیهای اروپایی الهام گرفته شده بود، رایج شد .
راه حلهای جدیدی در زمینة ساختن طاقها آزمایش شد. طاقهایی با سازة کاذب و طرحهای بسیار پیچیده با نظام جدیدی از شبکه ای متشکل از نقاط و سطوحی (غالباً به شکل ستاره) که توسط دایره هایی متحدالمرکز مرتب شده بودند. (مقرنس) جایگزین کاربندی ها شد. به نظر می رسد که در طراحی این الگوها از آثار صفوی الهام گرفته شده است (که آن آثار نیز از بناهای تیموری الهام گرفته بودند). این نوع طرح در این دوره تأثیر و نفوذ زیادی یافت. نمونة معمول طاقهای جهانگیری شبکهای از شکلهایی شبیه به بادبزن با مقرنس هایی با عناصر لوزی شکل است. فن خاص دیگری در مورد پوشش گنبدها – که بیشتر به دورة جهانگیر منحصر بود – ردیفهای متمرکزی از قوسهای کوچک مقرنس بوده است.
نمونه هایی از پوششها و طاقهای جدید قبلاً در نخستین اقدام ساختمان سازی جهانگیر در آرامگاه پدرش با سازة سنتی جدیدی در سکندرا در حومة آگرا ظاهر شده بود. بعدها نام آنجا را «بهشت آباد» گذاشتند تا وضعیت جدید آن را به عنوان محل آرامگاه پادشاه بزرگ مورد تمجید قرار داده باشند. مقبرة اکبر در مرکز یک چهارباغ با طرح کلاسیک قرار گرفته استو خیابانهای اصلی باغ به یک دروازة واقعی و یه دروازة کاذب منتهی می شوند. بنای اخیر با الهام از بناهای اکبر، با نمایی بیرونی متکی بر پایه و قوس و نمای درونی پله ای ساخته شده است. مفهوم معماری این نوع بنادر اینجا دگرگون شده است، چنان که نماهای دارای پیشطاق به سوی داخل هستند. این موضوع نباید ضرورتاً به عنوان روش و تمایلی خاص در این بنا مورد توجه قرار گیرد، بلکه آن را راه حل نسبتاً موفقی در زمینة طراحی فضا با پدید آوردن عرصه های عمیق می توان به شمار آورد: چنان که گویی فضای خالی درون پیشطاقها، خیابانهای باغ را به درون خود جذب می کنند.
مفهوم و ایدة عمومی معماری آرامگاه که ساختمان اصلی آن در محل تقاطع دو خیابان اصلی قرار گرفته است، به صورت همزمان هم با اصول سنتی و قدیمی منطبق بود و هم بدیع و غیرسنتی بود – واکنشی در زمینة طراحی بناهای آرامگاهی که با طراحی بناهای بزرگ مانند مساجد و کاخهای متعلق به دورة آخر پادشاهی مشابه بود. این مقبره با طاقهایی به سبک تیموری و با سازه بنایی، در روی یک سکو ساخته شده بود و شامل تعداد دهانه با سقف گنبدی شکل و دالانی با تزیینات گچی نقاشی شده و پیشطاقی بلند که با معرق کاری سنگی به نحوی تزیین شده بود که مانند سطوح کاشیکاری شده بود و با روش بومی متشکل از ستون و نعل درگاه سنگی با عقب کشیدن طبقه های غرفه های ستون دار ساخته شده بود. این طرح یک بار دیگر ارتباط نزدیک بین معماری مسکونی و معماری آرامگاهی را نشان می دهد که در آن نوعی عمارت پله ای از دوره های پیشین در مقیاسی بزرگ برای آخرین بار در مقبره های سلطنتی به کار رفته است. در بالاترین طبقة) آرامگاه که فضای آن باز است و در منارهای بالای دروازة جنوبی، از مرمر سفید به شکلی سلسله مراتبی و متناوب استفاده شده است. در اینجا نخستین کاربرد مناره های چندتایی در معماری گورکانی مواجه می شویم، خصوصیتی که تبدیل به یکی از مشخصه های معماری دوره شاه جهان شد. نکتة قابل توجه دیگر در دروازة جنوبی، انعکاس معرق کاری زیبای آن با سنگ – همراه با معرق کاری دروازه های کاذب – و تزیین پیشطاقهای مقبره است.