فایل ورد "قابل ویرایش واماده پرینت"تعداد صفحه:21
فهرست مطالب
چکیده. 2
واژه های کلیدی :. 4
مقدمه. 4
گردآوری شواهد 1. 9
تجزیه و تحلیل داده ها. 10
راهکارهای اجرایی. 11
گردآوری اطلاعات شواهد 2. 14
پیشنهادات. 16
نتیجه گیری. 17
یافته های تحقیق. 18
فهرست منابع. 19
چکیده
نوشتن فرصتی برای اندیشیدن ، تجسم نمودن و به خاطر آوردن است . دیدگاه مشترک درباره ی نوشتن بدین قرار می باشد ، که نوشتن برقراری ارتباط و انتقال اطلاعات و عقاید از طریق نظامی از نشانه های مکتوب است . در واقع نوشتن یک آفرینش و خلاقیت تام است که در یک طرف آن خلق افکار و اندیشه ها و در طرف دیگر نظم بخشی این اندیشه ها در قالب های زبانی مورد نظر قرار دارد .
در اقدام پژوهی حاضر مشکلاتی که در نوشتن یک انشای مطلوب بر سر راه دانش آموزان کلاس دوپایه ی اول و دوم راهنمایی مدرسه راهنمایی کوثر شهرستان علی آباد کتول وجود داشت شناسایی گردید سپس با توصیف وضعیتی که دانش آموزان و معلم در آن قرار داشتند و گردآوری شواهد 1 مسئله شفاف سازی شده ، با روش هایی گوناگون که با توجه به مشکلات متعدد نگارشی ، صرفی و نحوی دانش آموزان به کار گرفته شده بود تا حدود زیادی موانع برطرف و افق های جدیدی برابر چشم دانش آموزان برای نوشتن انشا باز گردید و این از بازخورد رفتار دانش آموزان و بررسی انشاهای آنان روشن گردید در نهایت یافته های زیر از این پروژه حاصل شد :
1- انجام فعالیت های گروهی باعث افزایش علاقه مندی دانش آموزان به درس وایجاد رقابت سالم دربین آنها می گردد .
2- به کار بردن لوازم ومواد آموزشی و استفاده ی مناسب از کتابخانه باعث عینی تر شدن مطالب وافزایش یادگیری می گردد .
3- انجام فعالیت های عملی در جریان آموزش علاوه بر تقویت رابطه ی عاطفی بین معلم ودانش آموزان کلاس را از حالت خسته کنندگی خارج کرده ،آن را ، هم برای معلم و هم برای دانش آموزان لذت بخش تر می نماید .
فایل ورد "قابل ویرایش واماده پرینت"تعداد صفحه:42
مقدمه:
دانش آموزان دیرآموز در مقایسه با کودکان عادی دارای رفتارهای سازشی ضعیف تر و قابلیت یادگیری کمتری هستند. این گروه به سبب رشد کم ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسایل در سطح افراد عادی و همسن و سال خود نیستند. در میان گروه های عقب مانده ذهنی دیرآموزان بالا ترین درجه رشد ذهنی را دارند و در عین حال بزرگ ترین گروه از گروه های عقب مانده ذهنی را تشکیل می دهند و بهره هوشی آنان حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد است و درصد قابل توجه ای از جمعیت دانشآموزان مدرسه رو که معمولا نمی توانند در تحصیل و یادگیری مطالب همگام با سایر همکلا سان خود پیش بروند از این گروهند. دیرآموزان ۱۰ تا ۱۴ درصد از جامعه دانش آموزی را شامل می شوند. بعضی مولفان ویژگی های شناختی دانش آموزان دیرآموز را چنین ذکر کرده اند.
▪ ویژگی های شناختی دانشآموزان دیرآموز
- در درک مفاهیم یادگیری مطالب، کندتر از متوسط شاگردان کلا س هستند
- در تشخیص روابط پیچیده ضعیف اند
- از درک مفاهیم انتزاعی عاجزند
- برای یادگیری مطالب درسی به تمرین بیشتری نیاز دارند
- دامنه معلومات عمومی آنان نسبت به همسالا ن خود محدودتر است
- نسبت به همسالا ن خود خزانه لغات محدودتری دارند و از دستور زبان ساده ای که ویژه دانشآموزان کوچک تر است استفاده می کنند
- در خواندن و فهمیدن کتاب های درسی با مشکل مواجهه اند
- در انجام تکالیف درسی معمولا دو تا سه سال از همسالا ن خود عقب ترند.
آموزش کودکان دیرآموز: یکپارچه سازی یا جداسازی
آن چه در مورد این دسته از دانشآموزان مشهود است این است که برخلا ف کودکان باهوش تر خودآموزی ضمنی و اتفاقی چندانی ندارند و در امر فراگیری خودکار نیستند.
معمولا این کودکان در خواندن خیلی ضعیف اند و به تدریج از هم ردیفان تواناتر خود عقب و عقب تر می مانند. اینان هر چه به سطح آموزشی بالا تری ارتقا یابند مدارس را برای تنظیم برنامه های درسی معمولی و تطبیق آن با یادگیری کند خود پیش از پیش با مشکل روبه رو می سازند. دکتر آفرند ویژگی بارز این دانشآموزان دیرآموز را چنین بیان کرده که: دیر میآموزند و زود فراموش می کنند.
مولفان دیگر نیز تاکید کرده اند که دانشآموزان دیرآموز در پایین ترین حد دامنه هوشی کودکان عادی قرار دارند و نباید آنان را عقب مانده ذهنی تلقی کرد.
با توجه به ویژگی های دانش آموزان دیرآموز متخصصان تعلیم و تربیت عادی و استثنایی عموما بر این باورند که چون این قبیل دانش آموزان از نظر رشد ذهنی تفاوت کمی با دانش آموزان عادی دارند بهتر است در مدارس عادی و همراه سایر همسالان خود تحصیل کنند. این تفکر که یکپارچه سازی نام دارد به معنای همگام و همزمان کردن فرآیند تعلیم و تربیت کودکانی با نیازهای ویژه در مدارس عمومی به طور پاره وقت یا تمام وقت است. حمایت از روش یکپارچه سازی مبتنی بر این باور است که افرادی که معلولیت یا هرگونه مشکلات یادگیری دارند همانند افراد عادی با حداکثر توان بالقوه خود از فرصت ها و امکانات برابر برای خودشکوفایی بهره مند شوند تحقیقات حاکی از آن است که دانش آموزان پیش دبستانی مبتلا به ناتوانایی، رفتارهای مثبت همسالان توانای خود را الگو قرار می دهند و بسیاری از دانش آموزان پیش دبستانی ناتوان در صورتی که با همسالان عادی خود ادغام شوند به بازی سازنده تری می پردازند.
تحلیل یازده مطالعه که طی سال های ۸۴ - ۱۹۷۵ انجام شده نشان داده اند که دانش آموزان مبتلا به ناتوانایی در موقعیت یکپارچه و در مقایسه با موقعیت های جدا به سطح بالاتری از مهارت های تحصیلی نایل می شوند بسیاری از برنامه های تابع اصل جداسازی کودکان که در گذشته اجرا شده به زیان ناتوانان بوده است نتایج پژوهش های زیادی نشان می دهد که دوره های تربیتی جدا برای دانش آموزان ناتوان به طور نسبی ثمربخش نبوده است. البته نتایج بعضی پژوهش ها نیز حاکی از آن است که گاه کنار آمدن با برنامه های نسبتا سنگین و فشرده که در موقعیت های یکپارچه برای کودکان ناتوان وجود دارد، برای آنان مشکل است و این کودکان مهارت های اجتماعی لازم را برای کنار آمدن با موقعیت های یکپارچه ندارند. به هر حال برای رفع تناقضات ذکر شده راهبرد یکپارچه سازی از طریق دائر نمودن کلاس های ضمیمه درون مدارس عادی و مختص دانش آموزان دیرآموز قضایی تحصیلی در مدارس ایجاد می کند که در عین ایجاد نقاط قوت مربوط به روش یکپارچه سازی نقائص و ضعف های ناشی از ادغام صددرصد دانش آموزان را نیز کم رنگ و تعدیل نماید.
بیان مسئله
طبق تعاریف به عمل آمده «دانش آموز دیرآموز مرزی، فردی است که از نظر هوشی براساس منحنی نرمال، در حد فاصل یک تا دو انحراف معیار پائین تر از میانگین بوده و از نظر یادگیری مهارتهای تحصیلی ، کندتر از همسالان دارای هوش متوسط عمل می کند و فاقد اشکالات اساسی در رفتارها ی انطباقی است» )هوسپیان و تات ، 1379). منظور از دانش آموز عقب مانده مرزی در این مقاله ، دانش آموزانی هستند که توسط واحد سنجش و ارزیابی سازمان آموزش وپرورش کودکان استثنایی کشور به عنوان مرزی تشخیص داده شده ا ند و بهره هوشی این افراد به زعم راهنمای آماری تشخیص بیماریهای روانی ویراست چهارم (2000)، در حدود 71 تا 84 تعیین گردیده و تفاوت عمده و اصلی آن ها با گروه های دیگر کودکان عقب مانده ذهنی در این است که آن ها توانایی تحصیل در کنار دانش آموزان دیگر و در مدارس عادی را دارا هستند
فایل ورد "قابل ویرایش واماده پرینت"تعداد صفحه:12
فهرست مطالب
چکیده: 3
مقدمه: 4
تعریفی از اضطراب: 4
توصیف وضعیت موجود: 5
طرح و بیان مساله: 5
گرد آوری اطلاعات ( شواهد 1( : 6
تجزیه و تحلیل داده ها: 7
خلاصه یافته های اولیه: 7
چگونگی اجرای راه جدید: 8
گرد آوری اطلاعات (شواهد 2): 8
منابع : 11
چکیده:
در اوایل سال تحصیلی 92-91(امسال ) در بین دانش آموزان کلاسم متوجه شدم که یکی از دانش آموزانم در کلاس درس فعال نیست و اگر از اودرس پرسیده می شد شدت ترس و اضطراب در او به حدی بود که شروع به گریه و زاری می کرد.
تصمیم گرفتم که با مدیر مدرسه و دیگر همکاران و خانواده در این زمینه صحبت کنم و ریشه ی اصلی این اضطراب را در او پیدا کنم با توجه به این که این اضطراب یا ریشه در محیط مدرسه داشت یا در محیط خانواده باید امنیت و آرامش روحی را در محیط های مذکور از طریق دادن مسئولیت – تشویق و ... فراهم می کردم. (تنها دانش آموزی در کلاسم بو د که پارسال هم کلاس اول را خواند ه ومردود شده بو د . )بعد از مدتی نتایج روش های به کاربرده شده به وضوح در دانش آموز قابل مشاهده بود و وضعیت درسی و روحی او بهتر از گذشته شد.
فایل ورد "قابل ویرایش واماده پرینت"تعداد صفحه:39
فهرست مطالب
چکیده. 4
کلیدواژه ها:. 4
مقدمه. 5
بیوگرافی. 7
اهداف پژوهش. 7
متدولوژی تحقیق. 7
جامعه، نمونه و روش نمونه گیری. 8
روش تجزیه وتحلیل داده ها. 8
ضرورت واهمیت شورای دانش آموزی. 9
بررسی پیشینه. 10
اهداف شورای دانش آموزان در دوره راهنمایی. 13
رویکرد مدیریت مبتنی بر مدرسه. 15
هدف رویکرد مدیریت مبتنی بر مدرسه. 16
ویژگی های نظام های آموزشی مبتنی بر رویکرد مدیریت مبتنی برمدرسه 17
کارکردهای عمده شورای دانش آموزی دررویکرد مدیریت مبتنی برمدرسه 21
بحث وتفسیرمصاحبه های اعضای منتخب شورای دانش آموزی و مدیران مدارس 22
الف)مصاحبه بامنتخبین شورا. 22
2-۱.وضعیت تحصیلی دانش آموزان. 22
3-۱. سابقه ی شرکت در تشکل های دانش آموزی. 23
4-۱. میزان آگاهی واطلاعات نسبت به شورای دانش آموزی. 23
5-۱. فعالیت های مورد علاقه اعضای منتخب شورای دانش آموزی. 23
2- عوامل خانوادگی تاثیرگذار بر مشارکت دانش آموزان در اداره امور مدرسه. 26
ب)بحث وتفسیر مصاحبه بامدیران. 28
پیشنهادها. 30
منابع:. 32
چکیده
یکی از مهمترین اهداف تعلیم وتربیت، اجتماعی ساختن دانش آموزان یعنی آماده کردن آنان برای شرکت فعال وسازنده در زندگی اجتماعی، کسب آگاهی نسبت به حقوق اجتماعی خود وبهره برداری صحیح از آن واحترام به حقوق دیگران وهمکاری با سایر افراد جامعه است، یکی از شیوه های گرایش دانش آموزان به فعالیت ها و تصمیم گیری های اجتماعی، مشارکت آنان در گروه ها وشوراهای متشکل از همسالان در مدارس است.
در این راستا، مقاله ی حاضربا بهره گیری از رویکرد کیفی(مصاحبه)، به بررسی نقش مشارکتی دانش آموزان در اداره امور مدرسه از طریق شورای دانش آموزی باتاکید بر رویکرد مدیریت مبتنی بر مدرسه است.
نمونه ی معرف، مدارس مقطع راهنمایی واقع در شهرستان ……… از جمله مدرسه تحت مدیریتم می باشد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، ابتدا پاسخ های داده شده به هر سوال جداگانه نوشته شدند. سپس، در زمینه های ظاهرشده، هردسته از پاسخ ها شناسایی گشتند و پس از جمع بندی، نتایج نشان داد که اجرای معقول طرح شورای دانش آموزی مدارس مقطع راهنمایی نیازمند توجه به نکاتی است که در نتایج تحقیق عنوان گردیده است.
فایل ورد "قابل ویرایش واماده پرینت"تعداد صفحه:29
چکیده
در شرایطی که بیشتر خانههای شهری تبدیل به آپارتمانهای کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است، حداقل کاری که میتوان برای تامین بهداشت جسمی و روحی کودکان و نوجوانان داشته باشیم، ایجاد فضای شادیبخش در مدرسه است.دانشآموزان چندین ساعت از روز را در مدرسه میگذرانند و اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود، به شاد زیستن فرزندان خود کمک کردهایم.شاداب سازی مدارس را باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جست و جو کرد. همچنین برای دستیابی به تحقق آرمانهای مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولی جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد شود.
براى این که سلامت جسمانى و روانى دانش آموزان، دانشآموزان، اطرافیان و خودمان حفظ شود، باید سعى کنیم با شناسایى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنیم.از آن جا که شادى بزرگترها عامل مؤثر در شادى و نشاط دانش آموزان است و اولیا و مربیان غمگین نمى توانند فرزندان و دانشآموزانى شاد تربیت کنند، با ارائه نظام اعتقادى درست براى دستیابى به شادى، مى توان به افزایش شادى در میان افراد جامعه کمک کرد. به این ترتیب مردم مى توانند تغییرى مثبت در زندگى خود به وجود آورند، احساس پیشرفت و لذت در زندگى داشته باشند و به شادى دائمى دست یابند و فقط در این صورت است که مى توانند شادى را در وجود فرزندانشان نیز پرورش دهند.
سیراب نشدن فرزندان از محبت و عاطفه کافی، بی تعادلی روحی و روانی را بهدنبال دارد. ناآشنایی خانوادهها با روشهای مؤثر تعلیم و تربیت را میتوان با آموزش احساس مسئولیت در برابر خود، خانواده، واقع بینی همراه با نگرش مثبت، تقویت روحیه همکاری و کار گروهی، آموزش مهارتهای زندگی، تقویت مهارت ادراکی و..... به کمک تمامی دستاندرکاران محیط آموزش تا حدود زیادی حل کرد تا در نهایت محیطی شاداب و البته قانونمند ایجاد شود و فرزندانی مفید، هدفمند و کاربردی پرورش یابند. اینجانب … مدیر مجتمع …. در اقدام پژوهی ذیل قصد دارم به شاداب سازی فضای مجتمع و همچنین تحقق مدرسه زندگی در جهت پیشبرد اهداف تحول بنیادین آموزش و پرورش بپردازم.
مقدمه
مدارس، تامینکننده نیروی کیفی جامعهاند، نه فقط تامینکننده تعداد زیادی نیروی انسانی که بهعنوان تحصیل کرده، روانه جامعه میشوند. پس شناسایی و ایجاد زمینه برای رشد خصایل ممتاز بشری، اولین دغدغه دستاندرکاران تعلیم و تربیت در فعالیتهای علمی یا فرهنگی است که باید با تمام وجود، خود را وقف ایفای این وظیفه سنگین کنند.
نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و تکامل همه ابعاد وجودی یک دانشآموز در بعد جسمانی، شناختی، عاطفی، اخلاقی و معنوی میشود. چنانچه یک بعد از این ابعاد دچار صدمه شود، یا مورد غفلت قرار گیرد، دانشآموز به تواناییها و شایستگیهای کامل دست نخواهد یافت.