تحقیق درباره بررسی انقلاب اسلامی و استبداد تاریخی در ایران

تحقیق درباره بررسی انقلاب اسلامی و استبداد تاریخی در ایران

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 60 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

در طول تاریخ کهن ایران، همواره حکومت‌های استبدادی حضور داشته‌اند که با توجه به تعامل حکومت و مردم و اثرگذاری این دو بر یکدیگر، خلقیات مردم را به سوی خاصی سوق داده‌اند. یکی از این موضوعات که مورد بررسی جامعه‌شناسان قرار گرفته، «فردگرایی» ایرانیان است.

حکومت استبدادی و فردگرایی تعاملی دو سویه دارند و آثار و نشانه‌های یکدیگر را تقویت می‌کنند. از طرفی حکومت استبدادی مناسبات فرد مدارانه را در جامعه گسترش می‌دهد و با توجه به اساس غیرقانونی‌اش، فساد را در جامعه می‌گستراند و از طرفی روحیه فردگرایانه با گرایش به بینش روزینه، نیازهای نزدیک و حداقلی را مدنظر قرار داده و با تعرض به حقوق دیگران، زمینه بی‌ثباتی جامعه و فقدان حکومت‌های پایدار غیراستبدادی را از بین می‌برد.

 

مقدمه

یکی از مهم‌ترین انواع ارتباط انسا‌ن‌ها در محیط اجتماعی، ارتباط با حکومت است. حکومت امری متمایز از افراد جامعه به لحاظ وجودی نیست، بلکه رتبه‌ای از قشربندی اجتماعی است که براساس آن افرادی از جامعه، امور اجتماعی و حکومتی را اداره می‌کنند. هر چند در تاریخ، حکومت‌ها کارکردها و حیطه اختیارات و تصرفات متفاوتی داشته‌اند ولی همواه حکومت در راستای زندگی اجتماعی انسان جهت برقراری نظم و عدالت امری ضروری بوده است.

در ایران حکومت‌ها هر چند بسیار متفاوت و متعدد بوده‌اند ولی در جامعه‌شناسی کلان ایران می‌توان استبداد را به عنوان یک ویژگی بارز برشمرد که در سطوح مختلف سیاسی و اجتماعی ایرانیان اثر گذاشته است.

در این مقاله «فردگرایی» را به عنوان یکی از مهم‌ترین این آثار، در تعامل دو طرفه با حکومت استبدادی بررسی می‌کنیم. برای روشن شدن بیشتر ارتباط بین این دو، باید سایر عوامل مؤثر بر فردگرایی ایرانیان و ادله مخالفین این نظریه نیز بررسی شود تا میزان تأثیر استبداد حاکمان در فردگرایی ایرانیان بیشتر مشخص گردد، ولی به دلیل طولانی شدن بحث از بیان آن صرف نظر می‌کنیم.

 

سابقه بحث از خلقیات ایرانیان

در مورد خلقیات ایرانیان، نظریه‌های متنوع و پر سابقه‌ای وجود دارد؛ چه از طرف ایرانیان و چه غیرایرانیان حتی می‌توان مطالبی در این خصوص از دو هزار و پانصد سال پیش و از زبان هرودت (مورخ یونانی) و گزنفون (شاگرد معروف سقراط) شنید[1] که بررسی فراز و فرود این نظریات در ذکر خوبی‌ها و بدی‌ها و عوامل مؤثر بر آن به مطالعات گسترده و جامعه‌شناسی کلان ایرانیان نیاز دارد (نک: ایزدی، 1382، 85 ـ 59).

هر قوم و گروهی به ویژگی خاصی شهرت دارد یا این‌که در آن خصلتی ویژه بروز بیشتری دارد، طوری‌ که بیشتر افراد جامعه در آن ویژگی مشترکند و در معاشرت و تعامل با آنها این ویژگی بروز و ظهور بیشتری دارد مثلاً آنها را افرادی تنبل یا پرکار، شجاع یا ترسو می‌نامند. به عبارت دیگر اگر کل جامعه را یک فرد در نظر بگیریم، جنبه شخصیتی که بروز و نمود بیشتری دارد، شخصیت اساسی[2] آن جامعه نامیده می‌شود.

«شخصیت اساسی، مدلی است ساده شده که هدف از آن، نشان دادن ویژگی‌های روانی مشترک بین گروه‌هایی چند از اشخاص در یک جامعه خاص می‌باشد، شمار شخصیت‌ها در جامعه‌ها به اندازه کافی متعدد و تشابه آنان با یکدیگر نیز چنان است که می‌توان شخصیتی نوعی به دست آورد. شخصیت نوعی یا اساسی هم با توجه به داده‌های روانی مشابه تشکیل می‌یابد، هم با در نظر گرفتن شرایط اجتماعی و فرهنگی مشابه و بدینسان شبکه‌ای پیچیده از رفتارها، طرز تلقی‌ها، واکنش‌ها و همسازی‌ها به دست می‌آید که شخصیت اساسی گروهی را تشکیل می‌دهند.» (بیرو، 1375: 30)

البته شخصیت اساسی با شخصیت اجتماعی[3] که چگونگی رفتار و نحوه حضور فرد در جامعه را نشان می‌دهد، متفاوت است؛ اعم از اینکه شخصیت عمومی جامعه نیز چنین باشد یا نباشد. (نک: همان: 370) (شخصیت اساسی همان شخصیت نوعی جامعه است ولی شخصیت اجتماعی در مقابل شخصیت فردی است.)

در بررسی تاریخ ایران، استبداد طولانی[4] و ممتد نمود زیادی دارد که جنبه‌های مختلف فرهنگ ایرانیان را متأثر کرده است.

بر این اساس، برخی با استناد به ادله تاریخی و برخی شواهد در جامعه فعلی، ایرانیان را افرادی خودمحور و فردگرا[5] می‌دانند که در مشارکت‌ها و تعاملات اجتماعی فعال نیستند و به زندگی در قلمرو رفع نیازها و تحقق منافع و مصالح شخصی و حقوقی گرایش دارند.

ارتباط استبداد و فردگرایی را در دو محور «آثار استبداد و خودمداری» و «ویژگی‌ خودمداری و استبداد» پی می‌گیریم تا تعامل هر یک از خودمداری و استبداد در تقویت دیگری مشخص شود.


[1] . برای مطالعه بیشتر در این مورد نک: تاریخ ایران باستان، حسن پیرنیا (مشیرالدوله)، چاپ جیبی، ج6، کتاب دوم، ص1537 و 1536.

[2] . Basic personality

[3] . Social personality

[4] . «استبداد در لغت به آن است که شخص در کاری که شایسته مشورت است بر رأی خویش اکتفا نماید و در اصطلاح سیاسیون، مراد از استبداد، تصرف کردن یک نفر یا جمعی است در حقوق ملتی بدون ترس بازخواست» (کواکبی، 1363: 41).

[5] . توجه به این نکته ضروری است که فردگرایی در ایران با فردگرایی در فرهنگ غرب که از مشخصه‌های بارز لیبرالیسم است متفاوت می‌باشد. زیرا فردگرایی نظام لیبرالیستی حاصل مدرنیته و به دنبال جریان‌های اومانیستی رواج یافته است ولی در ایران فردگرایی امری سنتی است. به عبارت دیگر فردگرایی در ایران ابعاد سیاسی و اجتماعی دارد ولی در غرب ابعاد فلسفی و دینی. هر چند در ایران نیز در دهه‌های اخیر نوعی فردگرایی مدرن در حال شکل‌گیری است ولی نمی‌توان آن را نمودی اجتماعی از فلسفه اومانیستی دانست. لذا برخی به جای به کاربردن واژه «فردگرایی ایرانیان» از واژه «خودمداری ایرانیان» استفاده کرده‌اند. (نک: قاضی مرادی، 1378: 15) «در تاریخ ایران، «ما» بود که اصل و اساس بود و جایی برای بروز فردیت نبود. منِ غربی مدرن اگر ریشه‌های خود را در یونان باستان می‌یابد ولی مَنِ مدرن در ایران نمی‌تواند در گذشته‌ها خود را ریشه‌یابی کند، چرا که هر چه می‌جوید فقط مای قبیله و الی و عشیره و قوم است.» (نک: ماهرویان، 1381: 159) بنابراین در تحلیل ویژگی‌های تحول اجتماعی در ایران، نمی‌توان از جوامع غربی الگوبرداری کرد.



خرید و دانلود تحقیق درباره بررسی انقلاب اسلامی و استبداد تاریخی در ایران


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.