پروژه چالش های مدیریت دانش در فرآیند توسعه مبتنی بر دانایی در جوامع و سازمان ها با بهره گیری از فناوری اطلاعات

پروژه چالش های مدیریت دانش در فرآیند توسعه مبتنی بر دانایی در جوامع و سازمان ها با بهره گیری از فناوری اطلاعات

فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 115 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چکیده

در بررسی شاخص ها و عوامل موثر بر مدل جدید توسعه مبتنی بر دانایی محوری در جوامع و سازمان ها نقش و جایگاه آموزش به عنوان یکی از مهمترین ارکان هدایت کننده جریان گرایش و پیاده سازی دانش مداری، دانایی محوری یا اطلاعات مداری غیر قابل چشم پوشی است در این بین مهمترین ابزار و سرمایه برای دستیابی به توسعه منطقی و اصولی، سرمایه های انسانی می باشند و آشکار است که قرار گرفتن این سرمایه های عظیم و بالقوه در مسیر کلی جریان هدفمند توسعه دانایی محور در ساختار جامعه یا یک سازمان، برای استفاده بهینه از حداکثر پتانسیل ها و به خدمت گرفتن آنها در جهت ارتقاء سطح دانش منابع انسانی و در نتیجه بالا رفتن کارایی ایشان در یک سیستم مدیریت شده دانش مدار در گرو آموزش های مبتنی بر استاندارد های این مدل است.

هر چند که توسعه دانایی محور به عنوان یک مدل جدید از فرآیند های توسعه ای ارائه شده است و آنچه در نگاه اول از آن به ذهن متبادر می شود تکیه بر دانش و اطلاعات است، اما برای رسیدن به یک ذهنیت مناسب از این مدل باید دیدگاه کلانی به موضوع دانایی محوری داشت و تاثیرات دانایی محوری را در تمام شاخص های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... جستجو کرد، چرا که شاخص های توسعه بر یکدیگر تاثیرات مستقیم و غیر مستقیم دارند به گونه ای که نقص و ضعف هر کدام روند شاخص های دیگر را نیز تحت الشعاع خود قرار می دهد. توجه عمیق به این مسئله باعث می شود در جوامع و سازمان هایی که دانایی محوری را الگوی توسعه ای خود قرار داده اند هنگام بررسی جایگاه آموزش به عنوان یکی از مهمترین زیر ساختهای دانایی محوری در نظر گرفتن کلیه عوامل موثر در آن بر اساس استانداردهای علمی و فنی و تاثیرات اقتصادی امری ضروری و اجتناب ناپذیر باشد.

توسعه زیر ساختهای آموزشی در جوامع و سازمان ها دانش محور غالباً در دو محور زمان و مکان صورت می گیرد به عبارت دیگر ابزار و لوازم مورد نیاز در جهت شکل گیری چهار چوب ها و استاندارد های آموزش باید هم از جنبه زمانی و هم از جنبه همه گیر بودن و اشاعه عمومی یافتن از رشد کیفی و کمی مناسب برخوردار باشند .

در بعد زمانی وقتی از توسعه آموزش در یک جامعه دانایی محور صحبت می کنیم استانداردها و متد هایی مد نظر خواهد بود که جریان آموزش را در مسیری هدف دار و با تکیه بر اصول و امکان سنجی ها و نیاز سنجی ها در هر دوره زمانی و برای هر شرایط سنی تامین نماید. روند یکنواخت و هدف دار در این نوع از آموزش ها از جریان های مقطعی و بدون برنامه جلوگیری می کند و آموزش را در بالاترین سطح کیفی در اختیار دانش پذیران قرار می دهد. همچنین وقتی در بعد توسعه مکانی به جریان توسعه آموزشهای مبتنی بر دانایی محوری بپردازیم مطالعه و گزینش سیستم های آموزشی با تکیه بر اصول و فناوریهای نوین در امر آموزش امری ناگزیر است. در این عرصه سیاست های آموزشی بایستی منطبق با شرایط اقتصادی، فرهنگی کلیه اجزا جامعه باشد و اصول رشد اطلاعاتی همگانی را مورد توجه قراردهد تا تاثیر آموزش های ارائه شده در فرآیند توسعه سازمان پدیدار شود.

شناخت و دسترسی به ارزیابی های مناسب از کارایی و تاثیرات آموزش در جریان توسعه دانایی محور نیازمند آشنایی با چالش ها و مشکلات و  ابزارهای زیرساختی آموزش در این مدل توسعه می باشد تا بر اساس نیازها و امکان سنجی های کارشناسی در درجه اول نسبت به توسعه آموزش و درنهایت توسعه دانایی محور اقدام شود. در یک سازمان شایسته  سالار و دانش محور توجه به تزریق دانش در لایه های مختلف امری است که می تواند پایه های توسعه را بر پایه آگاهی و  دانایی  استوار سازد.

توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات و گسترش گرایش جوامع به استفاده از وب و فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی وب مدار  نگرش ها و فرصت های نوینی را در فرآیند توسعه جامعه اطلاعاتی فراهم کرده است و زمینه مناسبی برای ارتباطات دوسویه میان فرهنگ ها و اقتصاد ها و مراکز علمی دنیا  بوجود آورده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بستر همگرایی و تعاطی اندیشه ها و توانایی های دانش نوین، الگوها و استانداردهای سازمان های اطلاعاتی را با هدف دست یابی به توسعه بر مبنای دانایی با نگرش جهانی ترسیم و به اجرا در خواهد آورد.

از سوی دیگر فناوری اطلاعات و ارتباطات به علت کانون همگرایی دو اصل مهم فرهنگ سازی یعنی محتوای اطلاعاتی و دانشی و ابزارهای اطلاع رسانی و ارتباطی تاثیر مهم و به سزایی در ایجاد تحولات و تغییرات  فرهنگی در الگوی دانش مصرفی کارکنان سازمان ها دارد . از این طریق می توان فرآیند دانش سازی و دانش پراکنی را در سطح جامعه یا سازمان مدیریت و کنترل کرد و این دیدگاه را به تمامی امور روزمره و برنامه های دراز مدت تسری بخشید.

این مقاله سعی دارد با بررسی چالش های موجود بین دو گفتمان توسعه دانایی محور و سازمان های اطلاعاتی، تاثیر متقابل آموزش را در آنها شناسایی کند و جایگاه فناوری اطلاعات را به عنوان موتور محرک و کاتالیزور شکل گیری سازمان های اطلاعاتی و ابزار مدیریت دانایی  مورد بررسی قرار دهد.

مقدمه

امروزه تولید اطلاعات و دانش در تمام ابعاد علمی، فنی و کاربردی و پراکندن آن با ابزار ها و امکانات ارتباطی با هدف به اشتراک گذاری آنها در سطوح مختلف سازمان فرآیندی تحول زا و بینشی مثبت در عرصه مدیریت بهینه پتانسیل های فناورانه و منابع انسانی می باشد.

 فراهم شدن امکان دسترسی بلافاصله و بلاواسطه به اطلاعات حوزه های کاری نیروهای سازمان و به کارگیری آن ها برای توسعه فعالیت های اقتصادی و اجتماعی و آموزشی و... از جمله مزیت هایی است که عاید تولید کنندگان و کاربران اطلاعات می شود.

در سازمان های اطلاعاتی با توجه به نگاه از بالا به دانش های درون سازمانی سعی می شود تا از تمام عناصر و نیروهای موجود برای رسیدن به چهارچوب های نظری و عملی توسعه دانایی محور استفاده شود.

در چنین فضایی است که افراد  همچون عناصر پیکره یک سیستم مدام در حال داد و ستد اطلاعات خواهند بود و کالایی که در این میان رد و بدل می شود اطلاعات است در این شرایط جامعه اطلاعاتی به افراد امکان می دهد که فراگیری صحیح را بیاموزند و آنها را از نحوه طبقه بندی، بازیابی و به کار گرفتن اطلاعات به گونه ای آگاه می سازد که برای دیگران نیز امکان آموختن دانش را فراهم کنند.

جامعه اطلاعاتی به کمک ابزارهای فناورانه این توانایی را به افراد می دهد تا به صورت  مستمر به فراگیری دانش بپردازند، زیرا همواره اطلاعات موردنیاز خود را در دسترس دارند و از همین رو آنها می توانند در تمام لحظه های زندگی از دانش و اطلاعاتی که در اختیار دارند استفاده نمایند. اطلاعاتی که در زندگی شخصی و کاری افراد می تواند راه گشای بسیاری از مسائل باشد و زمینه های استفاده از اطلاعات را در امور اقتصادی، آموزشی، علمی، تحقیقاتی، اطلاع رسانی و... را فراهم نمایند.

با این تفاسیر امروزه کارشناسان از اطلاعات به عنوان مهمترین ویژگی سازمان های مدرن یاد می کنند به گونه ای که بیشترین توجه مدیران وقف اطلاعاتی شدن فرایندهای کاری شده است. آنها معتقدند اطلاعات به چنان اهمیتی دست یافته که شایستگی آن را دارد تا به صورت نماد عصر حاضر و محور فعالیت های توسعه ای کلان و کوچک سازمان با آن برخورد شود .

در بررسی استانداردهای جامعه اطلاعاتی می بینیم که الگوهای زندگی عادی و شغلی، اوقات فراغت، نظام آموزشی، اطلاع رسانی و عرصه دادوستد مشخصاً از توسعه و پیشرفت اطلاعات و دانش فنی توزیع و تولید آن متاثر است. کارشناسان این تحولات را  نشات گرفته از رشد فزاینده تولید انبوه اطلاعات در طیف گسترده و فراوانی رسانه های جمعی که اکثر آنها نیز به صورت الکترونیکی ظهور می یابد می دانند.کارشناسان جامعه اطلاعاتی را جامعه ای می دانند که در آن ارتباطات، عامل انتقال دهنده واقعی برای ایجاد تغییر و تحول در هر فرد به منظور دستیابی عملی به اطلاعات است و تولید ارزش های اطلاعاتی عامل تعیین کننده ای در توسعه جامعه است.

مدیریت امور بر پایه دانش در تمامی ساختارهای جامعه و سازمان می تواند نطفه فرآیندی بزرگ تر و جامع تر را بیافریند . فرایندی که از آن به عنوان توسعه دانایی محور یاد می شود و زمینه ساز بهره گیری و استفاده بهینه از سرمایه های ارزشمند سازمان که اطلاعات باشد، است.

تعاریف

توسعه دانایی محور[1]: یکی از جدیدترین  الگوهای توسعه ای که در ساختار کشور ها و سازمان ها قابل پیاده سازی است و اساس توسعه همه جانبه را در به کارگیری ابزارهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... بر پایه دانش تعریف می کند. اصول مورد تاکید در این مدل توسعه در محور های زیر مورد اشاره قرار می گیرند.

استقرار انباشت سرمایه انسانی کارآمد، خلاقیت، کارآفرینی و نوآوری، توسعه (کاربرد) فناوری اطلاعات و ارتباطات و بسط کار و فعالیت ملی از طریق:

    - ایجاد شرایط مناسب برای نهادینه کردن رویکردهای علمی، پذیرش تحول و نوآوری و خلاقیت جهت باروری بیشتر سرمایه انسانی

    - ارتقاء مستمر سطح دانش و فناوری و کاستن از شکاف موجود با سایر کشور ها و رقبا

    - باز آفرینی کلیه فرآیندهای اداری - اجرایی و خدمات کشور با استفاده از فناوری اطلاعات به منظور برپایی نظام پویای اقتصادی - اجتماعی و ارایه خدمات به هنگام به شهروندان.

    - ایجاد نظام کارآمد اختراع، ابتکار، نوآوری، خلاقیت و کارآفرینی

    - برپایی نظام اقتصادی، اجتماعی پویا به منظور بسط انگیزه ها و باورها جهت توسعه سرمایه انسانی، سرمایه اجتماعی و اقتصاد دانایی محور

    - ایجاد شرایط مناسب برای باروری سرمایه های انسانی و شکل دهی سرمایه اجتماعی کارآمدتر برای کشور

    - برپایی نظام پویای تولید و توزیع اطلاعات و ارتقاء فناوری جهت کارآمد کردن ارتباطات، تعاملات و شبکه ای شدن قلمروها و نهادینه شدن جریان آزاد اطلاعات

    - برپایی نظام آموزش و تحقیق کارآمد با تکیه بر خلاقیت، نوآوری مورد نیاز اقتصاد دانایی در تعامل همه جانبه با دانش و فناوری جهانی

    - ایجاد نظام نهادی و انگیزشی مناسب با استقرار حقوق مالکیت معنوی در جهت شکل گیری بازار دانایی و تقویت مبادلات علمی در سطح ملی، منطقه ای و بین المللی

    - بسط و توسعه فناوریهای نوین و بهره وری متناسب با ظرفیتها و عرضه نیروی کار در جهت اشتغال زایی و مقابله با بحران بیکاری و بهینه شدن کارکرد منابع انسانی

    - ایجاد هم پیوندی و تعامل علمی و فناوری بین بخشهای مختلف اقتصادی جامعه یا درون بخش های بک سازمان

اطلاعات[2] چیست؟

اطلاعات به مجموعه داده های علمی قابل پردازش و تحلیل علمی اطلاق می شود.

دانش[3] چیست؟

مجموعه ای از اطلاعات و معلومات به هم پیوسته که در اثر پردازش و تحلیل به صورت یک نظریه علمی یا تجربی قابل طرح باشد.

مدیریت[4] چیست؟

 مدیریت به فن تلفیق عوامل گوناگون موثر در روند اجرا، برنامه ریزی و نظارت سازمان گفته می شود.

مدیریت اطلاعات چیست؟

مدیریت اطلاعات به کلیه فرآیندهای حاکم بر مراحل و جریان های راهبرنده، هدایت کننده، تحلیل کننده و ناظر بر توزیع مناسب و به هنگام اطلاعات در لایه های مختلف سازمان گفته می شود.

فناوری اطلاعات[5]

برای فناوری اطلاعات تعاریف متعددی ارائه شده است که برخی از آنها مورد اشاره قرار می گیرند.

1- فناوری اطلاعات تلفیقی از دستاوردهای مخابراتی، روش ها و راهکارهای حل مسئله و توانایی راهبری با استفاده از دانش رایانه است.

2- فناوری اطلاعات تلفیقی از دانش سنتی رایانه و فناوری ارتباطات به منظور تولید، ذخیره، پردازش و تبادل هر گونه داده( اعم از متن، صوت، تصویر و...) است.

3- فناوری اطلاعات عبارت است از همه اشکال فناوری ساخت، ذخیره سازی، تبادل و به کارگیری اطلاعات در شکل های گوناگون همچون اطلاعات تجاری، تصاویر ساکن و متحرک، چند رسانه ای و سایر اشکالی که هنوز به وجود نیامده اند.

4- فناوری اطلاعات شاخه ای از فناوری است که با استفاده از سخت افزار، نرم افزار، شبکه افزار، مطالعه و کاربرد داده و پردازش آن در زمینه های ذخیره سازی، دست کاری، انتقال، مدیریت، جا به جایی، کنترل، سوئیچینگ و... امکان پذیر می سازد.

همانطور که می بینید تعاریف متعددی از فناوری اطلاعات وجود دارد اما چیزی که از همه این تعاریف استنباط می شود این است که تاثیر فناوری اطلاعات در سازمان با دو مقوله زیر همگونی و هماهنگی زیادی دارد.

فناوری اطلاعات به عنوان ابزار توسعه، با کارکرد موتور تکنولوژیک و محرک سازمانفناوری اطلاعات به عنوان بستر توسعه با هدف به کارگیری منابع بالقوه سازمان، بالا بردن ضریب بازدهی و کارایی منابع سازمان، بهره وری سازمان

سازمان[6]: سازمان سیستمی است که از سازماندهی و ترکیب منابع مختلفی از قبیل نیروی انسانی، مواد، ماشین آلات، تجهیزات و... به صورت یک موسسه پایدار اعم از تجاری و غیر تجاری به وجود می آید.

آموزش[7]: دوره یا مجموعه دوره هایی که پیش از شروع کار یا در میانه فعالیت برای ارتقاء سطح دانش و اطلاعات کارکنان در جهت اهداف و استراتژی های سازمان بوسیله ابزارهای مختلف آموزشی و کمک آموزشی ارائه می شود.

در فرآیندهای انتقال اطلاعات به مجموعه فعالیت های تبادل اطلاعات از طریق یک عنصر یا ابزار دارای اطلاعات به عنصر فاقد اطلاعات اطلاق می شود که در صورت تکمیل شدن سیکل آن گزینه هایی شامل طبقه بندی، ارزشیابی، هدایت و نظارت نیز به آن افزوده می شود.

محیط دانش محور[8]

محیطهای دانش محور "محیط هایی هستند که توجه خاص به دانش ها، مهارت ها ,‌رفتارها و باورهای دانش پذیران درکلاس دارند

 تحولات گذار از عصر صنعتی به عصر اطلاعات[9]

از نیمه های دوم قرن بیستم به تدریج شاهد افول عمر عصر صنعتی بودیم . هرچند پایان عمر عصر صنعتی بر اساس یک قرارداد و تحت شرایط و توافق خاصی صورت نگرفت و در یک دید واقع بینانه امری تئوریک و نسبی است  امّا شرایط و رخدادهای اتفاق افتاده در طول چند دهه بصورت زنجیر وار منجر به پایان یافتن عمر این عصر شد. تحولات پرشتاب علمی ـ تکنولوژی به عنوان موتور محرّک تحول جدید مطرح شدند و رشد و تکامل بشر در عصر صنعتی توانمندی لازم را برای ورود به عصر اطلاعات فراهم کرد. سالهای آغازین دهه 70 در غرب همراه با آغاز حرکت های زیادی برای ایجاد تحول در زمینه اطلاعات و اطلاع رسانی بود. در سالهای آغازین دهه 80 گرایش به استفاده از کامپیوترهای کوچک در ادارات و پس از آن خانه ها زیاد شد و در نتیجه بسیاری از کارهای جاری تحت تاثیر این تغییر قرار گرفت. از سال 1990 به بعد سیر تحولات در توسعه اشتراک گذاری اطلاعات با ظهور و توسعه شبکه های کامپیوتری سرعت بیشتری به خود گرفت و با شکل گیری وب گسترده جهانی[10] تحولی فراتر از حد انتظار را برای جهانیان ایجاد کرد.

در این زمان فعالیت ها و فرآیند های اقتصادی و اطلاع رسانی و آموزشی و... با استفاده از بسترهای ایجاد شده رنگ و بوی دیگری به خود گرفتند تا از این طریق مردم و سازمان ها بتوانند خدمات خود را در ابعاد جهانی ارائه و یا تامین کنند.

در آغاز هزاره سوم و با بهره گیری و تلفیق  اینترنت[11] و سیستم های اطلاعاتی[12] تحول جدیدی ایجاد شد و آن بوجود آمدن سیستم های وب مدار[13] بود که  ضمن بالابردن راندمان کاری و حذف کاغذ از فرآیندهای ارتباطی و کاری سازمان ها  به آنها امکان انجام کارهای غیر حضوری را نیز می داد.

تمام فعالیت های انجام شده در جهت توسعه و تسهیل امکان به اشتراک گذاری اطلاعات بوده است و افرادی که به عنوان توسعه دهنده فناوری و یا کاربر آن بوده اند خواسته و ناخواسته فعالیت های خود را بر مبنای اطلاعات قرار داده اند .

اطلاعات به تعبیر جالب برخی از کارشناسان کالای قرن بیستم لقب گرفته است و محور تمام برنامه ریزی ها و اختراعات و تولیدات فناوارانه نیز می باشد.

در این میان سازمان های پیشرو و پویا با درک ظرفیت های فناوری اطلاعات سعی کردند آنها را در خدمت استراتژی های خود قرار دهند و برای برنامه های توسعه منابع انسانی و آموزش کارکنان خود از ابزارها، روشها و اطلاعات روز استفاده کنند.



خرید و دانلود پروژه چالش های مدیریت دانش در فرآیند توسعه مبتنی بر دانایی در جوامع و سازمان ها با بهره گیری از فناوری اطلاعات


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.