روانشناسی کودک

روانشناسی کودک

پروژه کامل و بدون نقص روانشناسی کودک آماده ارایه و تحویل بسیار زیبا و تکمیل

در 20 اسلاید



خرید و دانلود روانشناسی کودک


مقاله کامل در مورد روانشناسی تربیت

مقاله کامل در مورد روانشناسی تربیت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 210
فهرست مطالب:

موضوع روانشناسی

تعریف روانشناسی تربیتی

موضوع روانشناسی تربیتی

روانشناسی تربیتی :

روشهای تحقیق در روانشناسی :

کلیات - تعریف و موضوع روانشناسی

واژه ای که بنام «روانشناسی» رواج یافته ،‌ ترجمه لغت پسیکولوژی که با تلفظ انگلیسی «سایکولوژی» می باشد که در اصل ازدو کلمه یونانی «پسیکه»به معنی روح و «لوگوس» به مفهوم تحقیق و بیان مشتق شده است . پسیکه مفاهیم متعدد دارد ، برخی آنرا به معنی روح و بعضی دیگر روان تفسیر نموده اند . این کلمه نام یکی از خدایان افسانه ای یونان قدیم بوده که در ابتدا زندگی بشر فناپذیری داشته بعداً در زمره خدایان درآمده و جاودان گردید .

تعریف روانشناسی : روانشناسی عبارتست از مطالعه جنبه های مختلف رفتار و ارتباط آنها با یکدیگر . منظور از رفتار و جنبه های آن فعالیت هائی است که از فرد سرمی زند ما با فردی سروکار داریم که احساس و ادراک می کند ، امور را بخاطر می‌سپارد و بیاد میاورد ، پاره ای از امور را یاد می گیرد ، از برخورد بچیزهایی می‌ترسد، در مقابل ناملایمات خشمگین می شود ، در بعضی مواقع شور و هیجان از خود نشان می دهد ، با دیگران بسر  می برد ، از کار کردن بادیگران لذت می برد ، برای خود هدفهای اساسی یا غیر اساسی انتخاب می کند ، نقشه می کشد ، درباره اعمال افراد اظهار نظر می نماید ، گاهی خونسرد است زمانی حساسیت نشان می دهد.

موضوع روانشناسی : همانطور که اشاره شد ، موضوع روانشناسی رفتار و جنبه‌های مختلف آن و ارتباط آن جنبه ها با یکدیگر است . در روانشناسی ، رفتار عقلانی کیفیت رشد و بروز آن و ارتباط آن با اشکال دیگر رفتار ، رفتار عاطفی ، کیفیت بروز عواطف و رشد آنها ، رفتار اجتماعی ، اشکال ارتباط فرد با گروه در دوره های مختلف رشد و تاثیر نفوذ گروه روی رفتار افراد و رشد اعمال بدنی و ارتباط آنها با سایر جنبه های شخصیت فرد مورد بحث واقع می شود . علاوه بر این امور ، احتیاجات اساسی افراد و نحوة تاثیر آنها در رفتار فرد، یادگیری بعنوان یکی از اشکال رفتار منشاء و علل رفتار غیرعادی و شخصیت فرد نیز در روانشناسی مورد مطالعه قرار می گیرد .

تعریف روانشناسی تربیتی : روانشناسی تربیتی عبارتست از بررسی اصول و قواعد روانشناسی و اجرای آنها در جریان های تربیتی است . یکی از اموری که در روانشناسی مورد بحث قرار می گیرد ، احتیاجات اساسی بدنی و روانی افراد است ، از جمله احتیاجات اساسی احتیاج به بستگی و تعلق به گروه است . افراد در دوره های مختلف زندگی برای حفظ موقعیت خویش نیاز به گروه دارند . تعلق به گروه چه در خانواده ، چه در میان هم سنها ، چه در میان همکاران و چه در حفظ حیثیت اجتماعی افراد کاملاً موثر است . معلم با توجه به این امر باید مراقبت نماید که وضع اجتماعی هر یک از کودکان در کلاس و مدرسه مشخص باشد به محض اینکه دید کودک تنها به سر می برد یا از گروه طرد شده است باید به بررسی علل آن بپردازد وبرای سازش دادن آن کودک با دیگران اقدام کند .

در مورد یادگیری نیز اصولی از قبیل اصل آمادگی ، اصل فعالیت ، و نظایر آنها مورد توجه روانشناسان است . معلم باید ابتدا این اصول را فرا گیرد و بعد آنها را در موقعیت‌های مختلف یادگیری چه درکلاس و چه در خارج از کلاس به کار گیرد .

بنابرآنچه گفته شد روانشناسی تربیتی بطور خلاصه عبارتست از علمی که اصول و قوانین روانشناسی را در جریان های تربیتی اعم از خانه ، مدرسه و نهادی اجتماعی به کار می گیرد و سعی دارد که با ارائه تکنیک های خاص به اصلاح رفتار افراد بپردازد .

 



خرید و دانلود مقاله کامل در مورد روانشناسی تربیت


AESTHETIC REJUVENATION - جوان سازی زیبایی

AESTHETIC REJUVENATION - جوان سازی زیبایی

v
CONTENTS 
Chapter 1 The Approach to the Cosmetic Patient. Kenneth Beer

Chapter 2 Structural Approach to  Aesthetic Rejuvenation  -Neil Sadick

Chapter 3 New Generation Cosmeceutical Agents  - Mary P. Lupo, Lindsay S. Ackerman, Anna L. Cole, Mara A. Haseltine, Ginger S. Mentz, Nicole E. Rogers, and Alison F. Stallings


Chapter 4 Facial Rejuvenation  Joel L. Cohen Nonablative Techniques for Photorejuvenation of Facial SkinGirish S. Munavalli and Robert A. Weiss Fractional Laser Resurfacing. Helen H. Fincher, Ronald L. Moy, and Edgar F. FincherBotulinum Toxin . Isaac M. Neuhaus and Siegrid S. Yu  Fillers for Facial Rejuvenation.   Joel L. Cohen and Anna Bar  Chemical Peels . Bradley T. Kovach and Roberta D. Sengelmann

Photodynamic Therapy in Facial Rejuvenation.  Ashish C. Bhatia  Threads and Mini-lifts.  Jeremy T. Kampp, Brian Somoano, and Hayes B. Gladstone


Tightening Devices .  Murad Alam


Chapter 5 Periorbital Rejuvenation .   Brian S. Biesman


Chapter 6 Neck Rejuvenation .  Steven H. Dayan, Benjamin Bassichis, Ryan M. Greene, and Amit B. Patel

Chapter 7 Abdominal Rejuvenation. Timothy Corcoran Flynn, Meghan F. Stier, and Ranella J. Hirsch

Chapter 8 Arm and Hand  Rejuvenation.  Neil Sadick

Chapter 9 Leg Rejuvenation . Karen L. Beasley and Robert A. Weiss

Chapter 10 Breast Rejuvenation . Theodore Diktaban and Joan L. Monaco

Chapter 11 Rejuvenation of
Scars and Striae . . . . . . . . . . . . . . . . . . 210
Meghan F. Stier and Ranella J. Hirsch



خرید و دانلود AESTHETIC REJUVENATION - جوان سازی زیبایی


پاورپوینت-رهبری و ارتباط مدیریت و سازمان در روانشناسی مدیریت- در45 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت-رهبری و ارتباط مدیریت  و سازمان در روانشناسی مدیریت- در45 اسلاید-powerpoin-ppt

       

            سازمان را درمفهوم تشکیلات و مدیریت را در معنی اداره آن تعریف کرده اند. این دو واژه مکمل یکدیگرند و بین آن ها ارتباط نهادی وجود دارد زیرا نمی توان مدیریت را بدون سازمان متصور شد.

         تلاش سازمانی دارای دوجنبه متفاوت است:

1- جنبه فردی تلاش سازمانی

  (سهم هر یک از اعضا)

2- جنبه گروهی تلاش سازمانی (تلاش های هماهنگ، همسو و همگون)

عامل انسانی کیفی تنها ملاک پیشرفت کشور ها است.

— شرایط اقتصادی— شرایط اجتماعی— شرایط فرهنگی— شرایط علمی— شرایط سیاسی— شرایط تاریخی— شرایط اقلیمی 

انس

1- وظیفه راهنمایی

 

2- وظیفه اقتصاد

 

3- وظیفه آموزشی

 

4- وطایف مشترک

ان موجودی اجتماعی است ، بطوری که بدون ارتباط با اجتماع ( اعم از اجتماعات حاضر و یا اجتماعات تاریخی و گذشته که با استفاده از تجربیات آن زندگی انسانی نمود پیدا می کند ) مفهوم زندگی بشر از بین می رود و حیات او با زیست حیوانات پست تفکیک ناپذیر می شود . به هر حال زندگی در اجتماع ، آدمی را به موجود سازمانی تبدیل کرده است ؛ و او برای ادامه حیات بشری ناگذیر است در اجتماعات متعددی عضویت و شرکت داشته باشد و با توجه به تاثیر مطالعات مربوط به دانش مدیریت در شکل گیری و دوام سازمانهای اجتماعی ، اقتصادی و .... می توان نتیجه گرفت که انسان معاصر در طول زندگی خود به دانش مدیریت متکی است و برای بهتر زیستن ( اداره صحیح سازمان ها ) گریزی جز رویکرد به مدیریت و مطالعه آن نمی باشد.

نارسایی های مربوط به مدیریت نه تنها کارکرد سازمان ها را مختل و در سازمان زندگی معاصر بشر اختلال ایجاد می کند ، بلکه هم چنین موجب می شود بر اثر عدم کارایی سازمانها و یا حتی پاشیدگی آن ها تلاش های افراد بشر بطور صحیح و اصولی پیوند نخورد و کوشش های آدمی در سازندگی جوامع به هدر رود و نیروی انسانی به عنوان گرانبهاترین سرمایه پایمال گردد .

مطالعه در زمینه روانشناسی مدیریت به ما این امکان را می دهد که تا با اصول، قواعد و تکنولوژی بهره برداری صحیح از نیروی انسانی ، فعال کردن خلاقیت ها و ایجاد جریان فکری در جامعه آشنا شویم و از طریق کاربرد یافته های روانشناسی موانع توسعه در زمینه ایجاد سیستم های فعال اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی ، آموزشی و فرهنگی را از میان بر داریم . از طریق ترویج یک چنین مدیریت مبتنی بر روانشناسی به ویژه در زمینه مدیریت آموزشی و تحقیقاتی است که باروری نسل های آینده امکان-پذیر خواهد شد و خلاقیت آنان به عنوان بزرگترین سرمایه ملی به کار گرفته خواهد شد.

روح و روان انسان‌ها سرچشمه‌ای است از انرژی که انگیزه، اشتیاق، پیشرفت و افتخارات از آن برمی‌خیزد و افراد را قادر می‌سازد کارهای ارزنده‌ای به ثمر برسانند. این آرزوی هر مدیر است که با ایجاد انگیزه در مامورین و کارکنان اداره اش، نیروی درونی و نهفته آنان را از قوه به ‌فعل درآورد و محیطی پرتحرک و بانشاط برای تجلی بهترین استعدادها فراهم کند. نقش فرد و ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری او به‌عنوان یک انسان در سازمان در چند دهه اخیر مورد توجه خاصی قرار گرفته است و برای توفیق در این زمینه، علم روانشناسی با تمام ظرافت و توانمندی خود به یاری حوزه مدیریت آمده است. امروزه روانشناسی سازمانی (Organizational Psychology) یکی از رشته های مهم، کارآمد و مورد علاقه است.

ورود روانشناسی به عرصه پرفراز و نشیب مدیریت سبب شد تا با استفاده از نظریه‌ها و مکتب‌های گوناگون روانشناسی و با استناد و برقراری روابط انسانی به تبیین شخصیت و رفتار فرد در سازمان پرداخته شود و مفاهیمی مانند انگیزش، تشویق، و رفتار سازمانی مورد تاکید و دقت قرار گیرد. انسان گرامی‌ترین گوهر آفرینش ولی در عین زمان ناشناخته‌ترین آن است. رفتار آدمی تابع اندیشه‌ها، احساسات، انگیزه‌ها، خواست‌های درونی و عوامل عاطفی و تربیتی اوست که در موقعیت‌های مختلف به‌صورت‌های گوناگون ظاهر می‌شود. بهمین دلیل، برای آشنایی با ابعاد مختلف وجود آدمی و ایجاد یک ارتباط بهتر و ایجاد انگیزش و حفظ و تامین صحت روانی در افراد، آشنایی با علم روانشناسی و علوم رفتاری امری لا‌زم و ضروری است.

خوشبختانه در قرون جدید، علم روانشناسی در حوزه کار مدیریت به فعالیت‌های چشمگیری پرداخته است و از اواسط دهه ۱۹۲۰ روابط انسانی به صورت یکی از ارکان و راهبردهای مهم کاری در مدیریت تبدیل شده است. در مدیریت (Management)، راهبردهای روانشناسی از قبیل: شناخت تفاوت‌های فردی، استعدادها، عوامل انگیزشی، برقراری روابط انسانی، چگونگی تشویق و تنبیه و… مدیران را در پیوند بیشتر با کارمندان و همتایان آنان یاری می‌دهد. موضوع این است که پی‌بردن به شیوه‌های نفوذ و برقراری ارتباط سازنده و سبک‌های رهبری، مدیران و رؤسا را از حالت خشک و بی‌روح مدیریت بیرون آورده، به سمت مدیریت بانشاط و پرتحرک سوق داده، شور و اشتیاق، انگیزش، آرامش، پویایی، نوآفرینی و تغییر و تحول در کٌل سازمان تحت پوشش را افزایش داده و در نهایت به بالا‌بردن کیفیت و بهره‌وری بیشتر رهنمون میسازد.

از روانشناسی چند تعریف میتوان بیان کرد، ولی دو تعریف عمده از آن درینجا ارایه شده که هر یک جنبه ویژه‌ای را نمایان می‌کند: بنابر تعریف اول، روانشناسی علم رفتار است. این تعریف که از سوی روانشناسان رفتارگرا ارائه شده است، انسان و سایر جانداران را از دیدگاه رفتاری آنان مورد مطالعه قرار می‌دهد. علوم رفتاری که به این جنبه روانشناسی بستگی دارد، رفتار را بیشتر مطالعه می‌کند تا ذهن و اندیشه و یا احساسات را، زیرا رفتار قابل مشاهده، ثبت‌کردنی، قابل اندازه گیری، و درخور مطالعه است. در این نوع روانشناسی اندیشه‌ها، احساس‌ها و درک افراد را از راه مطالعه رویدادهایی که به‌صورت رفتار آشکار می‌‌شوند، مورد قضاوت قرار می‌دهد.

تعریف دیگری که از روانشناسی شده است، موضوع علم روانشناسی را مطالعه درباره ماهیت رفتار، استعدادها، عواطف و محصولا‌ت ذهنی می‌داند، یا در واقع روانشناسی را مطالعه ذهنیت‌ها و احساس‌ها و عواطف، و حالت‌های روانی تعریف می‌کند و مکتب آنان به نام روانکاوی (تجزیه و تحلیل روان) و شاخه های مربوط به آن شناخته شده است.

برای چنین مطالعه‌ای تنها مشاهده رفتار کافی نیست، زیرا هنگامی که دو نفر با یکدیگر جنجال می‌کنند و یا یک بیمار روانی رفتاری را از خود نشان می‌دهد، در پشت آن رفتار انگیزه‌ها و دلایلی در کار است که ما از آن آگاه نیستیم. آنچه قابل مشاهده است رفتار است، نه انگیزه‌های رفتار و از این رو برای شناخت انسان نیاز به شناخت جنبه‌های ذهنی و احساسی او وجود دارد.

امروزه در مدیریت از هر دو تعریف استفاده می‌شود و برای شناخت روانی مامورین یک سازمان، عواطف، انگیزه‌ها، استعدادها، شخصیت، و ذهنیت‌های افراد مورد توجه و بررسی قرار می‌گیرد.

مدیریت را هم به گونه‌های متفاوت تعریف کرده‌اند. یکی از صاحبنظران این حوزه  مدیریت را افزایش نفوذ در پذیرش عملی دستورات با راهنمایی‌های مشخص سازمانی می‌داند. جورج تری نیز رهبری و مدیریت را کوشش برای نفوذ در مردم که با علا‌قه و مشتاقانه برای رسیدن به اهداف گروه کوشش می‌کنند، می‌داند. بنابراین مدیریت فرآیندی (پروسه) است اجتماعی که با به‌کارگیری مهارت‌های علمی، فنی و هنری کلیه نیروهای انسانی و مادی را تنظیم و هماهنگ کرده و با استفاده از راهبردهای روانشناسی و برقراری روابط انسانی و فراهم ‌آوردن زمینه‌های انگیزش و رشد از طریق نیازهای منطقی فردی و گروهی به اهداف سازمان کمک می‌کند.

موضوعات روانشناسی و به‌ویژه رفتار سازمانی و تاثیر آن در سال‌های اخیر بیش از پیش مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است. شاید یکی از دلا‌یل آن میزان دشواری‌هایی است که مدیران سازمان‌ها در سلسله مراتب مختلف کاری خود با آن مواجه هستند.

امروزه بروز مشکلا‌ت و فشارهای روحی و روانی ناشی از زندگی ماشینی روابط همه افراد را تحت‌الشعاع خود قرار داده است که برای کاهش اینگونه فشارها و اضطراب‌ها، تکنیک‌های علوم رفتاری در روانشناسی می‌تواند مددرسان و یاری‌دهنده همه افراد در سازمان‌ها و خصوصا مدیران باشد. هر سازمانی علا‌وه بر لزوم در دست‌داشتن منابع مادی و مالی نیاز به نیروی انسانی ماهر، بااستعداد، توانمند، توانا، باانگیزه، کوشا، متعهد، و با علا‌قه دارد.

به نظر دانشمندان مدیریت (کنز و کان) مدیران نباید فقط در پی جذب نیروی انسانی (قوای بشری) برای ادارات خود باشند، بلکه باید در حفظ و نگاهداری این منابع نیز کوشش فراوان به‌کار برند و باید کاری کنند تا مامورین در حالی که کار و وظیفه خود را انجام می‌دهند، نوعی وابستگی و دلبستگی نیز به کار و سازمان پیدا کنند و به عبارت دیگر سازمان را همچون خانه خود دوست داشته و در آن احساس امنیت و آسایش که از نیازهای اساسی هر انسانی به‌شمار می‌آید، داشته باشند.

بنابراین برای آنکه سازمان و اداره ای موثر باشد، مدیر باید جنبه‌های انگیزشی و تشویقی کار، مشارکت در کار و استفاده از عوامل روانی و رفتاری را در مناسب‌ترین بخش‌های برنامه کاری خود جای دهد. شناخت و تامین درست نیاز مامورین یکی از مهارت‌های ارزنده مدیریت به ‌شمار می‌آید.

روابط انسانی به معنای برقراری رابطه مثبت، هدف‌دار و سازنده با پذیرش شخصیت، تفاوت‌های فردی و نیازهای افراد سازمان و علا‌قه‌مندبودن به نیازها، علا‌یق، استعدادها و توانایی‌های آنان است که توجه به این موارد استفاده از تکنیک‌های مهم در علم روانشناسی است. رابطه انسانی با دلسوزی و احساس مسوولیت نسبت به مامورین درون سازمان و ایجاد جو اجتماعی در شرایط مطبوع و خوشایند و همراه با محیط تفاهم و درک متقابل به‌وجود می‌آید.

روابط انسانی در دیدگاه‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر دیدگاه جامعه‌شناسی، ارتباط‌های انسانی و شیوه‌ مشترک زندگی و آگاهی از هدف، سه عامل سازنده جامعه به حساب می‌آید. ازدیدگاه روانشناسی اجتماعی مساله عمده انسان، بقا نیست؛ بلکه یادگرفتن نحوه زیستن باخودش است، انسان حاصل روابط و پیوندهایش با دیگران است و اگر قرار باشد شناختی از وی به دست آوریم، باید او را در این چارچوب بشناسیم.

در تاریخ تحول مدیریت، نظریه روابط انسانی جایگاه ویژه‌ای دارد. این نظریه در دهه ۳۰ میلا‌دی نضج گرفت و در دهه بعد تکامل یافت. در نظریه روابط انسانی، موثرترین عامل در ارتقای تولید و کارایی سازمان، نحوه تشکل افراد در قالب گروه‌ها (گروپها، دسته ها) و نوع روابط بین آنها است. از دیدگاه مدیریت، روابط انسانی عبارت است از برانگیختن افراد در سازمان به‌منظور ایجاد همکاری از نوعی که نیازمندی‌های افراد را برطرف سازد و موجبات تحقق اهداف‌ سازمان را فراهم آورد. در مدیریت آموزشی نیز روابط انسانی یعنی، توان برقراری ارتباط انسانی با معلمان و مامورین از طریق پذیرفتن وجوه شخصیت، ویژگی‌های فردی و همه تفاوت‌هایی که احتمالا‌ با شخص مدیر دارند (و با وجود آوردن این احساس که مدیر یا رییس به آنها توجه کرده، وضعیت شان را درک نموده، از مشکلات و دغدغه های شان آگاه بوده و برای حل آنها جدی است). نقش روابط انسانی در مدیریت و خصوصا در مدیریت آموزشی بسیار جدی و اساسی است، به طوری که روابط انسانی در این نوع مدیریت، عاملی اثرگذار محسوب می‌شود که از دو بعد بر کیفیت عملکردهای مدیر موثر خواهد بود.

از یک سو عوامل تولید سیستمی در نظام‌های آموزشی نیازمند برقراری، حفظ و تکوین رفتارهای مناسب انسانی است و معلمان، مشاوران، سرپرستان، مامورین دفتری و اداری جز این دسته از عوامل قرار می‌گیرند. از سوی دیگر مواد خام که تولید روی آنان صورت می‌پذیرد نیز مترصد دریافت و جذب انسانی‌ترین و اصیل‌ترین رفتارهایی است که مدیریت اعمال می‌کند. رفتار سازمانی مناسب برگرفته از روانشناسی روابط انسانی و مدیریت آموزشی، نه‌تنها موجد آثار آنی خواهد بود، بلکه به دلیل خاصیت فوق‌العاده پذیرندگی مواد خام (درون داده‌ها)، تاثیر عمیق و پایداری در درازمدت برجای خواهد گذاشت. به نظر روانشناسان احتیاجات روانی افراد به اندازه احتیاجات جسمی در صحت روحی و جسمی آنان تاثیر دارند و به همان اندازه اساسی و ضروری هستند.

 

موضوع صحت روانی به سالم و متعادل بارآوردن شخصیت انسان‌ها از طریق فراهم‌آوردن محیط مناسب برای تامین نیازها و شکوفایی استعدادها برمی‌گردد. به همین دلیل، در تعریف صحت روانی آمده است که صحت روانی عبارت است از پیشگیری از پیدایش بیماری روانی و سالم‌سازی محیط روانی تا افراد جامعه (سازمان) بتوانند با برخورداری از شخصیت و روان متعادل با عوامل محیط خود رابطه برقرار کرده و در راه تامین نیازها، شکوفایی استعدادها و رسیدن به اهداف‌ متعالی فردی و اجتماعی خود بکوشند. چنانچه سازمانی بتواند زمینه‌های تامین صحت روانی را فراهم آورد، شخصیت و روان افراد متعادل می‌شود و می‌توانند با یکدیگر و همچنین با عوامل محیطی، روابطی مطلوب برقرار سازند. بدین ترتیب اگر مدیر در درون سازمان خود مانند مکتب، صحت روانی را تامین کند شاگردان، معلمان و مامورین اداری روابطی مطلوب و منطقی و بر پایه روابط انسانی سازنده با هم خواهند داشت.

این سبب بهبود کیفیت در تعلیم و تربیه (آموزش و پرورش) و فضایی آکنده از شور و نشاط، تحرک و پویایی و امنیت، عشق و علا‌قه به حضور در محیط سازمان که در نتیجه منجر به سلا‌مت روحی و روانی کلیه نیروهای اصلی می‌شود و مسلم است که این روند تفکر خلا‌ق، پیشرفت و توسعه را به همراه خواهد داشت.

 

نتیجه گیری

روانشناسی مدیریت بطور کلی به بررسی مسائل و جنبه های روانشناختی مدیریت می پردازد. یک مدیریت موفق و خوب با استفاده از تکنیکها و روشهایی که نتیجه یافته های روانشناسی در حوزه مدیریت است می تواند به اثر بخشی برسد. روانشناسی مدیریت نهایتا در موارد ذیل نتیجه گیری میگردد:

 

شناسایی سبکهای رهبری و مدیریت

یکی از حوزه های مهم که در روانشناسی مدیریت مطرح است شناسایی انواع روشهای مدیریتی است. روشن است مدیران مختلف سبکهای مختلفی از رهبری و مدیریت را دارا هستند. بنابراین در روانشناسی مدیریت این سوال اصلی مطرح است که چه سبکهای مدیریتی وجود دارد؟ کدام روشهای مدیریتی موفق هستند؟ چه سبکهایی برای چه گروههای کاری مناسب هستند؟ و افراد زیر دست معمولا از چه مدیرانی رضایت دارند و .... بر این اساس روانشناسی مدیریت سبکهای مختلفی از مدیریت را شناسایی کرده و با توجه به اهداف مورد نظر و اینکه چه شرایط و ویژگیهای گروهی وجود دارد سبکهایی را به عنوان سبکهای موفق معرفی کرده اند.

 

بررسی ویژگیهای شخصیتی مدیران

بررسی ویژگیهای فردی و شخصیتی مدیران نیز مورد توجه بوده است. اینکه چه افرادی مناسب برای سمتهای مدیریت هستند و چه افرادی از عهده انجام وظایف و امور مدیریتی ناتوان هستند. طبیعی است همه افراد توان انجام امور مدیریتی را دارا نیستند و بطور کلی افرادی هستند که قدرت رهبری چندانی ندارند. این افراد طبیعتا نفوذ و تاثیر گذاری عمیقی روی کارکنان خود نخواهند داشت و از اینرو مسیر رسیدن سازمان را به اهداف مورد نظر با مانع روبرو خواهند کرد.

یافته های روانشناسی مدیریت در این حوزه نشان می دهد که افرادی که در کودکی ، نوجوانی و جوانی نفوذ بیشتری روی همسالان خود داشته اند، در بازیها نقش محوری گروه را بازی کرده اند و اغلب بازیها را رهبری می کنند در بزرگسالی نیز توان رهبری بالایی از خود نشان می دهند. این افراد با ویژگیهایی که دارند اغلب گروهها را تحت نفوذ و تسلط خود قرار می دهند. این اعمال تسلط به شیوه های تظاهر می کند. برخی افراد این اعمال نفوذ را با اعمال قدرت و زور انجام می دهند و برخی با ویژگیهایی دیگر مثل نشان دادن قدرت منطق و تصمیم گیری عالی.

 

انجام پژوهش و تحقیقات در حوزه عوامل موثر بر مدیریت

روانشناسی مدیریت سعی بر آن دارد به شناسایی تمامی عواملی بپردازد که در یک موقعیت کاری یا سازمان یا هر موقعیتی که با یک گروه دارای مدیر و رهبر سروکار دارد موثر هستند. برخی عوامل می توانند از بیرون شیوه مدیریت را تحت تاثیر قرار دهند. این تاثیرات می توانند در جهت مثبت و منفی موثر باشند. از اینرو لازم است همواره چنین عواملی شناسایی شوند و کوششها و روشهای لازم برای پررنگ کردن عوامل تاثیر گذار مثبت و کمرنگ کردن عوامل تاثیر گذار منفی صورت بگیرد. این عوامل ممکن است به اهداف گروه ، شرایط محیطی کار گروهی ، بافت گروه و … مربوط شود.



خرید و دانلود پاورپوینت-رهبری و ارتباط مدیریت  و سازمان در روانشناسی مدیریت- در45 اسلاید-powerpoin-ppt


تحقیق درباره روانشناسی کودک از دید روانشناسی و علوم تربیتی

تحقیق درباره روانشناسی کودک از دید روانشناسی و علوم تربیتی

نوع فایل: word قابل ویرایش 22 صفحه

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه:

 ((هرفرد محصول یک فرآیند طولانی از رشد وتکامل است و این فرآیند نه تنها از هنگام تولد،بلکه از لحظه انعقاد نطفه آغاز می شود و تا دم مرگ ادامه دارد))

(( در فرآیند رشد و تکامل،ثبات و سکونی وجود ندارد))

در تعریف روان شناسی هنوز هم میان روان شناسان،اختلاف نظر وجود دارد.

مهمترین مساله مورد اختلاف بین روان شناسان((چگونگی تغییر رفتار)) است و شاید هم دشوارترین و پیچیده ترین و اساسی ترین مساله روان شناسی می باشد چون ارزش عملی روان شناسی با میزان موفقیت آن در تغییر رفتار مخصوصاَ در انسان از وضع موجود به وضع مطلوب بستگی مستقیم دارد.چنانکه آلفرد بینه،تئود و رفلور نوی و کلاپاردسه معلم روان شناسی معتقدند اگر انسان روان شناسی واقعاَ علم رفتار است.امکان ندارد که((علم محض)) باشد آنچه ضرورت دارد این است که ما در پایان تحقیق خود باید به نتایج علمی برسیم.نتایجی که مردم را در زندگی روزانه شان کمک خواهند.

در میان حوزه های متعدد و متنوع روان شناسی،شاید وسیع ترین  حوزه آن،حوزه رشد و یاد گیری است.زیرا این دو ویژگی از خصایص همیشگی و استمراری- مخصوصاَانسان است وتوقف یا تعطیل آن دو مسلماَ  به پایان زندگی  خواهد انجامید.از این رو تا مطالعه در هر یک  از حوزه های روان شناسی،تقریباَ بدون استثنا،مستلزم مطالعه روان شناسی رشد و روان شناسی یادگیری است.

روان شناسی رشد،کم وکیف یا وضع رشد و نمو ساخت بدنی،رفتار و کنش ذهنی را در انسان وسایر حیوانات ازلحظه انعقاد نطفه تا پیش از مرگ مطالعه و بررسی می کند.

وروانشناسی یاد گیری به مطالعه چگونگی برقراری ارتباط بین فرد و محیط که شرط لازم زندگی است و عواملی که او را به اموختن برمی انگیزد و چگونگی آموختن و اصول و قوانین حاکم بر آن می پردازد.

در واقع یادگیری پلی است بین الگوهای رفتار فطری ما و مقتضیات یا الزام های محیط طبیعی و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم.به گفته آلپورت ((یادگیری هر چه باشد و به صورت آنرا تعریف کنند چیزی جز آمادگی سرشت آدمی برای قبول صورت بندی های نو نیست))

همچنین این حقیقت را امروز همه ی زیست شناسان قبول دارند که زندگی انسان از روز تولد شروع نمی شود بلکه سر آغاز آن از لحظه انعقاد نطفه در رحم است که یک عده خصایص غیرعادی  بچه به هنگام تولد یا آنچه بعداَ ظاهر می شوند نقصهای ارثی نیستند بلکه محصول شرایط نا مساعد محیط رحم مادرند،ونیز مدت زندگی جنینی و تجربه  تولد در ساخت روان شناختی وزیست شناختی در زندگی بعدی اثر می گذارد.خلاصه هر گونه مطالعه رفتار و کوشش برای تغییر آن بدون شناخت علمی چگونگی رشد و تکامل آن غیر ممکن یا نادرست است.

روان شناسی رشد جدید ما را در مطالعه رفتار فرد مخصوصاَ در دوران کودکی او به این اعتقاد برمی انگیزد که کودک یک سیستم است.کودک زندگی را همچون یک سیستم آغاز میکند نه مجموعه ای از قسمت ها  یا واحدهای مجزا و مستقل از هم.اجزایی که این سیستم را به وجود می آورند در سا ختی سازمان یافته اند و در هر گونه کنش با همدیگر همکاری می کنند.هر جزئی از این سیستم تنها د رارتباط با اجزای دیگر به صورت کل معنا پیدا می کند.مثلاَ دست در ارتباط با مجموعه ترکیبی ساخت دارای معناست و برای توصیف و شرح عمل یا کنش است.لازم است آن را در ارتباط خاصی که با کنش کل سیستم دارد قرار دهیم.در هر فعالیتی از این سیستم کل موجود زنده در بر گرفته شده است.

وایتهد در کتاب((هدفهای ترتیبی))میگوید)):کودک همچون یک سیستم مولد است اگر به او غذا بدهیم او آن را به انرژی تبدیل میکند.اگر هم غذا بدهیم و هم چراغ را جلو چشمش روشن کنیم وصدایی نیز تولید کنیم او انرژی را به شکل رفتارظاهر خواهد ساخت.

بنابراین ما میتوانیم از کودک به صورت یک سیستم انرژی سخن بگوییم که مواد خام آن عبارتند از غذاوتحریک و رفتار یکی تولیدات آن است از جمله همکاریهای بسیار مهم که والدین و معلمان میتوانند د رارتباط با رشد و تکامل کودک انجام بدهند این است که او را در راههای سازنده فردی و اجتماعی کمک کنند.))کودک  بصورت یک سیستم دائماَ می کوشد به ثبات کنشی در تغییر محیطش دست یابد.

کودک جویای تحرک است،کودک بعنوان یک موجود زنده به هر چیزی که در اطرافش قرار دارد حساس است.

او بطور طبیعی برای دیدن،شنیدن،لمس کردن،چشیدن وبوئیدن مجهز است.او بوسیله ی این ابزارهای طبیعی با دنیایی که در آن زندگی  میکند آشنا  میشود.لکن اوتنها به این دنیا اجازه نمیدهد که وارد وجود او شود بلکه او آنرا جستجو میکند.بچه منتظر نمیشود که چیزی مستقیما در معرض دید یا جلو چشم او قرار بگیرد بلکه سرش را این طرف و آن طرف میگرداند تا این چیز و آن چیز را ببیند.کودک قسمت بیشتر اوقات بیداری خود را در کشف بصری اشخاص و اشیای اطرافش صرف می کند. چون کودک دائما در حال کنکاش و جستجو است بنابراین آمادگی دارد که با هر چیز و هر کس آشنا شود.در ضمن تجربه میتواند بین اشیا و بین اشخاص ترجیح  دهد و بعضی را دوست بدارد و از بعضی متنفر باشد.کودک تنها جوینده تحریک نیست بلکه می خواهد آنرا طولانی هم کند مگر اینکه موجب ناراحتی و درد او شود.اگر چه دقت کودک کوتاه مدت است لکن بعضی وقتها که او نمی تواند از یک تجربه به مطلوبش برسد آنرا بارها تکرار میکند.



خرید و دانلود تحقیق درباره روانشناسی کودک از دید روانشناسی و علوم تربیتی