مشخصات این فایل
عنوان: اعجاز علمی قرآن
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 14
این مقاله در مورد اعجاز علمی قرآن می باشد.
بخشی از تیترها به همراه مختصری از توضیحات هر تیتر از مقاله اعجاز علمی قرآن
شق القمر
اشاره به شق القمر پیامبر و شکاف باقی مانده در ماه در این زمان
سوره قمر آیه اول
در زمان حضرت محمد کفار از محمد خواستند که ماه را نصف کند چون به پیامبر می گفتند هر کاری که تو می کنی و معجزه ای که انجام می دهی بر روی زمین است و سحر است اما اگر بتوانی کاری کنی که از زمین دور باشد برد سحر به آن نمی رسد و در نتیجه ما به تو ایمان می آوریم تا اینکه قرار می شود در یک روز که 14 ماه عربی است هنگام شب پیامبر ماه را نصف کند و سپس وقتی قرص ماه کامل ظاهر می شود پیامبر با یک انگشت به طرف ماه اشاره می کند و ماه به دو قسمت مساوی ...(ادامه دارد)
رتق و فتق آسمانها و زمین
او لم یر الذین کفروا ان السماوات و الارض کانتا رتقا ففتقناهما <رتق»به معناى<بههم پیوسته»و<فتق»به معناى<از هم گسسته»است.در این آیه آمده است کهآسمانها و زمین به هم پیوسته بودهاند و سپس از هم گسسته شدند.
مفسران در این پیوسته بودن و گسسته شدن زمین و آسمانها اختلاف نظرداشتهاند.بیشتر بر این نظر بودهاند که مقصود از به هم پیوستگى و گسسته شدن،همان گشوده شدن درهاى آسمان و ریزش باران است، ففتحنا ابواب السماء بماءمنهمر ،پس درهاى آسمان را با آبى ریزان گشودیم».و نیز شکافتن زمین ...(ادامه دارد)
نقش کوهها در استوارى زمین
در نه جاى قرآن از کوهها با تعبیر<رواسى»یاد شده است جعلنا فى الارضرواسى ان تمید بهم ،و کوهها را در زمین پا بر جا و استوار نهادیم تا مبادا[زمین]آنان[مردم]را تکان دهد و بلرزاند».
اساسا تعبیر از کوهها به<رواسى»بدان جهت است که<ثابتهایى»هستند که برریشههاى مستحکم استوار مىباشند و از ماده<رست السفینة»گرفته شده،به معناىلنگر انداختن کشتى است که به وسیله این لنگرها در تلاطم آبهاى دریا استوار وپا بر جا مىماند.از این رو،کوهها هم چون لنگرهایى هستند که زمین را در گردش ...(ادامه دارد)
خواص عسل
اشاره به خاصیت شفادهندگی عسل
نقش گردش زمین در آرامش انسان
شق القمر
رتق و فتق آسمانها و زمین
نقش کوهها در استوارى زمین
1-تاریخ وقوع این معجزه
در اینکه این معجزه در زمان رسول خدا(ص)و در مکه انجامشده اختلافى در روایات و گفتار محدثین نیست و مسئلهاجماعى است،ولى در مورد تاریخ آن اختلافى در روایاتو کتابها بچشم مىخورد.
از مرحوم طبرسى در اعلام الورى و راوندى در خرائج نقل شده که گفتهاند این داستان در سالهاى اول بعثت اتفاق افتاد (1) ولىمرحوم علامه طباطبائى در تفسیر المیزان در دو جا ذکر کرده کهاین ماجرا در سال پنجم قبل از هجرت اتفاق افتاد (2) و در یکجاى آن از پارهاى روایات نقل کرده که:
این داستان در آغاز شب چهاردهم ذى حجه پنجسال قبل ازهجرت اتفاق افتاد.و مدت آن نیز اندکى بیش نبود.