عرفان

عرفان

عرفان

110 صفحه

مقدمه :‌

      شک ،‌ گمان و یقین ؛ از جمله مسائل مربوط به حوزه معرفتند که بشر پیوسته در زندگی با آن روبه روست .

شکل حاصل اشتراک میان معلومات و مجهولات است . گمان به قول مولانا همچون شیشه زرد و کبودی است که انسان از پشت آن به حقایق و مسائل پیرامون  خویش می نگرد .

پیش چشمت داشتی شیشه ی کبود

                                           زان سبب عالم کبودت می نمود        1329/1  

       بشکن آن شیشه کبود و زرد را

                                           تا شناسی گرد را و مرد را                         3959/1

و یقین بوستان آرامش و همنشینی با حقیقت است . انسان به لحاظ دو بعدی بودن وجودش جسم و روح گاهی در مسائل مادی و دنیوی دچار شک می شود که باید به کمک ابزار «‌ حس و عقل »‌ آن را به یقین مبدل ساخت .

و گاهی نیز درامور معنوی و ماوراء  طبیعی به شک و تردیدهایی مبتلا میشود که برای رفع آن یاری جستن از حواس و نیروی عقلانی نه تنها شکلی را حل نمی کند بلکه او را دچار سر گشتگی می کند . اینجاست که دو راه بیشتر در پیش رو ندارد :   

پاک ساختن چهره دل از غبار حس نفسانی تا مغیبات غیبی در آن ، صورت خویش را بنمایند و حقیقت حق جلوه گر شود ،‌ زیرا تا انسان در قید خود باقی است خیر و شر خود را هم درست تشخیص نمی دهد بلکه آنچه را که خیر اوست شر می پندارد و آنچه را برای او مایه ی شر است خیر گمان می برد و بدین اشتباه به بیراهه می آورد.

خرید و دانلود عرفان


تحقیق در مورد عرفان

تحقیق در مورد عرفان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:22

فهرست مطالب:

 عرفان

عابد زاهد عابدعارف

بدین معنی که در حرکت به سوی مطلوب عارف از زاهد تندرو تر است. در قرن دوم همه ی کسانی را که از بیم آلایش به گناه از درگیری های اجتماعی کنار کشیده و در گوشه ی عزلت به زهد و پارسایی می پرداختند، از قبیل حسن بصری، واصل ابن عطا و رابعه ی عدویه به نام زاهد می خواندند، نه عارف یا صوفی و «کلمه ی صوفیه پیش از جاحظ (متوفی 255هـ) در نوشته ی دیگران به کار نرفته است.»  نخستین کسی که او را صوفی خوانده اند، ابو هاشم کوفی(متوفی حدود162هـ) است. » ابن خلدون می گوید همه ی کسانی را که از قرن دوم به بعد،بر خلاف مردم که به دنیا روی آورده بودند،به« عبادت » پرداختند،صوفیه یا متصوفه نامیدندطیباوی میان زهد و تصوف تفاوتهایی به شرح زیر قایل است:الف _فرق در هدف و غایت: زاهد دنیا را به خاطر آخرت ترک می کند، اما صوفی برای رسیدن به خدا در همین دنیا تلاش می کند. ناگفته نماند که در ادبیات عرفانی منظور از بهشت نقد در مقابل وعده ی فردای زاهد نیز همین است. شبستری می گوید :

 ز تن بگذر برو در عالم جان                       که حالی رسد آن جا جان جا تنت آن جا به کلی فقد گردد                        بهشت نسیه، حالی نقد گردد     بهشتی نه که می جویند هر کس                  بهشتی کاندر او، حق باشد و بس

بهشت عامیان پر نان و آب است                   به صورت آدمی لکن دواب است و حافظ می گوید:

  من که امروزم بهشت نقد حاصل می شود          وعده ی فردای زاهد را چرا باور کنم

 ب_فرق در اندیشه : زاهد از خشم و غضب خداوند می ترسد در حالیکه صوفی به رحمت و لطف و کرم او مطمئن است.نویسندگان کتاب تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، بر این دو مورد این را هم افزوده اند که:«تصوف از عناصر متعددی که از خارج به آن داخل شده است، متأثر گردیده، ولی زهد اسلامی- اگر چه ممکن است از مسیحیت یا کیش های هندی، تأثیری پذیرفته باشد- در روح و هدف، همواره اسلامی بوده است. »همچنین شیخ عزالدین محمود کاشانی(متوفی  735 هـ) در مصباح الهدایه و ابوطالب مکی(متوفی386هـ) در «قوت القلوب» و حافظ ابو نعیم اصفهانی(متوفی 430هـ) درحلیة الاولیا و امام ابوالقاسم قشیری (متوفی 465هـ)در رساله ی قشیریه و غزالی در احیاءعلوم الدین، کم و بیش در این باره سخن گفته اند.ابن سینا در نمط نهم اشارات، در فرق عابد و زاهد و عارف، چنین می گوید:«کسی که از سرمایه ی دنیا و خوشی های آن روی گرداند، به عنوان«زاهد» شناخته می شود و آنکه بر انجام تکالیف الهی، از قبیل روزه و نماز پردازد«عابد» است و آنکه باطن خود را به قصد تابش پایدار نور حق، از توجه به«غیر» باز دارد، به نام«عارف» خوانده می شود و گاهی بعضی از این عناوین با بعضی دیگر ترکیب می پذیرد.»



خرید و دانلود تحقیق در مورد عرفان


عرفان

عرفان

عرفان

77 صفحه

مقدمه

توحید عرفان به معنی وحدت وجود موجود است ،که براساس آن تنهایک حقیقت وجود واقعی دارد و پدیده های دگر همه مظاهر و  تعنیات آن حقیقت اند و با این حساب باید همه چیز خدا ، و خدا همه چیز بوده باشد . عارف کسی است که حق را درهمه چیز می بیند بلکه آن را عین همه چیز می داند و نیز عارف معتقد است جهان و هرچه در اوست  الوهی است .

درمکتب عرفان عشق و جذبه نیروی حاکم بر همه عناصر واجزاء جهان است و همین جاذبه عشق  ساری غیر مرئی است که عالم هستی را زنده و برنا نگه داشته و سلسله موجودات را به هم پیوسته است به طوریکه اگر در این پیوستگی و به هم بستگی سستی و خللی روی دهد رشته هستی گسیخته خواهد شد و قوام ودوام از نظام عالم وجود رخت برخواهد بست .



خرید و دانلود عرفان


تحقیق درباره اراده روح در عرفان

تحقیق درباره اراده روح در عرفان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:42
فهرست و توضیحات:

اراده روح در عرفان

اراده روح‌ روح از نگاه‌ اهل‌ عرفان‌

از نگاه‌ خواجه‌ عبدالله انصاری‌از نگاه‌ ابن‌ عربی‌از نگاه‌ امام‌ خمینی‌

چکیده‌: مبحث‌ اراده روح‌ از مقولات‌ مهم‌ و پرجاذبه‌ای‌ است‌ که‌ در برخی‌ از شاخه‌های‌ علوم‌ انسانی‌ مطرح‌ بوده‌ و علما‌ هر یک‌ از منظر خود به‌ شرح‌ و تفسیر آن‌ پرداخته‌اند. در عرفان‌ اسلامی‌ نیز از جایگاه‌ رفیعی‌ برخوردار است‌ تا آنجا که‌ این‌ مبحث‌ تا ساحت‌ ربوبی‌ کشیده‌ می‌شود. در این‌ مقاله‌ ضمن‌ تبیین‌ نظر برخی‌ عرفا دربارة‌ اراده روح‌ به‌ این‌ نکته‌ اشاره‌ می‌شود که‌ چگونه‌ می‌توان‌ این‌ حقیقت‌ به‌ ظاهر متناقض‌ را ــ که‌ از یکسو توصیة‌ بزرگان‌ معرفت‌ به‌ برخورداری‌ و متصف‌ شدن‌ به‌ آن‌ و از دیگر سو رمز جاودانگی‌ و بقا بعد از فنا در نفی‌ آن‌ است‌ ــ در کنار یکدیگر نشاند و هر دو را صحیح‌ دانست‌ و در نهایت‌ نظریة‌ امام‌ خمینی‌ مطرح‌ می‌گردد مبنی‌ بر اینکه‌ اول‌ بار خالق‌ هستی‌ خواستاری‌ توأم‌ با عطوفت‌ را نثار مخلوق‌ نموده‌ تا انسان‌ دریابد که‌ سیر به‌ سوی‌ کمال‌ هم‌ «مراد» خداوند است‌ و هم‌ مقدور انسان‌ و این‌ مطلب‌ هرگز منافاتی‌ با ارادة‌ انسان‌ مقهور نخواهد داشت‌.

مقولة‌ «اراده روح‌» از مقولات‌ اصلی‌، مهم‌ و مشترک‌ میان‌ برخی‌ از دانشهاست‌. در علم‌ کلام‌، فلسفه‌، عرفان‌، اصول‌ فقه‌ و حتی‌ روان‌شناسی‌ جایگاهی‌ خاص‌ دارد و هر یک‌ از علوم‌ به‌ مناسبت‌ موضوع‌ به‌ تعریف‌، تحلیل‌، بحث‌ و بررسی‌ آن‌ پرداخته‌اند. این‌ کلمه‌ و مشتقات‌ آن‌ در قرآن‌ کریم‌ بیش‌ از 150 مرتبه‌ به‌ کار رفته‌ است‌. در مبحث‌ اسما و صفات‌ الهی‌، اراده روح‌ به‌ عنوان‌ یکی‌ از مهمترین‌ صفات‌ حضرت‌ حق‌ مطرح‌ می‌شود و در نظام‌ «احسن‌» و «اتقن‌» هستی‌، از ارادة‌ کلی‌ و مطلق‌ مبدأ عالم‌ و حاکمیت‌ آن‌ بر جهان‌ سخن‌ می‌رود و بالاخره‌ در فضای‌ معرفت‌ انسانی‌ از رابطة‌ ارادة‌ آدمی‌، با فعل‌ و عمل‌ او و همچنین‌ نوع‌ رابطة‌ آن‌ با قاهریت‌ ارادة‌ حضرت‌ حق‌ گفتگو می‌شود. در سیر و سلوک‌ عرفانی‌ نیز «اراده روح‌» به‌ صورت‌ «ارادت‌»، یکی‌ از مهمترین‌ مقامات‌ و منازل‌ عرفانی‌ است‌ که‌ در همین‌ ساحت‌ از «مرید» و چگونگی‌ رابطه‌ و دلبستگی‌ او به‌ «مراد» و وظایف‌ هر یک‌ از این‌ دو نسبت‌ به‌ یکدیگر سخن‌ می‌رود. در این‌ مقاله‌ ابتدا به‌ بیان‌ شیخ‌الرئیس‌ اشاره‌ کرده‌ و سپس‌ به‌ آرای شخصیتهای‌ بزرگ‌ و برجستة‌ عرفانی‌ یعنی خواجه‌ عبدالله انصاری‌، محی‌الدین‌ بن‌ عربی‌، عبدالرزاق‌ کاشانی‌ و امام‌ خمینی‌ دربارة‌ ارادت‌ عارفانه‌ اشاره‌ خواهم‌ کرد و آنگاه‌ به‌ بیان‌ آرای امام‌ در رسالة‌  الطلب‌ و الاراده روح‌  می‌پردازیم‌.



خرید و دانلود تحقیق درباره اراده روح در عرفان


رباعیات فقیر اصفهانی

رباعیات فقیر اصفهانی

مجموعه حاضر حاصل چندین سال شعر سرایی الف راء میباشد

که این مجموعه در قالب چهل رباعی عرفانی عاشقانه میباشد



خرید و دانلود رباعیات فقیر اصفهانی