تحقیق در مورد چگونگی افزایش اشتغال

تحقیق در مورد چگونگی افزایش اشتغال

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 4

 

چگونه باید اشتغال را افزایش داد

در خلال «رکود بزرگ» کنونی نرخ بیکاری از کمتر از 5 درصد در آغاز رکود در دسامبر 2007 به بیش از دو برابر آن یعنی 2/10 درصد در اکتبر افزایش یافته است.

این رقم دومین نرخ بیکاری بالا بعد از جنگ جهانی دوم است و تنها نرخ 8/10 درصدی دسامبر 1982 از آن بیشتر بوده است. در پرتو چنین رقم‌های تیره و تاری از بیکاری جای تعجب ندارد که رییس‌جمهور ظرف چند روز «همایش مشاغل» را برای بررسی چگونگی بهبود بازار کار برگزار کند.

پازنر به درستی به این نکته اشاره می‌کند که نرخ بیکاری مشکل اشتغال را کمتر از حد واقعی آن بیان می‌کند، چون بعضی افراد بعد از قطع امید از یافتن شغل از جمعیت نیروی کار خارج شده‌اند یا اگرچه مایل به انجام کار تمام‌وقت هستند، اما به صورت پاره‌وقت کار می‌کنند.

نرخ موسوم به «نیمه بیکاری» (underemployment) معادل 5/17 درصد برآورد می‌شود که بسیار بیشتر از نرخ «بیکاری» (unemployment) است.

با این وجود باید توجه داشت که تعیین دقیق نرخ نیمه بیکاری از تعیین نرخ بیکاری که ارزیابی آن مشکل است، بسیار سخت‌تر خواهد بود.

من در نوشته‌های قبلی‌ام به تاکید پازنر بر نرخ نیمه بیکاری پاسخ داده‌ام که سیب را باید با سیب مقایسه کرد. اگر برای اندازه‌گیری شدت رکود از نرخ نیمه‌بیکاری و نه نرخ بیکاری استفاده کنیم، آن گاه باید برای ارزیابی رکودهای پیشین نیز نرخ نیمه‌بیکاری را به کار گیریم. کاملا روشن است که در این رکود‌ها هم نیمه‌بیکاری به نحو قابل‌ملاحظه‌ای بیشتر از بیکاری بود.

نرخ نیمه‌بیکاری برای دسامبر 1982 در حدود 1/17 درصد برآورد شده که در این مورد نیز بسیار بالاتر از نرخ بیکاری در آن زمان است. با این وجود اگرچه نرخ بیکاری هنوز به مقدار خود در 1982 نرسیده است، اما نرخ برآورد شده نیمه بیکاری برای اولین بار اندکی از این نرخ در آن دوره رکود بیشتر شده است.

علاوه‌بر آن در حالی که (به باور من) رکود کنونی در سه ماهه سوم به پایان رسید، بیکاری معمولا از هر گونه بهبودی در کل اقتصاد عقب می‌ماند، به گونه‌ای که نرخ بیکاری احتمالا باز هم افزایش پیدا می‌کند. با این همه نشانه‌هایی از آغاز بهبود در بازار کار وجود دارد.

ساعات کار افراد شاغل در حال افزایش است و نرخ دستمزدها نیز طی سال گذشته در حدود دو درصد زیادتر شده است. این افزایش دستمزدها – که در خلال دوران رکود معمول نیست – همچنان سایه تردید را روی ادعای کاهش گسترده دستمزد در طول این رکود می‌افکند.

با این حال این ترکیبی غیرعادی است: کارگرانی که هنوز صاحب شغل هستند، در مقایسه با دیگر رکودهای جدی کارکرد بهتری را از خود نشان می‌دهند، اما نرخ نیمه بیکاری به بیشترین مقدار خود بعد از رکود بزرگ رسیده است.

کینز و بسیاری از اقتصاددان‌های پیشین بر این نکته تاکید می‌کردند که دلیل افزایش بیکاری در دوره‌های رکود، انعطاف‌ناپذیری نرخ‌های اسمی دستمزد در مسیر نزولی است. شیوه طبیعی و معمول حذف تقاضای ناکافی برای یک کالا یا خدمت از قبیل نیروی کار در بازار، کاهش قیمت آن است.

تنزل قیمت تقاضا را تحریک کرده و عرضه را کاهش می‌دهد، تا جایی که دوباره به تعادل تقریبی بازگردند. عدم‌انعطاف دستمزدها به سمت پایین از وقوع سریع این امر در زمانی که تقاضای ناکافی برای کارگرها وجود دارد، جلوگیری می‌کند.

راه‌حل‌هایی که معمولا در رابطه با این مشکل ارائه می‌گردند، تحریک تقاضا برای نیروی کار یا کاهش هزینه‌های واقعی کارگران برای کارفرماها هستند: این بسته محرک سعی در تحریک تقاضا نموده است.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید



خرید و دانلود تحقیق در مورد چگونگی افزایش اشتغال