نیایش روزانه پایان گرفته بود. آوای متین و ملایم پرنس به مدت نیم ساعت خاطره اسرار شکوهمند و دردناک را در یادها برانگیخته بود؛ همهمه آواهای دیگر آمیخته سرودی با گلواژههایی چون عشق، بکارت و مرگ شده بود و به نظر میآمد که تالار روکوکو با زمزمه نیایش رخساری دگر گرفته است. طوطیان نیز که بالهای بهسان رنگینکمانشان را روی کاغذ دیواری ابریشمی گشوده بودند شرمگین مینمودند و حتی تصویر مریم مجدلیه در میان دو پنجره بیشتر به...