فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 24 صفحه
آینده پژوهی :
مشتمل بر مجموعه تلاشهایی است که بااستفاده از تجزیه و تحلیل منابع، الگوها و عوامل تغییر و یا ثبات، به تجسم ایندههای بالقوه و برنامه ریزی برای آنها میپردازد. آینده پژوهی منعکس میکند که چگونه از دل تغییرات (یا تغییر نکردن) «امروز»، واقعیت «فردا» تولد مییابد.
آینده پژوهی معادل لغت لاتین «Futures Study» است. کلمه جمع Futures به این دلیل استفاده شدهاست که با بهره گیری از طیف وسیعی از متدلوژیها و بجای تصور «فقط یک آینده»، به گمانه زنیهای سیستماتیک و خردروزانه، در مورد نه فقط «یک آینده» بلکه «چندین آینده متصور» مبادرت میشود.
موضوعات آینده پژوهی دربرگیرنده گونههای «ممکن» ،«محتمل» و «مطلوب» برای دگرگونی از حال به آینده میباشند.
ضرورت آینده پژوهی
امروزه تغییرات با نرخ سریعتری بوقوع میپیوندند. تغییرات فناوری و متعاقبا تغییر در دیگر جنبههای زندگی، افزایش روز افزون وابستگی متقابل کشورها و ملل، تمرکز زدایی جوامع و نهادهای موجود که بدلیل گسترش فناوری اطلاعات شتاب بیشتری یافتهاست، تمایل روزافزون به جهانی شدن به همراه حفظ ویژگیهای ملی، قومی و فرهنگی و بسیاری عوامل دیگر، لزوم درک بهتر از ”تغییرات“ و ” آینده“ را برای دولتها، کسب وکارها، سازمانها و مردم ایجاب میکند.
آینده اساسا قرین به عدم قطعیت است. با این همه آثار و رگههایی از اطلاعات و واقعیات که ریشه در گذشته و حال دارند، میتوانند رهنمون ما به آینده باشند. ادامه «تصمیم گیری صرفاچندین آینده محتمل بر اساس تجارب گذشته»، غفلت از رصد تغییرات آتی را در پی خواهد داشت و با تلخکامی روبرو خواهد شد.
عدم قطعیت نهفته در آینده برای بعضی، توجیه کننده عدم دور اندیشی آنان است وبرای عدهای دیگر منبعی گرانبها از فرصتها.
تاریخچه آیندهپژوهی
اشتیاق بشر برای دانستن در باره آینده از عهد باستان وجود داشتهاست پیشگویان و کاهنها نمونههایی از کسانی هستند که در گذشته تلاش داشتند به نحوی به این اشتیاق در نزد خاص و عام پاسخ دهند.
اولین نشانههای جدی تر توجه بشر به آینده در عصر روشنگری دیده میشود، عصری که بشر باور داشت که علوم برای هر چیزی راه حلی خواهند یافت. قوانین نیوتن در مورد حرکت، درک و تحلیل بسیاری ازپدیدهها را ممکن ساخته بود. در اثر رشد شتابان علوم در این دوره، متفکرین عصر روشنگری واقعا به این نتیجه رسیده بودند که تنها زمان میخواهد تا همه قوانین و قواعد جامعه و محیط پیرامون بشر معلوم و آشکار شود.
در همین دوران، بر خلاف گذشته که بیشتر متفکرین، افقهای کاملاً روشنی از آینده (مدینه فاضله)، تصویر میکردند، تجسمهای تیره تری از آینده نیز نضج یافت. آثار متفکرینی چون اچ جی ول H.G.Well، جورج اورول George Orwell و آلدوس هاکسلی Aldous Huxley از زمره چنین اندیشههایی محسوب میشود و با چنین نمونههایی است که کلا آینده پژوهی راه خود را به ادبیات باز میکند. موفقیت عظیم رمانهای ژول ورن Jules Verne و پا گرفتن سبک علمی تخیلی در ادبیات، در ادامه همین راه رخ میدهد.
برگزاری نمایشگاهی در سال ۱۸۹۳ که در آن اختراعات و ابداعات شگفت انگیزی نظیر تلفن، لامپ برق و کینتوسکوپ (اولین دوربین فیلمبرداری) معرفی شد، باعث هیجان عمومی گردید. در همان روزها یک نشریه مطرح، فراخوانی از ۷۴ شخصیت برجسته آن روزگاراعلام میکندواز آنان میخواهد که در مورد قرن بعدی پیش بینیهایی بعمل آورند. بعدها معلوم شد که پیش بینیهای آنان تا حد زیادی خوش بینانه بوده و در ضمن، تقریباً هیچیک از رخدادهای مهم قرن بیستم نظیر اختراع اتوموبیل، رادیو و تلویزیون، بروز دو جنگ جهانی، کشف انرژی اتمی، پرواز به فضا و البته ظهور کامپیوتر در فهرست آینده نگاری آنان یافت نمیشد.
اولین فعالیت آینده پژوهی در قالب یک تحلیل علمی در سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳ توسط یک گروه محققین و با سرپرستی ویلیام اف آگبرن William F.Ogburn در زمینه جامعهشناسی که علم نوپایی شناخته میشد، در آمریکا انجام شد. این گروه برای اولین بار متدولوژیهای علمی نظیر برون یابی Extrapolation وبررسیهای علمی را در مورد روندهای اجتماعی روز آمریکا به انجام رسانده و ضمن انتشار اولین کاتالوگ روندها در آن کشور، موفق به آینده بینیهای مهمی از جمله افزایش نرخ مهاجرت و ازدیاد طلاق شد. همچنین بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم، و به دنبال تجزیه و تحلیل تکنولوژیهای مورد استفاده در آلمان و ژاپن، متدهای نوینی برای آینده پژوهی ابداع شد و در نتیجه آن دستاوردهای تکنولوژی مهم دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ شامل رادار، موشکهای بالیستیک قاره پیما و حمل و نقل هوایی از قبل پیش بینی شد.
در دوران جنگ سرد و مسابقه تسلیحات هستهای، دغدغه مهم دست اندرکاران نظامی، پیش بینی زنجیره رخدادهایی بود که پس از یک رویارویی احتمالی هستهای میتوانست اتفاق بیفتد. از همین رو، اولین بازیهای جنگی War Games بوجود آمد. اینها مدلهایی از یک رویارویی هستهای بودند که احتمالات مختلف را بررسی و تحلیل میکردند. شکل کاملتر این مدلها، موجب بوجود آمدن سناریو شدند که امروزه یکی از مهمترین ابزارهای آینده پژوهی محسوب میشود. با کمک این سناریوها، سلسله رویدادهای متصور در یک زمان بسیار کوتاه پس از شروع یک جنگ هستهای، قابل تصور ومدل کردن بوده و در نتیجه میتوان عکس العملها و نحوه آمادگیهای لازم برای روبرو شدن با چنین جنگی را تدوین نمود. این مشابه همان نقشی است که سناریو بهعنوان یک ابزار در آینده پژوهی فعلی بازی میکند.
عامل دیگری که باعث رشد آینده پژوهی شد، تحول درطراحی و ساخت تسلیحات نظامی بود. در سالهای جنگ دوم جهانی، تانکها، هواپیماها و کشتی هادر مدت زمان نسبتاً کوتاهی طراحی، تکمیل و ساخته میشدند. اما بعدها با پیچیده ترشدن انواع تسلیحات (موشکهای قاره پیما، زیر دریاییهای هستهای و...)، کار برنامه ریزان صنایع نظامی دشوار شد بدین معنی که مدت زیادی مثلاً ده سال از شروع طراحی تا ساخته شدن نخستین نمونه محصول بطول میانجامید. در نتیجه تکنولوژی بکارگرفته شده درابتدای طراحی، در طول پیشرفت پروژه دچار تغییرات اساسی شده و اغلب در برهه ساخت نمونه نخستین، از رده خارج محسوب میشد.
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 136 صفحه
مدیریت استراتژیک
مدیریت استراتژیک سعی براین دارد که مجموعه ای از دستاوردها و نتایج عملی و اجرایی خدمات و محصولات دهه اخیر در زمینه خدمات مدیریتی و برنامه ریزی استراتژیک را مورد بررسی قرار دهد مدیریت استراتژیک می تواند بعنوان محورهای تفکر استراتژیک کارآفرینی ، مدیریت استراتژیک مالی ، تولید ، پژوهش و آینده پژوهی، بازاریابی ، نوآوری و خلاقیت ، فلسفه وتوجه به تفکر استراتژیک ، منابع انسانی ، محیط شناسی و تئوری شناسی استراتژیک ، برنامه ریزی در سطح کلان ملی به کمک مدلهای ریاضی ، تکنولوژی ، دانش و فناوری ، مدلها و الگوهای مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک ، تجارت موفق و مطالعه موردی برنامه ریزی استراتژیک ، برنامه ریزی استراتژیک در سازمانهای دولتی و غیر انتفاعی ، نظامها و رویکردهای کنترل و پایش بر برنامه ریزی استراتژیک درسطح کلیه سازمانها مطرح نماید .
تعریف مدیریت استراتژی
هنر و علم تدوین اجراء و ارزیابی تصمیمات وظیفه ای چند گانه که سازمان را قادر می سازد باهداف بلند مدت خود دست یابند استراتژی قواعد و رهنمودهائی برای تصمیم گیری است که بر پایه محورهائی چون ویژگی های بازار ، برداررشد و برتریهای رقابتی استوار می گردد مدیریت استراتژیک رویه ای جامع است که از شناخت استراتژیک آغاز می شود و سازمان را در مسیر گام های بیشتر به جلو رهنمون می کند گامهائی که به تولید محصولات نو و به وجود آمدن بازار ها و فناوری های جدید و نیز قابلیت ساده منجر می نماید به نظر پورتر مدیریت استراتژیک استراتژی رقابتی عمل جستجو برای دستیابی به موقعیت رقابتی است تلاش در فراهم نمودن یک موقعیت سود آور و پایدار در برابر عوامل فشار در محیط سازمان دارد استراتژی یک جایگاه با ارزش و ممتاز و یکسری فعالیت هماهنگ متمایز می باشد ، استراتژی متمایز کردن فعالیت ها و یا انجام فعالیتهای مشابه با روش متمایز است از دیدگاه تامسون و استریکلند استراتژی اساساً یک فعالیت کار آفرینی است که با مخاطره و خلاقیت همراه است و سعی در شکار فرصت های رقابتی بازار دارد همچنین سلسله ای از اقدامات و برنامه ها برای دستیابی به هدف یا نتیجه ای خاص دارد روش استراتژیک ، خیلی ساده می تواند این باشد که تنها با یک سوال پندارهای غالب را به چالش فرا خواند چرا ؟ و آنقدر بی وقفه و بی رحمانه همین سوال را در مقابل آنها که مسئول انجام کارهای معمول هستند مطرح می کند تا خسته شوند .
تعریف واژه استراتژیک
کلمه استراتژی از کلمه یونانی ( stratego) مرکب از (stratos) به معنای ارتش و (eGo )بمعنای رهبرگرفته شده است با این تفاسیر برنامه ریزی استراتژیک نیز اساساً بر همین اساس تدوین می شود و کلیه سازمانهای دولتی و غیر انتفاعی را در بر می گیرد.
تعریف استراتژی
استراتژی را ایجاد یک مزیت منحصر به فرد برای تمایز سازمان از رقبا تعریف می کنند و اساس کار را مدیریت این تمایز می دانند تعریف دیگری نیز از استراتژی قابل مطرح می باشد و آن اینست که علم و هنر بکار گرفتنی نیروهای سیاسی ، اقتصادی ، روانی و نظامی یک ملت یا گروهی از ملت ها برای حداکثر حمایت از سیاست های اتخاذ شده که در زمان جنگ و صلح کاربرد دارد همچنین استراتژی نوع خاص از راه و روش دستیابی به اهداف است که باید شرایط سه گانه را داشته باشد یعنی در ارتباط با چگونگی دستیابی به اهداف بلند مدت وحیاتی سازمان که در محیط رقابتی قرار دارد بحث می نماید که در این رابطه حرکت از وضعیت موجود به وضعیت جدید قابل طرح بوده ، به عبارتی استراتژی عبارتست از طرح و نقشه یعنی نوعی مسیر آگاهانه و مورد نظر یک رهنمود برای برخورد با یک وضعیت خدعه و فریب یک نقشه خاص یا مانور برای انحراف رقیب الگو به ویژه الگویی از یکسری اقدامات مشخص یعنی وسیله ای برای مشخص کردن جایگاه سازمان در محیط بازار و دیدگاه که استراتژی را یک مفهوم ذهنی می داند و دیدگاهی است مشترک که میان اعضاء یک سازمان بر مبنای مقاصد یا اقدامات آنان می باشد و در حقیقت می توان به نکات زیر توجه نمود .
ایجاد یک بستر برای تغییر سازمانیایجاد تعهد و احساس مالکیت ایجاد توازن بین ثبات و نوآوریاستراتژی یک واحد کاری مانند سازمانها و شرکتها ، برنامه ای است که خطوط راهنمای رفتار کاری واحد را در سطح وسیعی نشان می دهد برای یک سازمان این برنامه شامل انتخاب خدمات و مشتریهای سازمان ، اهداف اصلی که توسط این برنامه باید به آنها رسید و سیاستهای تهیه و تخصیص منابع برای رسیدن به اهداف اصلی است ، شخصی که عهده دار تعیین و تنظیم استراتژی است باید ارتباطات و تاثیرات متقابل واحدهای مختلف را تحت کنترل خود در یابد از طرفی یک مدیر باید چشم انداز گسترده داشته باشد .
مزایای مدیریت استراتژیک
رویکرد مدیریت استراتژیک بر مبنای تعامل مدیران در همه سطوح سازمانی و کسب و کار تاکید نموده و نتایج رفتاری مشخصی را به همراه دارد که مشخصه نظام تصمیم گیری مشارکتی است به همین علت بررسی تشخیص و ارزیابی دقیق تاثیر فرموله کردن استراتژی بر عملکرد سازمان و یا کسب و کار اغلب نیازمند مجموعه ای از معیارهای مالی و غیره می باشد که اثربخشی مدیران را مورد ارزیابی قرار می دهند .
به هر حال سودآوری ناشی از طرحهای استراتژیک و مدیریت تغییرات محیطی را می توان در توسعه فعالیتها و افزایش بهره وری و تحقق اهداف و اثربخشی فرآیند مدیریت علمی جستجو نمود . علاوه بر این موارد زیر را نیز می توان در سودآوری مدیریت استراتژیک مطرح نمود .
فرآیند فرموله کردن استراتژی ، توانائی های سازمان و کسب و کار را برای حل مسائل افزایش می دهند . مدیران با تشویق و پاداش دادن به زیردستان موجب توجه آنها به ملاحظات برنامه ریزی گردیده و بدین طریق در پیش بینی و هدایت کار بوسیله کارکنان یاری و کمک می شوند. تصمیمات استراتژیک مبتنی بر گروه شامل تعامل میان همه سطوح احتمالاً بهترین راه حل را در اختیار مدیران قرار می دهد و به علت تصمیمات بهتری احتمالاً محصول این فرآیند خواهد بود . نخست اینکه تولید استراتژیهای مختلف از طریق تعامل گروهی تسهیل می گردد و دیگر اینکه بررسی و ارزیابی انتخابها بهبود می یابد چرا که اعضای گروه پیش بینی هایی را بر اساس برداشتهای تخصصی ارائه می نمایند . انگیزش کارکنان جهت درک بهتر آنها از رابطه بهره وری که در هر طرح استراتژیک روشن می گردد بهبود می یابد به عبارت دیگر زمانی که کارکنان و یا نمایندگان آنها در فرآیند فرموله کردن استراتژی مشارکت داشته باشند فهم بهتری از اولویتها و سیستم پاداش سازمان و یا کسب و کار داشته و بنابراین انگیزه بیشتری برای رفتار در جهت اهداف خواهند داشت . شکاف و اصطکاک در فعالیتها و در میان افراد و گروههای گوناگون به دلیل مشارکت آنها در فرموله کردن استراتژی باید کاهش یابد چرا که فرآیند مذکور به روشن کردن نقشهای مختلف کمک می نماید و شکل گیری جلسات گروه که در مراحل مختلف فرآیند فرموله کردن استراتژی بوجود می آید فهم مسئولیتهای افراد گروههای فرعی را افزایش داده و مشخص تر می نماید . مقاومت در مقابل تغییر کاهش می یابد و مشارکت مورد نیاز به حذف عدم اطمینان که با هر تغییر همراه بوده و ریشه اصلی مقاومتها است کمک می نمایند اگر چه مشارکت بدون اختیار و اقتدار تصمیم گیری ممکن است چندان مطلوب نباشد .برنامه ریزی استراتژیک
بمنظور ایجاد زیر ساخت های لازم و جهت گیری برای استفاده از مکانیزم برنامه ریزی ، مدیریت استراتژیک بعنوان یکی از موثرترین رویکرد مدیریتی جایگاه ویژه در سازمانهای بزرگ و کوچک پیدا نموده است . درحال حاضر اکثر پروژه های مدیریتی در سطح دنیا ماهیت برنامه ریزی داشته و واژه استراتژیک در ادبیات بسیاری از دست اندرکاران مشهود است اما در سازمانهای داخل کشورما توجه و نگرش کمتری به زیر ساخت های استراتژیک می گردد. لذا بعلت عدم حمـایت مناسب و درک درست در انجام پروژه ها فعالیتهای انجام پذیرفته چندان موثر نبوده و مباحث مدیریتی استراتژیک بصورت کتابخانه در سازمانها در آمده و از رویکرد مناسب در سازمانها خبری نیست عدم حمایت و مشارکت مدیران ، درگیر نشدن کارکنان و واحدهای عملیاتی ، عدم تخصیص منابع با استراتژی ها ، عدم پایش و پیشرفت ، عملیاتی نمودن پروژه ها از جمله موارد قابل توجه در بروز این معضل در سطح سازمانها در کشور ما می باشند متاسفانه بنظر نگارنده ژست نمایش در زمینه اجرایی این شیوه مدیریت در سازمانهای کشور ما وجود دارد که ضمن هدر رفتن بودجه سازمانها درکشور، نتایچ پروژه را بیک عمل غیر کاربردی تبدیل می نماید باید اذعان داشت که تفکر استراتژیک مهمترین دغدغه اصلی مدیران سازمان بوده و اگر بخواهیم برنامه ریزی استراتژیک یک ابزار عملیاتی برای تحقق اهداف و ماموریت سازمان صورت پذیرد ضروریست آگاهانه و دقیق عمل نموده که موضوع خود بعنوان تصمیم استراتژیک قابل بحث است ، اصولاً ویژه گیهای افراد موفق آینده نگری آنها میباشد که این افراد با خلق آینده و نه با پیش بینی مسیر فعالیت خود را برای شفاف ، هدفمند سازی و سودمند نمودن مشخص می نمایند، اگر این ویژگی را برای سازمانها تعمیم دهیم درخواهیم یافت که سازمانها درفضای رقابتی امروز در داخل کشور و یا حتی خارج از کشور نیاز به الگو و چارچوبی دارند تا اهداف سازمانی را تحقق بخشند برنامه ریزی استراتژیک فرآیندی است که عموم شرکتها از آن جهت هدایت و پیش برد برنامه ها و فعالیتهای خود با افق بلند مدت و در جهت دستیابی باهداف و تحقق ماموریتهای سازمانی خود بهره می گیرند در حال حاضر که این برنامه ریزی ها مورد استقبال سازمانها قرار گرفته است . لذا چنانچه استراتژی بدرستی تدوین گردد و بصورت صحیح و بموقع اجراء گردد مسیر تعالی و تحقق رویاهای سازمان تحقق می یابد . برنامه ریزی استراتژیک، با بررسی محیط خارجی و داخلی سازمان ، فرصت ها و تهدیدهای محیطی و نقاط قوت و ضعف داخلی را شناسایی می کند و با درنظر داشتن ماموریت و اهداف بلند مدت سازمان و برای دستیابی باین اهداف از بین گزینه های استراتژیک اقدام بانتخاب استراتژیهای روز می نماید امروزه سازمانها با هر اندازه ای با تغییرات و تحولات سریعی مواجه می باشند و باید فعالیتهای خود را طوری برنامه ریزی و هدایت نمایند که در محیط رقابتی موفقیت کسب نموده و تداوم حیات داشته باشند با توجه به مفهوم برنامه ریزی استراتژیک ، این امر مستلزم بکارگیری از این نوع برنامه ریزی است