لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:23
فهرست مطالب:
انقلاب اسلامی ایران
ماهیت انقلاب اسلامی
تحلیل ماهیت و مبانی نظری
انقلاب اسلامی
بدون شک انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگترین و بلکه بزرگترینرویداد قرن بیستم است و به خصوص که وقوع آن همزمان با پایان قرنچهاردهم و شروع قرن پانزدهم هجری است و به عنوان نقطه عطفی در تاریخمعاصر جهان اسلام و به خصوص ایران اسلامی قلمداد میشود.
حضرت امام خمینی(ره) به عنوان معمار این تجدید بنا و تجدید حیاتاسلام و به عنوان یک رهبر بزرگ انقلابی که هادی این تحول عظیم جهانی از15 خرداد 1342 تا 22 بهمن 1357 و پس از آن تا 15 خرداد 1367 بود. درآخرین فرمایشات و وصیت الهی خود در مورد ویژگیهای این انقلابمیفرمایند:
"شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلابها جدا است. هم درپیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام تردید نیست کهاین یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان براین ملتمظلوم غارت زده عنایت شده است."
ماهیت انقلاب اسلامی
نگاهی تحلیلی به پیشینهی فکریو تاریخی اسلام و ایران
پس از رحلت رسول اکرم(ص) با انتخاب ابوبکر به عنوان خلیفه نوعینوعی جدایی و تجزیه؛ بین دین و سیاست؛ پدید آمد. چنانکه بعدها ابوبکردر پاسخ به برخی سؤالهای دینی و فکری که از سوی برخی یهودیان به منظورشکست اسلام مطرح میشد، و خود نمیتوانست پاسخی در خور به آنهابدهد، ناچار متوسل به حضرت امیر(ع) میگردید. وی بارها بازگو کرد کهوارث علم (معنویت) رسول اکرم(ص) آن مرد (یعنی علی(ع)) است و منتنها وارث شأن حکومت آن بزرگوار هستم. بدنبال خلافت دو خلیفه اول ودوم؛ که سعی در اداره جامعهی اسلامی به میزان فهم و توانایی خود از ظاهراسلام داشتند، در زمان خلافت عثمان به جهت عملکرد سوءِ وی؛ از جمله برروی کار آوردن برخی چهرههای بدنام بنیامیه که از سوی پیامبر اسلام(ص)طرد و یا مهدورالدم اعلام شده بودند؛ و نیز پس از به خلافت رسیدن علی(ع)و مخالفت برخی صحابه و اطرافیان معروف پیامبر(ص) با ایشان؛ که منجر بهجنگ بزرگ و معروف گردید که حاصلی جز تحلیل نیرو و قدرت امتاسلامی نداشت؛ بذر بسیاری از پرسشها و تردیدها نسبت به حقانیت اینشخصیتها و حتی وجود مقدّس حضرت امیر(ع) در میان امت اسلامیافشانده شد و همین امر به سرگشتگی و حیرت امت اسلامی در عرصهیتشخیص حق و باطل منجر شد به گونهای که این امر سبب شورش برخیمسلمانان تندرو همچون "خوارج" و سوءِ استفادهی یاران معاویه از شرایطموجود گردید، تا سرانجام با شهادت علی(ع) و پس از ایشان، امام حسن(ع)،امر خلافت به حکومت معاویه و اخلاف او منتهی گردید. در زمان رسولگرامی اسلام صلّیاللّهعلیه و آله به جهت اشتغالات نظامی و حضور آرامبخشآن بزرگوار در میان امت اسلامی مباحث اعتقادی به نحو طبیعی تحت کنترلو جاذبهی شخصیت آن حضرت بود. (البته آن بزرگوار در مواقع مقتضیمستقیماً به پرسشهای اعتقادی، اخلاقی و سیاسی مسلمانان پاسخ قاطع واطمینانبخش میدادند. بعدها بدنبال ظهور اختلافات سیاسی و پس از آنکلامی، و نیز بدنبال فتوحات بزرگ نظامی و در نتیجهی ارتباط با فرهنگهایبزرگ و حکومتهای نیرومند همچون روم، ایران و مصر، پارهای مسائل وشبهات کلامی و فلسفی همچون مسئلهی نحوهی تعیین امام بعد از حضرترسول(ص) و یا مسائلی نظیر حکم مرتکب گناه کبیره و یا طرح مسئلهیسرنوشتساز جبر و اختیار؛ پدید آمد که به برخورد و تضارب آراء و حتیتهاجم فرهنگی گسترده از سوی برخی دشمنان اسلام ـ خصوصاً قوم یهود(ع)ـ منجر گردید. و این مسئله خود باعث بروز برخی تحوّلات بزرگ فکری،کلامی و سیاسی در جهان اسلام شد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:7
فهرست:
پیامهایی در ارتباط با قیام خونین پانزده خرداد
خروش تاریخی
قیام حماسه انگیز
روز سرنوشت
شکستن هیبت شاهنشاهی
پیام 15 خرداد
غیرت دینی
حرکتی الهی
یک تاریخ
رستخیز فرهنگی
پانزده خرداد مبدا نهضت اسلامی
منابع :
پانزده خرداد یک نقطه عطفی است در تاریخ کشور ما که از همان وقت، شروع به فعالیت سیاسی شد و روحانیون از همان وقت خودشان را مجهز کردند.
پانزده خرداد یک مصیبتی بود برای ملت ما، لکن مبدأ جنبش بود.
پانزده خرداد در عین حالی که مصیبت بود لکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و ازادی برای همه مملکت.
پانزده خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدائیت اسلام و راهنمایی روحانیت.
در حقیقت دستاورد نهضت پانزده خرداد 42 پیروزی بیست و دوم بهمن 57 بود.
قیام پانزده خرداد اسطوره قدرت ستمشاهی را در هم شکست و افسانهها و افسونها را باطل کرد.
اولین و مهمترین فصل خونین مبارزه در عاشورای پانزده خرداد رقم خورد.
با فرا رسیدن پانزده خرداد خاطره غمانگیز و حماسه آفرین این روز تاریخی تجدید میشود... من روز پانزده خرداد را برای همیشه عزای عمومی اعلام میکنم.
ملت بزرگ ایران، سالروز پانزده خرداد را که یوم اللّه است زنده نگه میدارد.
پانزده خرداد مبدأ نهضت اسلامی ایران است.
درود بر عاشورا، درود بر «پانزده خرداد» و «بیست و دوم بهمن» درود بر ایام اللّه و بر ملت شریف و ارزشمند ایران.
پیامهایی در ارتباط با قیام خونین پانزده خرداد
خروش تاریخی
15 خرداد 42، اوّلین خروش تاریخی و تاریخ ساز مردم مبارز و مسلمانی بود که در اعتراضی آگاهان، مخالفت با سیاستها و برخوردهای ظالمانه و جبارانه حکومت شاهنشاهی را بنیان گذاشتند.
تجلی آرمان ها
موج خرداد هیچگاه از جوش، و خروش نمیافتد و هیچ زمانی شعلههای سرکش این حرکت انقلابی فرو نخواهد نشست زیرا آرمانهای یک ملت بزرگ و شجاع در این روز و در قالب یک اجتماع حقیقت طلبانه متجلّی شد.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 83
فهرست و توضیحات:
گرداب شیطان
پروسترویکای اسلامی وجود ندارد
آغازی بر یک پایان
دولت پایدار
حق ایمان منجی جهان فردا
انفجار اطلاعات
انفجار اطلاعات در برابر فرهنگ واحد جهانی
تکنولوژی ارتباطات
یادداشتی ناتمام در باب هویت و حقیقت انسان
اگر «لاشرقیه و لا غربیه» از لوازم ذاتی اسلام و حکومت منتسب به آن است،یعنی که با تخطی از این اصل در واقع انقلاب از ماهیت اسلامی خویش دور میشود . در جهان امروز این نخستین بار است که انقلابی بر مبنای این اصل «نه شرقی ونه غربی» واقع می شود و در تاریخ ظهور تمدن غرب، در این چند قرن ، هرگز نمیتوان تمدنی را سراغ کرد که نتوانسته باشد در برابر هجوم تمدن غربی تاب بیاورد و انقلابی راکه بعد از پیروزی ، برای تاسیس نظام حکومتی ، بر قدرت های استکباری اتّکا نیافته باشد . چه بسا بوده اند انقلاب هایی که درطول مبارزه بر تفکری نسبتاً مستقل از غرب و شرق مبتنی بوده اند ، اما بعد از تاسیس نظام ، چون مورچه ای که در گرداب های شنی مورچه خوار ها بلغزند ، اسیر یکی از قدرت های شیطانی جهان گشته اند.
انقلابی همچون انقلاب ما ، «انقلاب در ارزش» هاست اگر چه «ارزش» نیز از آن الفاظی است که به تبع زدگی ما و از طربق ترجمه کتاب های فلسفی غرب به زبان ما راه یافته است .در انقلابی اینچنین، که با اتکا به نظام فکری مستقلی وقوع یافته است، باید متوقع بود که آن تفکر مستقل در صورت یک«نظام ارزشی» تازه ظهور یافته و جایگزین نظام ارزشی گذشته گردد و لهذا ، اصل «نه غربی، نه شرقی، جمهوری اسلامی» در واقع صورت تبلور یافته همان تفکری است که انقلاب ما بر ان متکی است.... و اما چرا انقلاب های دیگری که در قرون جدید وقوع یافته اند آنچنان که باید بر استقلال خود پای فشارند و حکومت های مستقلی مبتنی بر ارزش های انقلابی خویش تاسیس کنند؟
بخشی از جواب مسلماً به این حقیقت برمی گردد که هیچ تفکری جز اسلام ناب محمدی(ص) نمی تواند به معنای کامل لفظ ، مستقل و غیر وابسته باشد و مصداق لا شرقیه و لا غریبه.... و انقلاب هایی که در دوره جدید وقوع یافته اند، اگر چه بعضاً از نوعی ناسیونالیسم رنگ پذیرفته از دین منشا گرفته اند، اما نه اینچنین است که بتوان آنها را به طور مطلق «انقلاب دینی» یا «انقلاب اسلامی»دانست.بخش دیگری از جواب را نیز باید در رهبری پیامبرانه حضرت امام (ره) جست و جو کرد جز در تاریخ صدور اول اسلام هرگز نظیری نداشته است .و اما آنچه مطرح نظر ماست و مقصد تحریر این نوشتار، امر دیگری است که مقدمه حاضر زمینه پرداختن به آن را فراهم داشته است:
جهان امروز واحد یکپارچه و به هم پیوسته ای است که در جهات خاصی نطام یافته است و لهذا ،نباید توقع داشت که در آن جز برای زندگی کسانی که به غایات این نظام واحد و سازمان دهی جهانی آن تن سپرده اند ،عرصه گشوده ای موجود باشد . بسیاری از دشمنان ما نیز به این مقدمات برهانی متمسک می شوند برای تحصیل نتیجه ای دیگر: اینکه، «در دنیایی اینچنین باید به نظام واحد جهانی تسلیم شد و هر تلاشی جز این ، خلاف جریان آب شنا کردن است .»اینها کسانی هستند که نه تنها نتایج مترتب بر این تسلیم یعنی بردگی و استثمار و وابستگی و عدم استقلال ، بت پرستی و ضلالت و فساد....را پذیرفته اند، بلکه غالباً مشتاقانه به آن دل سپرده اند : و در صدق این مقدمات نیز بیش تر کسانی شک می کنند که نتوانسته اند وحدت جهانی حاکم بر نظام صنعتی و تبعات فرهنگی آن را دریابند.
وقتی سیر تکوینی یک انقلاب جوان به تاسیس نظام حکومتی منجر شد، رهبران انقلاب نیازمند به قانون اساسی و اصول اجرایی مدونی هستند که بنیان بنای تازه را بر ان استوار دارند ، اصولی تبلور یافته از آن نظام ارزشی خاصی که تفکر انقلاب در آن جلوه کرده است . چه خواهند کرد؟
تاریخ جهان در این عصر جدید دو انقلاب بزرگ را در برابر امپرایالیسم تجربه کرده است، یکی در چین و دیگری در شوروی؛ و اگر چه ما ماهیتاً میان این سه چهره از «ملت واحد کفر» کمونیسم روسی و چینی و امپرالیسم تفاوت اساسی قایل نمی شویم ، اما تامل در سرنوشت این انقلاب ها می تواند محل عبرتی عظیم باشد. هیچ یک از این دو انقلاب نتوانستند اصالت واستقلال خویش را در برابر آمریکا که مظهر ان واحد جهانی و شیطان بزرگ است حفظ کنند و سرنوشت هر دو به همین جا منتهی گشته است که ما شاهد آن هستیم . برای اشاعه تفکر آمریکایی در روسیه و چین حتماً لازم نیست که به آنها اجازه افتتاح پیتزا فروشی ویا و یدئو کلوپ در میدان های بزرگ مسکو و پکن داده شود، بلکه «تعلیمات واحد نظام جهانی آموزش»برای آنکه دانشجویان چینی را بدان جا بکشانند که خود را قربانی «دموکراسی امریکایی» کنند کافی است . نظام فکری حاکم بر حهان نظام واحدی است که درطول چند قرن ظهور تمدن غربی تدوبن بافته است و یک انقلاب جوان کحا میتواند فرصت و رخصت آو را پیدا کند که تعلیمات دانشگاهی خویش را بر مبنای معتقدات و نظام ارزشی خویش تدوین کند؟ تعلیمات دانشگاهی را به مثابه مصداق بارز این معضل عنوان کردیم و اگر نه، همین مشکل درتمامی دوره ها آموزش از دبستان گرفته تا .... وجود دارد .
یک، انقلاب جوان درست بعد از پیروزی و کسب قدرت سیاسی ، به محض مواجهه با ضرورت باز سازی بعد از انقلاب ، ناگزیر به سراغ اصول مدونی خواهد رفت که نظام یکپارچه جهانی در طول این قرن ها به آن دست یافته است.....و همین تجربه امروزی ما برای اثبات این مدعا کافی است : از اصطلاحات فنی تا سناریو های تفصیلی توسعه اقتصادی ، مآخوذ از تجربیات کسانی که نه در غایات ونه در روش ها با ما اشتراک حقیقی ندارند و نداشته اند. ما در پی شکوفایی حیات فطری انسان هستیم و آنان در جست وجوی استیلای مطلق بر طبیعت ومکیدن منابع آن و توسعه استعمار و استثمار بوده اند.
در وسعت جهانی که غربی ها آن را «جهان سوم» نامیده اند، بجز ایران ، حتی یک کشور یا انقلاب دیگر وجود ندارد که بعد از تاسیس نظام حکومتی ، در برابر ضرورت «توسعه اقتصادی » لزوماً متوجه به جناح غرب زدگان و وابسته گان به تفکر اجنبی نشده باشد .
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید