لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
فهرست مطالب:
روانشناسی شخصیت
نگاه اجمالی
شخصیت از دیدگاه مردم
شخصیت از دیدگاه روانشناسی
ماهیت شخصیت و انسان
نقش وراثت زیستی در رشد شخصیت
اهمیت محیط طبیعی در رشد شخصیت
رابطه فرهنگ و شخصیت
نقش تجربه گروهی در رشد شخصیت افراد
اهمیت تجارب شخصی در رشد شخصیت
روانشناسی خانواده
نگاه اجمالی
تعریف خانواده
اهمیت روان شناختی خانواده
مطالعات مربوط به خانواده
مشکلات مربوط به مطالعات خانواده
چند وجهی بودن موضوع
تفاوتهای زمانی
تفاوتهای فرهنگی
ارتباط باسایرمباحث
کاربردها
روانشناسی تربیتی
دید کلی
تاریخچه
نقش و تاثیر در زندگی
ساختار
شیوه عمل
ارتباط با سایر علوم
کاربردها
منابع
روانشناسی شخصیت
تعاریف مختلفی از شخصیت ارائه شده است که هر یک بر وجهی از شخصیت تأکید کردهاند. هیلگارد (Hilgard) شخصیت را «الگوهای رفتار و شیوههای تفکر که نحوه سازگاری شخص را با محیط تعیین میکند» تعریف کرده است در حالی که برخی دیگر «شخصیت» را به ویژگیهای «پایدار فرد» نسبت داده و آن را بصورت «مجموعه ویژگیهایی که با ثبات و پایداری داشتن مشخص هستند و باعث پیش بینی رفتار فرد میشوند» تعریف میکنند.
شخصیت (Personality) از ریشه لاتین (Persona) که به معنی «نقاب و ماسک» است گرفته شده است و اشاره به ماسک و نقابی دارد که بازیگران یونان و روم قدیم بر چهره میگذاشتند و این تعبیر تلویحا به این موضوع اشاره دارد که «شخصیت هر فرد ماسکی است که او بر چهره خود میزند تا وجه تمایز (تفاوت) او از دیگران باشد».
شخصیت به همه خصلتها و ویژگیهایی اطلاق میشود که معرف رفتار یک شخص است، از جمله میتوان این خصلتها را شامل اندیشه ، احساسات ، ادراک شخص از خود ، وجهه نظرها ، طرز فکر و بسیاری عادات دانست. اصطلاح ویژگی شخصیتی به جنبه خاصی از کل شخصیت آدمی اطلاق میشود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه63
فهرست مطالب
مقدمه:
بیان مساله
اهمیت و ضرورت تحقیق:
اهداف تحقیق:
فرضیات:
تعریف اصطلاحات:
فصل دوم
پیشینه، تحقیق
مقدمه:
شخصیت از نظر یونگر:
دیدگاههایی درباره شخصیت
شخصیت از نظر فروم:
نگرش فرانکن به شخصیت:
نگرش فرانکل به شخصیت:
چشم اندازی به رشد شخصیت:
دیدگاهایی درباره رشد شخصیت:
رشد شخصیت از نظر یونگر:
روان شناسی شخصیت حوزه بسیار گسترده ای است، زیرا شخصیت، خود موضوعی است پیچیده و دارای ابعاد و جنبه های گوناگون، برای شناخت شخصیت انسان از دیر باز کوششهای فراوانی به عمل آمده که برخی آنها غیر علمی، خرافاتی، و معدودی دیگر علمی و معتبر است.
شخصیت معادل انگلیسی personality وpersonalite فرامنه است و هر دو اقتباس از persono است. درک لزوم مطالعه روانشاسی شخصیت چندان دشوار نیست.
شناخت شخصیت، ویژگیها، چگونگی شکل گیری شخصیت، عوامل موثر در ایجاد شخصیت و مسائلی از این قبیل، ازیک جنبه، ارضا حس کنجکاوی، و مایل به حقیقت جوئی را در انسان دنبال می کند، زیرا این ناخت نوعی خود شناسی است. از سوی دیگر این شناخت و اطلاعات به شخص امکان می دهد که در ارتباط متقابل با دیگران موضع گیریهای مناسب و آگاهانه داشته باشد. مطالعه شخصیت هم از جنبه های ارضای برحس کنجکاوی و هم از نظر روابط اجتماعی دارای اهیمت است.
شخصیت در روانشناسی به مجموعه ویژگیهای جسمی و روانی، و رفتاری که هر فرد را از افراد دیگر متمایز می کند اطلاق می شود.(کریمی،1375)
گروهی از صاحب نظران، نظریه نسبت دادن معتقدند، که افراد موفقیتها و شکستهای خود را یا به عوامل خصی نسبت می دهند، یا به عوامل محیطی و از این رو این دو عامل مهم یکی درونی و دیگری را بیرونی شناسائی کرده اند و به نظریه جایگاه مهار شهرت دارد.
وجولیان راتر (1966) درباره نظام اعتقادی افراد را به جایگاه مهار به دو دسته تقسیم می شوند.
گروهی که موفقیها و کستهای خود را به شخص خود، نسبت می دهند (دورنی)گروهی که موفقیتها و کستهای خود را به عوامل محیطی نسبت می دهند.(بیرونی) (جمالفر،