لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:29
فهرست و توضیحات:
نظریات فرهنگی
نظریه های فرهنگی رشد دوره نوجوانی
نظریه روانی – فرهنگی اریکسون
نظریه یادگیری فرهنگی بندورا
مدل بوم شناختی " براون فن برنر "
از دید " اریکسون "، دوره نوجوانی دوره کسب هویت در برابر پراکندگی نقش است و جنبه های رشد عاطفی، بخصوص تجربه نقشها و رفتارهای شخص در زمینه های اجتماعی حائز اهمیت بسیاری است. یکی از ویژگیهای مهم این نظریه ، وجود تضاد است که فرد در هر مرحله ، دوره بحرانی را پشت سر گذاشته و به تحول مثبت دست می یابد ، در غیر این صورت ، دچار مشکلاتی عدیده خواهد شد .
از دید اریکسون، مهمترین مسأله در دوره نوجوانی ، هویت و کسب آن است. نوجوان به منظور کسب هویت، اطلاعات پراکنده ذهنی خود را انسجام می بخشد و هویت منسجمی را برای خود به وجود می آورد .
در این دوره، فرد باید به انسجام هویت دست یابد، وگرنه دچار پراکندگی یا ابهام نقش خواهد شد. افرادی که از نظر رشد عاطفی، رشد بهنجاری داشته، روابط خوبی با والدین و بزرگسالان برقرار کرده و از نظر ذهنی دارای انسجام فکری باشند، می توانند در آینده به هویتی سالم دست یابند، ولی اگر نوجوان نتواند اطلاعات پراکنده ذهنی خود را انسجام بخشد و در مورد خود و هویت خود به اطلاعاتی واضح دست پیدا کند، به پراکندگی هویت دچار می شوند .
شخص در این دوره با تجربه نقشها و رفتار افراد موفق ، به طور دائم نقشهای مختلفی را می پذیرد تا در نهایت به نقش مورد نظر خود دست یابد و هویت او شکل گیرد و چنانچه موفق به این کار نشود ، دچار پراکندگی هویت خواهد شد . نوجوانی که با هر کس راه می آید و به نقش خود آگاه نیست ، هر لحظه نقش خاصی را می پذیرد و رها می کند و تصویر مشخص از خود ندارد .
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :45
مقدمه
فرهنگ مفهوم پیچیده ایست که تعاریف متعدد و متنوعی از آن داده شده است. برای مدتها "فرهنگ" به مجموعه ای از فعالیت های فکری و هنری محدود می شد. و سپس تعریف نسبتا جامع و تا حدی دقیق از فرهنگ ارائه شد اما، با وجود این تعریف صرفا به جنبه های معنوی مساله پرداخته شده بود.
" فرهنگ ابتدایی" فرهنگ را "مجموعه پیچیده ای تعریف می کند که متضمن دانش، اعتقادات، هنرها، اخلاق، قوانین آداب و رسوم و کلیه توانایی ها و قابلیت ها و عادات مکتسبه است که انسان به عنوان عضوی از یک جامعه تحصیل می نماید."
فناوریهای ارتباطی همچون اینترنت قادرند مرزهای جغرافیایی را برداشته و تمایزات میان آنچه فرهنگهای سنتی خوانده میشود را از میان ببرند.
روانشناسان فرهنگی برای مدتی به دلیل طرح این مسأله مشهور بودند که خودآگاهی یا شناخت خود تا حد زیادی تحت تأثیر مرزهای فرهنگی و ساختارهایی همچون جغرافیا قرار میگیرد:به عنوان مثال،فرهنگ کشاورزی و مبتنی بر نظام اشتراکی در قیاس با فرهنگهای به اصطلاح غربی یا فردگرا مستقلترند.فناوریهای ارتباطی مدرنی همچون اینترنت تمایرات بین فرهنگها را کمرنگ کرده است.مرزهای جغرافیایی را از میان میبرند و مسایل جدیدی را درخصوص مفاهیم روانشناسی خود(۲) پدید میآورند. در مقاله حاضر مفاهیم (معانی) روانشناختی این شبکه جهانی به مثابه بافتی فرهنگی را بررسی میکنیم.همچنین به این سؤال نیز میپردازیم که آیا اینترنت مفهوم مستقل و انفرادی (فردی) خود را تقویت میکند؟
مسلماً فناوریهای ارتباطی همچون اینترنت قادرند مرزهای جغرافیایی را برداشته و تمایزات میان آنچه فرهنگهای سنتی خوانده میشود را از میان ببرند.بنابراین،این فرهنگها و افراد موجود در آنها چه معنایی دارند؟معنای روانشناسی خود چیست؟در این مقاله برآنم تا معانی روانشناختی این شبکه را به مثابه بافتی فرهنگی بررسی کنم همچنین به این سؤال هم پاسخ خواهم گفت که آیا اینترنت مفهوم مستقل و فردی خود را تقویت میکند؟این مقاله کوششی است در جهت دستهبندی برخی آرایی که خود مقدمهایاند برای مطالعه تجربی رابطه بین خودآگاهی،فرهنگ و کاربرد اینترنت.در ابتدا نگاهی گذرا داریم به وضعیت استفاده از اینترنت و آنچه روانشناسان تاکنون در باب تأثیر [آن] بر افراد بیان کردهاند.هسته اصلی این پژوهش برخاسته از یک رویکرد فرهنگی به روانشناسی است که میکوشد تا تجربه انسان و مفهوم خود را درارتباط با فرهنگ که برای بررسی فرهنگ اینترنت وتأثیر آن برکاربرانش ضروری است،بافتی کند.
مقاله دین، فرهنگ و ارتباطات دکتر عبدالله گیویان (وورد، ۱۰ صفحه)