دانلود تحقیق مدیریت در پهنه فر هنگ ها
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 52
بخشی از متن:
حضــور پنهــان فــرهنــگدراین بخش ما به بررسی اثر فرهنگ بر مدیریت خواهیم پرداخت. ما مدعی نیستیم که فرهنگ مهمترین عامل مؤثر بر مدیریت است، بلکه تنها متعقدیم که این عامل بیش از سایر عوامل مورد غفلت قرار گرفته است. شاید بخشی از این غفلت از ناشی دشوار بودن درک پذیرش قدرت و نفوذ فرهنگ باشد. مدیری که در دریای تجارت بینالمللی غوطهور میشود تنها نه باید مراقب امواج دریا، بلکه باید عمق و قدرت این گرداب زیرآبی (حضور پنهان فرهنگ) را برآورد کند. اگر در انجام این مهم موفق نشود، حیات شرکت یا مجموعه تحت مدیریت او به خطر خواهد افتاد.
در این قسمت، نقش فرهنگ در مدیریت بررسی میشود و به خطرات ناشی از نادیده گرفتن این نقش اشاره میشود. سپس روش برجستهسازی و آشکار نمودن تفاوتهای فرهنگی ارائه میشود. قبل از اینکه تعریف خود را از واژه فرهنگ ارائه کنیم، بر ضرورت شناخت و ارزیابی آثار بالقوه فرهنگ تأکید میکنیم، به این منظور، دو باور مرسوم را مورد بررسی قرار میدهیم. اولین باور آن است که ((دنیا به تدریج کوچک و کوجکتر میشود))، بنابراین تفاوتهای فرهنگی بتدریج کمرنگ و زایل میشود. دومین باور شایع آن است که ((مدیریت، مدیریت است)) و مدیریت نیز مانند علم، جهانی است.
فـرهنـگهــای همگـــرا؟
افســانه همگــرایی شمــارة 1: جهان کوچک و کوچکتر میشود …
اغلب میشنویم که میگویند جهان کوچک و کوچکتر میشود. به یُمن پیشرفتهای صورت گرفته در عرصه رسانههای تصویری و مخابرات و حمل و نقل، در مسیری گام برمیداریم که به آنچه مارشال مک لوهان[1] آن را ((دهکده جهانی)) مینامد منتهی میشود (1). بنابراین تا سال 2000 همه مثل هم خواهیم شد، یک جور لباس میپوشیم، یک نوع کفش کتانی به پا میکنیم، یک نوع ساعت به دست میبندیم، و … عدهای این چشم انداز را میپسندند و عدهای هم نگرانند. اگرچه ظاهراً در طرز لباس پوشیدن و حتی در رفتارهای غذا خوردن مثل هم خواهیم شد، اما عمق این حضور پنهان فرهنگ بیشتر و در عین حال قدرت و نفوذ آن نامحسوستر خواهد شد. در مورد افسانه ((دیگ ذوب)) نیز وضع همین گونه است. شهرهای چون پاریس، لندن، تورنتو و بنبئی بسیاری از مردم را از گوشه کنار جهان به سوی خود جذب میکنند. اما اگر در نیویورک گشتی بزنیم (جای که به عنوان مراکز دیگ ذوب محسوب میشود)، محلههایی را با مشخصههای فرهنگی متمایزی مشاهده خواهیم کرد، رستوران چینیها، محله ایتالیاییها، و … در حقیقت، به جای یک دیگ ذوب فرهنگی، فرهنگهای مشخص و متمایزی را مشاهده میکنیم. تفاوتهای میان این فرهنگها آنقدر مشهود و مشخص است که ژان بودریلارد، فیلسوف فرانسوی، دراین باره چنین میگوید: ((در آمریکا، هر قوم و نژادی به زبان خاص خود تکلم میکند و فرهنگ خاص خود را ارج مینهد و اعمال میکند)).
هنگامی که در سال 1992 در اروپا اتحادیه اقتصادی شکل گرفت، امیدها برای دیگ ذوب اروپای زیاد شد، اما این امید پایدار نبود و کمک چندانی به ایجاد فرهنگ مشترک اروپای نکرد. در سراسر اروپا فرو ریخته است، پستهای نگهبانی در مرزها تخلیه و گیشههای کنترل پاسپرت مسافرین در فرودگاهها برچیده شد است، اما وعده محصولات جهانی، استانداردهای یک شکل و فرصتهای اشتغال برابر، هنوز در حد شعار باقی مانده و به مرحله عمل نرسیده است. فشارهای که برای حفظ حاکمیت سیاسی و اقتصادی و هویت و یکپارچگی فرهنگی اعمال میشود هنوز به قوت خود باقی است و حتی میتوان ادعا کرد میزان این فشارها افزایش یافته است. درگیریها و بحرانهای منطقهای در اسپانیا، ایرلند، بلژیک و به ویژه در یوگسلاوی، گواهی بر این مدعاست. در حقیقت به نظر میرسد که فشارهای وارده و اقدامات انجام شده برای ایجاد همگرایی و یکپارچگی فرهنگی موجب ایجاد فشارهای برابر (اگر نگوییم قویتر) برای ایجاد واگرایی یا استقلال فرهنگی شده است.
[1] -Marshall Mc Luhan
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 18
فهرست و توضیحات:
فرهنگ
تعاریف دیگر فرهنگ
فرهنگی شدن
فرهنگ مادی و فرهنگ معنوی
خرده فرهنگها
فرهنگ خاص
فرهنگ پذیری دو سویه
فرهنگ عام
فرهنگ
مجموعه پیچیده ایست که در برگیرنده دانستنیها , اعتقادات ,هنرها , اخلاقیات ,قوانین ,عادات وهرگونه توانایی دیگری است که بوسیله انسان بعنوان عضو جامعه کسب شده است.
در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف متعددی عنوان گردیده است . معروفترین و شاید جامع ترین تعریفی که از فرهنگ ارائه گردیده است , متعلق به ادوارد تایلر TYLOR است که در بالا ذکر شد.
تعاریف دیگر فرهنگ
رالف لینتون فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکتب میداند که بوسیله اعضاء جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و میان افراد مشترک است .به نظر ادوارد ساپیر فرهنگ بعبارت از نظامی از رفتارها که جامعه بر افراد تحمیل میکند و در عین حال نظامی ارتباطی است که جامعه بین افراد بر قرار میکند.با توجه به تعاریف فوق بطور کلی میتوان فرهنگ را میراث اجتماعی انسان دانست که او را از سایر حیوانات متمایز میسازد. این وجوه تمایز را که منحصر به انسان است میتوان مبتنی بر چهار ویژگی بشرح زیر دانست :
تفکر و قدرت یادگیریتکلمتکنولوژیاجتماعی بودن(زندگی گروهی) بعضی از صفات فوق را میتوان در حد بسیار ضعیفی در حیوانات نیز مشاهده نمود که آنها را در حقیقت اعمال و حرکات غریزی باید تلقی نمود و نه ویژگیهای فرهنگی مثل غریزه مادری , لانه سازی و...
فرهنگ انسانی بر عکس در بسیاری از موارد بر غرایز بشری لگام میزند و بهمین دلیل چنانچه فرهنگ انسانی را از انسان بگیرند تمایزی بین انسان و حیوان بجای نمیماند.
مشخصات این فایل
عنوان: فرهنگ جامعه
فرمت فایل : word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات : 5
این مقاله در مورد فرهنگ جامعه می باشد .
مختصری از توضیحات مقاله فرهنگ جامعه
حتما از توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی اطلاعات دم دستی در اختیار دارید.با تئوری های اولیه آن هم آشنا هستید.اقتصاد به حیطه ثروت،توزیع،تولید،مصرف،عرضه و تقاضا می پردازد.در توسعه اقتصادی به معنای پیشرفت اقتصادی می توان نتیچه گرفت که اقتصاد در پی ایجاد اقتصادی مبتنی بر عدالت در بازار عرضه و تقاضاست.سیاست ،مطالعه قدرت،ساختار حکومت،حاکمیت عدالت در کره خاکی را عهده دار شده است. واما توسعه فرهنگی صد برابر پیچیده تر از هر دوی بالاست.چون .....(ادامه دارد)
نمادهای بزرگ دینی و فرهنگی مشهد متعلق به گذشتگان است. حتی می شود این موضوع را به بوستان ها،مراکز تجاری،مراکز فرهنگی ، مساجد و... تعمیم داد.اگر حرکت های بزرگی هم شده در اطراف حرم مطهرعلی بن موسی الرضا علیه السلام است.بنابراین به راحتی می شود گفت نه تنها در طول دهه های اخیر نماد بزرگ فرهنگی دینی بنا نشده که ،برخی از آنها یا به صندوقچه غفلت وبی توجهی وبرخی .....(ادامه دارد)
شهر مشهد در 138 مورد از مجموع 621 مقایسه با سایر مراکز استانها از لحاظ 23 معرف حوزه احساس همبستگی اجتماعی در موقعیت برتر قرار دارد. مشهد در 50 درصد یا بیش از 50 درصد مقایسهها نسبت به شیراز و تهران برتری دارد. همچنین نسبت به شهرهای اهواز، ارومیه، اصفهان، رشت، گرگان، خرمآباد و قم در 25 تا 50درصد مقایسهها برتری دارد. شهرهایی که مشهد در کمتر از 25 درصد مقایسهها .....(ادامه دارد)
از فشار هنجاری نمره میانگین مشهد 29درصد و نمره سایر شهرها 24درصد است لذا میتوان گفت اگرچه فشار هنجاری در مشهد و نیز در کل کشور ضعیف است ولی در مشهد اندکی قویتر یا مثبتتر از سایر شهرهاست. این شاخص شامل هنجارهای صداقت، وفاداری، عامگرایی و ارزشهای اخلاقی است و نشاندهنده درجه همبستگی اجتماعی و ارتباطات در جامعه است.(مجله فرهنگ و اجتماع)
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :19
مقدمه:
فرهنگ ، مانترین وجه زندگی بشر توصیف شده است. در تعریف این منشور چندوجهی، دیدگاههای گوناگون متفکران و اندیشندان، دست یابی به یک فصلمشترک را دشوار می سازد. اما در تعریفی نسبتاً عام فرهنگ را می توان مجموعه ای از معارف، اعتقادات، اخلاق و آداب و رسوم و نیز جهت گیری هایی برشمرد که در ابعاد مختلف، مسائل عمده ی هستی و حیات رابرای بشر وجوامع بشری معنا و مفهوم می بخشند.
فرهنگ را میتوان روح بالنده ی بشر توصیف کرد. روح بی تابی که در تقابل مستمر جوامع انسانی، تاثیر می پذیرد و با خلق هویت واقعی انسان جوهره ی او را عینیت می بخشند. فرهنگ، دژ حیات یک ملت است که برفراز قله ی هستی یک ملت بنا می شود. فرهنگ صحیح، شخصیت فردی و اجتماعی بشر را شکل می دهد در سایه ی روشن هجوم اندیشه ها، رازهای سربه مهرزندگی را برای اوفاش می سازد و در تاریکی اوهام شمع پرفروغ چگونه بودن رابر می افزود. فرهنگ مبنایی است برای توجیه رفتار انسان، انسان ها برای توجیه کردن اعمالش در کارها باید به فرهنگ رجوع کنند. فرهنگ افعال انسان را تک به تک شکل می دهد. فرهنگ هر جامعه را ثقل معنوی ان اجتماع در مجموعه هستی نیز تعریف کرده است انقلاب اسلامی در متن و جوهره ی اصلی خویش انقلابی فرهنگی است. با توجه به واقعیات موجود، تشکیل در وجود تهاجم فرهنگی نشان دهندهی نوعی ضعف خصلتی و یا بینشی است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:31
فهرست و توضیحات:
نظریه پردازان فیمینیسمی
برخی از سه نوع اصلی فمینیسم سخن گفتهاند: لیبرال، رادیکال، مارکسیستی یا سوسیالیستی. موج دوم فمینیسم به طور کلی در نقد چگونگی بازنمایی زنان در فرهنگ عمومی و رسانههای جمعی به شیوهای جنسی، ناعادلانه و استثماری پدید آمد. هر یک از انواع فمینیسم به شیوه خاصی به مسأله انقیاد زنان مینگرد و علتها و راه حلهای مختلفی برای آن در نظر میگیرد. فمینیسم لیبرال مشکل اصلی را در وضع استخدامی و نابرابری اقتصادی زنان و فرصتهای نابرابر از لحاظ جنسی میجوید و راه حل را در ایجاد برابری در حد امکان میداند. به نظر لیبرالها تسلط مردان بر زنان در قانون نهادینه شده و موجب اخراج زنان از حوزههای مهمی از حیات اجتماعی گشته است. بنابراینفمینیسم لیبرال از آرمان برابری میان زن و مرد دفاع میکند. به ویژه فمینیسم آمریکایی و انگلیسی گرایش لیبرالی دارد. اما به نظر فمینیستهای رادیکال انقیاد زنان، نتیجه نظام پدرسالاری است. رادیکالها بر عکس لیبرالها که بر برابری تأکید میگذارند، تفاوت اساسی در علائق زنان و مردان را مورد تأکید قرار میدهند و راه حل را در جداسازی علائق زنان از علائق مردان میدانند.
فمینیستهای مارکسیست، سرچشمه اصلی انقیاد و ستمدیدگی و نابرابری زنان را در نظام سرمایه داری جستجو میکنند. از این دیدگاه سلطه مردان بر زنان، یکی از مظاهر نظام سرمایهداری است. به سخن دیگر سلطه مردانه، جزیی نظام سرمایهداری است و از این رو تغییر روابط سلطه آمیز جنسی تنها با پیروزی سوسیالیسم ممکن خواهد شد. برخیدیگر از نویسندگان در همین چارچوب ستمدیدگی و نابرابری زنان در نتیجه ترکیب سرمایهداری و پدرسالاری با یکدیگر میدانند.
از چنین دیدگاههایی نابرابریهای جنسی ریشه در طبیعت جنسی ندارد، بلکه غیرذاتی و برساخته فرهنگ است. بدینسان به طور کلی، چنانکه مشاهده میکنیم، امروزه در کانون مشاجرات بر سر معنای فمینیسم دو مفهوم اساسی برابری و تفاوت قرار دارند. فمینیسم لیبرال از آرمان برابری میان زن و مرد دفاع میکند، در حالی که فمینیسم رادیکال بر حق متفاوت بودن تأکید میگذارد. با این حال برابری و تفاوت خود دو مفهوم پر ابهامند و ابعاد و وجوه گوناگونی دارند و در شرایط مختلف به معانی مختلفی به کار رفتهاند. چشم اندازهای گوناگونی درباره معنای این مفاهیم در ادبیات فمینیستی عرضه شده است. در این اختلاف نظر فمینیسم اروپایی عمدتاً بر روی تفاوتها تأکید میگذارد در حالی که فمینیسم آمریکایی -انگلیسی بر برابری تکیه میکند. فمینیستهای آمریکایی اغلب از تأکید بر تفاوت احتراز کرده و آن را مورد نقد قرار دادهاند زیرا به نظر آنها چنین تأکیدی حاکی از نوعی زیستشناسی گرایی یعنی پذیرش تفاوتهای ذاتی است و با نژادگرایی نسبتی دارد. بدین سان زمینههای تاریخی کشورهای مختلف، بر شکل خاص فمینیسم در آنها تأثیر داشته است. با این حال هواداران نظریههای برابری یا تفاوت بر اساس ملیت تقسیم بندی نمیشوند.