موسساتی هستند که با میزان متفاوتی از سرمایه ،نیروی کار،وحجم محصولات یا گردش جاری بعنوان اجزای حیاتی رشد در اقتصاد جهانی ایفای نقش می نمایند .این بنگاهها اغلب بر منابع داخلی متکی بوده برروند رشد اشتغالزایی کمک می نمایند
بنگاههای کوچک و متوسط در اقتصاد کشورها از اهمیت ویژه ایی برخوردار می باشد . نقش این بنگاهها نه فقط به جهت تعدد و تنوع فعالیت آنها ، بلکه بدلیل مشارکت اینگونه بنگاهها در کلیه وجوه اقتصادی نظیر مشارکت در توسعه منطقه ای ، اشتغالزایی ، نوآوری توسعه صادرات و ایفای نقش مکمل صنایع بزرگ ، حائز اهمیت می باشد
این الگو متشکل از هشت مرحله به هم پیوسته ذیل است: توسعهُ ایدهُ اصلی کسب وکارجستجوگری و ارزیابی محیط خارجیجستجوگری و ارزیابی عوامل داخلی مرتبط با کسب و کارهای جدیدتحلیل عوامل استراتژیک براساس وضعیت کنونی با به کارگیری ماتریس سوات (SOWT)تصمیم به ورود یا عدم ورودایجاد " برنامهُ تجاری"اجرای طرح تجاری به وسیلهُ استفاده از برنامه های عملی و رویه های اجرایی. ارزیابی اجرای طرح تجاری از طریق مقایسهُ عملکرد واقعی با نتایج پیش بینی شدهشرایط عمومی ،روندها، فرصتها وخطرهای کوتاه وبلند مدتروابط رقابتی مطلوب ونا مطلوب جاری ودر حال رشد ,توان عملکرد جاری ودرحال تکوین شرکت وصنعت مربوط روشها ورفتار جاری ودر حال تکوین سازمان فایل پاورپوینت 29 اسلایددانلود مقاله مدیریت استراتژیک
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات: 18
بخش هایی از متن:
چکیده
آنچه که برنامه ریزیهای استراتژیک بدان جهت مهم هستند که در راستای استراتژی سازمانی تدوین شده و مورد حمایت مدیریت ارشد سازمان قرار می گیرند و اجرای موثر آنها دستیابی به بهترین منافع سازمانی و نیازهای علمی آینده سازمان را محقق می سازد. اجرای دقیق برنامههای استراتژیک نه تنها به ارتقای کیفی عملکرد کارکنان و بهبود بهرهوری سازمان خواهد انجامید بلکه حتی کاهش هزینه هایی را که از راه پایین بودن بهرهوری پدید می آیند را نیز در پی خواهد داشت. به عبارت دیگر، مهمترین اهدف عمده این برنامهها شامل کمک به طراحی و مدیریت بهسازی است. به طوری که کارکنان بتوانند کار خود را بهتر انجام دهند. ضمن اینکه در اثر به کارگیری موثر این نوع برنامه ریزی اقداماتی مانند نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی بیشتر به گونه فعالیتهای پویا، منسجم و یکپارچه در نظر گرفته می شود تا مجموعهای جدا و ناپیوسته. برنامههای استراتژیک بر یکپارچگی سازمانی تاکید کرده و مواردی همچون تلفیق برنامههای آموزشی با برنامهریزی استراتژیک سازمان و پذیرش برنامههای آموزشی و نتایج آن از سوی مدیران ارشد را در پی خواهد داشت.
پیشگفتار
این مقاله به بحث مدیریت استراتژیک میپردازد؛ ابتدا بحث با تعریفی پیرامون مدیریت و استراتژی آغاز و فرایند مدیریت استراتژیک در پنج مرحله، تجزیه و تحلیل محیطی، پایهگذاری جهتگیری سازمانی، هدفگذاری، تعیین و تدوین استراتژیها، بسترسازی و اجرای استراتژیها و کنترل استراتژیها توضیح داده شده است. مهارتهای بنیادین شامل مهارت تعامل، تخصیص، نظارت و سازماندهی میشود.
مقدمه
از لحاظ مفهومی مدیریت استراتژیک با تحول در تئوریهای مدیریت همگامی دارد. مکاتب کلاسیک رفتاری و کمی مدیریت بر جنبههایی از سازمان و عملکرد آن تأکید میکردند که توسط مدیریت قابل کنترل بود. مسایلی از قبیل برنامهریزی تولید، رفتار زیردستان، بهبود محیط کار، نقش گروههای غیررسمی در بازدهی کار، مدلهای کمی تصمیمگیری و غیره. لیکن هرگز فضای سیاسی جامعه، احساس افراد و نهادهای خارج از سازمان، مسأله اصلی آنها نبود. چرا که محیط از ثباتی نسبی برخوردار بود و چنین نیازی هم احساس نمی شد. به تدریج با رشد مستمر اقتصادی، اوضاع قابل اطمینان محیطی از میان رفت و تغییرات و حوادث شتابنده ای در جهان اتفاق افتاد. لذا تغییرات و دگرگونیهای سریع و پیچیده جامعه و تأثیر آن بر رشد و توسعه شرکتها موجب شد که مدیران توجه خود را به محیط سازمان معطوف گردانند و مفاهیمی مانند سیستم، اقتصاد، برنامهریزی بلند مدت، استراتژی و فرایند مدیریت استراتژیک مورد توجه صاحبنظران مدیریت قرار گیرد. این مفاهیم و نظریات پاسخ علم مدیریت به دگرگونی و تغییرات وسیع اقتصادی واجتماعی بود.
توجه به محیط، آگاهی از تاثیر متغیرهای محیطی و ارائه چشم اندازی از فعالیت آینده برای سازمانها، لزوم آمادگی برای برخورد با تغییرات مداوم را توجیه میکند. وجود عدم قطعیتهای محیطی (Uncertainities) در مسایل سازمانی به لحاظ مبهم بودن و طبیعت احتمالی رخدادهای آتی و آمادگی سازمانها جهت تغییر، برخوردی متفاوت با تغییر، نوع تصمیمات، عوامل جدید مؤثر بر تصمیمگیری و قطعیت در مورد تغییرات آینده، توجه به استفاده از مدل مدیریت استراتژیک را افزونتر میکند.
تعریف مدیریت
درباره تعریف مدیریت اتفاق نظر خاصی در دست نیست و صاحبنظران و نظریه پردازان علم مدیریت با اهداف و سوگیریهای گوناگون، تعاریف متفاوتی ارائه کردهاند.
- مدیریت عبارتست از: هنر انجام کار به وسیله دیگران (فالت،1924).
- فراگرد تبدیل اطلاعات به عمل؛ این فراگرد تغییر و تبدیل را تصمیمگیری مینامیم (فوستر، 1967).
- فراگرد هماهنگسازی فعالیت فردی وگروهی در جهت هدفهای گروهی (دانلی و همکاران،1971).
- فراگرد برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و نظارت کار اعضای سازمان و استفاده از همه منابع موجود سازمانی برای تحقق هدفهای مورد نظر سازمان (استونر و همکاران، 1995).
تعریف عملیاتی (Operational definition)، مفهوم مدیریت را با رعایت ملاکهای عینی منوط میسازد. از این رو، اگر در موقعیتی ملاکهایی شامل فعالیت منظم و سازمان یافته، هدفها، روابط میان منابع، انجام کار به وسیله دیگران و تصمیم گیری برقرار باشد، میتوان گفت در آن موقعیت،مدیریت اعمال میشود (کلاندوکینگ،1972).
فلسفه استراتژی :
•استراتژی منابع محدود سازمان را بر موضوعات اصلی متمرکز می کند.•ماهیت استراتژی ، تشخیص فرصت های اصلی و تمرکز منابع در جهت تحقق منافع نهفته در آنها است.•درونمایه اصلی استراتژی، فرصت ها هستند.بدون دستیابی به فرصت های استراتژیک منافع استراتژیک در کار نخواهد بود.•اولین لازمه فرصت یابی ،حساسیت ذهنی است.•احساس رضایت از وضع موجود و احساس امنیت و پایداری سازمانی مهمترین عامل بازدارنده از درک فرصت هاست.••استراتژی:
زاییده فضای رقابتی و منابع محدود است.ماهیت استراتژی تشخیص فرصت های اصلی و تمرکز در جهت تحقق منافع نهفته درآنهاست.
•برنامه ریزی استراتژیک:برنامه ریزی استراتژیک در عین توجه به قوت و ضعف های داخلی سازمان به محیط خارجی سازمان به شدت اهمیت می دهد.
•پارادایم های مدیریت استراتژیک:الف) مکتب تجویزی : این مکتب معتقد به طراحی رسمی و پیش بینی تدابیر تحلیلی برای تحقق هدف های بلند مدت می باشد.
ب) مکتب توصیفی : اقدام به موقع و منطبق با شرایط جاری و تقریبا اعمال تدابیر غیر رسمی است.
ج) مکتب تلفیقی
فایل پاورپوینت 20 اسلاید
فایل پاورپوینت؛ قابل ویرایش
پروژه در حد مقطع کارشناسی ارشد
چشم انداز
ماموریت به صورت جزئی و سیستمی
ماتریس های کمی ارزیابی محیط داخلی و خارجی
نمودار های تحلیلی
تحلیل SWOT