لینک پرداخت و دانلود "پایین مطلب:
فرمت فایل: word (قابل ویرایش)
تعداد صفحه: 23
فهرست مطالب:
مقدمه
روح هنر اسلامی
هنر در نخستین سال های اسلام
نقش هنرهای زیبا در نظام آموزشی اسلام
تأثیر هنر معماری اسلامی بر ایران از زمان صدر اسلام تا عصر سلجوقیان
نقاشی اسلامی
فلزکاری دوره سلجوقی در ایران
فهرست منابع
قسمتی از متن:
نقش هنرهای زیبا در نظام آموزش اسلام
چنین است که هنر اسلامی برای آیین اصالت روان جدید در حکم کتاب بسته ای است. بیشتر از آن جهت که به ندرت به بازنمایی انسان، آنگونه که در هنر اروپایی رواج دارد، می پردازد. در تمدن غرب که از هنر یونانی و شمایل نگاری مسیحی متأثیر بوده است، تصویر انسان در هنرهای تجسمی اولویت دارد، در حالی که در دنیای اسلام تمثال انسان نقش فرعی داشته، به طور کلی از قلمرو و مناسک دینی غایب است. نفی صورت نگاری در اسلام هم مطلق است و هم مشروط مطلق نسبت به هر تصویر و تمثالی که می تواند مورد پرستش قرار گیرد و مشروط نسبت به حود و اشکالی که به موجودات زنده تشبه می چوبند. مورد اشاره ما سخن پیامبر (ص) است که ضمن آن هنرمندانی را که می کوشند خلقت خدا را تقلید کنند محکوم ساخته میفرماید در عالم دیگر به آنان امر خواهد شد که به آثار خود حیات ببخشد و آنان از ناتوانی خود در اجرای این فرمان معذب خواهند بود. این حدیث به صورت های مختلف تعبیر شده است برداشت عمومی چنین است که کور نیست و مقصودی فی نفسه پلید و گفر آمیز را محکوم ساخته است. در نتیجه، شمایل نگاری در اسلام در مدتی که توهم حیات را بر نیانگیزد مجاز شمرده می شود. برای نمونه در نقاشی مینیاتور از پرسپکتیو که فضای سه بعدی را تداعی می کند پرهیز می شود.
بینش اروپایی منع و محدودیتی را که اسلام در قلمرو هنرهای تجمعی روا دانسته است افراطی می پندارد و آن را موجود فرهنگی می داند. با این همه تاریخ هنر اروپایی نیز بر مخالفت اسلام با شمایل نگاری صحه می گذارد. هنر اروپایی به شکلی که از قرون وسطی به بعد بسط و گسترش یافته به عبارت دیگر از آغاز پیدایش ناتورالیسم در دوره رنسانی در بی اعتبار ساختن مذهب نقش عظیمی داشته است. فراموش نشود که تصویر بشر همواره تصویری است که او خود ترسیم می کند تصویر به مصور مشتبه می شود و این چنین او هرگز می تواند خود را از افسون تصویر خویش کاملاً رها سازد. کل جزیان هنر اروپاییو تمامی مراحل فعل و انفعال آن که با شتابی فزاینده، قرین بوده است عموماَ گفتگوی انسان با تصویر است اسلام همان مراحل نخستین این نمایش و بازی مبهم و شبهه آخرین میان آینه های روانی بشر را طرد کرد و بدین گونه شأن و منزلت ازلی انسان را حفظ نمود. مفاهیم اروپایی و اسلامی هنر آن قدر متفاوتند که انسان شک می کند اشتراک در کلماتی جون هنر و هنری بیش از آنکه به تفاهم موجب سوء تفاهم شوند صورت و شمایل بشری تقریباَ عنصر غالب در هنر اروپایی است. نتیجتاً در سلسله مراتب هنر اروپایی چهره پردازی و مجسمه سازی بالاترین مرتبه را دارا می باشد و هنر مطلق خوانده می شود. شأن هنرهای تزیینی از آن هم نازل تر است.
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 14 صفحه
تعریف و مقدمه :
معماری اسلامی برگرفته از زبان قرآن است و عمق و غنای تمدن اسلام را با بهرهگیری از روح معنویت نشان میدهد. این امر به گونهای است که اعتقاد به توحید و ایمان به تعالیم اسلام به عنوان اندیشه زیباییشناسی دین اسلام در معماری اسلامی تجلی مییابد
مؤلفههای به جا مانده از پیش از ظهور اسلام نشان میدهد از زمانی که انسان هنررا شناخت یعنی از هزاران سال پیش به طراحی رنگی از حیواناتی که منقرض شدند به منظور نشان دادن واقعیتها و مهارتهای خود بر روی دیوارها پرداخت . در واقع هنر پیش از زبان و ادبیات در زندگی انسان وسیلهای برای برقراری ارتباط او به شمار میرفت .
هنگامی که تمدن پا به عرصه وجود گذاشت، خیزشی جدی در ارائه مهارتهای موجود ایجاد شد که اینک در کشورهای اسلامی و غیراسلامی بخوبی قابل رؤیت است که برخی از آنها به هزاره هفتم قبل از میلاد مسیح (ع) باز میگردد.
اما آنچه که بیشتر از دیگر هنرها توجه انسان را به خود معطوف داشت، معماری و هنرهای تجسمی بود که انسان بر روی اشیاء یا ساختمانهایی که می ساخت از هنر خود بهره مند می شد و آن را به نمایش می گذاشت. معماری هنری بود که به غیر از تنوعات رنگی، هویت و فرهنگ را نشان میداد؛ به گونهای که تجلی معماری در تصاویر یا کنده کاریها بخوبی نمایان است. در قصرهای ساخته شده در زمان امویان کندهکاریهای رنگی و غیررنگی با عکسهای قدیمی بسیاری داشت. دستنوشته ها، ظروف و یا اثاثیه هایی که به علت تنوعات رنگی و نوع کار بر روی آنها از اهمیت به سزایی برخوردارند، نشانگر ارتباط و علاقه انسان با هنر است.
بنابراین باید میان معماری و هنر معماری تفاوت قائل شد که دو مفهوم کاملا مجزا هستند. در معماری منظور ساخت و ساز در راستای انجام وظیفه اجتماعی و خدمت رسانی است. مانند ساختن اماکن مسکونی، عبادتی و یا تحصیلی. اما در هنر معماری تأکید بر استفاده از شاهکارهای هنری و دستاوردهای تزئنیی بر روی دیوارها، سقف، ستونها، پنجره ها و درهاست و حتی باغها و حوض ها نیز به گونه ای با هنر معماری ترکیب می شوند تا تأثیرگذاری بنا بر بیننده بیشتر شود.
دوستان گلم سلام.به فروشگاه ما خوش آمدید.هر فایلی که بخواین در فروشگاه ما هست فقط کافیست یک دقیقه در فروشگاه ما سرچ کنید و پروژه ها همه کاملو جامع هستن.
این پاورپوینت قابل ویرایش است و نتیجه ی چندین کرکسیون با استاد بوده و بسیار عالی ارائه شده است.خیلی کامل و جامع بوده و مطمئنا اونیه که شما دنبالش هستین میباشد و بسیار حرفه ای و گرافیکی طراحی شده است حتما دانلود کنید.و برای این درس پاورپوینت های زیادی را داریم لطفا سایت مارا دنبال کنید
شامل 45 اسلاید میباشد و از منابع های بسیار معتبری گرداوری شده است حتما دانلود کنید.فهرست این پاورپوینت رو میتوانید در تصویر زیر مطالعه کنید و به ما از جامع و کامل بودن پروژه هامون اطمینان کامل را داشته باشید و در صورت هرگونه مشکل با ما تماس بگیرید.
و هر گونه پروژه ای خواستین با ما تماس بگیرید و ما با یک تیم سه نفری پروژه ای حرفه ای با قیمتی توافقی و ارزان برای شما کار میکنیم.امتحانش مجانیه اگه پروژه خواستین به شماره ای که در بالا نوشتیم حتما پیام بدین.با تشکر
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 80 صفحه
معرفی و مقدمه :
جهانی شدن را با سه رویکرد مورد توجه و تأمل قرار دادهاند. گروهی آن را معادل غربی شدن قلمداد کرده و چون این تمدن را فاقد صلاحیتهای لازم برای جهانشمولی فرهنگ و اندیشهاش (به ویژه در ابعاد اخلاقی و آرمانگرایی) میدانند، جهانی شدن را خطری برای جهان معاصر ارزیابی میکنند و البته دلائل کافی وافی برای اثبات مدعای خویش – در فقدان صلاحیتهای لازم تمدن غربی – دارند. اما این که جهانی شدن کاملاً معادل غربی شدن باشد، فیه تأمل. گروهی دیگر جهانی شدن را تحقق رؤیاهای بشری در رسیدن به زبان و اندیشهای مشترک دانسته و آن عاملی برای رسیدن به نوعی عدالت جهانی و توزیع همسان و یکسان ماده و معنا در سطح جهان میدانند. از دیدگاه اینان جهانی شدن فرصتی طلایی برای رسیدن به سطحی از ترقی است که ضعفها و قوتها در هم آمیزند و حاصل این آمیختن، نوعی عدالت در بهرهبری از امکانات مادی و معنوی زمین باشد و گروه سوم، صحت و واقعنگری هر دو دیدگاه فوق را در تبیین دقیق جهانی شدن، انکار، و آن رامحصول ذوقزدگی از یک سو و بدبینی مفرط از دیگر سو میدانند اینان عقیده دارند، جهانی شدن از برای ملتها و تمدنهایی که صاحب ایده و اندیشهاند، یک فرصت است. جهانی شدن تنها فرصتی برای عرضه کردن استعدادها قابلیتهای تمدنها و فرهنگها – به ویژه معنایی و معنوی – در جهان آیینهگونی است که رسانهها آن را ساخته و پرداختهاند و نه صرفاً بستری مطیع و مهیا برای سلطهگری جهانی تمدنهایی خاص. به یک عبارت از تصور جهانی شدن لزوماً استعداد جهانی بودن حاصل نمیگردد. لذا باید از این فرصت برای رسیدن به جهانی بهتر، عادلانهتر و بخردانهتر بهره جست و این با شناخت جهان و فرهنگهایش و نیز ایدهها و اندیشههایش حاصل میشود. جهانی شدن پروسهای است که میبایست مقدمهای چون جهانشناسی داشته باشد. گروه سوم قبل از صدور حکم نفی یا قبول جهانی شدن، سعی بر آن دارند که جهان را با تمامی جلوههای فکری و فرهنگی و هنریاش بشناسند و خود را بشناسانند. این جهانی شدن مطلوب تمامی کسانی است که به کرامت، عزت و استعدادها و قابلیتهای شگرف انسان اعتقاد دارند.
این مقاله از رویکردهای فوق، رویکرد سوم را برگزیده است و در همین راستا از قابلیتهای تمدنی سخن میگوید که به دلیل اعتقاد به وحدانیت مصوری خالق و نیز کرامت انسان، زبان و بیانی جهانی دارد. و این جهانی بودن آنگاه بیشتر آشکار میشود که به نگرههای شهودی و بنیانهای اشراقی هنر این تمدن به دیده دقت و تأمل نظاره شود.
اندلس (یا همان اسپانیای امروزی)، حلقه واسط فرهنگ و هنر اسلام و غرب است. حضور هشتصد ساله مسلمین در این سرزمین و به بار نشستن عمیق فرهنگ و هنر اسلامی، اسپانیا را پلی میان دو تمدن تبدیل نمود. شاید اولین حاکم اسلامی که اندلس و به ویژه قرطبه را به مرکزی فرهنگی تبدیل و آن را مهمترین نقطه اتصال فرهنگ و هنر اسلامی با غرب قرار داد، عبدالرحمان دوم (متوفی 238 هجری – 852 م) باشد. در زمان وی اندلس به پیشرفتهای فرهنگی، علمی، فنی و هنری شگرفی دست یافت و طلایهدار فرهنگی متعالی در رویارویی با تمدنی گردید که آغازین قرون دوره تاریکی خود را پشت سر میگذاشت.
شوق و ذوق او در تبدیل قرطبه به یکی از علمیترین شهرهای جهان، سبب گسیل شاعر دربارش «عباس بنناصح» به مشرق زمین شد. وی مأموریت داشت تا کتب با ارزش را خریداری و علوم ایران و یونان را استنساخ کند. تلاشهای او در این مورد به خلق کتابخانهای در قرطبه انجامید که به گفته «لویی پرونسال» چهارصد هزار کتاب در آن موجود بود. (بخش مهمی از این کتب پس از قدرت یافتن کاردینال خمینس در اندلس در جشن کتاب سوزان غرناطه سوزانده شد.) (1)
حضور دانشمندان و ریاضیدانان مشهوری چون ابنفرناس، (اولین دانشمندی که در قرن نهم میلادی برنامه پرواز را با ساختن بالهایی برای خود و طی مسافتی، طراحی نمود) یحییبن حبیب منجم، عبیدالله شمس و عبدالواحدبن اسحاق ضبی و نیز موسیقیدانان بزرگی چون زریاب (شاگرد اسحاق موصلی و یکی از مشهورترین موسیقیدانان دربار هارونالرشید که خود آغازی بر ورود هنر به نقطه اتصال دو تمدن اسلامی و غربی بود) بر اهمیت و شکوه علمی اندلس میافزود.
از دیگر سو بلند آوازهای چون محیالدین ابن عربی که سلطان مباحث عرفان نظری تمدن اسلامی است، خود زاییده مرسیه اندلس و میراث بر فرهنگ غنی و عمیقی است که در آن سرزمین ریشه دوانیده بود. به عنوان مثال او در «فصوص» «و فتوحات» چه بسیار از «ابن مسره» (متوفی 899 میلادی) به عنوان یکی از مهمترین عرفای اندلس نام میبرد که به تحقیق و تصدیق محققان، کاملاً مؤثر بر اندیشههای ابن عربی بوده است. دیدار مشهور ابن عربی با ابن رشد در مرسیه نیز خود بیانگر حضور فلاسفه و اندیشمندان مهم اسلامی در اقصی نقاط غربی تمدن اسلامی است. فلاسفهای چون ابن باجه (متوفی 1138 میلادی) که او را در مقایسه با سایر فلاسفه مسلمان، به فارابی (معلم ثانی) شبیه کردهاند و صاحب کتاب مشهوری چون «تدبیر المتوحد» است (کتابی که به سبک جمهوری افلاطون، در پی بنیادگذاری تئوریک مدینهای فاضله است) بر اهمیت علمی و فرهنگی اندلس میافزاید. این لغتشناس، شاعر، ادیب، حافظ قرآن«، ریاضیدان و منجم بزرگ، همچنین صاحب کتب دیگری چون «کتاب النفس» و «رساله الاتصال» علاوه بر تعلیقاتش بر آراء جالینوس، فارابی و ارسطو است. ابن طفیل، فیلسوف نامدار دیگری از اندلس است که در سال 520 هجری (1106 میلادی) در شهر قادس به دنیا آمد و در اهمیت و نقش او همین بس که وی استاد ابن رشد، مهمترین مروج آراء فلسفی جهان اسلام در اروپاست.
علاوه بر فلسفه، در علوم دیگر نیز اندسل مسلمان، صاحب آوازه است. علومی چون ستارهشناسی، علمالافلاک و ریاضیات. به عنوان مثال مجریطی (متوفی 1007 م) که در مجریط (Madrid) دیده به جهان گشود و از سرآمدان روزگار خود و به تعبیر صاعد در «طبقاتالامم» امام ریاضیدانان عصر خویش بود، زیج خوارزمی را که بر اساس تقویم ساسانی تنظیم گردیده بود به تقیوم هجری اسلامی تغییر داد و کتب مهمی در نجوم، ریاضیات و کیمیا تألیف نمود. ابوالحکم عمرو کرمانی، شاگرد مجریطی (1066 میلادی) و امیه ابن ابی صلت (ریاضیدان و مکانیک بزرگی که اولین دانشمندی است که چون یک کشتی باربری با محموله مس در دریای مدیترانه غرق شد با ساختن آلات و وسائلی کشتی را از کف دریا به سطح آب منتقل نمود) نمونههای برجسته دیگر اندلس در علوم ریاضی و نجوم هستند.
مسلمانان اندلس علاوه بر علوم فوقالذکر دیگر چون گیاهشناسی و داروسازی با دانشمندانی چون ابن سبعین (متوفی 1269 م) غافقی (متوفی 1165 م) و ابن بیطار (متوفی 1248 م)، در علوم پزشکی با طبیبانی چون الزهراوی (متوفی 1009) که تألیفاتش طی قرون متوالی مرجع دانشکدههای پزشکی در اروپا بود، ابن زهر (متوفی 1162)، الباهلی (متوفی 1154 م به عنوان اولین کسی که بیمارستانی سایر با چهل شتر تأسیس نمود) و علی بن عباس (متوفی 994 م) متبحر و صاحب سبک بودند. این علوم از طریق ترجمه (توسط مترجمانی چون «قسطنطین آفریقایی»، «جرارد کرمونی» و «فرج بن سلیم کلیمی») و نیز آشنایی اروپاییان با مسلمین از طریق جنگهای صلیبی به اروپا منتقل شده و سرآغاز بیداری اورپاییان گردید.
هنر و معماری، مظهر و مجلای دیگری برای ظهور نبوغ و استعداد شگرف مسلمین در اروپا از طریق اندلس بود. این حضور در رشتههای مختلف هنری چون شهرسازی، معماری مساجد، کاخها، پارکها و پلها، ضرب سکه، خوشنویسی، زردوزی بر روی پارچه، نساجی و کاغذسازی، چشمگیر بود و در بطن خود دارای چنان روح زیباشناسانه و قدرتمندی بود که به همان صورت مورد تقلید اروپاییان قرار میگرفت.