پروژه رشته حقوق با موضوع بررسی سیاست خارجی. doc

نوع فایل: word

قابل ویرایش 153 صفحه

مقدمه:

سوال)چرا کشورها در صحنه جهانی با هم تعامل دارند ؟ چرا کشورها منزوی نمی شوند؟ چرا نیاز به آن می شود که کشورها با هم ارتباط برقرار کنند ؟

پاسخ)دلایل متعددی می تواند باشد 

1ـ برای ایجاد صلح عدالت ، رفاه ، نیاز به رفاه ، باعث دوستی کشورها با هم می شود . به عنوان مثال  کشور آمریکا و پاکستان مراوده برقرار می کند . آمریکا احساس می کند که به عدالت و صلح در صحنه جهانی کمک می کند . و حتی باعث رفاه در داخل آمریکا و پاکستان می گردد .

این نظر خوش بینانه است . اگر این نظریه را بپذیریم علت خوش بینانه است . یعنی به این مفهوم که در صحنه جهانی برای تعالی ، ارطبات برقرار می کنیم که این تعالی برای عدالت صلح و رفاه می باشد . در واقع بر این فرض استوار است که کشورها نیت خیر دارند ، پس رهبران کشورها ذاتاً خوب هستند . بعبارتی انسانها خوبند ، و چون کشورها خوبند پس کشورها نیز با هم خوب هستند . بنابر این کشورها اگر بخواهند ارتباط داشته باشند چیزهای خوبی مثل صلح ، رفاه ، عدالت و ... است . اینها عقاید خوش بینانه است . اگر این عقیده را بپذیریم ، اخلاق در صحنه جهانی مطرح می شود . در نتیجه باید بپذیریم که اخلاق و سیاست موثر است . چون کشورها برای رسیدن به اهداف باید اخلاقی باشند. پس انکار خد پسندانه نیست و تفکر انسان دوستانه است . من همه چیز را برای خودم نمی خواهم . بنابر این اخلاق ، مباحث اخلاقی و تفکرات اخلاقی تایید در رفتار کشورها دارد ، گار کشوری با کشور دیگری روابط دوستانه برقرار کند ، به خاطر نیاز اخلاقی است .دلیل دوم عده ای نظریه اول را که مبتنی بر اخلاق در صحنه جهانی است ، رد می کنند . دلیلی که کشورها با هم تعادل دارند ، برای کسب قدرت است .

سوال) سوالی که در اینجا مطرح میشود ، این است که کشورها از این مراوده چه چیزی به دست می آورند ؟ دلیل اینکه آمریکا و پاکستان مراوده می کند چیست ؟

آمریکا از این ارتباط و مراوده دست به قدرت سیاسی ، اقتصادی ، نظامی می زند ، یعنی این رابطه باعث بهره مندی آمریکا در حیطه سیاست ، سیاست ، اقتصاد و ... می شود . بنابر این چون به نفع آمریکا است ، ارتباط برقرار می کند . پاکستان نیز به همین دلیل و برای نفعش ارتباط برقرار می کند ، هر چند که بهره ها یکسان نیست . آن کشوری بیشتر بهره به دست می آورد که قدرت بیشتری دارد . پس هر دو بهره ای به دست می آورند .

بنابر این عده ای می گویند ، دلیل اینکه کشورها با هم مراوده دارند ، بخاطر کسب قدرت است . این نگاه ، نگاه بسیار خوش بینانه نیست ، بد بینانه هم نیست . ولی واقع گرایانه است . اگر کشور a  و b با هم مراوده دارند ، به خاطر این است که که کشور a  و b قدرت و منفعت بدست می آورد . و کشور b هم از رابطه با a قدرت و منفعت کسب میکند . پس برای هر دو منفعت است . هر چند یکسان نیست . این نگاه بسیار واقع گرایانه است . . چرا که اگر a با b رابطه دارد ، به خاطر کسب منفعت است انسانها ذاتاُ هم می توانند خوب باشند و هم و هم می توانند بد باشند . نظریه اول می گوید که انسانها همه ذاتاً خوبند ، ولی نظریه دوم می گوید که اینطور نیست . انسانها ممکن است که خوب و هم بد باشند . چون اگر همه خوب باشند ، سعی می کنیم سهم همه یکسان باشد ولی میبینیم که اینطور نیست .

 بعنوان مثال  آمریکا سهم سهم بیشتر می برد

این نگاه می گوید که ، انسانها می توانند بد باشند یا خوب . و چون کشورها از انسانها تشکیل شدند میتوانند در ساست هم خوب باشند و هم بد . اگر اگر به کشور a اجازه داده شود ، می تواند استثمارش می کنند . برای همین است که همه می خواهند استثمارگر شوند نه مستعمره . پس کشورها اگر قدرت داشته باشند بهتر است تا بدون قدرت .

سوال)در در این نظریه چه چیز جای ندارد ؟

فهرست مطالب:

مقدمه

اخلاق

نکته

مثالی در رابطه با داشتن و نداشتن قدرت

چهره 2 گانه اخلاق

اهداف کلی دولتها در سیاست خارجی

1ـ کسب قدرت

2ـ حفظ قدرت

3-افزایش قدرت

4-نمایش قدرت

مفاهیم 3 گانه قدرت

1-قدرت به مفهوم توانایی

2ـ قدرت به مفهوم فرصت

3-قدرت به مفهوم ظرفیت

کاربرد قدرت

یک مثال معمولی و سیاسی

ویژگیهای تصمیمات یک کشور قدرتمند

معیارهای استفاده بهینه از قدرت در سیاست خارجی

1-عدم استفاده تعصب آمیز یا غیر منعطف از قدرت

2-اهداف در سیاست خارجی ، می بایستی با توجه به قدرت فیزیکی و معنوی در

جامعه تعیین شود

3-اهداف در سیاست خارجی ، می بایست با توجه به قدرت کشورهای نظام ساز و مشکل ساز سیستم بین الملل تعیین شود

راههای ارزیابی قدرت در سیاست خارجی

1-میزان کنترل بر بازیگران بین الملل 

2-میزان کنترل بر منابع بین المللی

3-میزان کنترل بر حوادث بین الملل

ملاحظات پیرامون تجزیه و تحلیل قدرت

1-حوزه قدرت

2-قلمرو قدرت

3-مبنای قدرت

4-جهت قدرت

5-ابزار قدرت

6-هزینه اعمال قدرت

6 مورد فوق ، معیارها و شاخصهای یک کشور قدرتمند است .

انواع قدرت

1-قدرت اقتصادی

2- منابع طبیعی

3- توان نظامی

4- کیفیت دیپلماسی

5- ساختار سیاسی و فرهنگی

6- مهارت در استفاده از تبلیغات

الف)آنچه را که هست بیان می کنند

ب)آنچه را که دوست دارند بیان می کنند

مثال

تعریف قدرت ملی

تعریف سیاست خارجی

ویژگی های فرآیند شکل گیری سیاست خارجی بطور عام

1-تعیین اهداف

2-گردآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل اطلاعات

3- تعیین راه حل های گوناگون برای رسیدن به هدف

6- ارزیابی اهداف و نتایج آن

فرایند شکل گیری سیاست خارجی موفق

1- تعیین اهداف

2- نیاز به وجود رابطه اندام وار بین اهداف تعیین شده

3-وجود یک رابطه کارکردی بین توانایی ها و اهداف

4-ساختار سیاسی و فرهنگی

5-ساختار تصمیم گیری

6-موقعیت جغرافیایی

7-افکار عمومی

عوامل داخلی

عوامل خارجی

1-ساختار سیستم نظام بین الملل

مثال جنگ آمریکا با عراق

2- تعهدات بین المللی

3-عضویت در نهادها و سازمانهای بین المللی

سلسله مراتب اهداف در سیاست خارجی

اهداف حیاتی

اهداف میان مدت

3- دسترسی به بازارهای اقتصادی دنیا

اهداف بلند مدت

1-ایجاد نظم جهانی مبتنی برارزشهای کشور.

سیاست خارجی آمریکا

تقسیم بندی دوره ای سیاست خارجی آمریکا

1-دوره اول 1898 تا 1776

2-دوره دوم  از 1898 تا 1918

3-دوره سوم  از 1918 تا 1941

4-دوره چهارم  از 1945 تا امروز

1-عدم توانایی اقتصادی 2-عدم وجود یکپارچگی ارزشی در آمریکا

3-مخالفت افکار عمومی با حضور فعال در خارج از قاره آمریکا

دلایل خارجی عبارت  از

1-موقعیت جغرافیایی

2-سیاست خارجی دولت انگلستان

سیاست انزواگرایی = عدم حضور در صحنه جهانی

1-تغییر نظام چند قطبی به 2 قطبی

2-افزایش توان کشتار سلاحهای جنگی

3-افزایش کشورهای جهان غیر غربی از طریق استقلال

4- انتقال مراکز قدرت تصمیم گیری به خارج از اروپا

5- افزایش نهادهای بین المللی

6-رقابت بین قدرتهای برتر نظام، شکل ایدئولوژیک پیدا می کند

نگرش انفعالی

نظریه انفعالی یکسری محورهایی دارد که عبارتند از

تفکر یا نگرش فشار

محورهای تفکر

تفاوت این نگرش با نگرش قبل

حوادثی که کمک کرد به پذیرش نظریه انفعالی

حوادث ایران

حوادث ترکیه

حوادث یونان

جنبه نظامی

دلایل تصویب طرح مارشال بوسیله کنگره آمریکا

2-حمایت از سرمایه داران آمریکایی

3-انجام وظیفه اخلاقی 

استراتژی 3 گانه آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم

استراتژی سیاسی آمریکا

 استراتژی اقتصادی آمریکا

استراتژی نظامی آمریکا

پیامدهای استراتژیهای 3 گانهه آمریکا

پیامد استراتژی سیاسی

پیامد استراتژی اقتصادی

پیامد استراتژی نظامی

محورهای چهارگانه استراتژی آمریکا بعد از جنگ دوم در صحنه سیاست خارجی

2-سیاست توسعه اقتصادی

3-ایجاد ثبات سیاسی

4-ایجاد نهادهای بین المللی

محصور سیاست خارجی شوروی

1-حمله اول غرب به شوروی

2-حمله دوم غرب به شوروی

اولویتهای شوروی برای نزدیکی به غرب

1-کسب احترام

2-گسترش همکاری های اقتصادی

3-نیاز به شدت در روابط

سیاست خارجی چین

عوامل موثر بر سیاست خارجی چین از 1949 به بعد

1-مائوئیسم

2-مارکسیسم

3-ناسیونالیسم (ملی گرایی)

1-دوره اتکا به یک طرف

3-دوره تنش و جدایی با شوروی

4-دوره نزدیکی به غرب

دلایل نزدیکی چین به آمریکا

1-ترس از شوروی

2-واکنش نسبت به قدرتمندی ژاپن

3-بدست آوردن شناسایی سیاسی دیگر کشورها

اهداف سیاسی خارجی چین