نوع فایل: word
قابل ویرایش 175 صفحه
مقدمه:
اهمیت خانواده و اثر انکار ناپذیر آن در سلامت انسان و اجتماع باعث شده است که تمامی علوم انسانی مانند جامعه شناسی ، فلسفه ی اخلاق، اقتصاد، تاریخ ، حقوق و حتی علوم دیگر مانند زیست شناسی و آمار از دیدگاه ویژه خود به آن بپردازند حقوق خانواده از پژوهشهای این علوم برای تنظیم قواعد حاکم بر آن کانون طبیعی و اجتماعی سود می برند.
در حقوق کنونی با اندکی مسامحه می توان در تعریف خانواده گفت: «گروهی است که به دلیل قرابت یا زوجیت، همبستگی حقوق و اجتماعی یافته و در رهبری و ریاست مقامی قرار گرفته است»
خانواده در معنی خاص و محدود خود شامل زن و شوهر و فرزندان آنها می باشد گروهی که هدایت و حمایت آنان با پدر است و همبستگی میان اعضای آن حقوق و تکالیفی به بار می آورد که در میان سایر خویشان وجود ندارد. در ماده 1105 قانون مدنی که ریاست خانواده را به شوهر اختصاص داده است خانواده به همین معنی محدود به کار رفته است.
تا زمانی که شوهر در محل زندگی و اقامت خود حضور دارد ، اموال، اولاد و همسر او تحت نظام حقوقی مشخصی قرار دارند ولی هرگاه این شخص ناپدید شد و اثری از او یافت نشد، نظام حقوقی حاکم بر اموال،اولاد و همسر او که هر کدام بحث مستقلی بوده و مباحث مربوط به خود را می طلبد به تبع آن تغییر خواهد کرد.
بنابراین باید ابتدا به بیان مفهوم غیبت بپردازیم تا مشخص شود که غایب مفقود الاثر چه کسی است؟ و سپس ببینیم که همسر او در دوران غیبت دارای چه حقوق و تکالیفی خواهد بود؟
نخستین عنصر تعریف حقوقی غایب ، غیبت است یعنی غیبت از اقامتگاه (محل سکونت یا محل کار) که همان مرکز مهم امور شخص می باشد.
ماده 1002 قانون مدنی قرار می دارد: اقامتگاه هر شخصی عبارت از محلی که شخص در آنجا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آنجا باشد اگر محل سکونت مشخص غیر از مرکز مهم امور او باشد مرکز امور او اقامتگاه محسوب می شود.
ماده 1011 قانون مدنی نیز مقرر می دارد: غایب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد.
در مورد انقضای مدت بالنسبه طولانی تشخیص موضوع باید به عرف واگذار شود و نظر عرف نیز نسبت به امر در شرایط مختلف و به اعتبار ازمنه و امکنه متغیر است بنابراین دادگاهها در خصوص مورد با توجه به عرف محل اظهار نظر خواهند نمود و تعیین زمان مشخص از پیش لازم و مناسب نیست.
غایب مفقودالاثر یک اصطلاح حقوقی است که مقنن مواد 1011 تا 1040 قانون مدنی و 126 تا 161 قانون امور حسبی را به این موضوع اختصاص و احکامی را بیان نموده است.
علاوه بر آن در فقه موضوع غیبت و غایب مورد بحث و بررسی قرار گرفته و چنین غیبتی را غیبت منقطعه و کسی را که به این نحوغیبت نموده غایب مفقود می نامند ولی در قانون مدنی چنین شخصی غایب مفقودالاثر نامیده شده که به نظر می رسد چون غایب دارای اموال و فرزندان و زوجه است و آثار و نشانه هایی از او بر جای مانده، اصطلاح مفقودالخبر مناسب تر از مفقود الاثر باشد.
در گفتگوهای روزانه غایب به کسی گفته می شود که در زمان معین در محلی که می بایست در آنجا یافت شود حاضر نیست بدین معنی دانشجویی که به جلسه درس نیامده یا کارمندی که به اداره نرفته و یا فردی که خانه خود را برای انجام کاری ترک گفته یا در مسافرت است ، هر کدام به نوبه خود غایب محسوب می گرداند.
اما از لحاظ حقوقی اصطلاح غایب دارای معنای دقیق تری است و از این رو باید میان مفهوم «غیبت» و عدم «حضور» فرق گذاشت. شخص «غیرحاضر» آن کسی است که در مورد وجود او هیچ گونه شکی در بین نیست و فقط در اقامتگاه و یا مسکن معمولی خویش حضور ندارد. اما مطابق ماده 1011 قانون مدنی : «غایب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدات بالنسبه مدیدی گذشته و از او به هیچ وجه خبری نباشد».
بدین معنی که درباره ادامه حیات او دچار شک تردید گشته ایم به دیگر سخن نمی دانیم که او زنده است یا مرده زیرا مدت نسبتا درازی است که بدون بر جای گذاشتن نشانه تازه ای اقامتگاه و یا مسکن معمولی خود را ترک گفته و از آن پس نیز هیچگونه اطلاعی از او در دست نیست.
علت این که دراین ماده قانونگذار بر کلمه «غایب» وصف «مفقودالاثر» را اضافه کرده است متمایز ساختن مفهوم غیب از عدم حضور است.
آنچه مراد از این پژوهش است همانا بررسی وضعیت حقوقی زوجه غایب یا حقوق و تکالیفی است که نامبرده در خلال غیبت شوهر دارد درمورد چنین زنی ممکن است سوالات متعددی مطرح شود که هدف از این تحقیق پاسخگویی به این سوالات و بررسی تطبیقی مطالب مذکور می باشد. فرضا آیا نامبرده همانند زمان حضور شوهر خود حق نفقه دارد یا به علت عدم حضور نامبرده از چنین حقی محروم است؟
وضعیت مهریه وارث زوجه به چه صورت خواهد بود؟ آیا شخص غایب را باید مرده پنداشت یا زنده؟ چه آنکه حسب هر یک از دو مورد زوجه نسبت به ما ترک او محق یا غیر محق خواهد بود از سوی دیگر این سوالات پیش می آید که در دوران غیبت چه تکالیفی بر عهده زوجه قرار می گیرد؟
بالاخص در خصوص زوجه غایب این سوال مطرح می شود که آیا نامبرده کماکان ملزم به باقی ماندن در حلقه زوجیت غایب است یا چنین الزامی وجود ندارد و یا آنکه رعایت تشریفات خاصی در این مورد لازم است؟ و بسیاری سوالات دیگر که برای پاسخ دادن به این سوالات و ابهامات این تحقیق پدید آمده است.
هدف دیگر پژوهش بررسی تطبیقی بین مقررات حقوقی ایران و فقه اسلامی و بیان نظرات مشهور و غیرمشهور فقها و فحص و بررسی آنان و ذکر مطالب و استدلالات حقوقدانان و اهل فن درخصوص حقوق (مالی و غیرمالی) و تکالیف زوجه غایب مفقودالاثر می باشد ودر بخش آخر نیز به بررسی وضعیت ایشان درمیان اقلیتهای غیرمسلمان ایرانی اعم از زرتشتی ، مسیحی و کلیمی و برخی از کشورهای خارجی اسلامی و غیر اسلامی با استفاده از منابع و کتب و حقوقی مختلف خواهیم پرداخت که امید است این مولفه کوچک بتواند دریچه ای برای تحقیقات گسترده تر پیش روی دانشجویان و همکاران عزیز قرار بدهد.
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
بخش اول: حقوقی مالی وغیرمالی زوجه غایب درحقوق ایران وفقه اسلام (عامه-امامیه)
فصل اول : حقوق مالی زوجه غایب در حقوق ایران و فقه اسلام
مبحث اول : نفقه زوجه غایب
گفتار اول : تعریف نفقه
بند اول : معنای لغوی نفقه
بند دوم : معنای اصطلاحی نفقه
الف - نفقه از نظر فقهی (عامه-امامیه)
ب - نفقه از نظر حقوقی
گفتار دوم : ادله وجوب نفقه
بند اول : در قرآن کریم
بند دوم : در سنت اسلام
بند سوم : اجماع فقهای اسلامی
گفتار سوم : ویژگیها و میزان نفقه زوجه
بند اول : ویژگیهای نفقه زوجه
الف - تقدم نفقه زوجه بر نفقه اقارب
1- از دیدگاه فقهای اسلام
2- از دیدگاه حقوق ایران
ب - تمکن مالی زوجین در ارتباط با نفقه
1- از نظر حقوق ایران
2-از نظر فقه اسلام
2-1-فقه عامه
2-2-فقه امامیه
ج - حق مطالبه نفقه زمان گذشته توسط زوجه
1- از نظر حقوق ایران
2- از نظر فقهای اسلام
2-1- فقهای عامه
2-2-فقهای امامیه
د - تقدم نفقه زوجه بر سایر دیون شوهر
1- از نظر حقوق ایران
2- از نظر فقه اسلام
ه - تبدیل شدن نفقه گذشته به دین
1- در حقوق ایران
2- در فقه اسلام
2-1- فقه عامه
2-2- فقه امامیه
بند دوم : میزان نفقه زوجه
الف - دیدگاه فقهای اسلام
1- فقهای امامیه
2- فقهای عامه
ب - دیدگاه قانونی
گفتار چهارم : بررسی فقهی و قانونی نفقه
بند اول : در صورت بقاء رابطه زوجیت
الف- از نظر فقهای امامیه
ب- از نظر فقهای عامه
ج- در حقوق ایران
بند دوم : در صورت انحلال نکاح
الف – نفقه زوجه در عده طلاق رجعی
1- در حقوق ایران
2- از نظر فقهای امامیه
3- از نظر فقهای عامه
ب – نفقه زوجه در طلاق بائن و فسخ نکاح
1- در حقوق ایران
2- از نظر فقهای امامیه
3- از نظز فقهای عامه
ج– نفقه زوجه در عده وفات
1- دیدگاه فقهای امامیه
2- در قانون مدنی ایران
3- دیدگاه فقهای عامه
مبحث دوم : مهریه زوجه غایب
گفتار اول : تعریف مهریه
بند اول : معنای لغوی مهریه
بند دوم : معنای اصطلاحی مهریه
الف – از نظر فقهی (عامه-امامیه)
ب – از نظر حقوقی
گفتار دوم : ادله وجوب مهر
بند اول : در قرآن
بند دوم : در سنت اسلام
بند سوم : اجماع فقهای اسلامی
بند چهارم : دلیل عقل
گفتار سوم : مالکیت زن بر مهریه و ضمانت اجرای آن
بند اول : مالکیت زن بر مهریه
الف- از نظر حقوقی
ب- از نظر فقهای اسلام
1- فقهای امامیه
2- فقهای عامه
بند دوم : ضمانت اجرای آن
الف- از نظر حقوقی
ب- از نظر فقهای اسلام
گفتار چهارم : مهریه زوجه قبل و بعد از انحلال نکاح
بند اول : مهریه زوجه غایب قبل از طلاق
الف- از نظر حقوقی
ب- از نظر فقهی
بند دوم : مهریه زوجه غایب بعد از طلاق
الف- از نظر حقوقی
ب- از نظر فقهی
بند سوم : مهریه زوجه غایب در صورت صدور حکم موت فرضی غایب
الف- از نظر حقوقی
ب- از نظر فقهی
مبحث سوم : میراث زوجه غایب و شرایط مربوط به آن
گفتار اول : تعریف ارث
بند اول : معنای لغوی ارث
بند دوم : معنای اصطلاحی ارث
الف – از نظر حقوقی
ب – از نظر فقهی (عامه-امامیه)
گفتار دوم : شرایط تحقق ارث زوجه غایب
بند اول : فوت غایب (حقیقی یا فرضی)
بند دوم : وجود علقه زوجیت
الف- از نظر حقوقی
ب- از نظر فقهی
بند سوم : بقاء زوجیت در زمان فوت
بند چهارم : دائمی بودن نکاح
الف – در فقه اسلامی
1- فقه عامه
2- فقه امامیه
2-1-وجود توارث به طور مطلق
2-2-وجود توارث در صورت انتفاء شرط عدم وراثت
2-3- وجود توارث با قراردادن شرط
2-4- عدم توارث به طور مطلق
ب- در حقوق ایران
بند پنجم : ممنوع نبودن از ارث
الف – کفر
1- از نظر فقه امامیه
2- از نظر حقوق ایران
3- از نظر فقه عامه
ب – قتل
1- از نظر فقه امامیه
2- از نظر حقوق ایران
3- از نظر فقه عامه
گفتار سوم : اموال و حقوق موضوع ارث
بند اول : اموال موضوع ارث
الف – از نظر فقهی
ب – از نظر حقوقی
1- اموال منقول
2- قیمت ابنیه و اشجار
بند دوم : حقوق موضوع ارث
الف – حق شفعه
1- از نظر حقوقی
2- از نظر فقهی
ب – ارث زوجه از حق خیار
1- از نظر حقوقی
2- از نظر فقهی
گفتار چهارم : اثر بازگشت غایب نسبت به ارث زوجه
گفتار پنجم : اجرت المثل ایام زوجیت زوجه
بند اول:در حقوق ایران
بند دوم:در فقه اسلام
بخش دوم : تکالیف زوجه غایب مفقودالاثر در حقوق ایران و فقه اسلام
(فقه عامه-فقه امامیه)
فصل اول : حضانت
مبحث اول : در حقوق ایران
مبحث دوم : در فقه اسلام
گفتار اول : از نظر فقهای امامیه
گفتار دوم : از نظر فقهای عامه
فصل دوم : عده زوجه غایب
مبحث اول : در فقه اسلامی
گفتاراول : فقه امامیه
گفتار دوم : فقه عامه
مبحث دوم : در حقوق ایران
بخش دوم : حق غیرمالی زوجه غایب مفقودالاثر در حقوق ایران و فقه اسلام (حق انحلال نکاح)
مبحث اول : طلاق زوجه غایب در اسلام و حقوق ایران
گفتار اول : در فقه امامیه
گفتار دوم : در فقه عامه
گفتار سوم: در حقوق ایران
بند اول : طلاق زوجه به علت غیبت شوهر
الف- مقررات شکلی و تشریفات طلاق زوجه غایب
ب- اثر عدم رعایت مقررات و تشریفات مربوط به طلاق زوجه غایب
ج- ابتداء مدت چهار سال انتظار برای صدورحکم طلاق
د- نمونه ای از آراء محاکم در خصوص طلاق زوجه به علت غیبت شوهر
بند دوم: طلاق زوجه غایب به علت عسر و حرج ناشی از غیبت
الف- مبنای فقهی قاعده
ب- معیار تمییز عسر و حرج برای زوجه غایب
1- عسر و حرج به دلیل عدم امکان انفاق
1-1- در فقه امامیه
1-2- در فقه عامه
1-3- در حقوق ایران
1-3-1- استنکاف شوهر از پرداخت نفقه زن حداقل به مدت شش ماه
1-3-2- عسر و حرج به دلیل عدم امکان انجام وظایف خاص زناشویی
ج- نمونه ای از آرای محاکم در خصوص عسر و حرج زوجه ناشی از غیبت زوج
بند سوم : طلاق زوجه غایب با استفاده از شرط وکالت در طلاق
الف - فقه امامیه
ب- فقه عامه
ج- در حقوق ایران
مبحث دوم : راههای دیگر انحلال نکاح برای زوجه غایب
گفتار اول : حق فسخ نکاح زوجه غایب
بند اول : در فقه اسلامی
بند دوم : در حقوق ایران
الف- موجبات فسخ نکاح
گفتار دوم:تأثیر صدور حکم موت فرضی بر رابطه نکاح(از نظر فقهی و حقوقی)
بند اول : نظریه سرایت حکم موت فرضی بر رابطه نکاح و انحلال آن
بند دوم : نظریه عدم سرایت حکم موت فرضی بر رابطه زوجیت
نتیجه گیری
رویه قضایی و قوانین مرتبط
منابع و مواخذ
منابع و مأخذ:
الف- کتب( به فارسی )
اباذری فومشی، منصور، نحوه عملی رسیدگی به دعاوی خانوادگی در محاکم و دادسرا ،چاپ سوم، انتشارات خرسندی، سال 1387. امامی، حسن، حقوق مدنی ، جلد چهارم، تهران کتابفروشی اسلامی، چاپ ششم، سال 1370. امامی ، حسن، حقوق مدنی،جلد پنجم، تهران کتابفروشی اسلامی، چاپ پنجم اباذری فومنی، منصور ، 1377، انحلال نکاح دائم از نظر قانون مدنی ایران، نشر خیام، چاپ اول ، سال 1377. بهنود، یوسف، 1369، احوال شخصیه از دیدگاه قوانین، انتشارات انزلی، چاپ اول ، 1369. باباخانی، زرین، 1377، مهریه حقوق خاصه زوجه، نشر رامین، چاپ اول ، سال 1377. حائری، شیخ محمد باقر، ازدواج و طلاق در اسلام و سایر ادیان، نشر حائری، سال 1364. خامنه ای ، سید محمد، 1370، حقوق زن (مقایسه حقوق بشری و مدنی زن در اسلام و اعلامیه حقوق بشر)، انتشارات تک بهار، سال 1370. دیانی، عبدالرسول، حقوق خانواده (ازدواج و انحلال آن) ، نشر امور دانش، چاپ اول، سال 1379. دانای علمی ، منیژه، موجبات طلاق در حقوق ایران و اقلیتهای مذهبی،چاپ نوظهور،چاپ اول، سال 1374. ساوجی، مریم، حقوق زن در اسلام و خانواده ، انتشارات مجرد، چاپ اول، سال1371. شهیدی، مهدی،ارث، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی، چاپ اول، سال1374. شایگان، علی، حقوق مدنی، انتشارات طه، چاپ اول، سال 1375. شیخ اسلامی، اسعد،ازدواج، پایان آن در مذاهب چهارگانه اهل سنت، مرکز نشر دانشگاهی تهران، چاپ اول، سال 1370. شریف، علی، نفقه و تمکین در حقوق خانواده، انشارات بشارت، چاپ اول، سال 1376. شهری، غلامرضا و امیر حسین آبادی ، مجموعه نظرهای مشورتی اداره حقوقی دادگستری جمهوری اسلامی ایران، در مسائل مدنی از سال 1358 به بعد، ناشر روزنامه رسمی چاپ روزنامه رسمی کشور، بیتا. صفایی،حسین و اسدا... ، امامی ، 1379، حقوق خانواده ، جلد اول ، انتشارات دانشگاه تهران چاپ هفتم، سال 1379. طاهری، حسین، حقوق مدنی 1 و 2، دفتر نشر اسلامی، چاپ اول، سال 1375. عبادی، شیرین، حقوق کودک (نگاهی به مسائل کودکان در ایران) چاپ و صحافی بهمن، چاپ چهارم، سال 1375. فرشتیان، حسن، نفقه زوجه در حقوق ایران و مطالعه تطبیقی،مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، سال 1371. کاتوزیان، ناصر ،ارث، نش بهنشر، چاپ اول ، سال 1367. کاتوزیان، ناصر، حقوق مدنی خانواده، جلد اول (نکاح و طلاق) ، ناشر شرکت انتشار با همکاری بهمن برنا، سال 1375. لنگرودی، محمدجعفر، ارث، انتشارات گنج دانش،چاپ دوم ، سال 1363. لنگرودی، محمد جعفر، 1376، حقوق خانواده ،چاپ احمدی، چاپ دوم، سال 1376. معین، محمد، فرهنگ فارسی، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ چهارم، سال 1360. موگویی، علی، قاعده عروحرج و حق زنان در طلاق ، انتشارات اطلاعات، سال 1379. مکارم شیرازی، ناصر، جمعی از محققین، تفسیر نمونه، ج 3، چاپ 26، سال 1373، دارالکتب الاسلامیه، در 27 مجلد. مهرپور، حسین، مباحثی از حقوق زن ، چاپ موسسه (اطلاعات، چاپ اول)، سال 1379. مهرپور، حسین، بررسی میراث زوجه در حقوق اسلام و ایران (تحلیل فقهی و حقوق ارث زن از دارایی شوهر) انتشارات اطلاعات ، چاپ اول، سال 1368. مطهری، مرتضی ، 1373، نظامحقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، چاپ بیست و یکم، سال 1373. محقق، محمد باقر، حقوق مدنی زوجین، بنیاد قرآن، کتابخانه دانشگاه امام صادق. محقق داماد، مصطفی، بررسی فقهی حقوق خانواده ، نکاحو انحلال آن، چاپ و صحافی سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، چاپ چهارم، سال 1372. نوین، پرویز ، حقوق مدنی ، کتابخانه گنج دانش ، چاپ اول، سال 1378.
ب) عربی:
1- قرآن کریم.
2- ابن با بویه قمی (شیخ صدوق)، محمد بن علی بن حسین، معانی الاخبار،چاپ سربی.
3- ابن قدامه، عبدا... بن احمد بن محمود، المغنی، در فقه حنبلی و مقایسه آن با سایر مذاهب، در ده مجلد، قاهره، 1390 به بعد.
4- انصاری، شیخ مرتضی، مکاسب، کتب النکاح ، چاپ تبریز، سال 1375.
5- الخطیب، انور، الزواج فی شرع الاسلامی و القوانین البنانیه ، چاپ بیروت، دارالعلم الملائین، الطبقه الاولی، 1960 میلادی.
6- ابراهیم، انیس، عبدالحلیم، نظام النفقات ، چاپ قاهره، سال 1349.
7- بدران، ابوالعینین بدران ، الفقه للاحوال الشخصیه، دارالنهضه العربیه ، بیتا.
8- بحرانی، حسن بن علی بن الحسین بن شعبه، نحف العقول ، جلد چهارم، بی تا
9- جزیری، عبدالرحمن ، الفقه علی المذاهب الاربعه، جلد چهارم، مصر مطبعه دارالامون، 1375 هـ .ق.
10- حرعاملی، محمد حسن ، وسایل الشیعه الی حصول مسائل الشریعه ، جلد پنجم، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیتا.
11- خروفه، علاء الدین، شرح قانون احوال الشخصیه، عراق، مطبعه المعانی، 1959 میلادی.
12- خوزی،اللبنانی، سعید، اقرب الموارد فی نصیح العربیه و الشواهد، ج2.
13- خویی،سیدابوالقاسم، هـ.ق، منهاح الصالحین ، جلد دوم، نجف مطبعه النعمان، 1379 هـ.ق.
14- خوانساری، احمد، هـ.ق جامع المدارک فی شرح المختصر، النافع، چاپ موسسه اسماعیلیان قم ، 1394 هـ . ق.
15- زحیلی، وهبه، الفقه الاسلامی وادلته، ج 7، دارالفکر، دمشق، 1407 هـ . ق.
16- شیخ طبرسی، ابوعلی الفضل بن الحسین ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج3، انتشارات معارف اسلامی، در ده مجلد، با تعلیقات حاج سید هاشم رسولی محلاتی.
17- شیخ طوسی، ابی جعفر بن محمد بن حسن ، الاستبصار،جلد سوم، بی تا.
18- شیخ طوسی، ابی جعفر بن محمد بن حسن ، التبیان، جلد سوم، چاپ نجف، 1383هـ.ق.
19- شیخ طوسی، ابی جعفر محمد بن حسن، وسایل الشیعه، ج 21، انتشارات مکتبه اسلامیه.
20- شیخ طوسی، ابی جعفر بن محمد بن حسن ، الخلاف، چاپ سربی، انتشارات آیت ا... ، سید طاهر کاظمینی بروجردی، قم، در سه مجلد ، بیتا.
21- شیخ طوسی ، ابی جعفر بن محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، جلد ششم المکتبه المرتضویه، چاپ سوم، 1388 هـ . ق.
22- شهید ثانی، ز، بی تا، الروضهالبهیه، فی شرح لحمه الدمشقیه، چاپ سنگی،عبدالرحیم مطبعه الجریره، ج 2، 1291 هـ .ق.
23- شهید ثانی ، زین الدین الجبعی العاملی ، مسالک الافهام ،شرح به شرایع محقق، چاپ سنگی، در 3 مجلد.
24- طباطبایی،سید علی ، 1261 هـ.ق، ریاض المسائل،شرح بر مختصر نافع محقق، معروف به «شرح کبیر»، بیتا ، 1261 هـ .ق.
25- طباطبایی، سید محمدحسین ، المیزان فی تفسیر القرآن، جلد چهارم انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1376 هـ ق.
26- طباطبایی یزدی، محمد کاظم ، عروه الوثقی، جلد دوم، انتشارات داوری قم، بیتا – همچنین ، ملحقات عروه الوثقی، جز 2 و 3، تهران، 1377، در یک مجلد.
27- علم الهدی،ابوالقاسم سید مرتضی، الانتصار، چاپ سنگی،در یک مجلد، بیتا.
28- علامه حلی، ابومنصور حسن سریربن یوسف بن مطهر حلی، جامع الشرایع، چاپ موسسه سیدالشهداء، 1405 هـ .ق .
29- فخرالمحققین، ح، 1389 هـ.ق، ایضاح الفوائد، جلدسوم، موسسه اسماعیلیان، چاپ اول
30- فخرالمحققین، شیخ ابی طالب محمد بن حسن بن یوسف بن مطهر حلی، شرح ایضاح الفوائد،جلد سوم ، قم، چاپخانه علمی، بیتا.
31- فیروزآبادی، مجد الدین ، القاموس المحیط، ج 3، تحقیق مکتبه تحقیق التراث ، فی موسسه الرساله، الطبعه الثالثه،بیروت، 1993 میلادی.
32- کریمی ، حسین، موازین قضایی از دیدگاه امام خمینی، انتشارات شکوری ، قم، جلد اول، سال 1365.
33- محقق حلی، جعفربن حسن ، شهید ثانی، زین الدین ابن نور الدین الجبعی العاملی،1369، ارث (ترجمه دکتر ابوالحسن محمدی) مرکز نشر دانشگاهی تهران ، چاپ اول
34- معلوف لوییس، المنجد فی اللغه و فی الاعلام،انتشارات قدیر، 1381 هـ .ق.
35- محقق حلی ، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام، جلد دوم و سوم ، منشورات الاعلمی، چاپ اول، 1389 هـ .ق.
36- مغنیه، محمد جواد،الزواج و الطلاق چاپ بیروت،1966 میلادی.