لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 18
فهرست و توضیحات:
مقدمه
فلسفه اخلاق فرا اخلاق، (meta ethics) مکاتب در فلسفه اخلاق
اخلاق هنجارى اخلاق دینى، (Religious Ethics)اخلاق اجتماعى، (Social Ethics) اخلاق هنجارى و اخلاق شغلى
فلسفه اخلاق رشتهاى علمى، فلسفى و نوپاست که در آثار گوناگون اهلفن، تعاریف متفاوتى براى آن عرضه گردیده است. در بین آثارى که نامفلسفه اخلاق، (Ethics) بر آن نهاده شده است مىتوان سه نوع مسالهمتفاوت را یافت:
الف- گاهى این آثار بیانگر دیدگاهى خاص در زمینه مسائل اخلاقىاست; مثلا، مسائل اخلاقى را از دیدگاه اسلام و یا مسیحیت بررسى مىکند. در این حال، گزارههایى چون «عدالتخواهى خوب است»،«دروغگویى بد است»، «کمک به مستمندان وظیفه ماست» و «سقط جنین ناصواب است» بیانگر این توصیف است. در عین حال، ممکن است ازسوى بعضى از دیدگاههاى فرهنگ غرب، نظرى متناقض با این گزارههاابراز گردد. هرگزاره اخلاقى را،که درصددتوصیف اخلاقى یک فعل انسانى،از نظر یک شخص خاص، یک قوم خاص و یا بطور کلى، از یک دیدگاهخاص است، اخلاق توصیفى، (Descriptive Ethics) مىنامند. براى اثبات گزاره هاى این قسم از روشى نقلى استفاده مىشود.
فلسفه اخلاق
و منش، (character) تحقیق نظاموار اصول و روشهاى تمییز صواب از خطا وخوب از بد مىباشد. فلسفه اخلاق ارتباط متقابل و متعددى با دیگرشاخههاى فلسفه، همچون متافیزیک (تحقیق در باب هستى) وشناختشناسى (تحقیق در باب معرفت) دارد. این [ارتباط] را مىتواندر مسائلى از این قبیل مشاهده نمود: آیا تفاوتى حقیقى بین صواب وخطا وجود دارد و اگر وجود دارد آیا قابل شناخت است؟
دانلود مقاله مقایسه چگونگی تربیت نسل طراز انقلاب اسلامی و دلخواه نظام سلطه با فرمت ورد و قابل ویرایش در 21 صفحه
مقاله مقایسه چگونگی تربیت نسل طراز انقلاب اسلامی و دلخواه نظام سلطه کاملترین و دقیق ترین مقاله پیرامون این موضوع است که توسط تیم تخصصی دانشجو طراحی و تنظیم گردیده است.
بخشی از مقاله مقایسه چگونگی تربیت نسل طراز انقلاب اسلامی و دلخواه نظام سلطه را با هم مشاهده می کنیم.
چکیده
نظام سلطه و دیگر دشمنان تصور میکردند بعد از رحلت امامخمینی (رضوانالله) کار انقلاب نیز تمام خواهد شد از این رو برنامهریزیهای فراوانی را برای آن روز انجام داده بودند، اما انتخاب سریع و دقیق رهبر فرزانه انقلاب توسط خبرگان رهبری این دسیسه و توطئه آنان را نیز با ناامیدی و شکست مواجه ساخت. از این رو آنان همواره علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دست به توطئههای گوناگونی میزدند که برنامهریزی جهت آغاز جنگ تحمیلی و ترور شخصیتهایی همچون رهبر انقلاب، شهید بهشتی، رجایی و باهنر از جمله آنان بود.
دشمنان بعد از تمام این اتفاقها متوجه شدند دیگر برخورد سخت با ایران اسلامی بیفایده است و آنان به نتیجه دلخواه خود نخواهند رسید بنابراین جنگ فرهنگی و نرم را در دستور کار خود قرار دادند. هدف از جنگ نرم، بیاعتقاد کردن نسل نو و جوان جامعه به دین و اصول انقلابی و حذف تفکر فعالی است که غرب را به هراس انداخته و قلمرو قدرت آنان را تهدید میکند. تضعیف پایههای فرهنگی انقلاب، منحرف کردن جوانان مؤمن از پایبندی به باورهای دینی، دور کردن ذهن مردم از اسلام، ناامید کردن جامعه از مبارزه علیه نظام سلطه و جایگزین کردن فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ خودی از جمله اهداف دشمنان در جنگ نرم است که نظام سلطه سعی در پر رنگ سازی آنها در روحیه نسل آینده دلخواه خود داردخاموش کردن روحیه جهادی، از بین بردن عقاید و پایههای فرهنگی مردم، تغییر باورهای سیاسی-دینی و عادتهای حسنه ملت از جمله اهداف دیگر دشمنان در جنگ نرم است.در نسل دلخواه نظام سلطه اعتقادات مذهبی و سیاسی کمرنگ شده و جای خود را به تهاجم و ولنگاری فرهنگی می دهد. ولی در نقطه مقابل با تربیت نسل طراز انقلاب اسلامی می توان جلو همه این نقشه ها و برنامه ریزی نظام سلطه را گرفت و نقشه هایشان را نقش بر آب کرد.در مقاله حاضر به مقایسه چگونگی تربیت نسل طراز انقلاب و دلخواه نظام سلطه می پردازیم.
کلیدواژه : تربیت-نسل –طراز انقلاب-نظام سلطه
مقدمه
وظیفه آموزش و پرورش و دستگاه های تربیتی تربیت نسل طراز انقلاب اسلامی است و اگر بند بند این تعلیمها و تربیتها را اجرا نکنیم، قطعا نسل طراز انقلاب نخواهیم شد. نسل امروز، نسلی بیگانه با تربیت اسلامی و دینی است. یک جامعه آرمانی را ما در گذشته از لحاظ تئوریک و عملی داشته ایم منتها امروز کسانی که دارند عمل می کنند نه تئریک دارند و نه مبانی عملی دارند و ما باید تعهد، وجدان کاری، نظم و انضباط را در کشور های جنوب شرقی ببینیم.
امروز آموزش را به جای تربیت به خورد ما می دهند و متاسفانه جای این دور را بد جور عوض کرده ایم. تربیت یعنی این که ما کسی یا چیزی را پرورش دهیم، نگه داری کنیم، مراقبت کنیم و موانع را دور کنیم تا رشد کنند.
خداوند در آیه ۱۶۴ سوره آل عمران می فرماید ما پیامبر را از جنس و بین خودتان برگزیدیم و تربیت کردیم، علم تنها فایده ای ندارد و بلکه گاهی برای جامعه ضرر نیز دارد. امروز ما در جامعه تزکیه را بوسیده ایم و کنار گذاشته ایم و آموزش و تربیت را محل گرفته ایم و این یک خطر و مشکل در سیستم تعلیم و تربیت ما است.
...................
کتاب فقه جلد دوم تالیف فقیه نامدارشیعه مرحوم زین الدین الجیعی العاملی که شرحی بر کتاب گران سنگ اللمعه الدمشقیه تالیف مرحوم محمدبن جمال الدین مکی العاملی می باشد گرچه از گذشته های دور بعنوان متن درسی و آموزشی جای خودرادرحوزه های علمیه باز کرده آنگونه که شایسته این پربهاء می باشد . مورد شناسایی جامعه فقهی وحقوقی قرارنگرفته است .
این مقاله در قالب ورد و قابل ویرایش و در 19 صفحه گرد آوری شده است. در تنظیم این مقاله تمامی نکات نگارشی طبق بخشنامه ارسالی آموزش و پرورش رعایت شده است.
چکیده :
در مکتب تعلیم و تربیت اسلام فراگیری علم و دانش همراه با تهذیب و تربیت دینی هدف رسالت نبوی شمرده شده و برای تحصیل علم نه محدودیت زمانی دارد و نه مکانی و از نظر معلم مرز نمیشناسد چرا که علم و حکمت را گمشده مومن میداند که نزد هر کس بیابد آن را میگیرد. پس از نهاد خانه و خانواده مدرسه مهم ترین مکان برای تعلیم و تربیت است جائی که محل بروز و ظهور رسالت خطیر معلمی است که اگر او معلمی کند راه انحراف بسته می شود و در زندانها مسدود می گردد. مکتب تعلیم و تربیت اسلامی رسالت های مهمی را برای معلم و مربی ترسیم کرده است. در نظام تعلیم و تربیت اسلام معلم مسؤل تمام مقدراتی است که برای یک کشور یا جامعه پیش می آید و مسول تمام انسان هائی است که زیر دست او باید تربیت بشوند. معلم اگر خودسازی کند و تهذیب نفس نماید و حاکم برخود باشد افراد یک جامعه صالح و صالحه خواهند بود و اگر در این میان معلم تربیت دینی نداشته باشد سبب انحراف نسلها و عصرها می گردد و جامعه ای را به خرابی می کشاند و همه سعادت ها و همه شقاوت ها از مدرسه هاست و کلیدش به دست معلم است و این موضوع حکایت گر جایگاه خطیر و بسیار مهم معلم و مربی است. کلید واژه ها : احساس مسئولیت،معلم،تعلیم و تربیت،اسلامی
نوع فایل: word
قابل ویرایش 105 صفحه
مقدمه:
حقوق جزای عمومی ، غالبا نه با تعریف حقوق چزای عمومی ، بلکه با تعریف خود حقوق جزا آغاز می شود. بدان جهت که حقوق چزای عمومی یکی از زیر مجموعه ها و شعب حقوق جزا به شمار می رود.
بنابراین ، شناخت آن منوط به شناخت اصول حقوق جزاست.
اما دلیل مهم تر آن است که اصولاً حقوق جزای عمومی علاوه بر آن که بیانگر قواعد عاذم حقوق جزا است ، نگاهی پسینی به علم حقوق جزا نیز دارد و رابطه آن با حقوق جزا مانند رابطه فلسفه اخلاق با اخلاق و فلسفه تاریخ با تاریخ است ؛ یعنی به منابع ، تاریخچه ، تقسیمات ، و اهداف و دیگر امور مربوط به حقوق جزا می پردازد. حقوق جزا ، حقوق کیفری و حقوق جنایی ، همگی به یک معنا هستند و اختلافاتی که در نام گذاری این رشته از حقوق وجود دارد ، نه ناشی از تفاوت موضوع آن ها بلکه ناشی از دیدگاه های مختلفی است که در خصوص این رشته از حقوق وجود دارد. عده ای که کیفر را وجه مشخص این رشته می دانند، آن را حقوق کیفری نامیده اند و عده ای که معتقدند مقررات این رشته از حقوق در باره جرم و پی آمد های آن است و از طرفی کلمه جنایت معادل جرم است ، آن را حقوق جزایی نامیده اند. با صرف نظر از تعریف های مختلف و رد و نقد هایی که در مورد آن ها وجود دارد می توان گفت تمامی مباحث حقوق کیفری حول سه محورِ جرم ، مجرم واکنش جامعه در قبال جرم ( مجازات ها و اقدامات تﺃمینی و تربیتی ) دور می زند.
از دیدگاه حقوقدانانی که حقوق را پدیده ای عرفی و اجتماعی می دانند و به ویژه از دیدگاه پیروان مکتب تاریخیِِِِِِ حقوق که حقوق را محصول تحولات اجتماعی در طول تاریخ می دانند ، بررسی تاریخی پدیده های حقوقی اجتناب ناپذیر است. بدوم شناخت سابقه تاریخی یک نظام حقوق یا یک نهاد و تأسیس
حقوقی نمی توان آن را کاملاً شناخت و نه می توان برای آینده تصمیم درستی گرفت. حقوق در طول تاریخ خود متناسب با تحولات اجتماعی متحول گردیده است تا به وضعیت کنونی خود رسیده و در آینده نیز هم چنان پویا و متحول خواهد بود . « همه قوانین جدید حتی قوانینی که گرایش آن ها به ظاهر انقلابی است زاییده تحولاتی است که در روش ها ی قبلیِ حقوق به وجود آمده و چنان چه منابع تاریخی آن معلوم نشود ، نمی توان درست به حقیقت آن ها پی برد». براساس این دیدگاه حقوق کیفری به عنوان رشته ای از حقوق که قدیمی ترین ریشه های تاریخی را دارد و انسان برای اولین بار در روابط خود بادیگران به آن نیاز پیدا کرده است ، نیز باید مورد بررسی تاریخی قرارگیرد تا به خوبی شناخته شود و بتواند راهگشای تحولات آینده باشد. به اعتقا ما اگرچه حقوق پدیده ای صرفاّ عرفی و اجتماعی نیست و نقش عوامل دیگر از جمله مذهب را در پیدایش و تحول آن نمی توان انکار کرد، اما بررسیِ تاریخی حقوق و به ویژه حقوق کیفری می تواند نتایج مفیدی به دنبال داشته باشد ، که مهم ترین آن ، آگاهی از دستاوردهای بشری در زمینه چگونگیِ برخورد با پدیده های مجرمانه و به خصوص شیوه های دادرسی و کشف جرایم و مقایسه این تدابیر و دستاورد ها با قوانین و مقرراتی است که ادیان الهی و به خصوص اسلام از این زمینه ارائه کرده اند.
از نتایج دیگر این بررسی تعیین نقش دین در شکل گیری نظام های حقوقی و به ویژه مقررات کیفری است. آیا مقررات کیفری در پیدایش و تحولات تاریخی متأثر از دین بوده یا صرفاً به صورت عرف و عادت ظهور کرده و در سیر تاریخیِ خود به صورت قوانین مدون در آمده است؟ آیا انسان قانون را پدیده ای قدسی و قابل احترام می دانسته است کهاز طرف خداوند به انسان هایی برجسته الهام شده است ؛ عمل کردن به آن رضایت او را تأمین می کند و زیر پا نهادن ان موجب خشم و غضب او خواهد
شد ؟ یا این که قانون هیچ صبغه الهی نداشته است و انسان بر اثر ضرورت های زندگی اجتماعی و برای حفظ و تداوم آن ، قانون را به وجود آورده است. پاسخ گویی به این پرسش ها مستلزم تحقیق تاریخیِ عمیقی است که با مشکلات عدیده ای مواجه است که مهم ترین آن ها نبودن منابع معتبری است
که بتواند از روی کیفیت آغاز حیات انسان بر روی زمین و چگونگی شکل گرفتن اجتماعات اولیه و نحوه ارتباط آن ها با یکدیگر پرده بردارد. بی گمان تاریخ حیات اجتماعی انسان بسیار طولانی تر از زمانی است که امکان ثبت تاریخ برای او فراهم آمده است و به همین دلیل علمای تاریخ معتقدند که حیات انسان در ما قبل تاریخ در هاله ای از ابهام فرو رفته است و صرفاً بر اساس برخی فرضیات جامعه شناختی آن را توصیف می کنند.
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول بررسی حقوق جزا ، اهداف و اهمیت آن
تعریف حقوق جزا
اهداف حقوق جزا
ارتباط حقوق جزای اسلامی با سایر علوم
منابع حقوق جزا
بررسی منابع فعلی حقوق ایران از دیدگاه حقوق اسلام
حقوق جزای اسلامی و عرفی
فصل دوم حقوق کیفری در اسلام
ظهور اسلام و تاثیر آن بر حقوق کیفری و جزای عمومی
منابع حقوق کیفری اسلام
ویژگی های آیین دادرسی کیفری اسلام
نظام کیفری اسلام
نظام مند بودن حقوق کیفری اسلام و اهمیت آن
ویژگی های نظام کیفری اسلام
ثبات در قوانین جزائی اسلام
راز و رمز تحول پذیری قوانین جزایی اسلام
فصل سوم جرم و مجازات در اسلام و حقوق اروپائی
شناخت جرم در اسلام
تعریف جرم در حقوق خارجی و نتیجه گیری از تعاریف
فلسفه مجازات
فلسفه مجازات از دیدگاه سزادهی ( مکاتب اروپائی)
فلسفه مجازات از دیدگاه اسلام
اهداف مجازات در تئوری اسلام
منابع و مأخذ:
مطالعه تطبیقی حقوق جزای اسلامی مولفان حمید
دهقان لال الدین قیاسی
قدرت الله خسرو شاهی
حقوق جزای عمومی مولف پرویز صانعی نشر دانشگاه تهران – نشر حوزه و دانشگاه
بایسته های حقوق جزای عمومی مولف ایرج گلدوزیان – نشر میزان
گزیده روش تحقیق مولف محمد صبری