لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:126
فهرست و توضیحات:
دروئری دایک
دروئری دایک
جرم چیست مجرمکیست؟
قصاص نفس اطفال و کودکان
نامه به رئیس قوه قضاییه
تفاوت حکم قصاص زن و مرد
و در سال ۲۰۰۷ که هم اکنون در میانه آن به سر می بریم، ایران تاکنون تنها کشوری در جهان به شمار می رود که حکم اعدام برای نوجوانان را صادر و اجرا کرده است.
طی این سال، ما دست کم دو مورد از اعدام نوجوانان در ایران را ثبت کرده ایم: محمد موسوی که در هنگام ارتکاب جرم ۱۶ سال و در هنگام جاری شدن حکم اعدام در ماه آوریل ۱۹ سال داشت؛ و کودکی بلوچ به نام سعید قنبر زهی که در ماه مه امسال در زاهدان اعدام شد و در هنگام ارتکاب جرم تنها ۱۷ سال داشت.
ایران اکنون تنها کشوری است که مرتکب چنین عملی می شود؛ و اکنون هنگام آن است که به کارزار توقف این روند بپیوندیم.
ایران از امضا کنندگان میثاق های جهانی حقوق کودکان محسوب می شود که اعدام مجرمان صغیر را اکیدأ ممنوع کرده است. اکنون جمهوری اسلامی ایران با وجود این میثاق ها چگونه چنین اقدامی را انجام می دهد؟
مشکل بر سر نحوه ترجمان مفهوم «اعدام» و «قصاص نفس» در ایران است. بیشتر اعدام هایی که توسط جمهوری اسلامی ایران انجام می شود، تحت عنوان «قصاص نفس» صورت می گیرد که مبتنی بر درخواست خانواده مقتول است.
از لحاظ موازین بین المللی هیچ تفاوتی میان این دو مفهوم وجود ندارد؛ اما دستگاه قضایی ایران تلاش می کند میان دو مفهوم «اعدام» و «قصاص» تفاوت قایل شود.
ایران می گوید حکم اعدام را برای نوجوانان صادر نمی کند، در صورتی که این اقدام در قالب حکم قصاص صورت می پذیرد.
این مساله در یکی از گزارش های کمیته بررسی حقوق بشر سازمان ملل هم منعکس شده است.
در این مدارک آمده است که به عنوان مثال در سال ۲۰۰۳ و دقیقا در همان روزی که سازمان ملل مشغول بررسی وضعیت حقوق بشر در ایران بود، یک مجرم صغیر تحت قانون «قصاص نفس» به دار آویخته شد.
مساله قصاص نوجوانان، یکی از قضایایی است که حتما باید مورد بازبینی قرار بگیرد. البته مسائل دیگری هم در ارتباط با اعدام مجرمان صغیر در ایران وجود دارد، اما این یکی از اصلی ترین مطالب موجود در این زمینه است.
در ایران هم اکنون جنبش هایی در جهت توقف اعدام کودکان در جریان است. و به اعتقاد عفو بین الملل، اکنون زمان پیوستن به کمپین و کارزار مبارزه با این اعدام هاست.
نوع فایل: word قابل ویرایش 23 صفحه
مقدمه:
اغلب مردم معنای واقعی کلمه ی "اعتماد به نفس"را به خوبی درک نمی کنند . به همین دلیل ان نوع از اعتماد به نفس وخود باوری را که مطلوب ومورد نظرشان است در زند گی تجربه نمی کنند چون فکر می کنند اعتماد به نفس یعنی این که ایمان واعتماد به موفقیتها یی که در کارها به دست می اورند. در صورتی که اعتماد به نفس واقعی وحقیقی ان است که قبل از این که در کاری موفق شویم نوعی اعتماد به توانایی خود برای انجام ان کار داشته باشیم .
اعتماد به نفس چیست ؟
"عزت نفس" یک منبع انرژی است . یک چتر وسیعی است که" اعتماد به نفس " زیر سایه ان است . اعتماد به نفس یعنی دیدن خودبه عنوان فردی توانا با کفایت دوست داشتنی ومنحصر به فرد .
کفایت یعنی توانایی که درحد کافی وتسلط بر امور باشد .
منحصر به فرد یعنی با توجه ودر نظر گرفتن تفاوتها ی فردی.
به تعبیر دیگر اعتماد به نفس یعنی ان احساس وشناختی که از توانایی هاومحد ودیت های بیرونی ودرونی خود دارید .
بنا براین وقتی که اعتماد به نفس وخود باوری خود را بر اساس ان که وان چه به راستی هستید ونه بر اساس موفقیت ها و دست یا بی ها یا شکست ها وناکامی های خود بنا می کنید چیزی را در خود خلق می نمایید که هیچ کس وهیچ چیز یارای گرفتنش را از شما نخواهد داشت . حال با توجه به مفاهیم بالا می توان گفت که اعتماد به نفس واقعی همواره در درون خود شما تولید می شود نه از بیرون . اعتماد به نفس واقعی زاییده ی تعهد شما به خودتان است . این تعهد که هر ان چه لازم باشد انجام خواهید داد تا به خواسته ها ونیازهایتان برسید .
اعتماد به نفس باور شخصی شماست نسبت به روح خودتان به عنوان یک انسان .
اعتمادبه نفس حقیقت این نیست که نترسیم . بلکه ان است که بدانید ومطمئن باشید با این که می ترسید
اما بی گمان دست یه عمل خواهید زد .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:20
فهرست مطالب
ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی؟!!
چکیده
معاد از نظر شیخ
همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسی صحت و یا سقم نسبت انکار معاد جسمانی به ابن سینا با استناد به اقوال وی در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار دیگر او تدوین شده است. حاصل کلام وی در مجموعه آثارش این است که معاد در دو صورت «جسمانی» و «روحانی» قابل تصور است، که نوع جسمانی آن قابل اثبات به برهان نیست. اما نوع روحانی آن را می توان به برهان اثبات کرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی، تصدیق معاد جسمانی را به طریق شرعی و به حکم تصدیق جز نبوت بر مسلمان فرض می داند. ولی با این حال معتقد است که سعادت نفسانی را اصلاً قابلیت قیاس با سعادت بدنی نیست. بنابراین رغبت حکمای الهی به برخورداری از آن بسیار بیشتر از سعادت جسمانی است. به گونه ای که اگر حتی سعادت بدنی را به ایشان اعطا کنند، به آن التفات و توجهی نخواهند داشت. وی بعد از تأکید بر این مسأله در صدد است تا توضیح دهد که چرا با وجود کمال بیشتری که در سعادت نفسانی است، مع ذلک انسانها از آن غافلند.
بعد از ذکر علل بی توجهی انسانها به کمالات برتر، سرانجام و در بخش پایانی با استناد به قول کسانی که وی آنها را «اهل علم» می نامد، می پذیرد که بعضی از نفوس انسانی که از آنها به عنوان «بدینون» یا نفوس ساده یاد می شود، می توانند معاد جسمانی داشته باشند، اما آن جسم، از جنس اجرام سماوی خواهد بود، که به عنوان آلت نفس در خدمت ایشان قرار می گیرد.
نگارنده در سخن پایانی به فقراتی از دیدگاه شیخ اشاره کرده است که احتمال می رود به آن دلیل این بزرگوار در مظان اتهام قرار گرفته باشد و اما داوری را به خواننده واگذار نموده تا با مطالعه دقیق خود حق مطلب را به جا آورد.
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :75
فهرست
عنوان صفحه
چکیده ....................................
مقدمه ....................................
واژه شناسی ...............................
خودشناسی و اصطلاحات آن ....................
تفسیر از خود بیگانگی و انواع آن ..........
آشنا ساختن انسان با خویشتن ...............
اهمیت خودشناسی در قرآن کریم ..............
انسان و شناخت های کاذب و فریبنده .........
انسان و خداشناسی .........................
ارزش و مقام انسان ........................
ویژگیهای انسان کامل در قرآن ..............
خداشناسی در کلام حضرت علی (ع)..............
نگاهی به سیمای انسان کامل و ویژگیهای او از دیدگاه نهج البلاغه
انسان و دشمن شناسی .......................
دشمن داخلی ...............................
ناکثین و شیوه حضرت علی (ع) در برخورد با آنان
سیمای ناکثین .............................
نتیجه گیری ...............................
پی نوشتها ................................
فهرست منابع ..............................
نفس در قرآن مجید نیز به چند معنی به کار رفته است .
روح مثل “الله یتوفی النفس الا نفس حین موتها” خدا ارواج را در حین موت از ابدان میگیرد و روحی را که بدنش نمرده در وقت خواب قبض میکند ، آنگاه روحی را که در خواب گرفته نگاه میدارد. اگر مرگ را بر صاحب آن نوشته باشند و دیگری را تا وقتی معین به بدن میفرستد.ذات و شخص . مثل “واتقو یوما لا تجزی نفس عن نفس شیئا” بقره : 48 بترسید از روزیکه کسی از کسی کفایت نمیکند.در آیاتی نظیر “و ما ابری نفسی ان النفس لاماره بالسوء الا ما رحم ربی” یوسف : 53 . “و نفس و ما سواها . فالهمها فجورها و تقویها” شمس: 7و8 . میشود منظور تمایلات نفسانی و خواهشهای وجود انسان و غرائز او باشد که با اختیاری که داده شده میتواند آنها را در مسیر حق یا باطل قرار دهد.قلوب و باطن . در آیاتی نظیر “واذکر ربک فی نفسک تضرعا وخیفه” اعراف : 205. و تخفی فی نفسک مالله مبدیه احزاب : 37 . مراد از نفس و نفوس در این آیات باید قلوب و باطن انسانها باشد.