نوع فایل: word
قابل ویرایش 92 صفحه
مقدمه:
همپای تحولاتی که در مفهوم، دامنه، نوع و کیفیت « جرم » و « بزهکاری » در سدههای اخیر رخ داده و دولتها را با بزهکاری نوین که پیچیده و متفاوت از گذشته است؛ روبرو کرده ، « واکنش اجتماعی علیه جرم » نیز به تناسب شاهد دگرگونیهای وسیعی بوده است. در این میان، زندان به مثابهی مهم ترین شکل واکنش اجتماعی علیه جرم و فرد اجرای کیفرهای اصلاح کننده ، دستخوش دگرگونیهایی شده است. در ادوار بسیار دور ، ضمانت اجراهای کیفری در قالب مجازاتهای شدید بدنی و ترذیلی اعمال میشد. در این دوره ، مجازات بر پایه انتقام و سرکوبی مجرم استوار بود و به شکل مجازاتهای بدنی قهرآمیز ـ بویژه اعدام ـ و سایر مجازاتهای غیرانسانی و خشن متظاهر شد.
هر چند مجازات زندان از عهد کهن و باستان وجود داشته است، به دلیل استفادة محدود و جزئی از آن نمیتواند در ردیف مجازاتهای شایع آن اعصار تلقی شود؛ اما زندان با گذشت زمان به تدریج بعنوان مجازات وارد زرادخانهی کیفری شد. در ابتدا، جانشینی مجازات زندان، با وجود وضعیت نامناسب و رقت بار زندان، بجای مجازاتهای شدید بدنی بسیار امیدوار کننده بود. ولی، به مدور اصلاح طلبان اجتماعی در جهت بهبود شرایط نامطلوب و وضعیت وخیم آن اقدامهای مهمی انجام دادند.
مجازات زندان، به عنوان یکی از مهمترین مجازاتهای کیفری، امروزه پیش از پیش مورد بحث و مناقشه قرار میگیرد. امروزه این امر مسلم شده است که مجازات زندان، ناقض حقوق بشر است. چرا که آثار و پیامدهایی دارد که با هدف و غرض اصلی از اعمال مجازات زندان کاملاً متفاوت است. توضیح بیشتر اینکه مجموعة فضا و شرایط زندان نه فقط کمکی به بازپروری شخصیت محکوم و بازگرداندن او به اجتماع نمیکند؛ بلکه سبب هتک حرمت شدید و طبعاً آسیبهای روحی و روانی میگردد. عواملی از قبیل « سوء رفتار زندانبانان با زندانیان، نحوة نگهداری زندانیان، فساد در زندان، عدم رعایت بهداشت در زندان و شرایط اسفبار ساختمان زندانها و اشباع زندانها» عواملی است که باعث شده مجازات زندان تاثیری بر اصلاح مجرم و جرم زدائی نداشته باشد. حتی اسباب جزم زائی و مجرم پروری را نیز فراهم آورد.
از طرف دیگر افزایش آمار زندانیان و مخارج سنگینی که به این دلیل بر دوش دولت گذارده میشود. و نیز افزایش جرائم و مفاسد درون زندانها، چندی است که توجه مسئولان و برنامه ریزان و محققان را به خود جلب کرده است. و باعث شده است؛ که یکی از مباحث مطرح شده امروزی، بحث ضرورت زندانی نشدن مجرمان یا به اصطلاح زندان زدائی از جرائم و مجازاتها باشد. کارگزاران قضا به این نتیجه رسیدهاند؛ که نباید در هر چیزی مجرم را به حبس و زندان محکوم کرد. چرا که این امر نه تنها، نتیجة مطلوب که همان ممانعت از ارتکاب جرم است؛ را نداده بلکه مضرات فراوانی هم داشته است. و این باعث شده که به شیوههای غیر از زندان به عنوان جانشین زندان متوسط شویم که مفصلاً در این باره بحث خواهیم کرد.
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول جایگاه زندان در میان سایر مجازاتها1
فصل دوم معایب و ضرورت مجازاتهای جایگزین
فصل سوم فواید عدم توسل به زندان
فصل چهارم جانشینهای مجازات
فصل پنجم سیاست تقنینی ایران در تحدید مجازات زندان
فصل ششم راهکارهای تحدید مجازات زندان
فصل هفتم علل توجه سیستم قضایی به مجازات های جایگزین1
فصل هشتم چارچوب نظری لایحه مجازاتهای جایگزین1
الف ) کارکردهای زندان
1) زندان جایگزین مجازاتهای بدنی
) زندان بعنوان نهاد اصلاحی درمانی
3) زندان، ابزاری برای طرد مجرم و توان گیری نه اصلاح و درمان
ب ) کارکردهای مجازات جایگزین و محورهای اصلی که لایحة مجازاتهای جایگزین بر آن استوار شدهاند به شرح زیرند
) در اسلام زندان نقشی فرعی در مجازات مجرمان دارد
2) عنوان لایحه « مجازاتهای اجتماعی» بهترین عنوان موجود برای این لایحه است
3ـ مجازاتهای اجتماعی حدود نیمی از جرایمی که مجازات فعلی آن زندان است را در برمیگیرد
4ـ مجازاتهای اجتماعی، کارآمد، عادلانه، کم هزینه و متناسب هستند
فصل نهم متن لایحه قانونی مجازاتهای جایگزین
باب اول مواد عمومی
ماده 1 ـ
ماده 2 ـ
ماده 3 ـ
ماده 4 ـ
ماده 5 ـ
ماده 6ـ
ماده 7 ـ
ماده 8 ـ
ماده 9 ـ
ماده 10ـ
باب دوم مجازاتهای اجتماعی
بخش نخست دورة مراقبت
ماده 11ـ
ماده 12 ـ
ماده 13 ـ
ماده 14 ـ
ماده 15 ـ
بخش دوم خدمات عمومی
ماده 16 ـ
ماده 17 ـ
ماده 18 ـ
ماده 19ـ
ماده 20ـ
ماده 21 ـ
بخش سوم جزای نقدی روزانه
ماده 22 ـ
ماده 23 ـ
ماده 24ـ
ماده 25
بخش چهارم محرومیت از حقوق اجتماعی
ماده 26 ـ
ماده 27 ـ
ماده 28 ـ
باب سوم مواد متفرقه
ماده 29 ـ
ماده 30 ـ
ماده 31 ـ
فصل دهم جایگاه مجازات های جایگزین در سایر کشورها و ایران
فصل یازدهم گزارش توجیهی مواد لایحه
ماده 1 ـ
1ـ مشارکت اجتماع در اجرا
2ـ محدود کردن آزادی عمل محکومان
3ـ رعایت اصل تناسب
4ـ نظارت و مراقبت جهت پیشگیری از تکرار جرم
ماده 2 ـ
ماده 3 ـ
ماده 4 ـ
ماده 5 ـ
ماده 6 ـ
ماده 7 ـ
ماده 8 ـ
ماده 9ـ
ماده 10ـ
ماده 11 ـ
ماده 12 ـ
ماده 13ـ
قید و به متهم تفهیم میکند.
ماده 14ـ
ماده 15ـ
منع خروج از منزل
خدمات عمومی ( مواد 16 تا 21 )
ماده 16 ـ
ماده 17 ـ
جریمة نقدی روزانه ( ماده 22 تا 25 )
ماده 22 ـ
ب ) حداکثر میزان جریمه نقدی روزانه یک چهارم از درآمد روزانه محکوم علیه است.
ماده 23 ـ
ماده 25 ـ
محرومیت از حقوق اجتماعی ( مواد 26ـ28)
ماده 26ـ
ماده 27ـ
ماده 28ـ
مواد متفرقه
ماده 29 ـ
ماده 30 ـ
نتیجه گیری
منابع و مآخذ
منابع و مأخذ:
ـ تقریرات. استاد دکتر کوشا
ـ کمیته سیاست کیفری کمیسیون سیاست جنایی و اصلاح قوانین کیفری قوه قضائیه
ـ لایحه مجازات های اجتماعی مرکز مطالعات راهبردی و توسعه قضایی و شورای عالی توسعه قضایی
ـ مقالات دکتر محمد آشوری
ـ مقالات گرفته شده از سایت های اینترنت
lawyer. com
www . google . com
www . Iran bar . com
www . Hoghooghdan . com
www . Dadgostary.tehran . com
نوع فایل: word
قابل ویرایش 60 صفحه
مقدمه:
بنام حضرت دوست که خانه فلک را بیمدد بر افراشت و چرخ عظیم آسمان را بیعروض بپا داشت و در سرزمین تابناک عقل نهالی را بارور ساخت که ریشهاش را اندیشه ساقه و برگش را سخن و میوهاش را نگارش نام نهاد . خانواده به عنوان باقداستترین نهاد اجتماعی در عرضه مناسبات فردی و گروهی است و از اهمیتی ویژه برخوردار است . و در تاریخ مستمر ملتها بحدی مهم بوده که هیچیک از مکاتب سیاسی ، اجتماعی ، فلسفی از پرداختن به آن بینیاز نبودهاند خصوصاً در عصر حاضر با تدوین وتصویب مقررات در مقام حفظ این نهاد اهمیت دادهاند .
کسیکز عشق خالی شد فسرده است گرش صد جان بود بیعشق مرده است
طلاق در شرع اسلام از احکام تاسیسی است و قبل از اسلام بدون قید و شرط بوده است و قرآن به این مطلب اشاره دارد اعراب از زنان خود جدا میشدند و زن را جزء اسباب و اثاثیه خود میپنداشتند لذا اسلام اصل حکم طلاق را احیاء نمود و شرع مقدس فرمود طلاق به خواسته مرد است ولی اگر عسر و حرج زن ثابت شد طبق قانون اسلام و حاکم شرع بررسی میشود .
اسلام کراراً متذکر شده است « بغض حلال البغض الی الله من الطلاق »
تا توانی پا منه اندر فراق ابغض ، الاشیاء عندی الطلاق
طلاق منفورترین حلالهاست اصل مسئله طلاق یک ضرورت است اما ضرورتی که باید به حداقل ممکن تقلیل یابد و تا آنجا که راهی بر ادامه زوجیت است . کسی سراغ آن نرود به همین منظور قرآن به چند حکم اشاره میکند نخست می فرماید چون عدة آنها سرآمد آنها را بطرز شایستهای نگه دارید یا بطرز شایستهای از آنها جدا شوید سپس به دومین حکم اشاره میکند میفرماید هنگام طلاق و جدایی دو مرد عادل از خودتان را گواه بگیرید تا اگر در آینده اختلافی روی دهد هیچیک از طرفین نتوانند واقعیتها را انکار کند .
در مورد چگونگی طلاق چند نظریه است .1- طلاق به کلی ممنوع این نظریه طرفداران کلیسا است که زن باید تا آخر عمر بسوزد . 2- طلاق به دست زن باشد که موجب میشود آمار طلاق بالا رود.3- طلاق به دست مرد در چارچوب قانون اسلام
عوامل و زمینههای طلاق شامل بد اخلاقی ، هراسانی بیتوجهی زن و مرد به نیازهای یکدیگر راه حل اختلاف پیش از طلاق. دادگاههای خانوادگی،حضور 2 شاهد عادل قرار دادن عده وفلسفه عده حفظ حریم زوجیت شناسایی نسب فرزندان،مهلتی برای بازگشت دوباره به زندگی حال اگر زوجین سوار بر مرکب نور عشق شوند و در ساحت مقدس زندگی حرکت نمایند و با آب مهر و محبت که از سرچشمه زلال و صاف میجوشد کام تشنه خود را با طراوت و شاداب کنند و مرکب عشق را در میدان صفا وصمیمیت بهمراه شکوفههای گذشت، ثمره این تلاش را در سبد صداقت ومحبت گذاشته بهم هدیه کنند وبیادآورند لحظات خداحافظی نزدیکان که با چشمانی پرفروغ وبا بوسههایی غنچه محبت و عاطفه را هدیهمیکردند ومبارک میگفتند دیگر ناظر بهم ریختن آن حلقههای مهر نخواهیم بود پس با صبر و گذشت و محبت و اراده و همتی والا پیش بسوی خوشبختی .
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول کلیات ومفاهیم
مبحث اول طلاق
گفتار اول تعریف طلاق
1-تعریف لغوی طلاق
2-طلاق از نظر اصطلاحی و شرعی
3-طلاق از نظر حقوقی
مبحث دوم ارکان طلاق و شرایط صحت آن
گفتار اول صیغه طلاق ، شرایط مرد طلاق دهنده ، ( مطلق ) ، شرایط زن
طلاق داده شده ( مطلقه) گواه گرفتن بر اجرای صیغه
1-صیغه طلاق
1-1الفاظ طلاق
2-1 مستندات قول فقها درباره صیغه طلاق
3-1 آرای حقوقدانان اسلامی
2- شرایط طلاق دهنده ( مطلق )
1-2 بلوغ
2-2 عقل
3-2 اختیار
4-2 قصد
3- شرایط مطلقه ( طلاق داده شده )
3-1 زوجیت
3-2 دوام
3-3 طهارت از حیض و نفاس
4- اشهاد
شرایط شهود
4-1 مرد باشد
4-2 عادل باشد
4-3 استماع صیغه طلاق
فصل دوم اقسام طلاق
مبحث اول طلاق سنت – طلاق بدعی ، طلاق غیر امامی ، طلاق بائن
طلاق سنت
طلاق بدعت
طلاق غیر امامی
نظر حقوقدانان اسلامی
طلاق بائن
طلاق رجعی
مبحث دوم آثار طلاق نسبت به طلاق بائن
گفتار اول قاعده جدایی کامل دو همسر
گفتار دوم مسکن زوجه در طلاق بائن
منابع و مآخذ
منابع و ماخذ:
- الاستبصار فیما اختلف فی الاخبار شیخ الطائفه ابی جعفر محمد بن الحسن الطوسی ، دارالکتب الاسلامیه ، 1390ق .
2- حقوق مدنی دکتر حسن امامی ،کتابفروشی اسلامیه ، 1357.
3- الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره شیخ یوسف بحرانی ، موسسه النشر الاسلامی مطبعه العلمیه .
4- تحریر الوسیله امام خمینی ، موسسه مطبوعات دارالعلم
5- منهاج الصالحین سید ابوالقاسم خوئی ،مکتبه لطفی ، 1353.
6- جامع المدارک فی شرح المختصر النافع سید احمد خوانساری ، مکتبه الصدوق ، چاپ اسماعیلیان ، 1364.
7- ترجمه شرایع الاسلام مترجم ابوالقاسم بن احمد یزدی ، به کوشش محمد تقی دانش پژوه ،مرکز انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ سپهر ،1368 ، چاپ پنجم.
8- شرح تبصره المتعلمین زین العابدین ذوالمجدین ، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ، 1339 .
9- ترجمه تفسیر المیزان محمد حسین طباطبائی ، مترجم ج 38 ، سیده محمد باقر موسوی همدانی ، چاپ مشعل آزادی ، موسسه انتشارات فراهانی ، چاپ چهارم .
10- مجمع البحرین شیخ فخر الدین طریحی ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1367
11- المبسوط شیخ الطائفه ابی جعفر محمد بن الحسن الطوسی ، مکتبه المرتضویه لاحیاء الاثار الجعفریه .
12- وسائل الشیعه شیخ محمد بن الحسن حر عاملی ، چاپ پنجم.
13- الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه زین الدین الجبعی العاملی ( (معروف به شهیدثانی ) ، انتشارات دارالهادی للمطبوعات ،چاپ نمونه ، 1403 ق چاپ اول .
14- العین ،عبدالرحمن الخلیل بن احمد الفراهیدی ، منشورات دارالهجره ، 1405 ق .
15- مفاتیح الشرایع ، ملامحمد محسن فیض کاشانی، مجمع الذخائر الاسلامیه ، چاپ خیام ، 1401 ق
16- قاموس قرآن ، سید علی اکبر قریشی ،دارالکتب الاسلامیه ، چاپ فردوسی ، 1354 .
17- حقوق مدنی ( خانواده ) دکترناصر کاتوزیان ، بهنشر ، چاپ بهمن 1368.
18- ترمینولوژی حقوق محمد جعفر لنگرودی
19- بحار الانوار محمد باقر مجلسی ، انتشارات موسسه الوفاء ، 1403 ق ، چاپ سوم.
20- جزوه درس حقوق مدنی ، مصطفی محقق داماد.
21- مستند تحریری الوسیله احمد مطهری ، مطیعه الخیام ، 1404 ق.
22- فقه الامام جعفر الصادق محمد جواد مغنیه ، انتشارات قدس .