مقاله بزهکاری اطفال شامل 143 صفحه و در قالب فایل word تهیه شده است.
انسان در مسیر تکامل خود ابتدا به دلیل زندگی فردی نیازمند قانون نبود، اما رفته رفته با گذشت زمان و ورود انسان به زندگی جمعی نیاز به قانون احساس شد و انسان شروع به وضع قوانین کرد. وضع قانون برای ادامه حیات اجتماعی انسان شرط لازم بود. ولی شرط کافی آن تکمیل این قوانین با پیچیده شدن روند زندگی اجتماعی بود. یکی از قوانینی که در دوره های مختلف ، انسان به تکمیل آن پرداخت ، قوانین مرتبط با اطفال بزهکار بود. آنچه که انسان را به وضع قوانین خاص و مرتبط با اطفال واداشت جمعیتی بود که آنان به عنوان قشری از جامعه آن را تشکیل می دادند البته برای وضع قوانین مختص اطفال ، انسان زمان زیادی را طی نمود و به آسانی به این مهم دست نیافت.
امروزه تقریباً در همه جای دنیا تمایز بین اطفال و بزرگسالان در زمینه های مختلفِ اخلاقی ، آموزشی، بهداشتی، روانشناسی و... مشاهده می شود. یکی از موارد تمایز، تمایز در برخورد کیفری است. و تقریباً این به عنوان یک اصل مورد توجه است و علت آن نیز در تفاوتهایی است که هم از جهت جسمی و هم از جهت روحی و فکری بین اطفال و بزرگسالان وجود دارد.
توقعات دولتها از افراد بزرگسال برای رعایت قانون، زمانی یک توقع صحیح و بجاست که همین افراد بزرگسال در دوران طفولیت ،آموزش و تربیت لازم را دیده باشند و حتی اگر این توقع در دوران طفولیت نیز مطرح گردد،مستلزم آموزش صحیح اطفال است زیرا تا زمانی که وظیفة اطلاع رسانی و افزایش آگاهی به خوبی انجام نشده ، انتظار مراعات هنجارهای اجتماعی نیز درست نیست. پس قبل از اینکه مسأله بزهکاری اطفال بتواند یک آموزة کیفری باشد پیشتر یک امر روانشناسی ـ تربیتی است. پس قبل از اینکه ما به اطفال به عنوان افرادی بنگریم که به طور بالقوه توان ارتکاب جرم را دارند باید به آنها به عنوان افرادی بنگریم که توان بالقوة اجتماعی شدن را دارند.
قوانین ماهوی مرتبط با اطفال (قوانین مرتبط با سن، جنس و ...) دارای ظرافت و دقت خاصّی است. به دلیل ظرافتی که اطفال در جنبه های مختلف سنی ، فکری، تربیتی و... دارند . پس قرار دادن آنها نیز در سیستم عدالت کیفری سؤال برانگیز است. و جز در موارد استثنایی و به هدف بازپروری و نه برای اهداف سزادهی نباید موضوع سیستم عدالت کیفری قرار بگیرند.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 128 صفحه
مقدمه:
بخش اول: تشریح جلوههایی از کلاهبرداری در صدور بیمههای شخص ثالث
پیدایش و گسترش زندگی جدید ماشینی، افزایش جمعیت شهرها و فزونی شمار وسایل نقلیه موتوری موجب افزایش حوادث رانندگی و خسارت افراد شده است. برای رویارویی با این حوادث و خسارتها از یک سو گامهایی پیشگیرانه ضرورت یافت و از سوی دیگر تأمین و جبران پیامدهای زیانبار آن ناگریزی و بایستگی پیدا کرد.
بیمه شخص ثالث اتومبیل به عنوان یکی از اصلیترین ابزار لازم برای تأمین و جبران هزینههای ناشی از این پیامدها خود را در تمام عرصههای بینالمللی معرفی نمود. تبعیت قانون بیمه شخص ثالث از اصل خطر، دیگر جایی را برای درنگ در انجام آن باقی نگذاشت اما این همه منفعت به تنهایی اکتفا ننمود. گذشت زمان نمایان کرد که ایجاد و برقراری یک نهاد حمایتی از زیاندیدگان و به نوعی بیمهگذاران به تنهایی کفایت نمیکند و برای تکمیل آن این فرآیند ایجاد یک الزام و اجبار ضروری به نظر میرسد.
همانطور که بورگ کنشت حقوقدان سوئیسی اینگونه اعتقاد داشت که: «اجرای قانون مسئولین مدنی صاحبان وسایل نقلیه موتوری زمینی هرقدر هم دقیق و عادلانه باشد فایدهای ندارد مگر آنکه توأم با بیمه اجباری آن بشود. امروزه داشتن اتومبیل دیگر جنبه لوکس و تفنن ندارد و برای بیشتر مردم وسیله کار است. اگر بیمه اجباری مسئولیت مدنی وجود نداشته باشد صاحبان وسیله نقلیه موتوری قادر به جبران غرامت ناشی از بهکار بردن این وسیله نقلیه نیستند و چون قادر به پرداخت خسارت نیستند به زندان میافتند و از هستی ساقط میشوند. بنابراین قانون مسئولیت مدنی بدون اجبار نمیتواند حافظ حقوق اجتماع و خانوادهها باشد.»
چنین اندیشه و تدبیری در کشورهای پیشرفته اروپایی چنان نیرو گرفت که اغلب آنها از سالهای آغازین سده بیستم به الزامی و همگانی کردن بیمه مسئولیت مدنی ناشی از حوادث وسیله نقلیه موتوری زمینی اقدام کردند. در ایران نیز قانون بیمه اجباری حوادث رانندگی که به قانون بیمه شخص ثالث شهرت یافته است با عنوان «قانون بیمه اجباری مسئولین مدنی دارندگان وسیله نقلیه موتوری در مقابل شخص ثالث» در 26 آذرماه 1347 مشتمل بر 14 ماده و 3 تبصره تصویب گردید. به نظر میرسد انگیزه تدوین چنین قانونی بسط و گسترش واردات بینالمللی زمینه حملونقل بوده است.
از نظر زمانی قانون فوق در ردیف دومین قانون مربوط به بیمه پس از قانون بیمه سال 131 میباشد و همانطور که از نامش مستفاد میشود منحصراً در یک رشته خاص یعنی وسایل نقلیه موتوری زمینی اقدام به وضع شده است و از نقطه نظر تاریخی قانونگذار برای اولین مرتبه در ایران دارندگان اینگونه وسایل نقلیه را صرفنظر از تقصیر و خطای آنها در ایجاد حادثه، مسئول در جبران خسارت وارده به اشخاص دانسته است. (برخلاف ماده 333 قانون مجازات اسلامی) و بدین جهت تکلیف نموده که اینگونه اشخاص مسئولین خویش را در قبال حوادث ناشی از وسیله نقلیهای که هدایت در رانندگی به عهده آنها است را نزد یکی از شرکتهای بیمه داخلی بیمه نمایند.
این قانون در ادامه ضمن تعریف نمودن از اشخاص ثالث و تدوین موارد مرتبط دیگری با این قضیه، موادی را در خصوص تعرفه نرخ بیمههای اتومبیلهای مختلف تبیین نموده است. لازم به توضیح است که آئیننامه اجرایی این قانون نیز در تاریخ 28/12/1347 تصویب گردید.
وجود استقبال گسترده مردم از بیمههای شخص ثالث در طول زمان و بهتبع آن گردشهای مالی وسیعی که در این سطوح رخ میدهد و خسارتهای سنگینی که گاهاً توسط شرکتهای بیمه در قبال حق بیمه اندک دریافتی به بیمهگذاران پرداخت میگردد، وسوسههای زیادی را در افراد مختلف جامعه با هر جایگاه و مقام اجتماعی برای کسب منفعتی نامشروع از صنعت بیمه از طریق تقلبات ایجاد میکند. در بیشتر کشورها بیمهگران اتومبیل در موقعیت دشواری قرار دارند. از طرفی رقابت شدید مانع اخذ حق بیمه کافی از مشتریان میگردد و از سوی دیگر زیانده بودن بیمه شخص ثالث باعث گردیده است که از سود شرکتهای بیمه کاسته شده و آنها را بر این چاره اندازد که اینگونه بیمهها را محدود نمایند.
از سوی دیگر تقلبات و سوءاستفادههای نامشروع در این رشته بیمهای باعث گردیده است که این زبان رو به فزونی گذارد به طوری که هماکنون تبدیل به یک معضل بزرگ برای شرکتهای بیمه درآمده است. این رشته از نظر انواع تقلب ممکن در آن شاید متنوعتر از دیگر رشتههای بیمه باشد و در عمل بیشتر در معرض وقوع تقلب بوده است. بیمههای دیگر موجود در بازار دارای ضریب بسیار نازلتری از تقلب در مقایسه با بیمههای اتومبیل را دارا میباشند. آماری در خصوص تقلبهای کشف نشده قابل ارائه نیست تا بر اساس آن بتوان کل تقلبهای بیمهای را پوشش داد. ارائه ارقام و آمار در زمینه کلاهبرداری بیمهای کاری غیردقیق است. بسیاری از کلاهبرداریها گزارش یا اثبات نمیشوند. بدون شک بسیاری از آنها حتی کشف هم نمیشوند. این عدم دقت یکی از بزرگترین مشکلاتی است که بیمهگران در مبارزه با این معضل با آن مواجه میشوند.
فهرست مطالب:
جعل عنوان نمایندگی بیمه
بخش اول: تشریح جلوههایی از کلاهبرداری در صدور بیمههای شخص ثالث
فصل اول: مصادیق کلاهبرداری در صدور بیمههای شخص ثالث توسط
بیمهگذاران
مبحث اول: مهمترین دلایل وجود تقلبات بیمهای
مبحث دوم: بیمه شخص ثالث
گفتار اول: صدور بیمهنامه شخص ثالث
گفتار دوم: چگونگی صدور بیمهنامه شخص ثالث وسایل نقلیه
الف- شبکه OFF LINE
ب- شبکه ON LINE
ج- بیمههای الکترونیکی
مبحث سوم: تخلفات بیمهگذاران
گفتار اول: تهیه بیمهنامه بعد از وقوع حادثه
الف- تهیه بیمه بر وقوع حادثه با پرداخت رشوه به نمایندگان فروش و یا
کارمندان شرکت بیمه
ب- تهیه بیمهنامه مقدم بر وقوع حادثه بدون پرداخت رشوه و به صرف وجود
قرابت و دوستی
ج- استفاده از بیمهنامه مقدم بر تاریخ حادثه برای رهایی دادن فرد مورد
بازداشت
گفتار دوم: اخذ بیمهنامه با قیمت کمتر
الف- جعل سابقه بیمهای
ب- استفاده از اسناد مالکیت جعلی
ج- استفاده از بیمههای مفقودی و یا سرقتی به عنوان سابقه بیمهای
د- اظهارات دروغ برای کاهش قیمت بیمهنامه
و- اظهارات دروغ در باره نوع کاربری وسیله نقلیه مورد بیمه
ی- عدم ارائه کلیه سوابق بیمهنامه قبلی به قصد تقلب
الحاقیههای اضافی
الحاقیههای برگشتی
الحاقیههای اصلاحی
گفتار سوم: تهیه بیمهنامه برای انجام امور اداری بدون قصد استفاده مالی
الف- استفاده از چکهای بلامحل و یا تراول چکهای تقلبی و یا سرقتی
ب- سرقت بیمهنامه و یا استفاده از کارتهای خام بیمه
ج- استفاده از برچسبهای تقلبی
گفتار چهارم: خرید بیمههای مضاعف
فصل دوم: تشریح جلوههایی از کلاهبرداری بیمهای در ارتباط با وظایف
نمایندگان و کارمندان شرکت بیمه
مقدمه:
مبحث اول: شبکه فروش شرکتهای بیمه
گفتار اول: نمایندگان بیمه
گفتار دوم: دلالان رسمی بیمه
مبحث دوم: جعل عنوان نمایندگی بیمه
گفتار اول: عنصر قانونی
گفتار دوم: عنصر مادی
الف: سمت مرتکب
ب- فعل مرتکب
ج- شرایط و اوضاع و احوال لازم برای ارتکاب جرم
متقلبانه بودن وسایل مورد استفاده کلاهبردار علم و آگاهی مرتکب و جهل مالباخته لزوم بردن مال دیگریگفتار سوم: عنصر معنوی
الف: سوءنیت عام
ب- سوءنیت خاص
گفتار چهارم: مجازات جرم جعل عنوان نمایندگی
مبحث سوم: فروش اجباری
گفتار اول: فروش بیمهنامههای تکمیلی به همراه بیمهنامه شخص ثالث، بدون
ارائه اطلاعات به مشتری
گفتار دوم: فروش بیمههای تکمیلی به همراه بیمه شخص ثالث به صورت
اجباری
مبحث چهارم: عدم پرداخت تخفیف استحقاقی
مبحث پنجم: تغییر اطلاعات رایانه و صدور بیمهنامه و یا گزارشات غیرواقعی
گفتار اول: صدور بیمهنامههای متعدد غیرواقعی
گفتار دوم: ارائه گزارشات و آمار غیرواقعی
مبحث ششم: رانت اطلاعاتی
مبحث هفتم: صدور بیمهنامه بدون واریز حق بیمه
مبحث هشتم: تخلفات شرکتهای بیمهگر
گفتار اول: رقابت ناسالم
الف- رقابت ناسالم بین شرکتهای بیمه و یا نمایندگان بیمه
ب- ارائه نرخهای متفاوت به نمایندگان فروش یک شرکت
گفتار دوم: تخلف در سرمایهگذاریهای شرکتهای بیمه
الف- سوءاستفاده در سرمایهگذاری
ب- تأخیر در انجام تعهدات برای کسب سود بیشتر
ج- عدم سرمایهگذاری صحیح
گفتار سوم: فروش بیمه بالاتر از تعهدات مورد درخواست بیمهگذاران
گفتار چهارم: تبانی بعضی از شرکتهای بیمهای برای ارائه خدمات بیمهای
ناقص
مبحث نهم: عوارض بهداشت
گفتار اول: عدم اختصاص بودجه تعیین شده در موارد پیشبینی شده از طرف
قانون
گفتار دوم: تخلفات بیمارستان
منابع و مآخذ
منابع و مأخذ:
کتب:
اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، نشر میزان، چاپ ششم، جلد اول، 1382. اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، نشر میزان، چاپ ششم، جلد دوم، 1382. اوترویل، ژان فرانسوا، مبانی نظری و عملی بیمه، ترجمه عبدالناصر همتی و علی دهقانی، انتشارات بیمه مرکزی ایران، چاپ دوم، 1382. ساراسون، ایرون جی، ساراسون، باربارا آر، روانشناسی مرضی، ترجمه دکتر بهمن نجاریان، دکتر علی اصغر مقدم، دکتر بهمن دهقانی، انتشارات رشد، چاپ سوم، جلد اول، 1384. جعفری لنگرودی، محود جعفر، ترمینولوژی حقوق، انتشارات گنج دانش، 1382. جان مارشال، ریو، انگیزش و هیجان، ترجمه یحیی سید محمدی، انتشارات ویرایش، چاپ دوم، 1385. زیبر، اولریش، جرایم رایانه ای، ترجمه محمدعلی نوری، انتشارات گنج دانش، چاپ اول، 1384. شامبیانی، هوشنگ، حقوق جزای اختصاصی، انتشارات ژوبین، چاپ چهارم، جلد دوم، 1379. شامبیانی، هوشنگ، حقوق جزای اختصاصی، انتشارات ژوبین، چاپ چهارم، جلد سوم، 1382. شامبیانی، هوشنگ، حقوق جزای اختصاصی، انتشارات ژوبین، چاپ یازدهم، جلد دوم، 1375. شیبانی، احمدعلی، تاریخچه پیدایش و تحول بیمه، انتشارات مدرسه عالی بیمه، 1352. شهری، غلامرضا، ستوده جهرمی، سروش، نظریات اداره حقوقی قوه قضاییه در زمینه مسایل کیفری، انتشارات روزنامه رسمی کشور، جلد اول، 1373. کریمی، آیت، بیمه اموال و مسئولیت، انتشارات دانشکده امور اقتصادی، جلد اول، 1375. کریمی، حسین، مجموعه قوانین و مقررات کیفری، انتشارات روزنامه رسمی کشور، چاپ دوم، 1374. کلانتری، کیومرث، قانونی بودن جرایم و مجازاتها، انتشارات دانشگاه تهران، 1375. گسن، ریموند، جرم شناسی کاربردی، ترجمه دکتر مهدی کینیا، چاپخانه علامه طباطبایی، 1370. گلدوزیان، ایرج، بایستههای حقوق جزای عمومی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم، 1382. گلدوزیان، ایرج، حقوق جزای اختصاصی، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ نهم، 1382. محمد صالحی، جان علی، حقوق بیمه، انتشارات پژوهشکده بیمه مرکزی، چاپ دوم، 1384. محمد صالحی، جان علی، فرهنگ بیمه و بازرگانی، انتشارات شرکت بیمه ایران، چاپ دوم، 1372. میرمحمدصادقی، حسین، جرایم علیه اموال و مالکیت، انتشارات میزان، چاپ یازدهم، 1383. میرمحمدصادقی، حسین، جرایم علیه امنیت وآسایش عمومی، انتشارات میزان، چاپ پنجم، 1384. نجفی توانا، محمدعلی، جرم شناسی، انتشارات آموزش و سنجش، چاپ سوم، 1384. نوربها، زمینههای حقوق جزای عمومی، انتشارات کانون وکلای دادگستری، چاپ اول، 1369. هالجین، ریچارد پی، کراس ویستبورن، سوزان، آسیبشناسی روانی، ترجمه یحیی سیدمحمدی، انتشارات روان، چاپ دوم، جلد اول، 1384.
تقریرات و جزوات:
مهدوی ثابت، محمدعلی، تقریرات جامعهشناسی جنایی، دانشکده حقوق تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی، سال تحصیلی 84-83.
پایاننامهها:
بشکول، فرشته، جرم گرانفروشی در قوانین و مقررات کیفری، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، 79-78. حیدری، مهران، بررسی ضوابط حقوقی حاکم بر کلاهبرداری بیمهای، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، 85-84. عسگری، حسن، تقلب در اصالت وسیله نقلیه موتوری، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، 77-76. مرتضوی، مژگانالسادات، مطالعه تطبیقی جرم رشاء و ارتشاء در قانون داخلی و اسناد بینالمللی، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز، 81-80.
مقالات:
محمدبیگی، علی اعظم، بحثی مقدماتی درباره تقلب بیمهای، نشریه تازههای جهان بیمه، شماره 89، 1384. منفرد، عباس (مترجم)، مبارزه با تقلب در نظام بیمه جهانی، فصلنامه بیمه مرکزی ایران، شماره 53، 1378. وفا، علی، فساد اقتصادی، روزنامه ایران، مورخ 3/12/1385.
روزنامه ها:
روزنامه اطلاعات روزنامه ایران روزنامه دنیای اقتصاد روزنامه کیهان روزنامه همشهری روزنامه هموطن سلام
نشریات:
فصلنامه بیمه سیا نشریه داخلی بیمه آسیا فصلنامه صنعت بیمه، انتشارات بیمه مرکزی ایران پیک بیمه، انتشارات بیمه مرکزی ایران پیک تخصصی بیمه، انتشارات بیمه ایران نشریه تازههای جهان بیمه، انتشارات بیمه مرکزی ایران
خبرگزاریها:
خبرگزاری ایسنا خبرگزاری اقتصادی ایران خبرگزاری مهر فارس
سایتها:
سایت بیمه مرکزی ایران: www.ceintinsur.ir سایت بیمه آسیا: www.bimehasia.ir سایت بیمه ایران: www.iraninsurance.ir سایت بیمه توسعه: www.toseeinsurance.irلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 22
بررسی جرم سقط جنین
موضوع : حقوق جزا
چکیده:
بازتاب این معضل اجتماعی نیز تاثیر گذار بر دیدگاههای حقوقدانان و جرم شناسان بوده است . به دلیل اینکه دیگر قوانین راجع به سقط جنین ، با وجود مسائل جدید اعم از مسائل پزشکی و مسائل اجتماعی و اقتصادی و نظایر آن با عرف و اخلاق عمومی جوامع مطابق نبوده و این مهم حقوقدانان رابرانگیخته تا درتنظیم قوانین ، مسائل و مشکلات را مد نظر قرار دهند که امروزه ما شاهد دگرگونی و تحول در قوانین راجع به سقط جنین به خصوص در کشورهای اروپایی هستیم . باید گفت از طریق مجازات نمی توان درجهت جلوگیری یا کاهش این جرم اقدام موثری انجام داد ، چرا که این عمل، اکثرا با رضایت اولیائ قانونی جنین ، توسط پزشک و یا افراد دیگری بصورت کاملاً مخفیانه صورت می پذیرد، در نتیجه هیچگاه کشف نمی شود.
اشاره :
علی الا صول تصمیم گیری در مورد داشتن یا نداشتن بچه باید پیش از حاملگی انجام شود نه بعد از آن،مع هذا گاهی به این امر توجهی نگردیده و زوجین بجای انتخاب روشی مناسب برای جلوگیری از بچه دار شدن، بعد از انعقاد نطفه مبادرت به سقط عمدی جنین خود می نمایند.
معمولا سقط جنین که درسطح جهان رو به افزایش است به دلایلی چون تنظیم خانواده ، مخفی نمودن روابط جنسی ممنوع
یا نامشروع قبل از ازدواج رسمی و قانونی ، گریز از بارداری ناخواسته، هتک ناموس به عنف و ... واقع می شود .
ادیان مختلف نیز سقط جنین را بجزدر موارد استثنائی ممنوع اعلام کردند . این اعتقادات مذهبی قوانین و مقررات را تحت تاثیر قرار داد و به همین دلیل قانونگذاران کشورهای مختلف سقط جنین را ممنوع و برای آن مجازات تعیین کردند. در آیین زرتشتی سقط جنین گناهی بس عظیم تلقی می شد و برای زنی که مبادرت به این عمل می کرد ، عقوبت سختی در نظر می گرفتند . دین مسیحیت ابتدا سقط جنین را بنحوی تعریف می کرد که شامل مواردی که هنوز روح در در نطفه دمیده نشده است نمی شد . سنت آگوستین معتقد دمیده شدن روح و حرکت در پسرها چهل روز بعد از انعقاد نطفه و در دخترها هشتاد رو ز بعد ازانعقاد صورت می گرفت . اکثر فلاسفه یونان قدیم سقط جنین را در شرایطی مجاز می دانستند . مثلا سقراط سقط را با میل مادر جایز می دانسته و ارسطو در صورتی که مادر اولاد زیادی آنرا تجویز می کرده است ، اما بقراط در قسم نامه معروفش از سقط جنین به عنوان عملی ناپسند یاد کرده و آنرا به دلیل صدماتی که به زنان وارد می کرد، ممنوع اعلام کرده است .
در حقوق ایران سقط جنین از همان مراحل اولیه استقرار نطفه قابل مجازات است و ضوابط آن در مواد 487 تا 493 قانون مجازات اسلامی و همچنین در مواد 623 و 624 ق.م.ا پیش بینی شده است .
تعاریف :
سقط جنین عبارت است از ، اخراج عمدی و غیر طبیعی و قبل از مو عد طبیعی جنین به نحوی که حمل خارج شده از بطن مادر زنده نباشد یا قابل زیست نباشد .
حمل : به کودکی گویندکه در شکم مادر است و از نظر پزشکی به دوران بعد از هفت ماهگی تا قبل از تولد طفل گفته می شود .
مبحث اول
بخش اول :ارکان تشکیل دهنده سقط جنین
الف : سقط جنین یا سقط حمل جرمی است مقید که تحقق آن موکول به حصول نتیجه است : در حقوق ایران تحقق جرم مستلزم باردار بودن زن است و هدف قانونگذار اساسا" حمایت از دوران حاملگی درمقابل هر نوع عملی است که دوران طبیعی بارداری را مانع می شود . بنابراین سقط جنین با سقط حمل در هر زمان اعم از اینکه در اولین روزهای انعقاد نطفه باشد که هنوز شکل و صورتی ندارد و یا در روزهای آخر حاملگی انجام پذیرد که شکل یک انسان کامل را بخود گرفته مستوجب کیفر است .
درسقط جنین فرقی بین جنین یا حمل مشروع و یا نامشروع وجود ندارد . ( نظریه مشورتی 2171 / 7 – 7 / 6/ 66) بنابراین دیه حمل نا مشروع نیز همان دیه حمل مشروع است .
ب : اخراج حمل و جنین قبل ازموعد طبیعی : دوران طبیعی بارداری معمولا در حدود ده ماه است ، با انقضای زمان طبیعی بارداری طفل زنده بدنیا می آید و در حدی از رشد و تکامل است که قابل زیستن در محیط خارج از رحم مادرمی باشد . در مواردی چون وضع حمل بر اثر صدمه وارده ناشی از تخلفات رانندگی) موضوع ماده 716 ق.م.ا ) مرتکب، به حبس از دو ماه تا شش ماه و پرداخت دیه ، در صورت مطالبه دیه از طرف مصدوم محکوم می شود . در عین حال هر گاه صدمه بدنی غیر عمدی ناشی از تخلفات رانندگی (موضوع ماده 715 ق.م.ا) منتهی به سقط جنین شود یعنی جنین زنده ای ساقط و تلف شود جرم سقط جنین تحقق می یابد. مرتکب در این حالت به حبس از دو ماه تا یکسال و نیز پرداخت دیه ، در صورت مطالبه دیه از ناحیه مصدوم محکوم می شود .
بخش دوم :عنصر مادی سقط جنین شامل بکار بردن وسایل فیزیکی یا شیمیایی: برای تحقق عنصر مادی جرم سقط جنین ، انجام هرنوع فعل مثبت مادی بر روی زن حامله خواه از طریق مباشرت و خواه از طریق معاونت کافی است . ماده 623 ق.م.ا مقرر می دارد:(( هرکس به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن گردد به شش ماه تا یکسال حبس محکوم وی شود و اگر عالما" و عامدا"زن حامله ای رادلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگری نماید که جنین وی سقط گردد به حبس از سه ماه تا شش ماه محکوم خواهد شد مگر اینکه ثابت شود این اقدام برای حفظ حیات مادر می باشد و در هر مورد حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط داده خواهد شد.
.
صرف (( دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگر )) جرم نمی باشد بلکه لازم است که ، دلالت یا معرفی نمودن وسیله منتهی سقط جنین گردد . عبارت (( درهر مورد حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط خواهد شد.)) مذکور در عجز ماده مؤید این مطلب است . با توجه به مبنای حقوقی جواز اسقاط جنین به منظو ر حفظ حیات مادر که ناشی از لزوم ارتکاب جرم به منظور اجرای قانون اهم می باشد و با در نظر گرفتن اصول حاکم بر حقوق کیفری ، در مواردی که اقدام مرتکب برای حفظ حیات مادر می باشد علاوه بر سقوط کیفر تعزیری دیه و ضمان مالی نیز ساقط می گردد . زیرا بواسطه علل موجهه جرم محسوب نمی شود و مرتکب فاقد مسئولیت کیفری و مدنی می باشد. لذا قید (( درهر مورد حکم به پرداخت دیه ... داده خواهد شد .)) مذکور در عجز ماده منصرف به این مورد نمی باشد .
همچنین ماده 624 ق.م.ا مقرر می دارد: (( اگر طبیب یا ماما یا داروفروش و اشخاصی که بعنوان طبابت یا مامائی یا جراحی یا داروفروشی اقدام کنند وسایل سقط جنین فراهم می سازند و یا مباشرت به اسقاط جنین نمایند به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهند شد و حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط صورت خواهد پذیرفت ».
مواد 623 و 624 ق.م.ا مذکور در بالا به ادویه و وسایل اسقاط جنین اشاره نموده است، ادویه و وسایل مزبور حصری نبوده و بطور کلی به دو دسته تقسیم می شود :
الف: وسایل فیزیکی
وسایل فیزیکی مانند صدمه جسمی با اذیت وآزار و ضرب وجرح و همچنین استفاده از وسایل و ابزار جراحی برای تراشیدن انساج و 00 .
ماده 622 ق.م.ا در همین جهت مقرر می دارد :(( هر کس عالما" و عامدا" به واسطه ضرب یا اذیت و آزار زن حامله ، موجب سقط جنین وی شود علاوه بر پرداخت دیه یا قصاص حسب مورد به حبس از یک تا سه سال محکوم خواهد شد.»
بطور کلی اسقاط عمدی جنین ازچهار شکل خارج نمی شود :
الف) اسقاط جنین قبل از دمید ه شدن روح میباشد که در اینصورت فقها متفق القول ، مطلقا" خواه عمل مرتکب عمدی باشد خواه غیر عمدی، حکم به دیه داده اند.
ب) اسقاط جنین پس از دمیده شدن روح و مرگ در رحم ، در این مورد برخی فقها تفاوتی بین عمد و غیر عمد قائل نشده و حکم به دیه داده اند .
ج) اسقاط عمدی جنین و مرگ در خارج از رحم قبل از استقرار حیات یا دمیده شدن روح که دراین صورت نیز حکم به دیه داده شده است .
د) اسقاط عمدی جنین و مرگ در خارج از رحم و بعد از دمیده شدن روح : مورد اخیر مشمول عمومات ادله قصاص می گردد. نظیر آنکه بواسطه ایراد ضرب حمل زنده متولد شده و بواسطه اصابت به زمین یا شئ سختی فوت نماید . منظور از ضرب ایراد هر نوع ضربه ای خواه با جرح یا بدون آن باشد . هر گاه ایراد ضرب یا آزار منتهی به مرگ مادر شود علاوه بر قصاص نفس ، دیه جنین نیز اخذ می گردد و هرگاه قصاص نشود علاوه بر دیه مادر دیه جنین نیز اخذ می گردد و هرگاه قصاص نشود علاوه بر دیه مادر دیه جنین نیز قابل مطالبه خواهد بود و در اینصورت از حیث تعزیر فعل واحد مشمول عناوین متعدد بوده و کیفر اشد یعنی ماده 612 ق.م.ا قابل اعمال خواهد بود .
ب:وسایل شیمیایی
وسایل شیمیایی مانند استعمال ادویه و ماکولات و مشروبات و امثال آنها، صرف «دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگر»
جرم نمی باشد بلکه لازم است که ، دلالت یا معرفی نمودن وسیله منتهی به سقط جنین گردد. عبارت (( در هر مورد حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط داده خواهد شد )). مذکور در عجز ماده مؤید این مطلب است .
بخش سوم: عنصر روانی شامل قصد مجرمانه و خطای جزایی در سقط جنین
الف: قصد مجرمانه در اسقاط جنین عمدی
سومین عنصر سقط جنین ، قصد مجرمانه است . بنابراین در اسقاط جنین عمدی ، مرتکب باید با علم به حامل بودن زن و به قصد سقط جنین اقدام نماید . در ایراد صدمه ، در صورتی که صدمات و ضربات وارد ه بر یک زن آبستن بدون اطلاع از حامل بودن وی و بدون اینکه نتایج حاصله قابل پیش بینی باشد منجر به سقط حمل شود مشمول مقررات سقط جنین عمدی نبوده و این قبیل موارد با احراز خطای مقصر به عنوان سقط جنین غیر عمدی مطرح می شود.
منابع :
1) پاد ، ابراهیم : حقوق کیفری اختصاصی ، جرائم علیه اشخاص ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1347 .
2) گلدوزیان ، ایرج : حقوق جزای اختصاصی ، چاپ هشتم ، انتشارات دانشگاه تهران ،1380 .
3) محشای قانون مجازات اسلامی ، انتشارات مجد ، 1382 .
4) رزم ساز ، بابک : بررسی فقهی حقوقی سقط جنین ، خط سوم ، 1379 .
5) مظفری ، احمد : ماهنامه دادرسی ، سال سوم ، شماره 17.
6)صادقی ، محمد هادی : جرائم علیه اشخاص ، نشر میزان ، 1380 .
7) روزنا مه جام جم مورخ 15 / 6 /1383
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 25
فهرست و توضیحات:
مقدمه
مراد از «فلسفه مجازات»
فلسفه مجازات در اسلام
مجازات دنیوى، که خود به دو نوع منقسم است:اصول حاکم بر مجازات اسلامى
توجه به شخصیت مجرم در مجازاتهاى اسلامى
نتیجه گیرى
توبه و اصلاح مجرم، عامل سقوط مجازات
توبه قبل از دستگیرى مجرم و اثبات جرم توبه بعد از اثبات جرم با اقرار
مقدمه
یکى از مهمترین نهادهاى حقوقى هر جامعه، نظام جزایى آن است که قوانین و مقررات کیفرى را در خود دارد. هر جامعهاى از بدو پیدایش، براى افراد خود حقوق و امتیازاتى پیشبینى نموده، همگان را ملزم به رعایت آنها مىداند. حق حیات، حق آزادى، حق برخوردارى از آسایش و امنیت، حق مالکیت و... از جمله این حقوق و امتیازات است که هیچکس حق ندارد به آنها آسیبى وارد کند. ولى چنین نیست که همگان همواره حقوق دیگران را محترم شمارند و متعرض حقوق و امتیازات دیگران نشوند. حال اگر کسانى به حقوق خویش قناعت نکنند و با تجاوز به حقوق دیگران نظم و تعادل برقرار شده را مختل سازند، ناگزیر جامعه باید از خود عکسالعمل نشان داده، چنین متجاوزانى را کیفر دهد. بنابراین مجازات یکى از عوامل حفظ نظم و حقوق افراد است. از این روست که از بدو پیدایش جوامع، نظام کیفرى یکى از پایههاى اساسى هر جامعهاى بوده است. شاید بتوان گفت قوانین جزایى از قدیمىترین مقرراتى است که در جوامع بشرى به وجود آمده و در حقیقت، خود مجازات نیز یکى از قدیمىترین نهادهاى بشرى است; چه آن که در جامعه متشکل از انسانها، به علت تعارض منافع، وقوع جرم امر مسلمى بوده است و چون وقوع جرم وجدان آدمیان را جریحهدار مىکند، جامعه در برابر جرم واکنش نشان داده، مجرمان را مجازات مىنماید. در ادیان الهى نیز مجازات مجرمان و متخلفان از مقررات الزامى دینى، مورد توجه قرار گرفته است. همچنان که مىتوان گفت مجازات در جوامع استبدادى با ظلم و ستم همراه است، مجازات را در یک جامعه آزاد و متمدن مىتوان نشان حاکمیت قانون دانست; اما با وجود این، فلسفه مجازات و عوامل توجیهگر آن همواره مرکز گفتگوها بین حقوقدانان، فیلسوفان، جرمشناسان و جامعهشناسان بوده است.
مراد از «فلسفه مجازات»
پیش از پرداختن به هر بحثى، شایسته است نخست، مقصود از فلسفه مجازات را روشن سازیم. مراد از واژه «فلسفه» که در اینجا به «مجازات» اضافه شده است چیست؟ امروزه فلسفه مضاف تعبیر رایجى است. آیا فلسفه را مىتوان به هر پدیدهاى اضافه نمود، یا لزوما باید مضافالیه این فلسفه «مضاف»، علم باشد; مانند فلسفه علم، فلسفه فیزیک، فلسفه حقوق، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست، فلسفه ریاضى و...؟
ممکن است در نگاه نخست چنین تصور شود که موضوع فلسفه مضاف، همواره یک علم است; مانند فلسفه ریاضى، فلسفه منطق، فلسفه اقتصاد، فلسفه حقوق و...، که مضافالیه آنها علمى است درجه اول که موضوع علمى درجه دوم قرار مىگیرد. ولى این تصور صحیح نیست; چون «فلسفه مضاف همیشه فلسفه یک علم نیست، یعنى اصلا متعلق آن علم نیست، مثل فلسفه هنر و فلسفه زبان. فلسفه زبان، (language of Philosophy) بخش بسیار معتنابهى از فلسفه تحلیلى غرب است که مضافالیه آن علم نیست، بلکه نگاهى تحلیلى و نظرى به پدیده زبان است.» (1)
با این دیدگاه مىتوان «فلسفه مجازات» را تعبیرى صحیح دانست; چه آن که مجازات تنها یک نهاد و پدیده است و نه یک علم مستقل درجه اول که موضوع علم دیگرى قرار گیرد. هرچند حقوق کیفرى و نیز جرمشناسى دو علم مستقل هستند و در آنها از فلسفه حقوق کیفرى، (Law Criminal of Philosophy) هم گفتگو مىشود، ولى مجازات و کیفر تنها یکى از نهادهاى هر جامعه است که در این دو علم بررسى مىشود و از کیفیات و قواعد مربوط به آن سخن به میان مىآید. بنابراین اگر فلسفه مضاف را لزوما فلسفه یک علم ندانیم، بلکه صحیح باشد که پدیده و نهاد نیز متعلق آن قرار گیرد، همچون زبان و هنر، مىتوانیم تعبیر فلسفه مجازات را صحیح دانسته از آن سخن بگوییم; چنانکه از فلسفه انقلابها، بویژه در مورد نهضت امام حسین(ع) نیز چنین تعبیر مىکنیم. نکته دیگرى که باید افزود آن است که آیا مراد از فلسفه که در اینجا به مجازات اضافه شده است، چیست؟ آیا مقصود فلسفه به معناى عام است که در آن از هستى و تقسیمات اولى آن بحث مىشود؟ آیا مثلا در فلسفه علم مىخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم که علم چیست، و در فلسفه حقوق از چیستى حقوق سخن گفته مىشود، و در فلسفه مجازات از چیستى مجازات؟ ممکن است پارهاى بر این باور باشند که مراد از فلسفه در فلسفه مضاف همان معناى عام آن است. (2) ولى این اندیشه صحیح نمىنماید. «فلسفه مضاف آن طور که از کل این مباحث که امروزه در غرب مطرح است، به دست مىآید عبارت است از: «کل تاملات نظرى و تحلیلى و عقلانى راجع به یک پدیده و آن پدیده گاهى علم است و گاهى غیر علم، مثل خود زبان.» (3)
در مجموع مىتوان گفت که مراد از فلسفه مضاف در موارد بسیارى، مبانى، ( Foundations) است; و در این نوشتار، ما به هیچ روى، معناى عام فلسفه را اراده نکردهایم; چه آن که از هستى و چیستى مجازات سخن نمىگوییم، بلکه در حقیقت از چرایى آن بحث مىکنیم و مىخواهیم مبنا، علت و هدف مجازات را روشن سازیم. بنابراین مقصود از فلسفه مجازات، مبانى و هدف مجازات است و بدیهى است که علل وجود یک پدیده غیر از علل قوام آن است. سؤال از علت مجازات، غیر از سؤال از چیستى آن است و نویسندگانى که به فلسفه مجازات پرداختهاند، در حقیقتبه همین جهات توجه نمودهاند. (4)
پس از روشن شدن موضوع بحث، اینک نخستبه طور اختصار آنچه را فیلسوفان، حقوقدانان و جرمشناسان در مورد فلسفه مجازات گفتهاند بیان مىکنیم و آنگاه به بررسى فلسفه مجازات در اسلام مىپردازیم و چون از مجازات در فقه اسلامى بحث و گفتگو مىشود، سخن از فلسفه آن، بحثى برون فقهى خواهد بود; چون فلسفه مجازات را به مجموع تاملات نظرى، تحلیلى و عقلانى راجع به پدیده مجازات تعریف مىکنیم.