لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 15
فهرست و توضیحات:
امامت و ختم نبوت
امامت به معنی رهبری اجتماع از نظر شیعه و سنی
امامت به مفهوم حجت در نهج البلاغه
امامت در قرآن
امامت و خاتمیت
امامت و ختم نبوت
خود از تاریکی ها به روشنایی بیرون می برد و به سوی راه راست هدایتشان می فرماید. (مائده۱۵ و۱۶)
پیامبر اکرمصلی الله علیه و اله با آیینی که نور و هدایت است برانگیخته شد تا بشر را به راه های امن و سلامت در دنیا و آخرت رهنمون گردد.
این سفیر هدایت و امنیت لاجرم به علم و عصمت الهی پشتیبانی شده بود تا متکی بر این دو، بتواند پیام عظیم پروردگار را برای خیل گسترده بشر تا قیام قیامت به ارمغان آورد.
اندکی تأمل در ابعاد این رسالت بزرگ، عظمت زایدُالوصف آن را آشکار می سازد:هدایت برای همه بشریتدر این میان، قرآن کریم به عنوان سند رسالت نبوی، به تعبیری که در :روشنگر همه چیز(نحل۸۹)می باشد و از سوی دیگر در آیات متعددی، رسول اکرمصلی الله علیه و اله را مفسر و تبیین کننده آیات معرفی می کند، از جمله می فرماید:و قرآن را بر تو فروفرستادیم تا برای مردم، آنچه را بر آنها نازل شده توضیح دهی(نحل۴۴)اکنون این سؤال به ذهن می آید که اگر پیامبرصلی الله علیه و اله همه هدایت را برای همه بشر آورده و دستمایه این هدایت قرآنی است که مفسر آن نیز شخص رسول گرامیصلی الله علیه و اله است، جایگاه امامت چیست؟به تعبیر دیگر این که شیعه معتقد است:امامت، ادامه شأن هدایتگری رسول خداصلی الله علیه و اله استبا مبانی فوق چگونه جمع می شود؟ به عبارت دیگر آیا آن چه شیعه درباره امامت عقیده دارد، با مسأله ختم نبوتچگونه جمع می شود و نیاز به امام، پس از پیامبرصلی الله علیه و اله و با وجود بقای قرآن کریم در چیست؟
پاسخ را ابتدا از بیانشکافنده علومامام باقرعلیه السلام می شنویم: راوی در ضمن گفت وگویی در باب نیاز امت به امام پس از پیامبرصلی الله علیه و اله می پرسند:آیا قرآن برای امت کافی نیست؟امام می فرمایند:بله کافی است. چنان چه تفسیرکننده ای (که حقایق قرآن را بیان نماید) بیایند.
راوی مجدداً می پرسد:آیا رسول خدا صلی الله علیه و اله قرآن را تفسیر ننمودند؟امام پاسخ می دهند:بله قرآن را (به طور کامل) برای یک نفر تفسیر فرمود و مقام آن شخص را به امت معرفی نمود که او علی ابن ابی طالبعلیه السلام است.
بنابراین امامت به معنی آن است که شخصی در حد و اندازه پیامبرصلی الله علیه و اله علومی را که از جانب خداوند بر سینه دریایی رسولصلی الله علیه و اله فرود آمده، از اینان دریافت کند و به مرور، در حد ظرفیت مخاطبان و اقتضای شرایط به آنان منتقل فرماید.
به پشتوانه این علم عظیم است که امیر المؤمنینعلیه السلام کراراً فریاد می زد:قبل از آن که مرا از دست دهید، از من بپرسیدو هرگز دامنه سؤال را محدود نساخت، اما این مردمانعلی ناشناسآن دوران بودند که به فتنه ها دچار شده و علیعلیه السلام را خانه نشین ساختند و در کنار دریا، لب تشنه جان دادند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
حل جزوه دردانشگاه مازندران
رشته حسابداری
دانلود حل تشریحی تستهای صنعتی 1 عثمانی
(استاد مربوطه عضو هیئت علمی دانشگاه می باشد)
برای دیدن سوابق استاد اینجا را کلیک کنید
نوع فایل : pdf
تعداد صفحه : 16
حل تشریحی تستهای صنعتی 1 قسیم عثمانی
فایل اسکن شده می باشد.
این بسته شامل موارد زیر می باشد :
فصل سوم :
حل تشریحی تستهای سوال :
6 و 7 و 8 و 13 و 14 و 15و
16 و 27 و 28 و 29 و 30 و 32
فصل چهارم :
حل تشریحی تستهای سوال :
4 و 5 و 15 و 16 و 17 و
26 و 27 و 28 و 29 و 30
فصل پنجم :
حل تشریحی تستهای سوال :
6 و 7 و 8 و 9 و 12 و 13 و 14 و 15 و 16 و 17
فصل ششم :
حل تشریحی تستهای سوال :
11 و 12 و 14 و 17 و 19 و 20 و
21 و 23 و 26 و 27 و 32 و 33 و
34 و 35 و 36 و 37 و 38 و 39 و 40
و 41 و 45 و 46 و 47 و 48 و 49 و 50
فصل هفتم :
حل تشریحی تستهای سوال :
7 و 8 و 9 و 10 و 11 و 12 و
13 و 14 و 15 و 16 و 17 و 18 و
19 و 20 و 21 و 22 و 23 و 24 و
25 و 26 و 27 و 28 و 29 و 30 و
31 و 32 و 33 و 34
کاری از حسابداران برتر
تابستان 95
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
فهرست و توضیحات:
مقدمه
فلسفه اخلاق
اخلاق دستورى یا اخلاق هنجارى
فرا اخلاق
فلسفه اخلاق
اخلاق عقلانى(فلسفى)،
فرااخلاق، (meta ethics) مکاتب در فلسفه اخلاق
اخلاق هنجارى
اخلاق مقامى
اخلاق دینى، (Religious Ethics)اخلاق اجتماعى، (Social Ethics) اخلاق هنجارى و اخلاق شغلى
فلسفه اخلاق رشتهاى علمى، فلسفى و نوپاست که در آثار گوناگون اهلفن، تعاریف متفاوتى براى آن عرضه گردیده است. در بین آثارى که نامفلسفه اخلاق، (Ethics) بر آن نهاده شده است مىتوان سه نوع مساله متفاوت را یافت:
الف- گاهى این آثار بیانگر دیدگاهى خاص در زمینه مسائل اخلاقىاست; مثلا، مسائل اخلاقى را از دیدگاه اسلام و یا مسیحیتبررسىمىکند. در این حال، گزارههایى چون «عدالتخواهى خوب است»،«دروغگویى بد است»، «کمک به مستمندان وظیفه ماست» و «سقط جنین ناصواب است» بیانگر این توصیف است. در عین حال، ممکن است ازسوى بعضى از دیدگاههاى فرهنگ غرب، نظرى متناقض با این گزارههاابراز گردد. هرگزاره اخلاقى را،که درصددتوصیف اخلاقى یک فعل انسانى،از نظر یک شخص خاص، یک قوم خاص و یا بطور کلى، از یک دیدگاهخاص است، اخلاق توصیفى، (Descriptive Ethics) مىنامند. براى اثباتگزارههاى این قسم از روشى نقلى استفاده مىشود.
ب- اخلاق دستورى یا اخلاق هنجارى، (Normative Ethics) نیز ازمباحثى است که در فلسفه اخلاق مورد بحث قرار مىگیرد. در این بخش،به نفس مسائل اخلاقى، قطع نظر از آراء و انظار یک قوم یا یک مذهب یایک راى خاص، توجه مىشود. اخلاق دستورى در اثبات گزارههاى خودروشى استدلالى و عقلى - در مقابل نقلى - دارد.
ج- فرااخلاق، (Meta_ethics) نیز سومین نوع است که گاهى به آن اخلاقنظرى، (Theoretical Ethics) ،اخلاق فلسفى، (Philosophical Ethics) یا منطقاخلاق، (The Logic Of Ethics) و گاهى نیز فلسفه اخلاق (به معناى خاص)اطلاق مىشود. در این بخش، از معنى و مفاد گزارههاى اخلاقى و اجزاىآن بحث مىشود; مثلا،خوب،بد، صواب،خطا، وظیفه، باید و نباید. گاهىنیز عدل و ظلم را از واژههاىاخلاقى محسوب مىدارند. بررسىمفادحقیقىاین الفاظ برعهده فرا اخلاق است.
اما باید توجه داشت که همه نویسندگان از این تقسیم پیروى نکردهاندو حتى گاهى نیز آن را غلط مىدانند. گاهى هم اصطلاحات دیگرى به آنمىافزایند;مثلا، عدهاى برآنندکه فلسفه اخلاق تنها باید بر قسم سوم، بر اخلاق توصیفى و اخلاقهنجارى نادرست است. گاهى نیز، با استثنا کردن اخلاق توصیفى،فلسفهاخلاق را شاملدوقسم دیگر مىدانند.بحثحاضراز این نمونه است. آنچه مهم است اینکه لفظ Ethics (فلسفه اخلاق)، در کاربردهاىگوناگون، معانى متفاوتى را افاده مىکند ولى همواره، دستکم، شاملمباحث فرا اخلاق مىباشد. مقاله ذیل نوشته مارکوس جى. سینگر، ازفیلسوفان اخلاق معاصر، است که در دیسکت نورى (The Software Toolworks Multimedia نشر یافته است.او در سال ۱۹۶۱ کتابى به نام تعمیم در اخلاق، ( Generalization in Ethics) به چاپ رسانید که در سال ۱۹۷۱ نیزتجدید چاپ شد. این مقاله، به دلیلاختصار و بیان کلى مفاهیم و نگرشهاى گوناگون در فلسفه اخلاق، راهنماىخوبى براى دانشجویان و طلابى محسوب مىگردد که تنها به مقدار دوواحد درسى (حدود ۳۰ ساعت) از این رشته را در مطالعات و دروس خوددارند. نوپایى فلسفه اخلاق بحث در مجموعهاى از مقالات را، که سیمایىکلى از این رشته ترسیم مىنماید، در کنار مقالاتى که با نظرى مدققانه بهیک دیدگاه خاص پرداخته است، ضرورى مىگرداند. آنچه در پى مىآیدنمونهاى از مقالات نوع اول است که همراه توضیحاتى از مترجم [دروندوقلاب] در اختیار ارباب معرفت قرار مىگیرد:
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 9
فهرست و توضیحات:
اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس
اسلام و لیبرال- دموکراسی ، مروری تاریخی
برنارد لوئیس،
تاریخ و سنت
تأثیر غرب
طبقه بندی ابتدایی رژیمها
مسلمانان خارج از خاور میانه
دین و دولت
اسلام و دموکراسی از نگاه برنارد لوئیس
مقاله "اسلام و لیبرال دموکراسی" برنارد لوئیس، اگر چه سالها پیش نوشته شده است، اما حاوی نکاتی قابل تأمل در رابطه با این مسأله مورد مناقشه است. ممکن است بسیاری با نقطه نظرات وی موافقت چندانی نداشته باشند، اما باید اعتراف نمود که برنارد لوئیس بر نقاط حساسی در فرهنگ سیاسی مسلمانان انگشت نهاده است (همچون آزدی و عدالت، شهر و شهروندی و غیره).
در یک گفتگوی مختصر درباره مسائلی مهم، به راحتی می شود بوسیله کاربرد و یا تفسیر غلط کلمات کسی گمراه شد. بنابراین ابتدا باید بگویم که منظورم از "اسلام" و "دموکراسی لیبرال" چیست.
این روزها دموکراسی کلمه ای است که بسیار مورد استفاده و یا سوء استفاده قرار می گیرد. این کلمه معانی بسیاری دارد و در مکانهای عجیبی ظهور کرده است- اسپانیای جنرال فرانکو، یونان کلونلها، پاکستان جنرالها، اروپای شرقی کمیسرها- معمولاً همراه با پیشوندی کیفی از قبیل "هدایت شده"، "بنیادی"، "سازمانی"، "مردمی" و ازآن قبیل که معنای کلمه را رقیق، گمراه و حتی وارونه می سازد.
تعریفی دیگر از دموکراسی توسط کسانی پشتیبانی می شود که مدعی اند اسلام خود تنها دموکراسی واقعی است. این ادعا کاملاً مطابق با واقع است اگر کسی معنای دموکراسی را مطابق فرض طرفداران این تعریف بپذیرید. بدلیل آن که این تعریف مطابق با تعریفی که من از دموکراسی در این مبحث مبنا قرار داده ام نیست، آن را به جهت بی ارتباط بودن با هدف حاضر کنار می گذارم.
نوع دموکراسی که من از آن سخن می گویم هیچ یک از اینها نیست. عجالتاً منظورم از دموکراسی لیبرال روش معمول انتخاب یا برکناری دولتها است که در انگلیس تکامل یافت و سپس میان ملتهای انگلیسی زبان و دیگران گسترش یافت.
در سال 1945، فاتحان جنگ جهانی دوم، دموکراسی پارلمانی را بر سه قدرت مهم محور تحمیل کردند. این دموکراسی در تمام آنها- شاید در یکی از آنها کج دار و مریز- دوام یافت. هنوز در هیچ کدام از آنها این دموکراسی به بحران واقعاً عمده ای برنخورده است. در میان متحدان، بریتانیا و فرانسه مدل دموکراسی مختص خویش را، با موفقیت متفاوت در زمان عقب نشینی از امپراطوری پس از جنگ به مستعمره های پیشین خویش انتقال دادند.
شاید بهترین روش تجربی برای تشخیص وجود آن نوع دموکراسی ای که منظور من است تقریر هانتینگتون باشد که زمانی می توانید کشوری را دموکراتیک بنامید که در آن، دولت در دو دوره متوالی به صورت صلح آمیز از طریق انتخابات آزاد تغییر کرده باشد. با انحصار به دو انتخابات، هانتینتون رژیم هایی که مطابق نظر آگاهان از روش "یک فرد، یک رأی، یک بار" پیروی می کنند را از رده خارج می کند. بنابراین من دموکراسی را به این معنا می دانم که حاکمان کشوری از طریق انتخابات تغییر کنند؛ در مقابل کشوری که انتخابات به وسیله حاکمان تغییر کند.
آمریکایی ها مایلند دموکراسی و پادشاهی را دو کلمه متقابل بدانند. اما در اروپا اتفاقاً دموکراسی در پادشاهی های مشروطه بهتر از جمهوری ها است. بسیار سودمند است که فهرستی از آن دسته کشورهای اروپایی تهیه شود که در آنها دموکرسی پیوسته و بی وقفه در دوره ای دراز مدت رشد یافته است و از هر منظری می توان گفت که در آینده قابل پیش بینی نیز ادامه خواهد یافت. فهرست این کشورها کوتاه است و تمام آنها به جز یکی پادشاهی است. سوئد، تنها استثنا مانند ایالات متحده است از این جهت که موردی ویژه به دلایل شرایطی ویژه است. در جمهوری فرانسه که از طریق انقلاب بیش از دو قرن پیش شکل گرفت حرکت دموکراسی با وقفه ها، عقبگردها و انحرافاتی همراه بوده است. این رکورد در اکثر جمهوری های دیگر اروپا و به همان علت در باقی دنیا به صورت غیر قابل مقایسه ای بدتر است.
در تمام اینها، ممکن است درسهایی برای خاورمیانه باشد که هنوز در آن اصول حکومت موروثی به شدت قدرتمند است. عربستان سعودی به عنوان خالص ترین عرب و مسلمان کشورهای خاورمیانه نام و هویت خویش را از سلسله بنیانگزار و حاکم خویش دارد. امپراطوری عثمانی به عنوان موخرترین و طولانی ترین امپراطوری اسلامی نیز چنین بود. حتی رهبران انقلابی تندروی مانند حافظ اسد در سوریه و صدام حسین در عراق تلاش می کنند جانشینی فرزندان خویش را بیمه نمایند. در یک فرهنگ سیاسی ای که رشته مشروعیت سلسله ای قدرت بسیار دارد، احتمالاً دموکراسی در آنجا که با آن فرهنگ همراه است سهل الوصول تر باشد تا آنجا که مقابل آن است.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 16
فهرست مطالب:
اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان
در جستجوی معنویت از یادرفتهتضرع یا افسردگی؟مطالعات ایرانیآرامش در پناه معنویتچند سؤال
افسردگی نوجوانان
اثر اعتقادات دینی بر سلامت روح و روان
آیا شما فکر میکنید افرادی که مذهبیترند یا اخلاق بهتری دارند یا به مسائل معنوی و عرفانی بیشتر توجه دارند، کمتر بیمار میشوند؟
مثلاً کمتر سکته میکنند یا اگر سرطان بگیرند، بهتر درمان میشوند یا اصولاً طول عمرشان بیشتر از بقیه افراد است؟ فکر میکنید دعا چگونه میتواند در بهبود بیماری موثر باشد؟ آیا به رابطه بین توکل، صله رحم، راستگویی، نماز خواندن و آرامش روانی فکر کردهاید؟
اینها همه سؤالاتی است که موضوع بحث صاحبنظران در نشست علمی سلامت و معنویت را تشکیل میدهد؛ نشستی که سیام تیرماه ۸۶ در سالن اجتماعات پارک نظامی گنجوی در تهران و به همت مرکز تحقیقات فرهنگی شهرداری، برگزار شد.
این نشست علمی دو بخش داشت، یکی بخش مفاهیم که بیشتر به اصول و تعاریف معنوی و دینی میپردازد و دوم بخش بیولوژی که به طور اختصاصی به رابطه سلامت و معنویت و شواهد به دست آمده در اینباره میپردازد. مهمترین موضوعات طرح شده در این نشست را مرور میکنیم.
ابتدای جلسه دکتر بوالهری از اهداف همایش میگوید و در مرحله بعدی، دکتر مؤذن، مشاور شهردار، از اهمیت برگزاری چنین همایشهایی و این که معنویت کاذب را نباید به جای معنویت راستین گرفت؛ معنویتی که در آن به احساسات و تجربههای شخصی بیشتر توجه میشود تا نقش خدا و یک نیروی برتر.
در بخش اول نشست، دکتر سید احمد واعظی، اشاره میکند که سازمان جهانی بهداشت، از سال ۱۹۹۸، حتی قبل از این که اهداف بهداشت برای همه تا سال۲۰۰۰ را بررسی و ارزیابی کند، متوجه شده بود که از این به بعد کارش فقط پیشگیری از بیماریهای عفونی و حتی بیماریهای غیرواگیر نیست.
دکتر واعظی اشاره میکند که مفاهیمی مثل «ارتقای سلامت» تنها به نبود بیماری اکتفا نمیکند؛ بلکه باید تلاش کرد که فرد از وضعیت فعلی خود یک قدم بهتر و بالاتر رود و اصطلاحاً در مسیر بهتر شدن پیش برود و این همان چیزی است که با اتکا به معنویت قابل دسترسی است. به این ترتیب سلامت، رفاه کامل از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و همچنین معنوی تعریف شد.
از آنجا که پیش از شروع هر بحثی، لازم است مفاهیم مورد استفاده در آن به خوبی تعریف شود تا بحث به نتیجه برسد، دکتر واعظی در ادامه، به تعریف مفاهیم ۵ گانه مورد استفاده در بحث پرداخت و تعریفی از آنها، یعنی از دین، معنویت، انسانیت، عرفان و اخلاق، ارائه کرد.