(اخلاق اسلامی) در برخوردهای اجتماعی
15 صفحه
سید مهدی شمس الدین
تواضع:
تواضع و فروتنی جایگاه و اهمیت خاصی در اخلاق اسلامی دارد و خداوند به پیامبر خود امر می فرماید: وَاحفِض جَناحَکَ لِمَنِ اَتَّبَکَ مِنَ المومنین.
و (ای رسول من) پر و بال مرحمت بر تمام پیروان با ایمانت به تواضع بگستران.
این سفارش به پیامبری است که حقتعالی در عظمت مقام او فرموده است: لَولاکَ لَما خَلَقتُ الاَفلاک: اگر به خاطر تو نبود هرگز جهان آفرینش را نمی آفریدم و دارای چنان مقام والای معنوی استد که در شب معراج به نقطه ای می رسد که جبرئیل دیگر اجازه عروج ندارد و حضرتش با راهنمایی مستقیم خداوند تا سدره المنتهی یعنی بالاترین مقام معنوی و عرفانی متصور برای یک انسان به پیش می رود.
پیامبری که بحق مصداق کامل و آینه ظاهر و روش تواضع و فروتین است و این خود از جمله رموز موفقیت آن حضرت در پیشبرد اهداف مقدس خویش و جذب افراد به سوی دین الهی اسلام بود.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 7
فهرست مطالب:
مقدمه
گوشه ای از امتیازات اخلاقی اسلام
ثبات ارزش ها
جهانی بودن
اعتدال
نقش عبادات در تزکیۀ اخلاق
مقدمه
اگر دین را مجموعة عقاید و دستورات عملی بدانیم که بنا بر ادعای آورنده و پیروان آن عقاید و دستورات، از سوی آفریدگار جهان میباشد، و اخلاق را مجموعة آموزههایی که راه و رسم زندگی کردن بهنحو شایسته و بایسته را ترسیم کرده، بایدها و نبایدهای ارزشی حاکم بر رفتار آدمی را مینمایاند، بخوبی به رابطة تنگاتنگ دین و اخلاق پی خواهیم برد و اخلاق را پارهای ناگسستنی از دین به شمار خواهیم آورد.
نظام اخلاقی اسلام عقلانی وحیانی است. بدین معنا که هم خرد و اندیشه انسان بدان دعوت میکند و هم پیامبران الهی، که از این امر گاهی به فطری بودن دین تعبیر میشود. یعنی تعالیم کلی دین اسلام از آن جمله احکام اخلاقی آن، با گرایشهای فطری انسان هماهنگ و همنواست. حاصل آنکه اگر اسلام ما را به ترک تعلقات دنیوی و توجه به خدا و آخرت و ارزشهای معنوی فرا میخواند، عقلِ حسابگر نیز، که همواره سود و زیان و مصالح و مضار انسان را در نظر میگیرد و انسان را به انجام کارهایی که بیشترین سود و کمترین زیان را برای او دارد، دعوت میکند، آن فراخوانِ وحیانی را تأیید میکند. صریحاً میتوان گفت که اسلام تنها از ما خواسته است که عاقل باشیم و عاقلانه عمل کنیم. انسانِ عاقل هرگز آخرت را به دنیا نمیفروشد و جهان ابدی، لذایذ معنوی و لقای خدا را با لذایذ ناچیز و بیمقدار دنیوی مبادله نمیکند. ازاینروست که میگوییم نظام اخلاقی ما عقلانی - وحیانی است، و البته این امر بههیچوجه بهمعنای بینیازی انسان از وحی برای رسیدن به کمال و کافی بودنِ عقل نیست، که شرح آن مجالی دیگر را میطلبد.
گوشه ای از امتیازات اخلاقی اسلام
1-
بشر، تاریخ مدون چند هزار ساله دارد؛ ولی آنچه که از انسان، به نام «انسانیت» یا «فرهنگ انسانی» باقی مانده است، تنها جزئی از آن را تشکیل می دهد، که همان مظاهر ثبات اخلاق در طول اعصار است و اگر جز این بود، انسانیت، تاریخی نداشت و وجه تمایز اساسی بین انسان و حیوان به نظر نمی رسید.
سهمی که اسلام در نمودهای تاریخی بقای انسانیت دارد، از نظر هیچ محققی پوشیده نیست. تمدن اسلامی در طول حیات خود با ملت های مختلفی برخورد داشته و فرهنگ های متفاوتی را لمس نموده و میراث اخلاقی گران مایه ای را برای جهانیان تدارک دیده که انوار آن، تاریخ علوم و معارف را درخشان ساخته است، تا جایی که اگر بگوییم فلسفۀ اخلاق اسلامی، چیزی جز ثبات اخلاق نیست، سخنی به گزاف نگفته ایم. قرآن کریم، ظلم و دروغ و کینه ورزی و ... را برای همیشه زشت و ممنوع اعلام کرده و خوبی و زیبایی صداقت و محبت و عدالت و ایمان و ... را ابدی دانسته است.
2-
اسلام، مردم روی زمین را بدون توجه به نژاد و رنگ، به یک نظر می نگرد و از نظر اجرای مقررات اخلاقی، هیچ گونه تبعیض یا امتیازی را به رسمیت نمی شناسد. به رغم مکاتب فلسفی جدید که آخرین هدفشان تربیت شهروند مفید است، اسلام از اولین روز ظهورش تربیت انسان مفید را سر لوحۀ فعالیت های خود قرار داد. هدف اسلام، تربیت انسان کامل یا انسان متعادل در همۀ ابعاد انسانی است، نه انسان تک بعدی یا مفید فقط در جغرافیایی خاص!
3-
امتیاز دیگر این نظام، ایجاد روح اعتدال بین تمام قوای مادی و معنوی است. در این نظام چنین روشی به کار می رود تا ضمن ارضای تمام خواسته های سطحی و عمقی بشر، تناسب و هماهنگی بین آنها نیز محفوظ بماند. در صورتی که دیگر نظام های موجود فلسفی، قادر به تأمین این تناسب نیستند؛ زیرا اولاً تابع شناخت انسانی هستند و هنوز اعماق اقیانوس روان بشر، شناخته نشده است و ثانیاً از نقاط شناخته شده آن نیز ارزیابی های افراطی و تفریطی به دست داده اند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 19
فهرست و توضیحات:
مقدمه
فلسفه اخلاق
اخلاق دستورى یا اخلاق هنجارى
فرا اخلاق
فلسفه اخلاق
اخلاق عقلانى(فلسفى)،
فرااخلاق، (meta ethics) مکاتب در فلسفه اخلاق
اخلاق هنجارى
اخلاق مقامى
اخلاق دینى، (Religious Ethics)اخلاق اجتماعى، (Social Ethics) اخلاق هنجارى و اخلاق شغلى
فلسفه اخلاق رشتهاى علمى، فلسفى و نوپاست که در آثار گوناگون اهلفن، تعاریف متفاوتى براى آن عرضه گردیده است. در بین آثارى که نامفلسفه اخلاق، (Ethics) بر آن نهاده شده است مىتوان سه نوع مساله متفاوت را یافت:
الف- گاهى این آثار بیانگر دیدگاهى خاص در زمینه مسائل اخلاقىاست; مثلا، مسائل اخلاقى را از دیدگاه اسلام و یا مسیحیتبررسىمىکند. در این حال، گزارههایى چون «عدالتخواهى خوب است»،«دروغگویى بد است»، «کمک به مستمندان وظیفه ماست» و «سقط جنین ناصواب است» بیانگر این توصیف است. در عین حال، ممکن است ازسوى بعضى از دیدگاههاى فرهنگ غرب، نظرى متناقض با این گزارههاابراز گردد. هرگزاره اخلاقى را،که درصددتوصیف اخلاقى یک فعل انسانى،از نظر یک شخص خاص، یک قوم خاص و یا بطور کلى، از یک دیدگاهخاص است، اخلاق توصیفى، (Descriptive Ethics) مىنامند. براى اثباتگزارههاى این قسم از روشى نقلى استفاده مىشود.
ب- اخلاق دستورى یا اخلاق هنجارى، (Normative Ethics) نیز ازمباحثى است که در فلسفه اخلاق مورد بحث قرار مىگیرد. در این بخش،به نفس مسائل اخلاقى، قطع نظر از آراء و انظار یک قوم یا یک مذهب یایک راى خاص، توجه مىشود. اخلاق دستورى در اثبات گزارههاى خودروشى استدلالى و عقلى - در مقابل نقلى - دارد.
ج- فرااخلاق، (Meta_ethics) نیز سومین نوع است که گاهى به آن اخلاقنظرى، (Theoretical Ethics) ،اخلاق فلسفى، (Philosophical Ethics) یا منطقاخلاق، (The Logic Of Ethics) و گاهى نیز فلسفه اخلاق (به معناى خاص)اطلاق مىشود. در این بخش، از معنى و مفاد گزارههاى اخلاقى و اجزاىآن بحث مىشود; مثلا،خوب،بد، صواب،خطا، وظیفه، باید و نباید. گاهىنیز عدل و ظلم را از واژههاىاخلاقى محسوب مىدارند. بررسىمفادحقیقىاین الفاظ برعهده فرا اخلاق است.
اما باید توجه داشت که همه نویسندگان از این تقسیم پیروى نکردهاندو حتى گاهى نیز آن را غلط مىدانند. گاهى هم اصطلاحات دیگرى به آنمىافزایند;مثلا، عدهاى برآنندکه فلسفه اخلاق تنها باید بر قسم سوم، بر اخلاق توصیفى و اخلاقهنجارى نادرست است. گاهى نیز، با استثنا کردن اخلاق توصیفى،فلسفهاخلاق را شاملدوقسم دیگر مىدانند.بحثحاضراز این نمونه است. آنچه مهم است اینکه لفظ Ethics (فلسفه اخلاق)، در کاربردهاىگوناگون، معانى متفاوتى را افاده مىکند ولى همواره، دستکم، شاملمباحث فرا اخلاق مىباشد. مقاله ذیل نوشته مارکوس جى. سینگر، ازفیلسوفان اخلاق معاصر، است که در دیسکت نورى (The Software Toolworks Multimedia نشر یافته است.او در سال ۱۹۶۱ کتابى به نام تعمیم در اخلاق، ( Generalization in Ethics) به چاپ رسانید که در سال ۱۹۷۱ نیزتجدید چاپ شد. این مقاله، به دلیلاختصار و بیان کلى مفاهیم و نگرشهاى گوناگون در فلسفه اخلاق، راهنماىخوبى براى دانشجویان و طلابى محسوب مىگردد که تنها به مقدار دوواحد درسى (حدود ۳۰ ساعت) از این رشته را در مطالعات و دروس خوددارند. نوپایى فلسفه اخلاق بحث در مجموعهاى از مقالات را، که سیمایىکلى از این رشته ترسیم مىنماید، در کنار مقالاتى که با نظرى مدققانه بهیک دیدگاه خاص پرداخته است، ضرورى مىگرداند. آنچه در پى مىآیدنمونهاى از مقالات نوع اول است که همراه توضیحاتى از مترجم [دروندوقلاب] در اختیار ارباب معرفت قرار مىگیرد:
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 24 صفحه
مقدمه :
اخلاق از جمله علوم اجتماعی است و از چگونه بودن و چگونه زیستن انسان سخن میگوید و بر تعدیل غرایز و تصحیح رفتار آدمی می پردازد.
به عبارت ساده و مختصر اخلاق شامل شناخت صحیح از ناصحیح و آنگاه انجام صحیح و درست و ترک ناصحیح و نادرست است. بنابرین اذهان کرده میتوانیم که اخلاق اداری عبارت از چگونه کار کردن در اداره است یا به آن می پردازد.
با ذکر این مطلب که توسعه و گسترش اخلاق اداری بهترین رهنمائی فرهنگ عمومی است با توجه به روسأ و کارکنان اداری یکه در هر رده یا مراتب اداری قرار دارند اگر آنها وظایف شان را به وجه احسن آن یعنی به عنوان یک مسؤلیت و یا امانت بدانند و از آن سؤ استفاده نکنند و آنرا وسیله عزت مندی و یا از کار کردن در همان رشته احساس رضایت نمایند و این خود باعث بهبود اخلاق اداری در اداره میشود احساس رضایت از کار، نیکو پنداشتن امور، مسؤلیت پذیری و پاسخ گوی از اموریکه عهده دار آن میباشند خود تبعات مثبت در اداره وانمود خواهد کرد وقت مسؤلیت متوجه یک کارمند میشود.
اگر به وجه احسن و با دقت کامل آن امور را انجام میدهد در هیچ زمانی از کسی ترس و بیم نخواهد داشت و اگر آنرا درست انجام ندهد و کار امروز را به فردا و پس فردا معطل بگذارد خود باعث ضیاع وقت میشود و این خود در اداره یک نوع بی مسؤلیت و عدم کفایت و بلاخره فساد در اداره را به بار میاورد.
بنابرین باید گفت که یگانه چیزیکه باید به آن توجه داشت اخلاق اداری در نظام اداری یک کشور است بازهم باید یاد آور شد در طول مدت چند سال اخیر کمترین توجه به اخلاق اداری در نظام اداری افغانستان صورت گرفته در توصل به اخلاق اداری باید وزارت خانه های محترم به عوض اینکه سیمینار های تحت عناوین مختلف یعنی منجمنت وارداتی را برای مامورین دولت در نظر میگرفتن و میگیرند باید سیمینار های اخلاق اداری را از نگاه اسلام در نظر بگیرند از اینکه اسلام عزیز توجه زیاد به اخلاق داشت و مردم کشور مان کثراً مسلمان میباشند تا اینکه کشور عزیزمان به سطح جهان به عنوان فساد در اداره افغانستان هیاهوی برپا نمیکرد.
اخلاق اسلامی
150 صفحه
ازدواج
مـساءله ازدواج و انتخاب جفت ، یکى از امور لازم در زندگى جانداران ، از جمله گیاهان و جانوران اسـت . خـلقـت مـوجودات زنده بگونه اى است که هر کدام آنها، آگاهانه یا ناخودآگاه به انتخاب جـفـت پـرداخـتـه ، بـراى بـقاى نسل و تولید و تکثیر نوع اقدام مى کنند و یا هدایت و رهبرى مى شوند.
بـراسـاس تـعـالیـم قـرآنـى ـ کـه در تـحـقـیـقـات عـلمـى دانشمندان نیز به اثبات رسیده است ـ آفریدگار جهان ، همه موجودات عالم مادّه را جفت آفریده است :
(وَ مِنْ کُلِّ شَىْءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ)(1)
و از هر چیز جفتى آفریدیم ، شاید متذکّر شوید!
قرآن ، درباره جفت آفرینى گیاهان فرمود:
(اَوَ لَمْ یَرَوْا اِلَى الاَْرْضِ کَمْ اَنْبَتْنا فیها مِنْ کُلِّ زَوْجٍ کَریمٍ)(2)
آیا آنان به زمین نگاه نکردند که چقدر از انواع گیاهان ، جفتِ پر ارزش در آن رویاندیم ؟!
عـلاوه بـر آیـات مـذکـور، آیـاتـى دیگر بر آفرینش جفت گونه حیوانات و انسان دلالت دارند، مانند:
(جَعَلَ لَکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُمْ اَزْواجاً وَ مِنَ الاَْنْعامِ اَزْواجاً...)(3)
از جنس شما، همسرانى براى شما قرار داد و جفتهایى از چهارپایان آفرید.