جزوه مبانی تفکر اسلامی با تکیه بر تربیت اسلامی (وورد ۴۹ صفحه)
(مبانی هستی شناختی، مبانی انسان شناختی، مبانی معرفتشناختی، مبانی ارزش شناختی، مبانی دین شناختی)
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 8
فهرست و توضیحات:
فصل اول – کلیات
مفهوم لغوی واژه اخلاق :تفاوت صفات نفسانی انسان :عوامل مؤثر در اخلاق :تعریف علم اخلاق :
5- موضوع علم اخلاق :
6- هدف نهایی علم اخلاق :
فلسفه اخلاق :
تربیت اخلاقی :
رابطه علم اخلاق با فقه :
رابطه علم اخلاق و حقوق :
رابطه علم اخلاق و عرفان عملی :
علم اخلاق و رابطه آن با علوم تربیتی :
مکاتب عمده و مهم اخلاقی :
فصل دوم – جاودانگی اخلاق
مطلق بودن اخلاق به چه معناست؟
مقصود از نسبی بودن اخلاق چیست؟
انواع نسبی گرایی اخلاقی :
آثار و نتایج نسبی گرایی اخلاقی :
مطلق گرایی در اخلاق و دلایل آن :
افعال اخنیاری و اضطراری:
مفهوم لغوی واژه اخلاق :
اخلاق جمع کلمه خُلق به معنی سرشت باطنی انسان است و در مقابل آن خَلق به معنی شکل و صورت ظاهری انسان است.
تفاوت صفات نفسانی انسان :صفات نفسانی انسان یا ثابت و راسخ است که به آن ملکه گفته می شود و یا زودگذر و موقتی است که به آن حال گفته می شود. اخلاق همان صفات ثابت و راسخ در نفس انسان است.
عوامل مؤثر در اخلاق :دو عامل مهمن که خُلق و خوی انسان را می سازد عبارتند از:
الف) طبیعت یا وراثت و ذات
ب) تمرین و تکرار که در نتیجه یادگیری و آموزش به دست می آید.
تعریف علم اخلاق :علمی که صفات خوب و بد را معرفی می کند و شیوه تحصیل آنها را آموزش می دهد و از اعمال و رفتار متناسب با آن صفات بحث می کند.
5- موضوع علم اخلاق :
هر علمی درباره چیزی بحث می کند. مثلاً علم پزشکی درباره بدن انسان و روان شناسی درباره رفتار انسان وعلم حساب در موضوع عدد بحث می کند. موضوع علم اخلاق که از آن بحث می شود عبارتست از نفس و جان انسان.
6- هدف نهایی علم اخلاق :
هدف علم اخلاق اسلامی این است که انسان را به اندازه استعداد خود مظهر اسماء و صفات خداوند قرار می دهند یعنی در روح انسان صفات الهی ظاهر می شود و در این مسیر انسان کامل کسی است که رو به رو محل ظهور همه اسماء و صفات خداوند قرار گیرد.
فلسفه اخلاق :
تحلیل و بررسی عقلانی مسائل بنیادی اخلاق را فلسفه اخلاق گوییم مانند اینکه ملاک خوب و بد چیست و آیا اینکه اخلاق نسبی است یا مطلق؟
تربیت اخلاقی :
راه کارهای عملی برای رسیدن به فضائل اخلاقی را تربیت اخلاقی می گوییم.
رابطه علم اخلاق با فقه :
علم فقه علمی است که وظایف انسان را در مقابل خداوند بیان می کند. مسائل فقهی دو جنبه دارند:
الف) جنبه اخروی و ثواب و کیفر
ب) جنبه دنیوی و صحیح یا باطل بودن عمل
رابطه علم اخلاق با فقه در جنبه اخروی و ثواب و کیفر اعمال است.
محتویات محصول :
الگوریتم و فلوچارت ها
آرایه ها
برنامه سازی به زبان C
عملگرها
تبدیل انواع داده ها
دستورات ورودی و خروجی
حلقه ها
انواع خطاها
توابع و کلاس های حافظه
آرایه ها ورشته ها
اشاره گر ها
ساختمانها
تعداد صفحات : 66
فرمت فایل : پی دی اف
کیفیت : متوسط
قابلیت پرینت : دارد
نوع فایل: word
قابل ویرایش 228 صفحه
مقدمه
گفتار اول مبانی اعتراض به آراء دادگاهها و مراجع قضائی
الف – مبانی حقوقی و فلسفی
با نگاهی به تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی جوامع انسانی از روزگاران گذشته تا کنون به این نتیجه خواهیم رسید فلسفه وجودی نهادهای سیاسی و قضایی نیز در گذر زمان رو به تغییر و تحول نهاده است .روزگاری دولت و به طور کلی قوه حاکمه تنها از آنرو حاکم بود که به وسیله ای توسن قدرت را به چنگ آورده بود و زیر دستان نیز به علت ضعف در مقابل چنین قدرتی تنها راهی که در پیش داشتند،همان اطاعت و فرمانبرداری بود قسمت عمده تاریخ سیاسی را چنین روندی در بر می گیرد و دوران حکومت قدرت زائیده زور فصل عظیمی را به خود اختصاص می دهد. اما همراه با رشد عقلی منطقی بشر در حوزه های فلسفه و علوم مختلف،مبانی ایدئولوژیک حاکم بر روابط سیاسی نیز رنگ دیگری به خود می گیرد و انسان چشم و گوش بسته دیروز،آن مبانی پیشین را ذره ذره به زیر سوال می کشاند به طور مثال این فکر ممکن که « حکومت حق نخبگان است و دیگران صلاحیت تصمیم گیری در امور کلان را فاقد می باشند » ازروزگار فلاسفه بزرگ یونان در جریان بوده، قداست خود را از دست میدهد و پایه های اندیشه فلسفه جدید شکل می گیرد. در یک چشم انداز کوتاه به آغاز اولین تفکرات فلسفه جدیدغرب که درگیر ودار ورود جهان به عصر جدید می بود، این امر روشن خواهد گردید که آنچه پابه پای چنین تحولی و به موازات آن روبه تحول و گسترش نهاده،بیش از هر چیز فلسفه سیاسی بوده است.در پی چنین تحولاتی است که نهادهای قضایی نیز که به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای دولت به مفهوم اعم مطرح بوده و در حقیقت ابزار دست حاکمان می باشد، دچار تغییر و تحول گردیده و اصول و چهارچوب های حاکم برآن دچار تغییرات عمده می گردد.
از لحاظ تحلیل ریشه های چنین تحولی،نقش اول را همین اندیشه های فلسفی بر عهده دارد.به طور مثال اصل تفکیک قوا که تکیه عمده آن براستقلال دستگاه قضایی از قوه مجریه و مقننه است بیشتر از آنکه از اندیشه ای حقوقی تراوش نموده باشد، از تفکری فلسفی و توسط اندیشمندان فلسفی بارور گردیده است. در نتیجه تحلیل و تجزیه عمیق و صحیح قوانین حاکم بر چنین اصلی نیز کاملا وابسته به شناخت مبانی فلسفی توجیه کننده آن دارد حق اعتراض به آراء دادگاهها نیز از جمه حقوقی است که روند به رسمیت شناختن آن و چگونگی تثبیت آن را می بایست در سیر تحول اصول حاکم بردستگاه قضائی دنبال نمود و برای رسیدن به چنین حجتی می بایست ابتدائا صغری و کبری این استدلال را روشن ساخت.
فهرست مطالب:
الف – مبانی حقوقی و فلسفی
اول – امکان صدور رأی به اشتباه
دوم - ضرورت ثبوت و قطعیت آراء محاکم
ب-پذیرش حق اعتراض به آراء و دادگاهها بین المللی
ج-پذیرش اصل در نظامهای مختلف حقوقی
1-نظام حقوقی کامن لا
2- نظام حقوقی نوشته
3- نظام حقوقی اسلام(امامیه )
گفتار دوم انوع حق اعتراض به آراءدادگاهها در نقلام های مختلف حقوقی و
تعیین جایگاه پژوهش
الف – انواع و معیار های تقسیم
1- مفهوم پژوهش خواهی در نظام حقوققی رومی ژرمنی
2- مفهوم پژوهش در نظام حقوقی کامن لا
ج- دادگاه تجدید نظر (court of Appeal)
د- مجلس اعیان یا خانه لرد ها(House of lords)H.L
بخش دوم شرایط پژوشه
گفتار مقدماتی
چه کسی می تواند پژوهش خواهی نماید؟
الف – نمایندگان قانونی اصحاب دعوا
ج- وارد ثالث
2- برعلیه چه کسی می توان پژوهش خواست؟
3-نقش توصیف دادگاه در قابلیت پژوهش
الف – دعاوی مرکب
ب- طرفین متعدد
ج- متفرعات دعوا
گفتار اول قابلیت پژوهش
اول دعوای مالی
دوم دعاوی غیر مالی
ب- قرارها
ج- تصمیمات دادگاه درامور حبسی
د – استثنائات
1- آراءمستند به اقرار در دادگاه
2- آراء مستند بره رای کارشناس
گفتار دوم » عدم اسقاط حق پژوهش
گفتار چهارم مطالعه تطبیقی
الف – انگلیسی
1- پذیرش اصل و استثنائات آن
2- پژوشه خواه و پژوهش خوانده
ب- لبنان
1- عدم صلاحیت محلی یا ذاتی
2- پژوهشخواه و پژوهشخوانده
بخش سوم پژوهش خواستن (آیین عملی )
مقدمه
ب- شرایط دادخواست
ج-مرجع تقدیم دادخواست
الف نقیص دادخواست
نوع فایل: word
قابل ویرایش 317 صفحه
مقدمه:
از نظر اسلام ، انسان ، برترین موجود عالم است که خداوند از روح خود در او دمیده و فرشتگان را امر کرد تا بر او سجده کنند و او را به عنوان خلیفهی خود در زمین برگزید اگر چنانچه آدمی حرمت خود را حفظ کند و حرکت تکاملی را به درستی طی کند به جایی میرسد که از ملائک هم بالاتر میرود و به موقعیتی میرسد که در خیال نمیگنجد .
« رسدآدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت »
انسان با چنین موقعیت و جایگاه ممتازی هم سلامت و تمامیت جسمانی و اموال و متعلقات او مورد تأکید است و باید از هر گونه تعرض مصون بماند و هم حفظ حرمت و شخصیت او از جنبههای گوناگون در اسلام مورد احترام بوده و بر صیانت آن تاکید شده است ، و بر خسارتهای وارده بر آن عنایت بیشتری دارد . زیرا پیامبر عظیم الشأن اسلام هدف از بعثت خود را کامل نمودن فضایل اخلاقی عنوان میکند که یکی از وجوه فضایل اخلاقی رعایت حقوق معنوی افراد است .
پس خسارت منحصر به ضرر مادی نبوده ،بلکه خسارت معنوی ناشی از جرم ، به مهمترین بعد از ابعاد وجود شخصیت انسان که همان بعد معنوی و روحانی باشد ایراد لطمه نموده و آن را متضرّر مینماید که غالباً زیانهای مادی قابل جبران و طریق جبران آن نیز مشخص است و در بسیاری موارد اعاده وضع به حالت سابق آن به نحو کامل وجود دارد ، اما به دلیل دشواری اندازهگیری زیان معنوی و تقویم آن به پول و گاهی عدم امکان این اندازهگیری و سنجش آن با پول ، و یا مرسوم نبودن چنین ارزیابی در نظامهای مختلف حقوقی ، در خصوص امکان جبران آن ،وحدت نظر وجود ندارد ، اگر چه در اکثر کشورها ، این نوع خسارت ، نیز مشمول قاعدهی جبران خسارت دانسته شده است . و از این حیث تفاوتی با خسارتهای مالی ندارد . ولی در برخی کشورها به طور صریح غیر قابل جبران اعلام گردیده ، یا حداقل در امکان جبران آن تردید شده است . در نظام حقوقی ما نیز ، نسبت به امکان جبران این گونه خسارتها و حدود و ثغور آن ابهام جدی وجود دارد و درپارهای از اظهار نظرها که از سوی مراجع قانونی چون شورای نگهبان و شورای عالی قضایی سابق مبنی بر عدم امکان جبران این خسارت به طریق مادی و مغایرت آن با موازین شرعی شده است ، این تردید را بوجود آورده که امکان مطالبهی خسارت معنوی وجود ندارد . هر چند شریعت مقدس اسلام براساس اصول و قواعد کلی از جمله قاعدهی « لاضرر و لاضرار فی الاسلام » و قاعده نفی عسر و حرج ، ایراد هر گونه ضرر وخسارت را به اشخاص چه ضررهای مادی و چه ضررهای معنوی به طور کلی ممنوع نموده است . بر همین اساس چگونه ممکن است به جبران خسارتهای مادی تاکید داشته باشد ، اما توجهی به خسارت معنوی و لزوم جبران آن نداشته باشد ؟
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، از جمله در اصول 39 و 40 ایراد هر گونه ضرر و خسارت ممنوع شده و طبق اصل 22 و 23 32 ق 10 . از لطمه به حقوق معنوی انسانها منع شده است و اگر خسارتی به حیثیت و شرافت و سرمایه معنوی کسی وارد آید طبق اصل 171 ق . ا . باید جبران شود و در قوانین عادی نیز تلویحاًو یا با الصراحه اشاراتی راجع به خسارت معنوی شده است که این امر نشانگر توجه شایان قانونگذار ما به موضوع خسارت معنوی میباشد . به هر صورت حقیر سعی بر آن دارم که با بررسی در محدودهی قوانین و مقررات لازم الاجراء فعلی ، بالاخص قانون اساسی و قانون مسئولیت مدنی و آیین دادرسی کیفری و مجازات اسلامی و منابع معتبر فقهی به بحث و تجزیه و تحلیل پیرامون خسارت معنوی ناشی از جرم به ویژه در آثار حقوقی وکیفری آن بپردازم ، تا انشاء الله با تبیین وجاهت و مشروعیت این موضوع ، توجه و رسیدگی وجبران خسارت معنوی ناشی از جرم ، مورد عمل مراجع محترم قضایی و مورد توجه و تاکید اساتید گرامی واقعی گردد، باشد تا زمینهی دستیابی بیشتر به نظم واقعی و استقرار عدالت و ایجاد محیط مساعد جهت ارتقاء فضائل اخلاقی ، تامین آزادیهای سیاسی و اجتماعی ،ایجاد امنیت و آسایش همگانی و سایر اهداف مندرج در قانون اساسی فراهم آید ، و با وضع قوانین متقن و محکم ، و مرتفع نمودن نواقص موجود در این زمینه ، مراجع محترم قضایی و امنیتی ، همانگونه که اموال مردم را از تعدیات و تجاوزات محفوظ میدارند ، با اتکا به چنین قوانین مستحکم ، حیثیت و اعتبار و احساسات اشخاص حقیقی را نیز که از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار است از تعرضات و تعدیات محفوظ و مصون دارند و ضمانتهای اجرایی برای این قوانین الزام آور وجود داشته باشد تا متجاوزین را از فکر تجاوز و تعدی به افراد باز دارد و خسارهای وارده به زیان دیدگان را مرتفع نماید .
حقیقت امر آن است که برخلاف خسارتهای مادی ، مصادیق دیگر خسارت تحت عنوان « خسارت معنوی » به جهت آن که کثرت بروز این نوع خسارتها واهمیت آن در جامعهی امروز به گونهای است که در خیلی از موارد خسارات وارده بر روح و روان و شخصیت و احساسات و عواطف فرد سنگینتر از خسارت جسمی و مالی بوده و قابل مقایسه با آن نیست و از سوی دیگر غفلت و بیتوجهی نسبت به این گونه خسارات در نظام حقوقی مبتنی بر اسلام ، باروح و قوانین اسلامی مغایرت دارد و آن را غیر عادلانه و غیرکارآمد جلوه میدهد و موجب تضییع حقوق اشخاص میشود ، لذا پرداختن به این موضوع و دستیابی به راهکارهای آن از اهمیت خاصی برخوردار است . بنابراین با وسع اندک علمی خود تنگناهای نظری و عملی ، خسارت معنوی ناشی از جرم را مورد بحث و فحص قرار داده ، تا پاسخ قانع کنندهای در مسایل مورد نظر خود بیابم . لذا در این پایان نامه سعی بر آن است تا به پرسشهای ذیل پاسخ داده شود .
1- آیا خسارات معنوی قابل جبران هستند یا خیر و در صورت قابل جبران بودن به چه ترتیبی باید آن را جبران نمود ؟
2- اصولاً چگونه میتوان سرمایههای معنوی از بین رفته را با معیارهای مادی مورد ارزشیابی قرار داد ؟
3- شیوهها و ملاکهای جبران خسارت معنوی چیست ؟
4- آیا در نظام حقوقی اسلام روشهایی برای جبران خسارت معنوی پیش بینی شده است ؟
5- خسارت معنوی ناشی از فوت توسط چه اشخاصی قابل مطالبه است ؟ و آیا این نوع خسارتها قابل انتقال و ورّاث هست یا خیر ؟
6- موضع مقننین ایران و فرانسه و عملکرد آنان در خصوص این موضوع به چه نحو است ؟
7- آیا در حقوق کشورهای دیگر منجمله کشور فرانسه جبران مالی خسارت معنوی مورد پذیرش است یا نه ؟
دراین نوشتار سعی شده است با تتبع در منابع فقهی و منابع حقوقی ایران و فرانسه و بکارگیری روش تحقیق کتابخانهای و گردآوری منابع و اطلاعات وتحلیل و نقد وارزیابی آنها فرضیههای زیر اثبات شود :
1- همانگونه که ضررهای مادی صرف باید با وسایل مادی از جمله پول جبران گردند ، ضررهای صرف معنوی نیز در درجهی اول ، باید با وسایل صرف معنوی مثل اعاده حیثیت و عذرخواهی در مجامع یا جرائد جبران گردند .
2- اگر خسارت معنوی با توسل به روشهای غیر مادی قابل جبران نباشد ضمن اقدامات غیر مادی (مثل اعاده حیثیت و ...) اقدامات جبران کنندهی مادی نیز باید به عمل آید .
3- شناسایی حقوق و سرمایههای معنوی و حمایت از آن ریشه در مفاهیم اخلاقی و قواعد حقوق اسلامی دارد .
4- حقوق کشورهای دیگر ، جبران مالی خسارت معنوی را مورد پذیرش قرار دادهاند .
اهداف این تحقیق ، ارائه بحث تحلیلی و عمیق از خسارت معنوی و تبیین نقاط مبهم و خطاهای قانونی در حقوق ایران و بررسی این موضوع به خصوص با نگاه نو به مسائل دینی و مطالعهی تطبیقی بحث در نظام حقوقی کشورهای ایران و فرانسه و یافتن راه حل مناسب و ارائه در موارد ابهام و اجمال بوده است .
این نوشتار در دو بخش نگارش یافته که بخش اول آن به کلیات اختصاص یافته است و مطالب این بخش در دو فصل تحت عناوین 1- مفهوم ومبانی تئوریک خسارت معنوی 2- مسئولیت ناشی ازخسارت معنوی در حقوق اسلام و اندیشههای حقوق فرانسه ارائه گردیده است .
بخش دوم نیز به جایگاه خسارت معنوی در قوانین موضوعه ایران و فرانسه و مصادیق و روشهای جبران آن اختصاص یافته است که در دو فصل مستقل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و در فصل سوم آن مطالعهی تطبیقی و مصادیق خاص خسارت معنوی و در فصل چهارم روشهای جبران خسارت معنوی و افراد ذی حق مطالبه خسارات معنوی بحث شده است .
فهرست مطالب:
مقدمه
بخش اول : کلیات
فصل اول : مفهوم و مبانی تئوریک خسارت معنوی
مبحث اول : معانی و ملاکها و ریشههای تاریخی مفهوم خسارت معنوی
1-1-1- معنی لغوی خسارت
1-1-2- معنی اصطلاحی خسارت
1-1-3- انواع تقسیمات خسارت و معیار آن
الف – خسارت ناشی از نقض قرارداد
ب- خسارت ناشی از تقصیر غیر قراردادی یا عمل نامشروع
ج- خسارت ناشی ازارتکاب جرم
1-1-4- ملاک تشخیص خسارت مادی از معنوی
1-1-5- تعریف خسارت معنوی
1-1-6- تقسیمات خسارت معنوی
1-1-7- پیشینه تاریخی مفهوم خسارت معنوی در اسلام و قوانین کهن
1-1-8- پیشینه تاریخی خسارت معنوی در حقوق ایران
1-1-9- نگاهی تاریخی به خسارت معنوی در فرانسه
مبحث دوم : ارکان مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی و شرایط مطالبه آن
1-2-1- وجود ضرر
1-2-2- ارتکاب فعل زیانبار نامشروع
1-2-3- رابطه سببیت بین فعل زیانبار نامشروع و خسارت موجود
1-2-4- دفاع مشروع
1-2-5- اجرای حکم قانون یا مقام صلاحیتدار
1-2-6- اجبار
1-2-7- اضطرار
1-2-8- اجرای حق
1-2-9- شرایط ضرر قابل جبران در خسارت معنوی
الف –خسارت باید قطعی و مسلم باشد
ب- خسارت باید مستقیم باشد
ج - خسارت باید جبران نشده باشد
د- خسارت باید قابل پیشبینی باشد
مبحث سوم : مبانی مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی
1-3-1- نظریه تقصیر
1-3-2- ایرادها به نظریهی تقصیر
1-3-3- نظریه خطر
1-3-4- ایرادها به نظریه خطر
1-3-5- نظریه تضمین حق
1-3-6- نظریه مختلط
1-3-7- مبانی مسئولیت مدنی ناشی از ایراد خسارت معنوی درحقوق موضوعه
ایران و فرانسه
1-3-8- فقه و حقوق اسلامی و نظریه تقصیر و نظریه خطر
فصل دوم : مسئولیت ناشی از خسارت معنوی در حقوق اسلام و اندیشههای دکترینهای
حقوقی فرانسه
مبحث اول : خسارت معنوی در حقوق اسلام
2-1-1- مستندات و مدارک قاعده لاضرر
2-1-2- انطباق عنوان ضرر با خسارت معنوی
2-1-3- انطباق عنوان ضرار با خسارت معنوی
2-1-4- شمول لفظی قاعده لاضرر بر اثبات جواز مطالبهی خسارت معنوی
2-1-5- قاعده نفی عسر و حرج و جبران خسارت معنوی
2-1-6- انطباق عنوان حرج بر خسارت معنوی
2-1-7- قاعده اتلاف و تسبیب
2-1-8- وجوه افتراق و اشتراک ، اتلاف و مباشرت و تسبیب
2-1-9- قاعده غرور
2-1-10- بنای عقلا و جبران خسارت معنوی
مبحث دوم : مفهوم و ماهیت دیه و جبران خسارت معنوی
2-2-1-معنای دیه در لغت واصطلاح فقه و حقوق
2-2-2- پیشینهی تاریخی دیه
2-2-3- ماهیت دیه و جبران خسارت معنوی
2-2-4- مطالبهی خسارتهای معنوی زاید بر دیه
مبحث سوم : تعزیر و جبران خسارت معنوی
2-3-1- معنای تعزیر در لغت و اصطلاح فقه
2-3-2- مفهوم و ماهیت تعزیر و جبران خسارت معنوی
2-3-3- تعزیر مالی کیفر خصوصی یا جبران خسارت معنوی
2-3-4- تعزیر مالی دردهای جسمانی ناشی از جنایت بر جسم ، لطمه به عرض و
خسارت ناشی از سب
مبحث چهارم : قصاص ، حد قذف و امکان جبران مالی خسارت معنوی
2-4-1- معنای قصاص در لغت و اصطلاح فقه
2-4-2- مفهوم و ماهیت قصاص و امکان جبران مالی خسارت معنوی
2-4-3- معنای قذف در لغت و اصطلاح فقه
2-4-4- ماهیت حد قذف و احکام قذف
2-4-5- امکان تبدیل حد قذف به جبران مالی خسارت معنوی
2-4-6- ایلاء و خسارت معنوی
مبحث پنجم : دیدگاه فقهای اسلام در جبران مالی خسارت معنوی
2-5-1- نظریهی عدم جواز جبران مالی خسارت معنوی
2-5-2- نظریه مالی
2-5-3- نظریه امکان جبران خسارت مالی
مبحث ششم : خسارت معنوی دراندیشههای حقوق فرانسه
2-6-1- اصول نظریهی امکان جبران مالی خسارت معنوی
2-6-2- اصول نظریهی امکان جبران خسارت معنوی
بخش دوم : جایگاه خسارت معنوی در قوانین موضوعه ایران و فرانسه و مصادیق و روشهای جبران آن
فصل سوم : مطالعهی تطبیقی و مصادیق خاص خسارت معنوی
مبحث اول : جایگاه خسارت معنوی در قوانین موضوعه
3-1-1- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون اساسی
3-1-2- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در مسئولیت مدنی
3-1-3- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در حقوق مدنی
3-1-4- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون آیین دادرسی کیفری
3-1-5- خسارت معنوی در آئین دادرسی مدنی
3-1-6- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در حقوق اداری
3-1-7- مسئولیت ناشی از ایراد خسارت معنوی در قانون مجازات اسلامی
3-1-8- موضع قوانین مطبوعات نسبت به ایراد خسارت معنوی
مبحث دوم : مصادیق خاص خسارت معنوی در مطبوعات
3-2-1- توهین به اشخاص و افترا به وسیله مطبوعات
3-2-2- توهین به مقدسات در مطبوعات
3-2-3- توهین به مقامات رسمی در مطبوعات
3-2-4- خسارت معنوی در رسانهها
3-2-5- سوء استفاده از عنوان صاحب پروانه و نام و علامت روزنامه دیگر
مبحث سوم : مصادیقی از افعال زیانبار خسارت معنوی
3-3-1- تجاوز به حق معنوی پدید آورنده
3-3-2- تجاوز به حق مخترع
3-3-3- سوءاستفاده از اسم تجارتی
3-3-4- سوء استفاده از طرح و مدلهای صنعتی
3-3-5- رقابت نامشروع یا رقابت مکارانه
3-3-6- خسارت تأخیر تأدیه
3-3-7- بازداشت قانونی
3-3-8- لطمه به عواطف و احساسات
3-3-9- غصب نام خانوادگی
3-3- 10- سلب آزادی
3-3-11- به هم زدن وصلت
مبحث چهارم: ایراد خسارت معنوی به جمع نامحصور
3-4-1- ایراد خسارت معنوی به سندیکاها
3-4-2-ایراد خسارت معنوی به انجمنها
مبحث پنجم : کودکان و خسارت معنوی
3-5-1- مسئولیت کودکان در فقه و حقوق اسلامی
3-5-2- جبران ضرر و خسارت به عهده ی کیست
الف ) تقصیر سرپرست
ب) عدم تقصیر سرپرست
فصل چهارم : روشهای جبران خسارت معنوی و افراد مستحق مطالبهی آن
مبحث اول : راههای جبران انواع خسارت معنوی
4-1-1- نگاه کلی به روشهای جبران خسارت معنوی
4-1-2- انواع جبران خسارت معنوی
4-1-3- اعاده وضعیت سابق یا روش عینی
4-1-4- پرداخت غرامت یا جبران خسارت معنوی از راه دادن معادل
4-1-5- جبران خسارت به روش نمادین و اسمی
4-1-6- پرداخت غرامت کیفری و تنبیهی
مبحث دوم :نحوهی ارزیابی و تعیین میزان انواع خسارت معنوی
4-2-1- نحوهی ارزیابی خسارت معنوی و تفاوت تألم پذیری افراد
4-2-2- روش تعیین مبلغ جبران خسارت
4-2-3- ملاک زمان ارزیابی
4-2-4- ملاک ارزیابی خسارت در فرض تعدد اسباب
4-2-5- ارزیابی و تقویم خسارت معنوی ناشی از آسیبهای جسمی
4-2-6- روشهای جبران خسارت معنوی در لطمههای روحی
مبحث سوم : مطالبهی خسارت معنوی
4-3-1- افراد مستحق مطالبهی خسارت معنوی
4-3-2- مطالبه خسارت معنوی وارده به متوفی از ناحیهی وراث وبازماندگان زیان دیده
4-3-3- مطالبهی خسارت معنوی وارده قبل ازفوت متوفی
4-3-4- نظریهی عدم امکان انتقال حق مطالبهی خسارت معنوی به ورثه
4-3-5- نظریهی انتقال حق مطالبهی ورثه درصورت مطالبه زیان دیده قبل از فوت
4-3-6- نظریهی امکان انتقال حق مطالبه به ورثه
4-3-7- دعوای مطالبهی خسارت معنوی ناشی از فوت مجنی علیه ازناحیه وراث
4-3-8- مطالبهی خسارت معنوی ناشی از جرح منجر به فوت مجنی علیه ازناحیه وراث به عنوان قائم مقام او
4-3-9- قوانین و رویههای قضایی در زمینهی مطالبه جبران خسارت شخصی
مبحث چهارم : اسباب رفع یا کاهش مسئولیت مدنی در خسارت معنوی
4-4-1- اسباب معافیت
4-4-2- قوه قاهره یا حوادث پیشبینی نشده
4-4-3- تقصیر زیان دیده
4-4-4- رضایت زیان دیده
نتیجهگیری و پیشنهاد
5-1- نتیجهگیری
5-2- پیشنهادات
1- فهرست منابع
الف - کتب فارسی
ب - پایان نامههای فارسی
ج - قوانین
د - نشریات فارسی
2 - کتب عربی
3 - منابع لاتین
الف - کتب فرانسه
منابع و مأخذ:
قرآن کریم
نهج البلاغه
1- فارسی
الف ) کتب :
آخوندی، محمود،آئین دادرسیکیفری، تهران ، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1368. آشوری،محمد ، آیین دادرسی کیفری ، تهران ،سمت ، چاپ دوم 1376 . آشوری ،محمد ، عدالت کیفری ( مجموعه مقالات ) تهران ، کتابخانه گنج دانش ، چاپ اول ، 1376 . آیتی ، حمید،حقوق آفرینشهای فکری، نشرحقوقدان ، 1375. ابوالحمد ،عبدالحمید ،تحولات حقوق خصوصی زیر نظر ناصر کاتوزیان ، مقالهی مسئولیت مدنی دولت، تهران ، دانشگاه تهران ، 1349. ابوالحمد ، عبدالحمید ،حقوق اداری ایران ، تهران ، نشر توس ، 1379 . امامی ، حسن ،حقوق مدنی ،تهران ، کتابفروشی اسلامیه ، چاپ سوم ، 1366. امامی ، اسداله ، حقوق خانواده ،جلد 1 انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ پنجم ، سال 1375 . امامی ، نور الدین ،حق مخترع ،مجموعه حقوق تطبیقی شماره 6 ، چاپ دانشگاه تهران ، 1350 . پروین ،فرهاد ، خسارت معنوی در حقوق ایران ، تهران ، ققنوس 1379 . جعفری تبار ، مسئولیت مدنی سازندگان و فروشندگان کالا ، نشر دادگستر ، چاپ اول ، 1375 . جعفری لنگرودی، محمدجعفر ، دانشنامه حقوقی ، تهران ، امیرکبیر ، 1376 . جعفری لنگرودی ،محمد جعفر ، دایره المعارف حقوق مدنی و تجارت ، تهران ، بنیاد راستاد ، 1357 . جعفری لنگرودی، محمدجعفر،مبسوط در ترمینولوژیحقوقی، تهران ، گنج دانش ، 1378. جعفری ، محمدتقی ، مسائل فقهی ، جلد اول ، موسسه نشر کرامت ، 1377. جلیلوند ،یحیی ، مسئولیت مدتی قضات ودولت در حقوق ایران و فرانسه و آمریکا و انگلیس ، چاپ اول ، موسسه نشر یلدا ، 1373. حسینینژاد ،حسنقلی،مسئولیت مدنی ،تهران ،1370. دورانت ، ویل ، تاریخ تمدن ، تهران ، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی ، 1365 دهخدا ، علی اکبر ، لغت نامه ،تهران ، دانشگاه تهران ، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، 1377 ستوده تهرانی ،حسن ،حقوق تجارت ، تهران ، نشر دادگستر ، 1374 . سلطانی نژاد ، هدایت الله ، مسئولیت مدنی (خسارت معنوی ) ] بیجا [ ، نور الثقلین ، 1380 . شامبیاتی ، حقوق کیفری اختصاصی ، ج 3 ، انتشارات ژوبین ، چاپ اول ، تهران، 1376 . صادقی نشاط ، امیر ، حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزارهای کامپیوتری، تهران ،سازمان برنامه و بودجه ، 1376 . صانعی ، پرویز ،حقوق جزای عمومی ،تهران ، گنج دانش ، چاپ چهارم ، 1371 . صفایی ، حسین ، حقوق بینالملل وداوریهای بینالمللی ، تهران ،نشر میزان ، 1375 . صفایی ، حسین ،مفاهیم و ضوابط جدید در حقوق مدنی ، تهران ، مرکز تحقیقات ، 1355. صفایی ، حسین ، مقالاتی دربارهی حقوق مدنی و تطبیقی ، تهران ، نشر میزان ، 1375 . صفایی ، حسین ، قاسم زاده ، حقوق مدنی (اشخاص محجورین ) ،تهران ، سمت ، 1376 . علی آبادی ، عبدالحسین ، موازین قضایی هیأت عمومی دیوان عالی کشور ، جلد دوم، تهران ،حسینیه ارشاد ، 1363 . غمامی ، مجید ، مسئولیت مدنی نسبت به اعمال کارکنان خود ، تهران ،نشر دادگستر ، 1367 . فتحعلی پور ، عطاله ، مسئولیتجزایی و مدنی ناشی از تصادفات رانندگی ، تهران، 1376. فیوضی ، رضا ، حقوق بینالملل ( مسئولیت بینالمللی و نظریهی حمایت سیاسی اتباع ) ، تهران ،جلد دوم ، دانشگاه تهران 1379. قاسم زاده ، مرتضی ، مبانی مسئولیت مدنی ،تهران ، دادگستر،1378. قائم مقامی فراهانی ، عبدالحمید ، حقوق بینالملل « رویه قضایی تهران » ، پاژنگ، 1377. قربانی، زین العابدین ، اسلام وحقوق بشر ،کتابخانه صدر ، تهران ،] بی تا [ کاتوزیان ، ناصر ، حقوق مدنی ( الزامهای خارج از قرارداد ، ضمان قهری )، دانشگاه تهران ، 1371. کاتوزیان ، ناصر ، حقوق مدنی( قواعد عمومی قراردادها)، تهران ،شرکت انتشار یاهمکاری شرکت بهمن برنا ، 1376 . کاتوزیان، ناصر ، حقوق مدنی(مسئولیت مدنی و ضمان قهری )،تهران ،دانشگاه تهران ، 1370. کاتوزیان، ناصر ، فلسفهی حقوق، انتشارات بهنشر ،ج1 ،چاپ پنجم، 1365. کامیار، محمدرضا ، گزیده آراءدادگاههای حقوقی ، نشر حقوقدان ،چاپ اول ، 1377. گلپایگانی ، محمد رضا ، مجمع المسائل ، قم ،دارالقرآن الکریم ] بیتا [ گلدوزیان ،ایرج ، حقوق جزای عمومی ایران ،جلد اول ، انتشارات دانشگاه تهران ، 1369. محقق داماد ، مصطفی ، قواعد فقه ( بخش مدنی ) تهران ،نشر علوم اسلامی ، 1363. محقق داماد ، مصطفی ، قواعد فقه ( بخش مدنی 2 ) ، تهران ، سمت ، 1373. محمدی ، ابوالحسن ، مبانی استنباط حقوق اسلامی ، ناشر ، انتشارات دانشگاه تهران ، چاپ ، 1373 . مرعشی ، محمدحسن ، دیدگاههای نو درحقوق کیفری اسلام ، تهران ، نشر میزان ، 1373. معتمد نژاد ، کاظم ،حقوق مطبوعات ، بررسی تطبیقی مبانی حقوق آزادی مطبوعات و مقررات تاسیس وانتشار آنها ، تهران ، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها ، 1379 . معین، محمد ، فرهنگ فارسی ،تهران، امیرکبیر ، جلد 6 ، 1375. منتظری ،حسینعلی ،رسالهی استفتائات ، قم ، ] بینا[ ، 1371. موسوی ، بجنوردی ، محمد ، قواعد فقهیه ، تهران ،پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی ،موسسه چاپ ونشر مروج ، چاپ سوم ، 1379 . میشل لورراسا ، مسئولیت مدنی ،ترجمه محمد اشتری ، تهران ، نشر حقوقدان ، 1375 میرخانی ، سید احمد ، «آیات الاحکام »،جلد سوم و پنجم ، ] بی جا [ ، 1366. میر سعیدی ،منصور ماهیت حقوق دیات ، تهران، نشر میزان ، چاپ اول ، 1373. مهرپور، حسین ،دیدگاههای جدید در مسائل حقوقی ، انتشارات موسسه اطلاعات، چاپ اول ، 1372 ش . مهرپور ، حسین ، مجموعه نظریات شورای نگهبان ،جلد دوم ، انتشارات موسسه کیهان ، چاپ اول ، 1371.