در این بخش از این پس با توفیق خدا ترجمه کتابی درباره ی اجزاء موسیقی را برای شما اماده کرده ایم که برای شما در این بخش می اوریم. توجه کنید که با افزایش هر درس مبلغی ناچیزتر به مبلغ فروش اضافه خواهد شد. مترجم علاقه فروانی به موسیقی داشته و گوش می دهد ولی تجربه ی نواختن ندارد ولی تجربه خواندن دارد.
تقسیم قراردادی زمان پیش ازتاریخ مدون به سه بخش دوره های دیرینه سنگی میان سنگی ، نوسنگی است که دوران دیرینه سنگی با عصر گردآوری خوراک وعصر نوسنگی که آخرین مرحله این تقسیم است با گسترش گردآوری خوراک واهلی کردن حیوانات منطبق است .
همان طور که می دانیم کهن ترین اجتماعات اسکان یافته در ارتفاعات سرسبز وجایی که برای کشاورزی از شرایط خوبی برخورد ار بوده است سکنی گزیدند.
بعد از رشد و تکامل کشاورزی ساکنان آن مناطق متوجه شدند که خاک دره ها و دلتاهای رودخانه ها حاصل خیز بیشتری دارند. در این زمان بود که علاوه بر کشاورزی سازمان یافته انسان به حکومت، قانون و دین رسمی به کمک ابزارهای برای نوشتن و اندازه گیری و کسب فنون فلز کاری و سفالگری نائل شد. برما روشن شده است که بین النهرین و مناطق پیرامونش از لحاظ زمان از مصر جلوتر بوده است. در بدو پیدایش تاریخ مدون سومریان دره بین النهرین سفلی را اشغال کرند و منشا این قوم هنوز یکی از معمای تاریخی جهان باستان می باشد. این مردمان در حدود 4000سال (ق.م) به این قسمت کوچ کردند و در مدت هزار سال تعدادی دولت شهر به وجود آورند. سومریان کشاورز بودند و معروف ترین شهرهای سومر عبارت بودند از اواروک یا وارکا امروزی و کلوه امرزوی.
سومریان خط اختراعی خود را روی لوح های گلی منقوش ساختند و این دوره به نام آغاز خط نویسی شناخته شده است. یعنی تقریبا 3000 ق.م به علت فقدان سنگ در این منطقه آثار به جای مانده از سوی سومریان بسیار کم است. آن ها بناهای خود را نیز با خشت پخته و چوب می ساختند.
در این دشت حاصلخیز انسان را بر آن داشت تا نیروهای تسلط ناپذیر و بر تر از وجود خود را بپذیرند هر دو شهر سومری دارای خدای علی الخالص خود بود که وظیفه داشت مردم را به خدمت گذاری از (خدا پادشاه) راهنمایی کند. این سومریان بر محور خدایان طبیعت می چرخید.
نخسیتن نشانه های مشخص رشد و توسعه موسیقی را در محدوده بین النهرین و نزد اقوام سومری یافته اند. آنها برای رام کردن هر یک از خدایان خود از مراسمی خاص که همراه با ساز و آوای انسان بود استفاده می کردند. موسیقی در بین النهرین سومری رواج یافت و بازتاب اعتقادات مذهبی در همه هنرها به خصوص موسیقی در میان سومری رواج یافت محل اجرای موسیقی هایی که برای پرستش خدایان اجرا می شد غالباً در زیگورات (در شهر اور) بود. زیگورات معابدی بود که سومری ها اعتقاد داشتند که خدایان در آنها ساکنند. در آرامگاه یکی از پادشاهان اور صحنه ای از نوازندگی چنگ و رقص به دست آمده که مربوط به 2100 ق.م می باشد. موسیقی سومریان در مراسم ستایش بیشتر به شکل مرثیه، شکوائیه و متشکل از شعر (تک نوایی) همراه با سرود مذهبی که (مزوبر) نامیده می شد بوده است.
سومری ها اشعار و موسیقی شان را دارای تأثیرات جادویی می دانستند و در جهت برآورد نیازهایشان و رضایت خدایان از آن استفاده می کردند. چندی بعد روش سوال و جواب (دو به دو خوانی) جایگزین تک نوایی گردید. یعنی تک نوا توسط کاهن خوانده می شد و گروه همراه به آن پاسخ کتیبه هایی که یکی از پادشاهان سومر یافت شده نوشته است که برای افتتاح یک معبد هفت روز هشت روز جشن می گرفتند برخی از سازهای سومریان عبارتند از:
1- فلوت 2- طبل میان باریک 3- طبل پایه دار
4- دایره سنتی که آداپا نام داشت 5- لیر 6-چنگ زاگزل
7-چنگ زاگال
فایل ورد 8 ص
پژوهشی با عنوان حکم غناء از دیدگاه امامیه و حنفیه به صورت ورد
چکیده:
غناء مقوله ای است که در زمان های گذشته مورد بحث و کاوش کارشناسان فقهی و دینی و روانشناسان بوده و به اتفاق همه ی علماء اسلام غناء مطرب و فساد انگیز حرام است، عقل و شرع مقدس اسلام دوری از آن را لازم دانسته اند.
در این رساله پس از بیان کلیات و مفهوم شناسی غناء در لغت و اصطلاح به چگونگی پیدایش غناء و موسیقی پرداخته شده و نظرات مختلفی در این جهت بیان شده است و در این نوشتار ثابت کردیم که غناء و موسیقی به وسیله شیطان ملعون اختراع شده و در مرور زمان به وسیله ی افراد هوسران همچون سلاطین جور و ماموران فاسق رواج یافته و به اوج خود رسیده است.
و سپس بحث فقیهی غناء را از دیدگاه امامیه و مذهب حنفیه بر مبنای قرآن، اجماع و سنت و عقل بیان کرده و ثابت کردیم که غناء حرام است و باید ترک شود.
و در پایان به مستشهیات حرمت غناء که همان موارد جواز غنا باشد پرداخته ایم و بعضی از فقها احتمال مستثنی بودن بعضی از امور را داده اند ما به طور خیلی فشرده در مورد هر یک بحث کرده ایم.
از محرمات اسلام، دو عمل شبیه به هم، یعنی موسیقی (نوازندگی) و غنا (خوانندگی) است؛ چه انسان خودش نوازندگی یا خوانندگی کند، یا به آنها گوش دهد.
همان گونه که اشاره شد، در اسلام هیچ حکمی ـ اعم از وجوب و حرمت ـ بی جهت نیست و قطعاً حکم تحریم موسیقی و غنا نیز به سبب مفاسدی است که در آنهاست، همچنان که در جوامع آلوده مشاهده می شود، یکی از مهمترین وسایل اشاعه ی فساد اخلاقی در جامعه و به گمراهی کشاندن جوانان و ضایع ساختن استعدادهای آنان، موسیقی و غناست؛ ولی متأسفانه برخی از مردم، این دشمن خطرناک را در میان جامعه ی خود پرورش می دهند و عمر گرانبهای خود را در راه آن تلف می کنند، به گمان این که موسیقی خوشایند و شیرین است؛ غافل از این که موسیقی نیز مانند مارخوش خط و خال به ظاهر زیباست، ولی در باطن سم کشنده اس به همراه دارد.
مفهوم لغوی موسیقی
اصل واژه «موسیقی» یونانی است که در زبان عربی و فارسی نیز استعمال می شود. اهل لغت مفهوم آن را با عبارت های گوناگون بیان کرده اند که به برخی از آنها اشاره می کنیم.
در لغت نامه دهخدا می نویسد: در رسائل اخوان الصفا آمده:اِنَّ المُوسِیقی هِیَ الغِناءُ ، وَالغِناءُ هُوَ الحانٌ مُؤَلَّفَهٌ؛
منظور از موسیقی همان غناست، و غنا مجموعه ای از آهنگ هاست.
در فرهنگ دانشگاهی می خوانیم:موسیقی فن خوانندگی و تهییج مردم به شهوت جسمانی است.
فارابی در الموسیقی الکبیر می گوید:
فَلفَظُ المُوسیقی مَعناهُ الأَلحانُ، وَاِسمُ اللَّحنِ قَد یَقَعُ علی جَماعهِ نِغَمٍ مُختَلِفَهٍ رُتِّبَت تَرتیباً مَحدُوداً؛
کلمه موسیقی به معنای آهنگ هاست، و آهنگ نیز به معنای نغمه های مختلفی است که با نظم و ترتیب در کنار هم چیده شود و غیره.
مفهوم نوت= نُت
فرهنگ زبان فارسی، «نوت» را این گونه معنا کرده است:
نوت[not] (=نُت): نشانه هایی که به وسیله آنها آوازهای موسیقی را نشان می دهند؛ دو،ر،می،فا،سل،لا،سی.
فایل ورد 24 ص
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:8
فهرست مطالب
مقدمه
دلایل اسلامی بودن و اجتماعی منشاء تصوف:
نتیجه :
نثر دوران سلجوقیان ( سده های 11 – 12 میلادی )
نثر عرفانی مانند :
منابع :
ادبیات عرفانی (ادب صوفیه) از حیث تنوع و غنا در فارسی و عربی اهمیت خاص دارد .این ادب هم شامل نظم است و هم شامل نثر و نیز فلسفه دارد و هم اخلاق ، هم تاریخ دارد و هم تفسیر ، هم دعا دارد و هم مناجات ، هم حدیث دارد و هم موسیقی .
قسمت عمده ای از نظم و نثر صوفیه هم تحقیق است و وعظ و مضمون بیشتر آنها عبارتست از مذمت دنیا و تحقیر آن . و صحبت عشق خداست که شعر صوفی را رنگ عاشقانه می دهد .
قصیده را از لنجنزار دروغ و تملق به اوج رفعت و وعظ تحقیق کشانده اند و غزل را از عشق شهوانی به محبت روحانی رسانده اند . مثنوی را وسیله ای برای تعلیم عرفان و اخلاق کرده اند . رباعی را قالب احوال و آلام زودگذر نفسانی نموده اند . احوال نفسانی را مثل بعضی نویسندگان سورئالیست مراقبت کرده اند . در فهم قرآن غالباً از توجه به ضاهر عدول کرده اند . موسیقی و سماع را مرکب روح شناخته اند . فلسفه ی وحدت وجود بنیاد نهاده اند . شعر و نثر را وسیله ای برای بیان معانی خود قرار می دهد .