نوع فایل: word
قابل ویرایش 50 صفحه
مقدمه:
سقط جنین یا سقط حمل یکی از جرائمی است که جوامع پیوسته با آن درگیر بوده اند و راه یابی برای مقابله با آن از جمله مسائل و مشکلات جوامع بشری بوده و از دیرباز نیز مقررات خاصی برای جلوگیری از وقوع این پدیده و تعقیب و مجازات مرتکبان آن تدوین شده است . نکته قابل ذکر آن است که قوانین و مقررات و همچنین در کتب و آثار صاحبنظران کیفری ، راجع به مفهوم و معنی این جرم و مجازات آن اتفاق نظر دیده نمی شود .
منشا اختلاف نظر بیشتر تفسیر هدف و سیاست کیفری قانونگذار در وضع آن دسته از مقررات کیفری است که در جهت حمایت از تکامل دوران عادی حاملگی مادر تدوین شده است 1 . علاوه بر این بین مفهوم لغوی و پزشکی و عرفی این پدیده تفاوتهائی موجود است که موجت گسترش دهمنه این اختلاف می باشد .
در حقوق ایران تدوین کنندگان قانون مجازات عمومی سابق در بحث مربوط به " قتل و ضرب و جرح عمدی " مقررات حاکم بر این پدیده را در مواد 180 تا 184 بدون توجه به منابع فقهی و موازین اسلامی آن آورده اند و در تدوین آن تحت تاثیر قانون جزای فرانسه بوده و بدون اشاره به تعریف این پدیده ، از استعمال سقط ( جنین ) خودداری کرده و در همه جا اصطلاح " سقط حمل عمدی " را بکار برده اند . همچنین برای مراحل حیات جنینی مجازاتهای متفاوت قائل نشده اند لکن در عمل ، دیوان عالی کشور ، بیشتر تحت تاثیر منافع فقهی بوده و براساس موازین اسلامی آرا خود را صادر کرده است .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، ضوابط قانونی حاکم ، بر سقط جنین حمل ، براساس موازین اسلامی مورد تجدید نظر قرار گرفت و در نتیجه تغییرات عمدهای در ضوابط ایجاد گردید .
تدوین کنندگان قانون مجازات اسلامی ، به پیروی از شیوه فقها و صاحبنظران اسلامی ،که در کتب و آثار خود احکام مربوط به این مسئله را در مبحث " دیات " مورد بحث قرار داده اند ، مقررات مربوط به این امر را در مواد 194 الی 200 قانون دیات و نیز در مواد 90 و 91 قانون تعزیرات تنظیم کرده و برخلاف گذشته سقط جنین را از همان مراحل اولیه استقرار نطفه قابل مجازات دانسته اند .
نهایت آنکه در هر یک از مراحل دوران طبیعی بارداری ،تا قبل از حلول روح در جنین ، میزان دیه را بطور متفاوت بیان کرده و برای پایان دوران حیات جنینی و زمان حلول روح در جنین که مربوط به ماههای آخر بارداری است در مورد کسی که موجبات سقط جنین زن حامل را فراهم نماید ، مجازات حبس از سه ماه تا شش ماه را پیش بینی کرده اند و اگر مرتکب جرم طبیب یا قابله باشد و عالما در اسقاط جنین مباشرت نماید و یا اینکه زن حامل را به وسائل اسقاط جنین راهنمائی کند بر حسب مورد مجازات قصاص یا حبس از سه ماه تا شش سال را پیش بینی نموده اند . نظر به اهمیت این تغییرات ، مقاله حاضر بررسی مقدماتی و تبیین عناصر و شرائط اختصاصی و فنی پدیده سقط جنین را وجهه همت قرار می دهد .
مبحث اول
تعریف سقط جنین یا سقط حمل و ضابطه تشخیص آن
تعریف سقط جنین یا سقط حمل
گفتیم که حقوق دانان کیفری راجع به تعریف این پدیده اتفاق نظر ندارند ، بعضی از مولفان خارجی مانند " گارو " سقط جنین را عبارت از اخراج عمدی و قبل از موعد حمل می دانند و بر عکس " گارسون " یکی دیگر از حقوقدانان فرانسوی ، سقط جنین را به منقطع ساختن دوران طبیعی بارداری تعریف می نماید و دکتر پادپا با توجه به مواد قانون مجازات سابق ایران ، سقط جنین را جرم عمدی دانسته و در تعریف آن نوشته است : سقط جنین عبارت است از اخراج حمل قبل از موعد طبیعی زایمان به نحوی که زنده یا قابل زیستن نباشد .3
بدیهی است که در حال حاضر هیچ یک از این تعاریف به تنهائی نمی تواند بازگو کننده هدف و تعریف مورد نظر قانون گذار اسلامی باشد . اما قانون گذار کنونی نیز در مواد قانونی مربوط ،این جرم را تعریف نکرده ، بلکه در هر مورد تنها به ذکر موضوع و مجازات آن اکتفا نموده است . در موادی از قانون دیات و نیز ماده 91 قانون تعزیرات ، حمایت از جنین مورد توجه قانون گذار قرار گرفته و در نتیجه سقط آن اعم از عمدی یا غیر عمدی قابل مجازات دانسته شده است در ماده 90 قانون تعزیرات هم حمایت از دوران طبیعی بارداری مادر مورد نظر واقع شده و لفظ " سقط حمل " به کار رفته است .
از طرف دیگر فقها نیز در کتب و آثار خود این جرم را تعریف نکرده اند . صاحب تکمله المنهاج در مساله 379( ج 2 ) تحت عنوان " دیه حمل " و همچنین علامه حلی در تبصره المتعلمین ( فصل 11 ) تحت عنوان " دیه جنین " و امام خمینی نیز دز تحریر الوسیله ( ج 2 ) در مبحث دیات تحت عنوان لواحق دیات به مراحل مختلف حمل اشاره نموده و به ذکر مجازات آنها اکتفا کرده اند .
بدین ترتیب برای دستیابی به تعریفی که مورد نظر قانون گذار باشد ، شاید بتوان با توجه به مفاهیم و معانی لغوی و پزشکی و عرفی جنین و حمل ، به نتیجه رسید .
جنین ، در لغت به هر چیزی پوشیده و مستور و به معنای نطفه موجود در شکم آمده است و در اصطلاح فقهی نیز به همین معنی استعمال شده است ، ( " جن فی الرحم " : نطفه در زهدان مادر پوشیده است ) در اصطلاح پزشکی نیز سقط جنین به اخراج قبل از موعد جنین ، به نحوی که قابل زیستن نباشد ، اطلاق می گردد.
در اصطلاح حقوق کیفری نیز به همین معنی به کار می رود ، و مبدا حیات جنینی ، ابتدای استقرار نطفه و آبستنی مادر و نهایت آن لحظه ماقبل ولادت طفل تلقی میشود.
حمل : از نظر لغوی به بچه ای گفته میشود که در شکم مادر است و در اصطلاح نیز به همین معنی به کار میرود و به بچه ای گفته میشود که در رحم زن وجود پیدا میکند . از نظر پزشکی نیز اصطلاح رحم به دوران بعد از 7 ماهگی تا قبل از تولد طفل گفته میشود .
بنابراین اگر در این مرحله از دوران تکامل ، حیات موجود قابل زیستنی که در رحم وجود دارد ، از بین برود ، این عمل سقط حمل نامیده میشود . با توجه به معانی جنین و حمل و مندرجات مواد قانونی اخیرا تصویب ، سقط جنین عبارت خواهد بود از : انجام هرگونه عمل مجرمانه عمدی یا غیرعمدی بر روی زن حامل ، مشروط بر اینکه موجب متوقف ماندن دوران تکامل و مراحل حیات جنینی شود و یا به سلب حیات از حملی که قابل زیستن است منجر گردد .
بر اساس تعریف فوق ضابطه قانونی تشخیص سقط جنین و سقط حمل را تحت دو عنوان جداگانه : اسقاط حیات جنینی و اسقاط حیات قابل زیستن مورد بحث قرار می دهیم .
ضابطه قانونی حیات جنینی و حیات قابل زیستن
الف – دوران حیات جنینی مورد حمایت قانون گذار
قانون گذار در تدوین قانون دیات با توجه به آیات قرآن کریم به ویژه آیه 12 تا 15 سوره مومنین " و لقد خلقنا الانسان من سلاله من طین ثم جعلنا نطفه فی قرار مکین ثم خلقنا النطفه علقه فخلقنا العلقه مضغه ، فخلقنا المضغه عظاما فکسونا العظام لحما ثم انشا ناه خلقا آخر فتبارک الله احسن الخالقین.
و همچنین نظریات فقها ، حمایت قانونی حیات جنینی را از مراحل اولیه انعقاد نطفه مورد تاکید قرار داده و در ماده 194 قانون دیات برای متوقف ساختن هر یک از مراحل حیات جنینی دیه معینی را به شرح زیر پیش بینی نموده است :
- دیه اسقاط نطفه ای که در رحم مستقر شده و به مدت 40 روز مستعد نشو و نما می شود : 20 دینار است
- دیه اسقاط جنین در مرحله مضغه که به صورت گوشت درآمده است: 60 دینار است
- دیه اسقاط جنین در مرحله علقه که به صورت خون بسته درآمده است : 40 دینار است
- دیه اسقاط جنین در مرحله عظم که به صورت استخوان در آمده است : 80 دینار است
- دیه اسقاط جنینی که گوشت استخوان بندی او را فرا گرفته قبل از حلول روح : 100 دینار است 4
با اینکه قانون گذار در تدوین مواد مربوط بالصراحه مبدا حیات جنینی را که از آن حمایت می کند مشخص نکرده است ولی طبق ضوابط عرفی ، دوران حیات جنینی ، که اولین دوره حاملگی است ، از تاریخ انعقاد نطفه شروع شده و مدت آن 4 ماه و نیم طول خواهد کشید .
همچنین با استفاده از مواد 852 و 875 قانون مدنی که مبدا حیات را از تاریخ انعقاد نطفه قرار داده است، معلوم میشود که دوران حیات جنینی که اسقاط آن مورد حما یت قانون گذار قرار گرفته است ،از تاریخ انعقاد نطفه در رحم شروع شده و تا زمان تکامل فیزیکی جنین و مرحله قبل از دمیدن روح در آن به پایان میرسد .
ب – دوران حیات قابل زیستن مورد حمایت قانون گذار
با توجه به حکم ماده 200 قانون دیات که مقرر میدارد :
سقط جنین قبل از پیدایش روح ، کفاره ندارد و کفاره و همچنین دیه کامل برای اسقاط جنین بعد از حلول روح و پیدایش حیات خواهد بود ، و همچنین تصریح قانونگذار در ماده 91 قانون تعزیرات مبنی بر اینکه : " اگر زن حامله برای سقط جنین به طبیب و یا قابله مراجعه کند و طبیب هم عالما و عامدا مباشرت به اسقاط جنین بنماید ، دیه جنین به عهده اوست و اگر روح در جنین دمیده شده باشد باید " قصاص " شود ..."
میتوان نتیجه گرفت که مبدا اسقاط حیات قابل زیستن مورد حمایت قانونگذار بعد از اتمام دوران حیات جنینی و از زمان حلول روح در جنینی تا زمان تولد طفل خواهد بود که از نظر عرفی نیز این مرحله در دومین دوره حاملگی یعنی از 7 ماهگی تا روز تولد طفل طول خواهد کشید .
مبحث دوم
اقسام سقط جنین و عناصر آن
با توجه به احکام قانونی مندرج در مواد 194 الی 200 قانون دیات و مواد 90 و 91 و 151 قانون تعزیرات و عمومیت ضابطه کلی تشخیص جرائم عمد ، شبه عمد و خطای محض مندرج در ماده 2 قانون دیات و همچنین تبصره ذیل ماده 8 همین قانون میتوان اقسام سقط جنین را شامل سقط جنین عمدی ، سقط جنین شبه عمد و غیر عمد و سقط جنین ناشی از خطای محض دانست . در این مبحث به طور اختصار عناصر تشکیل دهنده هریک از آنها را مورد بحث قرار می دهیم .
عناصر سقط جنین عمدی
عناصر تشکیل دهنده سقط جنین عمدی عبارتند از :
الف – عنصر مادی
لازمه تحقق عنصر مادی سقط جنین ، انجام فعل مادی مثبت بر روی زن حامل است ، مانند اینکه مرتکب زن حامل را از جای بلندی پرت کند و یا با مشت و لگد به شکم زن حامل بزند و یا اینکه با خوراندن ادویه و مشروبات و متکولات و یا وسائل شیمیائی و امثال آن زن حامل را وادار یا دلالت بر سقط جنین نماید و یا اینکه با انجام اعمال پزشکی مانند کورتاژ به این مقصود نائل آید .
با توجه به حکم ماده 90 قانون تعزیرات مبنی بر اینکه : " هر کس زن حامله را دلالت به استعمال ادویه یا وسائل دیگری که موجب سقط میگردد بنماید به 3 الی 6 ماه حبس محکوم خواهد شد . " و همچنین قسمت اخیر ماده 91 نیز که مقرر میدارد : ...
و اگر او را به وسائل اسقاط جنین راهنمائی کند به 6 ماه تا 3 سال حبس محکوم میشود " ، ملاحظه میشود که قانونگذار اسلامی در تحقق عنصر مادی جرم سقط جنین ، نوعی معاونت را – که بوسیله دادن ادویه و یا راهنمائی برای استفاده از وسائل به منظور سقط جنین انجام مییابد کافی دانسته است .
در نتیجه قانونگذار در مواد 90 و 91 قانون تعزیرات برای تحقق عنصر مادی جرم انجام هر نوع عمل مثبت مادی را بر روی زن حامل ، خواه بصورت مباشرت و خواه از طریق راهنمائی و معاونت ، پیش بینی کرده است ، بدون اینکه برای زن حامل ، که ممکن است در انجام فعل سقط جنین مباشرت و یا معاونت نماید مسئولیت و مجازاتی در نظر گرفته باشد .
یادآوری این نکته بجاست که در قانون مجازات عمومی سابق برای زن حاملی که عالما و عامدا راضی به خوردن ادویه یا ماکولات یا مشروبات یا استعمال وسائل مذکور میشد یا در استعمال آنها تمکین مینمود ، مجازات یک تا سه سال حبس پیش بینی شده بود و اگر اقدام زن در نتیجه امر شوهرش بود ، زن از مجازات و شوهر به مجازات مذکور محکوم میشد .
ب – سو نیت یا قصد مجرمانه مرتکب ( عنصر روانی )
برای تحقق سقط جنین عمدی مرتکب باید با علم به حامل بودن زن و همچنین به قصد حصول سقط جنین برروی زن حامل ، اقدام مثبتی انجام دهد . بنابراین اگر مرتکب نسبت به حامل بودن زن جاهل باشد و یا اینکه بدون قصد حصول سقط جنین ، زن حامل را مصدوم نماید ، مورد به عنوان سقط جنین عمدی قابل مجازات نخواهد بود و این قبیل موارد ممکن است به عنوان سقط جنین غیر عمدی مورد توجه قرار گیرد .
سقط جنین شبه عمد و خطای محض و غیر عمدی
با توجه به منابع قانونی مدون مجازات اسلامی یعنی مواد 194 تا 200 قانون دیات و ماده 151 قانون تعزیرات سقط جنین ممکن است به صورت شبه عمد و خطای محض و یا غیرعمدی نیز تحقق پیدا کند .
الف – سقط جنین غیرعمدی و خطای محض
قانون دیات در مواد 194 تا 200 قانون دیات بدون اینکه به عمدی بودن یا شبه عمد یا خطائی بودن سقط جنین اشاره کند ، تنها به تعیین دیه متفاوت ، در مراحل تشکیل و تکامل چنین اکتفا نموده است در مقررات سابق قانون مجازات عمومی تنها جرم سقط جنین عمدی وجود دارد و درباره انواع دیگر سقط جنین یعنی شبه عمد و خطای محض در مواد 18 الی 184 آن قانون حکمی دیده نمی شود.
به هر حال مقررات مندرج در مواد 194 الی 200 قانون دیات اسلامی که جانشین مقررا سابق است شامل انواع سقط جنین عمدی و غیر عمدی و خطای محض در مراحل حیات جنینی میشود و از این جهت فرقی میان جرم اسقاط جنین عمدی و غیر عمدی و خطائی در مراحل حیات جنینی وجود ندارد . این برداشت و نتیجه گیری قانونی مطابق با نظریه فقها است .6
ب _ سقط جنین غیرعمدی و عناصر آن
با توجه به مندرجات ماده 151 قانون تعزیرات عناصر سقط جنین ناشی از تخلفات رانندگی عبارتند از :
01 وضع حمل قبل از موعد طبیعی زایمان
اولین شرط تحقق اسقاط جنین غیرعمدی آن است که جنین یا حمل بر اثر صدمه وارده ناشی از تخلفات رانندگی تلف شود و یا قابل زیستن نباشد .
مطابق ماده151 قانون تعزیرات مجازات مرتکب سقط جنین غیرعمدی ، حبس از 3 ماه الی 1 سال است و نیز در صورت مطالبه دیه از ناحیه مصدوم ، مرتکب از طرف دادگاه به پرداخت دیه سقط جنین محکوم خواهد شد .
02 وقوع خطا از ناحیه مرتکب
ضابطه اساسی تشخیص جرائم غیرعمدی وجود اثبات خطای جزائی مرتکب جرم است . خطای جزائی نیز عبارت است از ارتکاب عملی که در انجام آن احتمال ایراد صدمه و زیان دیگری وجود دارد ، و این عمل ممکن است یک عمل مثبت مانند بیاحتیاطی راننده و یا عملی مانند بی مبالاتی مرتکب باشد . لکن وقوع خطا به تنهائی موجب مسئولیت مرتکب جرم غیرعمدی و تحمیل مجازات بر وی نمی باشد. زیرا برای آنکه مرتکب از نظر جزائی مسئول دانسته شود ، لازم است بین خطای مرتکب و صدمه وارده یعنی سقط جنین رابطه سببیت وجود داشته باشد .
ج – تکمله : برخی از مسائل مربوط به سقط جنین
1- هرگاه در اثر ضعف و یا اشکالات موجود در رحم و یا در اثر بیماری و یا نقصی که در خود جنین وجود دارد و یا در اثر قوه قهریه نظیر صدای هواپیما یا رعد و برق و عوامل مشابه دیگر جنین سقط شود ، آیا می توان کسی را مسئول دانست ؟
پاسخ به این سوال منفی است . چه اساسا این موارد را نمی توان به کسی منسوب نمود تا بتوان او را مسئول دانست .
2- ممکن است جنین قبل از سقط مرده باشد و طبیب جنین مرده را از رحم بیرون آورد ، در اینصورت نیز آیا کسی مسئول خواهد بود یا خیر ؟
پاسخ در این مورد نیز منفی است . چه احترام جنین و مجازات سقط جنین از جهت آن است که جنین موجودی زنده است و الا خروج جنین مرده نه تنها جرم نیست بلکه اگر از رحم مادر خارج نشود و در اثر آن مادر فوت شود کسانیکه در سلامت او موثر و مسئول می باشند مسئول مرگ او می باشند ، لکن اگر جنین به نحوی از انحا قبل از مرگ به کیفیتی در رحم زن از بین رفته باشد ، کسی که باعث مرگ او شده است برابر ضوابط فوق مسئول خواهد بود .
3- اگر جنین در اثر تلقیح مصنوعی و یا به صورت و طی به حرام ( و طی در حال حیض ) یا به شبه یا به زنا تشکیل شده باشد و کسی او را سقط کند آیا مرتکب مسئول خواهد بود یا خیر ؟
پاسخ به این مورد مثبت است ،چه این قبیل موارد نیز شامل عمویات حرمت و احترام جنین است و دلیل خاصی که به موجب آن ، این قبیل امور را بتوان موجب سقط جنین دانست وجود ندارد لذا احکام جنین مشروع در این قبیل موارد نیز مصداق خواهد داشت .
4- مقررات راجع به نقص عضو و سایر جراحات وارده بر جنین ، طبق ماده 198 به نسبت دیه همان جنین است . فی المثل اگر یک دست جنین قطع شود و یا خراشی به سر و صورت آن وارد شود ، چون دیه هر دست نصف دیه کامل می باشد و دیه دو دست در مرد دیه کامل است و دیه کامل در جنین 100 دینار می باشد . پس دیه یک دست در مورد جنین 50 دینار خواهد بود .
در مورد خراش به سر و صورت جنین ، چون دیه خراش پوست بدن بدون آنکه خون جاری شود ( حارصه ) مطابق ماده 186 قانون دیات " یک شتر " می باشد و یک شتر برابر ماده 3 قانون مزبور برابر 10 دینار می باشد پس دیه خراش در این موردیک دینار دینار یعنی یک دهم دیه خراش (در غیر مورد جنین می باشد .
5- اگر کسی مرتکب سقط جنین و مرگ مادر اوشود آیا پرداخت یک دیه کافیست یا باید به تعداد هر نفر یک دیه بپردازد ؟
با توجه به مواد 195 و 197 قانون دیات مرتکب مسئول پرداخت دیه به تمام آنها خواهد بود .
6- اگر خود زن جنین را سقط کند آیا او هم باید دیه بپردازد ؟
طبق ماده 196 قانون دیات هرگاه زنی جنین خود را سقط کند باید دیه آن را در هر مرحله ای که باشد بپردازد و خود وی از آن دیه سهمی نمی برد .
جنایت در لغت به معنی چیده میوه است. در اقرب الموارد آمده است : جنی الثمره : تناولها من شجرها یعنی میوه را از درخت چید در قرآن مجدی آمده است :
و جنی الجنین ان چیده شده هر دو بهشت در دسترس است که کنایه از رسیدن میوه است.
جنایت در اصلاح قوانین عرفی: در ماده 10 قانون مجازات مصر آمده است :جنایت آن جرم را می گویند که مجازات آن , اعدام , اعمال شاقه ابد یا موقت و یا زندان باشد.اگر مجازات غیر از اینها باشد آن جرم را جنحه یا خلاف گویند.
در کتاب حقوق جزای عمومی آمده است مهم ترین طبقه بندی در حقوق فرانسه و ایران تقسیم جرائم به جنایت جنحه و خلاف است . ماده 2 قانون مجازات سال 52 چنین مقرر می دارد: (جرم از حیث و ضعف مجازات بر سه نوع است : 1 _ جنایت 2 _ جنحه 3 _ خلاف) مطابق ماده 8 مجازاتهای اصلی جنایت بقرار زیر است : 1 _ اعدام 2 _ حبس دائم 3 _ حبس جنایی درجه یک از سه سال تا 15 سال 4 _ حبس جنایی درجه دو از دو سال تا 10 سال.
مطابق ماده 9 مجازاتهای اصلی جنحه به قرار زیر است :
1 _ حبس جنحه از 61 روز تا سه سال.
2 _ جزای نقدی از 5001 ریال به بالا.
و مطابق ماده 12 مجازات خلاف , جزای نقدی از 200 ریال 5000 ریال است. جنایت در اصطلاح شرعی : در کتاب التشریع الجنائی آمده است : اما فی الشریعه فکل جریمه هی جنایه سوا عوقب علیها بالحبس و الغزامه ام باشد منها و علی ذلک فالمخالفه القانونیه تعتبر جنایه فی الشریعه و الجنحه تعتبر جنایه فی الشریعه ایضا.
یعنی هر جرمی در شریعت جنایت شنخته شده است , خواه مجازاتش حبس و جریمه نقدی باشد و خواه شدیدتر از اینها؛ بنابراین خلاف در قانون در شریعت جنایت محسوب می شود و جنحه در قانون نیز, در شریعت جنایت به حساب می آید.
صاحب کتاب الفقه الاسلامی و ادلته می گوید: برای جنایت در شریعت دوو معنی است : معنی عام : هر فعلی که شرعا حرام باشد خواه تعدی بر نفس باشد خواه بر مال و غیر آن چنانکه ماوردی آن را چنین تعریف کرده است : الجرائم محظورات شرعیه زجر الله تعالی عنها بحد و تعزیر.
معنی خاص: در اصطلاح فقها جنایت بر تعدی به نقس انسان یا تعدی بر اعضای انسان اطلاق میشود و آن قتل و جرح ضرب است بعضی از فقها آن را با عنوان (جنایات) و بعضی دیگر با عنوان کتاب (الجراح) و برخی دیگر, با عنوان باب (الدما) بررسی کرده اند.
فهرست مطالب:
بررسی احکام سقط جنین یا سقط حمل
مقدمه
تعریف سقط جنین یا سقط حمل و ضابطه تشخیص آن
تعریف سقط جنین یا سقط حمل
ضابطه قانونی حیات جنینی و حیات قابل زیستن
الف – دوران حیات جنینی مورد حمایت قانون گذار
ب – دوران حیات قابل زیستن مورد حمایت قانون گذار
مبحث دوم
اقسام سقط جنین و عناصر آن
عناصر سقط جنین عمدی
عناصر تشکیل دهنده سقط جنین عمدی عبارتند از :
الف – عنصر مادی
سقط جنین شبه عمد و خطای محض و غیر عمدی
ب _ سقط جنین غیرعمدی و عناصر آن
02 وقوع خطا از ناحیه مرتکب
ج – تکمله : برخی از مسائل مربوط به سقط جنین
بررسی احکام فقهی و حقوقی اسقاط جنین
بررسی احکام فقهی و حقوقی اسقاط جنین
مقدمه
انواع جنایات
جنایت بر دو نوع است :
جنایت در فقه امامیه
گفتار نخست: احکام تکلیفی سقط جنین
نظریه فقها درباره وصیت
اقسام فعل
کلمات فقها
نقد و بررسی
کفاره قتل عمد
کفاره قتل خطایی
نظریه فقها
منابع
منابع و مأخذ:
2-در این باره رجوع شود : به رای شماره 9780 مورخه 30/9/1316 شعبه دوم و همچنین رای شماره 62 مورخه 19/9/1319شعبه پنجم دیوان عالی کشور . که با توجه بهسوابق فقهی و موازین اسلامی صادر شده است .
3- دکتر ابراهیم پاد – حقوق کیفری اختصاصی ، جلد اول ،صفحات 68 و 70 چاپ سوم ، سال 1352
4- هر دینار یک مثقال طلا به وزن 18 نخود می باشد .
5- ماده 852 قانون مدنی :"شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صورتی ارث میبرد که نطفه او حینالموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود اگر چه فورا پس از تولد بمیرد ."
6- دراین باره رجوع شود ، به جلد دوم تحریرالوسیله امام خمینی ، صفحه 597
گزیده : پیامبر اسلام مى فرماید: «ما بنى فى الاسلام بناء اَحبّ الى اللَّه تعالى و اعزّ من التزویج» «در اسلام هیچ نهادى محبوب تر و عزیرتر از تشکیل خانواده در نزد خداوند بنا نشده است». و نیز فرموده است: «هیچ فائده اى بعد از نعمت اسلام برتر و مفیدتر از این براى مرد مسلمان نیست که او همسرى داشته باشد که هروقت به او نگاه کند مسرور و شاداب گردد و هنگامى که به او دستور
دانلود تحقیق آماده بررسی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در رعایت قوانین و مقررات
درس حقوق شهروندی پودمان حقوق خانواده
با فرمت ورد و قابل ویرایش و در 27 صفحه
این مقاله بسیار کامل و جهت ارائه به دانشگاه علمی کاربردی و شامل موارد زیر می باشد : مقدمه سوابق تحقیق متن تحقیق نتیجه گیری پیشنهادات منابع و ماخذ
چکیده
اگر بخواهیم مهم ترین ویژگی شهروند یعنی آنچه به خاطر آن واجد این مقام شده است و حتی می تواند این مقام را برای او حفظ کند، بشناسیم؛همان احساس مسئولیت شهروندی است. هر چه یک شهروند به همراه سایر شهروندان در یک جامعه بیشتر احساس مسئولیت کند در واقع بر دایره حقوق شهروندی خود و سایر شهروندان افزوده و به تثبیت و نهادینه کردن آن کمک کرده است.احساس مسئولیت شهروندی است که برای او حق را می آفریند . یقیناً احساس مسئولیت شهروندی مهمترین نیاز کنونی جامعه ماست، تا بتوانیم از این رهگذر جامعه ای با نشاط بسازیم که در آن شهروند و حاکم در قبال یکدیگر احساس مسئولیت کرده با ادبیات یکدیگر بیشتر آشنا شده و زبان هم را بیش از پیش درک کنند.درنتیجه باید توجه کنیم که بحث شهروندی با سیاست و قدرت سیاسی ارتباط عمیقی دارد.اگر می خواهیم که مقوله شهروندی به صورت جدی پیگیری شود باید نگاه خود را به سیاست اصلاح کرده ومسئولیت گریزی خود را به مسئولیت پذیری تبدیل کنیم.شهروندی اشاره به زندگی روزمره ، فعالیت های فردی و کسب و کار افراد اجتماع و همچنین فعالیت های اجتماعی ایشان دارد و بطور کلی مجموعه ایی از رفتار و اعمال افراد است. شهروندی پویا یا شهروندی فعال در واقع از این نگرش برخاسته است.شهروندی از این نگاه ، مجموعه گسترده ایی از فعالیت های فردی و اجتماعی است .فعالیت هایی که اگر چه فردی باشند اما برآیند آنها به پیشرفت وضعیت اجتماعی کمک خواهد کرد. همچنین است مشارکت های اقتصادی ،خدمات عمومی، فعالیت های داوطلبانه و دیگر فعالیت های اجتماعی که در بهبود وضعیت زندگی همه شهروندان اثر می گذارد.در واقع این نگاه ضمن اشاره به حقوق شهروندی مدون و قانونی در نگاه کلی تر به رفتارهای اجتماعی و اخلاقی می پردازد که اجتماع از شهروندان خود انتطار دارد. واژگان کلیدی: شهروندی، مسئولیت، حقوق ، مردم سالاری ، فرد، جامعه
مقدمه
سئوالی که در اینجا مطرح می شود ، این است که آیا انسان در جامعه فقط واجد یک دسته مطالبات و حقوق است ؟ و یا اینکه در مقابل این حقوق و انتظارات باید مسئولیت ها و وظایفی را هم در جامعه پذیرا باشد و آن ها را به بهترین وجهی انجام دهد. در مورد این موضوع(شهروند مسئول) تحقیقاتی شایسته و بایسته ای صورت نگرفته و یا اینکه حداقل من به تمامی آن ها دسترسی پیدا نکرده ام. نظام مردم سالاری اسلامی، برخلاف حکومت دیکتاتوری، براى خدمت به مردم شکل گرفته است، اما مردم نیز باید به قوانین و دستورات مردم سالارى حاکم، پاى بند باشند. حکومت هاى مردم سالار آزادى هاى زیادى از جمله آزادى مخالفت با حکومت و انتقاد از آن، براى شهروندان قایلند. شهروندان حکومت مردم سالار باید از مشارکت، فرهنگ و حتى صبر برخوردار باشند. شهروندان، آگاه اند که در حکومت مردم سالار، تنها حقوق به آنان تعلق نمى گیرد، بلکه مسئولیت هایى نیز بر عهده آن ها است. آنان مى دانند که مردم سالارى به صرف وقت و کار سنگین احتیاج دارد حکومتى از دل مردم، نیازمند وجود تیزبینى و پشتیبانى دایمى از جانب مردم است. در برخى از حکومت هاى مردم سالار، مشارکت مدنى مردم به منزله خدمت آنان در هیأت هاى منصفه یا خدمت نظام و یا خدمات ملى غیر نظامى اجبارى است. الزامات دیگر، مربوط به همه حکومت هاى مردم سالار مى شوند و تنها بر عهده شهروندان هستند که مهم ترین آنان احترام به قانون است. پرداخت صحیح مالیات ها، پذیرفتن مرجعیت دولت منتخب و احترام به حقوق افرادى که دیدگاه هاى متفاوت دارند، نمونه هاى دیگرى از وظایف شهروندان به شمار مى روند. در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در رعایت قوانین و مقررات می پردازیم.
نوع فایل: word
قابل ویرایش 235 صفحه
چکیده:
پایان نامه حاضر دربارة بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه فقه اسلامی باشد. مقصود از کلمه «خشونت» هر عملی است که منجر به صدمه و زیان جسمی یا روانی علیه فرد یا گروهی از مردم گردد. در جایگاه نظری عدهای مبادرت به خشونت را امری ذاتی میپندارند و عدهای نیز، به غیر ذاتی بودن آن اعتقاد دارند. بدلیل نسبی بودن خشونت، تغییر ماهیت و معنی آن متناسب با زمان و مکان اقسام گوناگونی دارد. خشونت علیه زنان پدیده ایست که در آن زن به خاطر جنسیت خود مورد اعمال زور و تضییع حق قرار میگیرد. این خشونت به اشکال مختلف بروز کرده و میزان آن به طرز نگران کنندهای رو به افزایش است. علل بروز خشونت میتواند فردی، خانوادگی و یا اجتماعی باشد. خشونت ذاتا نا ارزشی است و نه ضد ارزش، بلکه دارای ارزش نسبی بوده و تابع شرایط است. این رویکرد، کاملا واقع بینانه و خرد پذیر بوده و اسلام و بسیاری از دیگر مکاتب الهی بر آن صحه میگذارند. بدون شک، اسلام آیین رحمت و طلایه دار سعادت و نیک بختی انسانها است، و خشونت مجاز در اسلام، در واقع، تجلی قهرنمای رحمت عام الهی است. غیر مسلمانان، مستشرقین و مسلمانان دیدگاههای متفاوت و بعا متناقض در بارة زنان و جایگاه آنها دارند. حضرت محمد 0ص) بنیان گذار نوعی مکتب اعتدال گرایی پویا در عرصة حقوق بشر و از جمله حقوق زن و مرد است.
مواردی وجود دارد که موجب تشخیص فقه شیعه از فقه سنی میشود. اختلافات فقهی اهل سنت و شیعیان خبر از اختلاف نظر در نحوة نگرشی شیعه و اهل سنت نسبت به زن دارد. فقها نیز در مورد نظام و حقوق خانواده و نقش زن در آن فتاوای مختلفی دارند. در قرآن کریم الگوهایی ارائه میشوند که بعضی در کسوت مردان تبیین رسالت ارزشمداری مینمایند و بعضی در کسوت زنان. تأویلات مختلفی در مورد نقصان عقل زن وجود دارد، اما از دیدگاه اسلام و مجموعة آیات و روایات و فهم بزرگان دین، هر کس با تقویتر باشد در درگاه خداوند مقربتر است. زنان نسبت به مردان آسیبپذیرترند و در این میان ازدواج زود هنگام، سیاست ورزی جنسی، هتک حرمت، آزار جنسی، ختنه دختران و... سبب بروز خشونت علیه آنها میشود. تعالیم اسلامی همة اشکال خشونت نسبت به همة انسانها را ممنوع دانسته و رعایت حال افراد و رفق و نرمش در روابط اجتماعی را مورد تأکید قرار داده است و لیکن با بررسی آیات قرآن و احادیث معصومین (ع) دربارة زن به تأکیدهای فراوانتری در دوری از خشونت بر میخوریم. حتی در مواردی که سخن از طلاق و جدایی از زن پیش میآید قرآن بر اصل زیر بنایی «معروف» تأکید کرده و حدود «معروف» را ژرف تر و گستردهتر از قانون مندی و عدل گرایی دانسته و آن را بعنوان یک اصل کلی و عام که با هیچ تخصیص و تقییدی سازگاری ندارد معرفی میکند. خداوند صراحتا فاحشگی و خشونت علیه زنان را محکوم کرده و توسل به حجاب، به عنوان شیوة کنترل شهوات جنسی و محافظت زنان مطرح میگردد. چرا که اسلام به عنوان یک نظام منسجم ارزشی، بر همة رفتار و کردار انسان و جامعه نظارت دارد. مقولة شهادت زنان، ممنوعیت قضاوت زنان،سرپرستی مرد، حق حضانت و نگهداری کودک، تعدد زوجات، تنبیه بدنی و... معرکة قضاوتها و آرای ضد و نقیض متفقهین و متفکرین اسلامی و غیر اسلامی است و از مستمسکها در ارزیابی منفی در باب شخصیت انسانی زن از دیدگاه اسلام به شمار میآید. در این مجال وظیفة علما و روشنفکران، محققان و دین پژوهان بسیار خطیر و حیاتی است. آنان میبایست ضمن دفاع عقلایی از دین و آمزوههای دینی و تبیین و به روز در آوردن معارف دینی و اعتقادات اسلامی، نیازها و خلاء های فکری جامعه به ویژه قشر جوان را برطرف کردهو ضمن کنترل، بررسی و نقد ایدهها، تفکرات و فرهنگهای صادراتی غرب، حقیقت و ماهیت واقعی آنها را برملا سازند.
مقدمه:
بررسی شخصیت انسانی زن، میزان بخورداری وی از استعدادها و آرمانها، وابستگی و استقلال او در شخصیت، توان رشد و راه پویی به سوی اهداف الهی و انسانی به آسیب پذیری از عوامل انحراف زا،و اثر گذاری وی رد انحطاط یا تکامل مردان اولین بحث زیربنایی در بررسی مسائل زنان است. بسیاری از داوریها نسبت به زنان آگاهانه یا ناآگاهانه در این موضوع ریشه دارد، همچنان که بسیاری از آراء و دیدگاهها در اینجا باید نقد و ارزیابی شود. در این فصل به بررسی نظرات مختلف در باب شخصیت زن و تفاوتهای زن و مرد و دیدگاه اسلام، نسبت به زن، زن از نگاه محمد (ص) و فقها و... میپردازیم.
عنایتی که اسلامی به بانوان دارد بیشتر از عنایتی است که بر مردان دارد.
مردان بر ملتها حق دارند و زنان حق بیشتر دارند. زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ میکنند. قرآن کریم انسان ساز است و زنها نیز انسانساز. اگر زنهای انسانساز از ملتی گرفته شوند ملتها به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد. بنابراین، وظیفهی ما امروز در داخل نظام اسلامی و هم در موضعگیریهای بینالمللی آن است که بین دو خط انحراف «غرب» و «انحطاط فکری داخلی» که بر پایه اندیشههای غیر واقعی اسلام شکل گرفته، خط وسط و طریق مستقیم را که همان رسالت امت اسلامی در جهان امروز است، نسبت به مسائل زنان با تحقیق و تدبیر، محقق و مبرهن نماییم و الا دشمنان با صورتهای زر و زور و تزویر میخواهند اندیشههای ناب اسلامی واقعی و محمدی را در جهان محو سازند و از زنان به عنوان ابزاری کارآمد با توسعه فرهنگ مبتذل خود بسازند یک مقابله نظاممند و علمی و منطقی را با همت و قدرت بیشتری آغاز و از همه اندیشمندان در این زمینه استمداد نماییم در غیر این صورت نه تنها زنان ما سیلی میخورند که نظام اسلامی مورد تهدید قرار میگیرد و این نه به نفع جوامع اسلامی و نه به نفع مردان و زنان غیور جوامع اسلامی است.
آنچه به وسیلة فقه دانسته میشود، یعنی احکام و قوانین الهی، پساز معرفت خدا، برترین معلومات است. در عین حال این فقه است که امور زندگی مردم را سر و سامان میبخشد و مایة کمال و پیشرفته نوع انسان است. فقه در پرتو پویایی و تحول سودها برده و از همه مهمتر اینکه همواره یک گاه از جامعه جلوتر بوده است. شکنیست که فقه مانند هر پدیدة دیگری همواره دستخوش نظور و دگرگونی بوده و خواهد بود و اگر زنده است و باید زنده بماند، چنانچه هر زندهای پویا است. در تاریخ پر نشیب و فراز فقه این مسألهای است مهم، بلکه مهمترین مسأله است که پویایی آن به طور روشن و مبرهن برای دوستداران آن به بررسی گرفته شد و علل و عوامل آن به خوبی شناخته شوند. در فقه ما، کلیات بسیاری وجود دارند که در پرتو عرف و قدرت انطباق میتوانیم به بسیاری از مشکلات زمانی خود پیروز شویم و پاسخ همة نیازهای جامعه خود را بیابیم. دراین میان یکی از مهمترین حربههای دشمن دامن زدن به مسائل حقوقی زنان، به ویژه در جوامع اسلامی است. استکبار با آگاهی از سنتهای قومی، قبیلهای و مذهبی کشورهای اسلامی و حساسیتهای مسلمانان در مورد زنان به تبلیغات مسموم و همه جانبه در سطح وسیع پرداخته تا ضمن خشن و غیر منصفانه جلوه دادن چهرة اسلام نسبت به مسائل زنان به ویژه حقوق اقتصادی از قبیل ارث، دیه، نفقه و... به شبهه افکنی نسبت به آموزههای مترقی اسلام بپردازد. در این مجال، وظیفة علما و روشنفکران، محققان و دین پژوهان بسیار خطیر و حیاتی است. آنان میبایست ضمن دفاع عقلایی از دین و آموزههای دین و تبیین و به زبان روز درآوردن معارف دین و اعتقادات اسلامی، نیازها و خلاء های فکری جامعه، به ویژه قشر جوان، را بر طرف کنند و از آن سو، ضمن کنترل، بررسی و نقد ایده ها، تفکرات و فرهنگهای صادراتی غرب، حقیقت و ماهیت واقعی آنها را بر ملا سازند تا جوانان مسلمان فریب ظاهر زیبایی آنه را نخورند. در این فصل به اختصار اشاراتی به برداشتهای متفاوت و بعضا مغرضانه در مسائل زنان از جمله زنان و حجاب، تنبیه بدنی زنان، ممنوعیت قضاوت زنان و تعدد زوجات و...خواهیم داشت.
آنچه به وسیلة فقه دانسته میشود، یعنی احکام و قوانین الهی، پساز معرفت خدا، برترین معلومات است. در عین حال این فقه است که امور زندگی مردم را سر و سامان میبخشد و مایة کمال و پیشرفته نوع انسان است. فقه در پرتو پویایی و تحول سودها برده و از همه مهمتر اینکه همواره یک گاه از جامعه جلوتر بوده است. شکنیست که فقه مانند هر پدیدة دیگری همواره دستخوش نظور و دگرگونی بوده و خواهد بود و اگر زنده است و باید زنده بماند، چنانچه هر زندهای پویا است. در تاریخ پر نشیب و فراز فقه این مسألهای است مهم، بلکه مهمترین مسأله است که پویایی آن به طور روشن و مبرهن برای دوستداران آن به بررسی گرفته شد و علل و عوامل آن به خوبی شناخته شوند. در فقه ما، کلیات بسیاری وجود دارند که در پرتو عرف و قدرت انطباق میتوانیم به بسیاری از مشکلات زمانی خود پیروز شویم و پاسخ همة نیازهای جامعه خود را بیابیم. دراین میان یکی از مهمترین حربههای دشمن دامن زدن به مسائل حقوقی زنان، به ویژه در جوامع اسلامی است. استکبار با آگاهی از سنتهای قومی، قبیلهای و مذهبی کشورهای اسلامی و حساسیتهای مسلمانان در مورد زنان به تبلیغات مسموم و همه جانبه در سطح وسیع پرداخته تا ضمن خشن و غیر منصفانه جلوه دادن چهرة اسلام نسبت به مسائل زنان به ویژه حقوق اقتصادی از قبیل ارث، دیه، نفقه و... به شبهه افکنی نسبت به آموزههای مترقی اسلام بپردازد. در این مجال، وظیفة علما و روشنفکران، محققان و دین پژوهان بسیار خطیر و حیاتی است. آنان میبایست ضمن دفاع عقلایی از دین و آموزههای دین و تبیین و به زبان روز درآوردن معارف دین و اعتقادات اسلامی، نیازها و خلاء های فکری جامعه، به ویژه قشر جوان، را بر طرف کنند و از آن سو، ضمن کنترل، بررسی و نقد ایده ها، تفکرات و فرهنگهای صادراتی غرب، حقیقت و ماهیت واقعی آنها را بر ملا سازند تا جوانان مسلمان فریب ظاهر زیبایی آنه را نخورند. در این فصل به اختصار اشاراتی به برداشتهای متفاوت و بعضا مغرضانه در مسائل زنان از جمله زنان و حجاب، تنبیه بدنی زنان، ممنوعیت قضاوت زنان و تعدد زوجات و...خواهیم داشت.
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات تحقیق
1-1- بیان مسئله
1-2- هدف های تحقیق
1-3- اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن
1-4- سوالات و فرضیه های تحقیق
1-5- روش تحقیق
1-6- قلمرو تحقیق
1-7- محدودیت ها و مشکلات تحقیق
1-8- تعاریف عملیاتی متغیر ها و واژه های کلیدی
1-8-1- تعریف خشونت (معنای لغوی)
1-8-2- تعریف خشونت (معنای اصطلاحی)
1-8-3- خشونت ذاتی یا اکتسابی؟
1-8-4- اقسام خشونت
1-8-5- سطوح خشونت
1-8-6- تعریف واژه زن
1-8-7- خشونت علیه زنان
1-8-8- انواع خشونت علیه زنان و بهای آن
1-8-9- زن و خشونت خانگی
1-8-10- مصادیق خشونت در خانواده
1-8-11- مصادیق خشونت در جامعه
1-8-12- مصادیق خشونت در دولت
1-8-13- فقه اسلامی (تعریف)
فصل دوم: مطالعات نظری
مقدمه
2-1- کاربرد خشونت
2-2- علل بروز خشونت
2-2-1- علل تغییر خشونت
2-2-2- علل خانوادگی خشونت
2-2-3- علل اجتماعی خشونت
2-3- ارزشیابی خشونت
2-4- خشونت به طور عام (خشونت مجاز یا مشروع و خشونت غیر مجاز یا نا مشروع)
2-4-1- خشونت مجاز (مشروع)
2-4-2- خشونت غیر مجاز (نا مشروع)
2-5- مبانی نظری خشونت گرایان
2-6- در اسلام جواز خشونت و مرزهای آن چیست
2-7- آیا می توان از خشونت های مجاز اسلامی دفاع عقلانی کرد
2-7-1- عقل کل نگر چیست
2-7-2- عقل جز نگر چیست
2-7-3- فهم یا پسند عرفی چیست
2-8- پیشینه تحقیق
2-8-1- دوره اول
2-8-2- دوره دوم
2-8-3- نقص پژوهش های گذشته
فصل سوم: روش شناسایی تحقیق
مقدمه
3-1- زن در گذز تاریخ
3-1-1- دیدگاه غیر مسلمین نسبت به جایگاه زن
3-1-2- دیدگاه مستشرقین
3-1-3- دیدگاه مسلمین
3-1-3-1- دیدگاه شعرا
3-1-3-2- دیدگاه فقیهان
3-2- زن در نگاه حضرت محمد (ص)
3-3- زن از چشم انداز فقهی شیعی و مکاتب اهل سنت
3-4- آیات قرآن درباره زن
3-5- نظر اسلام در خصوص زن
3-6- فقها و حقوق زن در خانواده
3-6-1- حقوق زن در نظام طبیعی
3-6-2- حقوق زن در نظام تاریخی
3-6-3- پیش فهم فقیهان مسلمان چیست
3-7- فلسفه تفاوت های حقوقی بین زن و مرد
3-7-1- زن و مالکیت
3-7-2- الگو سازی در آیات و روایات
3-8- بررسی نقصان عقل زن
3-8-1- تأویلات مختلف در نقصان عقل زن
3-8-2- نقد نظریه نقصان عقل زن
3-9- آیا از دیدگاه اسلام عقل زن و مرد مساوی است؟
3-9-1- دلایل این مدعا
3-9-2- نقد و بررسی ایراد ها
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
مقدمه
4-1- زنان آسیب پذیرتر از مردان
4-2- ازدواج زود هنگام
4-3- سیاست ورزی جنسی
4-4- هتک حرمت
4-5- آزار جنسی
4-6- ختنه دختران
4-7- 6 فرضیه در مورد زن آزاری و بررسی آن
4-8- تعالیم اسلام دربارهی خشونت
4-8-1- اصل معروف چست؟
4-8-2- فرازهایی از سخنان پیامبر (ص) که از زبان فرشته وحی بازگو شد
4-9- زنان و حجاب 131
4-10- شهادت زنان
4-11- ممنوعیت قضاوت زنان
4-12- سرپرستی
4-12-1- قرآن
4-12-2- روایات
4-12-3- اجماع
4-12-4- ارزیابی ادله
4-13- چرا اسلام حق حضانت و نگهداری کودک را به طور یکسان برای مرد و رن قائل نیست؟
4-14- تعدد زوجات
4-15- تنبیه بدنی
4-15-1- تنبیه بدنی و دیدگاه عالمان
4-15-2- تنبیه بدنی در روایات
4-15-3- حسن معاشرت
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات
مقدمه
5-1- کنترل خشونت علیه زنان در ایران نیازمند تحقیق و بررسی همه جانبه است
5-2- راهکارهای عملی مبارزه با خشونت
نتیجهگیری
پیشنهادات
منابع
ضمائم
منابع و مأخذ:
الف) کتب فارسی
1- اعزازی- شهلا- خشونت خانگی
2- انجمن تنظیم خانواده- خشونت علیه زنان
3- آسیموف- آیزاک اسرار مغز آدمی
4- اداره کل روابط فرهنگی سیمای زن در کلام امام خمینی 1369 وزارت ارشاد
5- اتحادیه، منصوره- زن در جامعه قاجار
6- امامی، سید حسن، ادله اثبات دعوا، ج 5، نشر دادگستری
7- آرتیدار، طیبه، قوانین و مقررات زنان و خانواده، 1386، سوره مهر
8- براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران
9- بجنوردی، سید محمد، قواعد الفقهیه، انتشارات مجد، چ 1، ج 2
10- بجنوردی، سید محمد، مجموعه مقالات فقهی، حقوقی و اجتماعی، 1382، چ 2، ج 3، پژوهشکده امام خمینی
11- پیشوایی، مهدی، زندگانی حضرت زهرا (س) ج 7
12- تهرانی، محمد حسین، رساله بدیعه منشورات الحکمه، تهران، نشر مجد
13- جواد آملی، عبدالله، زن در آیینه جمال و جمال، 1369 تهران، نشر مجد
14- جعفری، محمد تقی،شرح نهج البلاغه، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1368، ج 1، تهران
15- حکیمی- محمد حسین- دفاع از حقوق زن چ 4، 1386 تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی
16- حسینی- سید مصطفی- دایره المعارف جامع اسلامی
17- حسینی- محمد حسین- انوار الملکوت جلد المنتشارات علامه طباطبایی
18- خاتمی، احمد، فرهنگ نامه موضوعی قرآن کریم ج 2، نشر فرهنگ اسلامی، 1383
19- دهخدا، علی اکبر- لغت نامه، 1325، تهران، دانشگاه تهران، موسسه لغتنامه دهخدا ج 38 و 47
20- دوانی، علی، زن در قرآن، جامعه المدرسین
21- دورانت، ویل، تاریخ تمدن، 1378، ج 2، چ 6، تهران- انتشارات علمی فرهنگی
22- دورانت، ویل، لذات فلسفه، 1371، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی تهران ترجمه عباسی زریاب چاپ 7
23- رحیمی، عباسعلی، پیشگیری از وقوع جرایم خشونت آمیز، 1375
24- رفیعی، شهرام، امروز پرخاشگری فردا خشونت، 1377
25- رضوانی، علی اصغر، کتاب شناسی پاسخ به شبهات، 1385، قم، انتشارات جمکران
26- زکریایی، علی، گفتمان تئوریزه کردن خشونت
27- زین العابدین، علی، خشونت یک ضد ارزش به قدمت تاریخ
28- سبحانی، جعفر، پرسش و تناریخ 1369، چ اول، نشر بهار
29- سبحانی، جعفر، نظام اقتصاد و الشهاده، 1376، نشر موسسه امام صادق (ع)
30- سبحانی، محمد تقی، درآمدی بر نظام شخصیت زن، ج 1
31- سروش، عبدالکریم، دیانت و مدارا و مدرنیت
32- ستاری، جلال، سیمای زن در فرهنگ ایران، 1373، تهران نشر مرکز
33- شاکریان، حمیدرضا، خشونت 1383، چاپ اول، تهران، کانون اندیشه جوان
34- شفایی، حسین، زنان و مشارکت سیاسی، نشر عرش اندیشه
35- صفایی، سید حسن، حقوق خانواده، ج 1، 1370، دانشگاه تهران
36- طباطبایی، سید محمد حسین، آموزش دینی، 1356، نشر جهان آرا
37- عمید، حسین، فرهنگ عمید، 1377، انتشارات امیر کبیر
38- عمید حسین، فرهنگ فارسی، ج 2، چاپ دوم، 1365، انتشارات امیر کبیر
39- عمادزاده، حسین، زنان پیغمبر اسلام، تهران، نشر محمد
40- علایی، رحمانی، فاطمه، زن از دیدگاه نهج البلاغه، 1369، چاپ اول
41- صانعی، یوسف، فقه الثقلین فی شرح تحریر الوسیله، 1382، نشر مروج
42- صدر، حسن، حقوق زن در اسلام، چاپ 5، تهران، انتشارات جاویدان
43- عباسی، تیلا، زن در آینه تاریخ، 1370، تهران
44- غزالی، ابوحامد، نصیحه الملوک، 505 ق
45- عبد، محمد، تفسیر القرآن ج 4
46- کار، مهر انگیز، مقایسه کنوانسیون رفع تبعیض از زنان با قوانین داخلی ایران
47- کیا، خجسته، مهاتما گاندی جستجوی حقیقت، 1373، تهران، نشر مرکز
48- کریمی، حمید، حقوق زن، 1383
49- کار؛ مهر انگیز، پژوهشی درباره خشونت علیه زنان، 1378، چ 4، تهران، نشر روشنگران
50- لبون، گوستاو، تاریخ تمدن اسلامی و عرب، ترجمه سید هاشم حسینی، بنگاه مطبوعاتی علمی
51- معین، محمد، فرهنگ فارسی، 1357، جلد 3، انتشارات امیر کبیر
52- مرقی کاشانی، افضل الدین محمد (بابا افضل)- دیوان باباافضل
53- مولوی، محمد جلال الدین، فیه ما فیه
54- مرنیسی، فاطمه، زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش، ملیحه مغازهای، 1380، نشر نی
55- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 1353، جلد 17، تهران، دارالکتب الاسلامیه
56- معین، محمد، فرهنگ لغت، 1372، ج 3، چ دهم؛ کتابفروشی امیر کبیر
57- مجتهد شبستری، محمد، نقدی بر قرائت رسمی از دین، 1381، نوبت چاپ دوم، تهران- نشر طرح نو
58- مهریزی، محمد، شخصیت و حقوق زن در اسلام، 1382، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی
59- مطهری، مرتضی، عدل الهی، 1339، تهران انتشارات صدرا
60- مطهری، مرتضی، اخلاق جنسی 1378، تهران، انتشارات صدرا
61- مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، 1398 ق، تهران، انتشارات صدرا
62- مهرآرا- علی اکبر- زمینه روان شناسی اجتماعی
63- مصطفوی- فریده- زن از منظر اسلام، نشر بوستان کتاب
64- مصطفوی- حسن- زناشویی از نظر قرآن و حدیث معتبر- انتشارات گلی
65- مصباح یزدی، محمد تقی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، سازمان تبلیغات اسلامی
66- میرخانی، عزت السادات رویکرد نوین در روابط خانوادگی
ج- مقالات و جزوات
67- مصفا- نسرین- معرفی و نقد کتاب تفسیرهای فمنیستی- سال نهم- ج 2- تابستان 1374
68- میر خلیلی، سید احمد، فصل نامه کتاب نقد (زن در خانواده)- ش 12
69- سعید زاده، محسن، مجله زنان جلد 18
70- هفتهنامه عصر ما (جایگاه و نقش زنان) جلد 55، سال سوم
71- ماهنامه صبح (نهاد خانواده آماج فتنهها و کج فهمیها) جلد 55- سال سوم
72- مجله علم و جامعه (زن و انتخابات) ج 116- فروردین 1373
73- هفتهنامه پرتو سخن 14 اردیبهشت 1377
74- پیام زن (زن و گواهی)
75- پگاه سوهان لاله شامبیاتی بهداشت خانواده، ش 19
76- مصطفی ملکیان، روزنامه خرداد ش 23 شنبه 3 مهر 1378
77- زن و سینما زمستان 1376 انتشارات روشنگران
78- منیر آمدی قدیمی (زنان آسیبپذیر از مردان) روزنامه همشهری
79- بنیاد نهج البلاغه فصل نامه نهج البلاغه ش 9 و 10 ، 1383، قم
80- شهیندخت مولاوردی مجله حقوق زنان (علل و ریشههای خشونت علیه زنان) تهران- تیر 1378، ش 10
81- ماراسوی رامیکاکو، فصلنامه فرزانه (حقوق بشر و خشونت علیه زنان)- تهران- زمستان 1375، ش 8
82- اسدی لیلا سادات (مهار خشونتهای خانگی از قانون تا اخلاق) فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان- تهران 1383
83- یزدی- مصباح- (گفتگو)- یکشنبه شهریور 1378
84- کدیور- محسن- میزگرد روزنامه کیهان ش 450
85- شیرازی- مکارم- روزنامه رسالت ش 2954- 18 شهریور 1378
86- شیرازی- مکارم- مجله علم و جامعه شماره 116- فروردین 1373
87- شیرازی مکارم- مجله زنان (گفتگو)- ش 75
88- اعزازی- شهلا- مجله کلک (زن در جامعه قاجار) ش 55
قسمت دوم منابع عربی
89- افغانی، سعید، الاسلام و المراه، 1389 ق، چ 3، بیروت، دارالفکر
90- آلوسی، روح المعانی، ج 5
91- ابن ادریس- محمد بن احمد- السرائر- 1411 ق- ج 2- قم- النشر الاسلامی
92- ابن سعد- محمد- الطبقات الکبری- 1415- ج 8- بیروت- موسسه ال البیت لاحیاء التراث
93- ابن بابویه- محمد بن علی- (شیخ صدوق)- من لایحضره الفقیه- 1413 ق- چاپ دوم- قم- دفتر انتشارات اسلامی
94- ابن عاشور- التحزیر و التنویر- ج 24
95- ابن کثیر القرشی الدمشقی- اسماعیل- تفسیر القران العظیم- 1412- ج 2- بیروت- دارالمعروفه
96- ابن ماجه- محمد بن یزد قزوینی- سنن- محمد فواد عبدالباقی- ج 1- بیروت- دارالفکر
97- ابن منظور- علامه ابوالفضل- لسان العرب- 1389 ق- ج 3- بیروت- داراللسان العرب
98- البخاری الجعفی- عبدالله- 1401 ق- بیروت- داارالفکر
99- الترمذی- محمد بن عیسی- سنن الترمذی- 1403 ق- عبدالحرمان محمد عثمان- چاپ دوم بیروت دارالفکر
100- التمیمی العربی- نعمان بن محمد- دعائم الاسلام- 1383 ق- آصف بن علی اصغر فیض دارالمعارف
101- الدارمی- عبدالله بن بهرام- سنن دارمی- دمشق- چاپخانه اعتدال
102- الراغب اصفهانی- ابوالقاسم- المفردات فی غریب القران- 1404 – ج 1- تهران- دفتر نشر الکتاب
103- الزحیلی- وهبه- الفقه الاسلامی- 1409- ج 7- دمشق- دارالفکر
104- السحمرانی- اسعد- المراه فی التاریخ الشریعه- 1410 ق- بیروت- دار النفائس
105- الباجوری- جمال محمد، المراه فی الفکر الاسلامی، 1406، عراق، الامامه الثقافه و الشباب
106- السیوری- جمال الدین مقداد- کنز العرفان فی فقه القران، 1343 ق- ج 2- تهران- کتابخانه مرکزی
107- الطبری- ابوجعفر محمد بن جریر- جامع البیان عن تاویل آی القران- 1415- صدقی جمیل العظار بیروت دارالفکر
108- الطبرسی- ابوعلی المفضل بن حسن- تفسیر جوامع الجامع- 1418 ق- جلد 3- قم- موسسه نشر اسلامی
109- الطبرسی- ابوعلی المفضل بن حسن- مجمع البحرین فی تفسیر القران- 1365 ق- تهران- ناصر خسرو
110- الطبرسی- ابوعلی المفضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ج 3، 1973 م- بیروت، موسسه الاعلمی
111- الفراهیدی- عبد الرحمن الخلیل بن احمد- کتاب العین- 1409 ق- دکتر مهدی مخزومی- چاپ دوم موسسه دارالحجره- انتشارات صدرا
112- الکلینی الرازی- یعقوب- الفروع من الکافی- 1367 ش- ج 3- تهران- دارالکتب الاسلامیه
113- الطریحی- فخرالدین- مجمع البحرین- 1368- السید احمد الحسین- ج 2- دفتر فرهنگ اسلامی
114- الغزالی- ابوحامد- احیا علوم الدین- 505 ق- چاپ 3- بیروت- دارالفکر
115- الهندی- علا الدین معروف به (البرهان فوری)- کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال- 1409ق- شیخ بکری- بیروت- موسسه الرساله
116- الکلینی الرازی- یعقوب- اصول کافی (کتاب العقل)- 1407- چاپ چهارم- دارالکتب الاسلامیه
117- العاملی- زین العابدین بن علی (شهید ثانی)- مسالک الافهام الی تنقیح شرایع الاسلام- 1413 ق – ج 12- چ 1- قم- موسسه عارف اسلامی
118- المفید- محمد بن نعمان- المقنعه- 1410 ق- ج 2- قم- جامعه المدرسین
119- بحرانی- الشیخ یوسف- حدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره- 1405- محمد تقی ایروانی- جلد 6 و 24 – چاپ اول- قم- موسسه نشر اسلامی
120- حکیم- سید محسن- مستمسک العروه الوثقی- 1404- قم- مکتبه السید المرعشی
121- حویزی- شیخ عبدالعلی- تفسیر نورالثقلین- 1410- هاشم رسولی محلاتی- ج 1- چاپ 4- قم- اسماعیلیان
122- حنبل- الامام احمد- مسند احمد- ج 4- بیروت- دار صادر
123- زمخشری- محمد بن عمر- ربیع الابرار- 1425 – جلد 4- قم- نشر بلاغه
124- طوسی- ابی جعفر محمد بن علی- المبسوط فی فقه الامامیه- 1387- جلد 4- چاپ سوم، تهران- المکتبه المرتضویه الجعفریه
125- طباطبایی- سید محمد حسین- المیزان فی تفسیر القران- بیروت- موسسه الاعلمی اسماعیلیان
126- ممدوح- محمود و سعید- رفع المنار- 1416- اردن- دارالامام النوی
127- صنعانی- ابی بکر- مصنف عبدالرزاق- حبیب الرحمن الاعظمی- بیروت- المجلس العلمی
128- مغنیه- محمد جواد- الکاشف- ج 2- چاپ نهم- قم- مکتبه الصادق
129- موسوی الخمینی-روح الله- تحریر الوسیله- ج 2- چاپ اول- قم- دارالعلم
130- مجلسی – محمد باقر- بحارالانوار- 1403 ق- ج 1- بیروت- نشر الوفا
132- محدث نوری- حاج میرزا حسن- مستدرک الوسایل- 1407 – ج 8- چاپ ششم- بیروت موسسه آل البیت
133- نجفی- محمد حسن- جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام- 1366 ق- ج 31- چاپ ششم تهران دارالکتب الاسلامی
134- رمضان بوطی- محمد سعید- زن در میان شفافیت شریعت اسلامی- کردستان
135- عاملی- محمد حسین- وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، 1382، ج 15
136- فاضل، مقداد، کنزالعرفان فی فقه القران، ج 2، 1404 ق، قم، انتشارات المکتبه المرعشی.
137- فضل الله، محمد حسین، من وحی القران، ج 3
138- مسلم، ابوالحسین، صحیح مسلم، 1404 ق- چ 2، بیروت، دار احیاء التراث العربی
پایان نامه
1- رضازاده، پریسا، بررسی زمینههای فرهنگی خشونت علیه زنان- استاد راهنما- دکتر ناهید مطیع- استاد مشاور: دکتر علی ملک پور
2- رعیت رکن آبادی زهرا یعقوبی مهری – نفی خشونت علیه زنان درگستره آیات و روایات استاد راهنما عزت السادات میرخانی
3- نوروز پور طاهره- بررسی خشونت علیه زنان از دیدگاه آیات و روایات راهنما دکتر احتشامی نیا مشاور دکتر همامی
4- موسوی صبریه سادات و شفیعی لیدا- علل زن آزادی و خشونت علیه زنان راهنما دکتر ابراهیمی
فهرست سایتها
1-www.Ardebili.org
2- www-saanei.org
3- www.saafi.ir
4- www.Lankarani.org
5- www.sistani.org
6- www.velayat.ir
7- www.yaho.vikibedia.com
8- wwww.hozeh.com
نوع فایل: word
قابل ویرایش 70 صفحه
مقدمه:
در این مقدمه چهار عنوان مهم زیر مورد بحث قرار خواهد گرفت.
الف – تعریف حق شفعه
ب – اطراف حق شفعه
ج – فلسفه اخذ به شفعه
د – مخالفت شفعه با قواعد حقوقی
الف – تعریف حق شفعه
حق شفعه عبارت است از حق تملک قهری حصة فروخته شدة یک شریک به وسیله دیگر در ازای پرداخت مثل ثمن مقرر به مشتری اعمال حق شفعه را اخذ به شفعه گویند. به همین جهت است که در ماده 808 ق.م مقرر میدارد هر گاه، حال غیر منقول قابل تقسیمی بین دو نفر مشترک باشد و یکی از دو شریک حصه خود رابه قصد بیع به شخص ثالثی منتقل کند شریک دیگر حق دارد قیمتی که مشتری داده است به او بدهد و حصه مبیعه را تملک کند این حق را حق شفعه و صاحب آن را شفیع گویند.
فهرست مطالب:
پیشگفتار
الف – موضوع تحقیق
ب – هدف از انتخاب موضوع
ج – روش تحقیق
د – نمای کلی از موضوعات مورد بحث
مقدمه
فصل اول کلیات و مفاهیم
مقدمه
بخش اول تاریخچه حق شفعه
بخش دوم مفهوم حق شفعه
مبحث اول مفهوم لغوی حق شفعه
مبحث دوم مفهوم اصطلاحی
بخش سوم اوصاف حق شفعه
مبحث اول حق شفعه، حق مالی است
مبحث دوم حق شفعه، حقی عینی است
مبحث سوم حق شفعه به ارث انتقال مییابد
مسائل
مسأله اول چگونگی تقسیم حق شفعه میان وراث
مسأله دوم صرفنظر نمودن یک از وراث از حق شفعه خویش
مسأله سوم همسر متوفی و حق شفعه به ارث رسیده
مبحث چهارم حق شفعه قابل انتقال نیست
مبحث پنجم حق شفعه قابل اسقاط است
مبحث ششم حق شفعه از آثار بیع صحیح است
مبحث هفتم حق شفعه قابل تبعیض نیست
فصل دوم شرایط ایجاد حق شفعه
مقدمه
شرط اول غیر منقول بودن مورد شفعه
شرط دوم قابل تقسیم بودن مورد شفعه
شرط سوم لزوم شرکت
استثناء بر شرط
شرط چهارم محدود بودن شرکاء به دو نفر
شرط پنجم انتقال سهم مشترک بواسطه بیع
چند نکته
نکته اول وقفی بودن حصة یکی از دو شریک
بند اول دیدگاه فقها
بند دوم دیدگاه قانونگذار
نکته دوم خیاری بودن بیع
بند اول دیدگاه فقها
بند دوم دیدگاه قانونگذار
نکته سوم بیع فضولی
نکته چهارم اقاله بیع
نکته پنجم فسخ بیع
فصل سوم زوال حق شفعه
زوال اختیاری وقهری
اسباب زوال حق شفعه
مبحث اول اسباب ارادی زوال حق شفعه
الف اسقاط حق پیش از بیع
ب فروش حصه از جانب شفیع
مبحث دوم اسباب قهری زوال حق شفعه
الف فوریت در حق شفعه
ب ناتوانی و مسامحه شفیع در تأدیه ثمن
ج تلف مبیع پیش از اخذ به شفعه
د تلف مبیع پس از اخذ به شفعه
فصل چهارم اخذ به شفعه
ماهیت اخذ به شفعه و تعریف آن
شرایط شفیع
دعوای اخذ به شفعه
خلاصه و نتیجه گیری
فهرست منابع
منابع و مأخذ:
- اخذ بشفعه در حقوق مدنی ایران و فقه اسلام، احمدی طباطبائی، دکتر سید جواد، فروردین 1344 ، چاپخانه زندگی.
2- الحدائق الناضره فی احکام العتره الطاهره، شیخ یوسف بحرانی، انتشارات دارالاضواء، بیروت، چاپ دوم، 1405 هـ ق.
3- الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، زین الدین بن علی عاملی، انتشارات موسسه اعلمی، بیروت.
4- المبسوط فی فقه الامامیه، محمد بن حسن بن علی طوسی، انتشارات مکتبه المرتضویه، تهران
5- الوافی، محمد محسن فیض کاشانی، انتشارات مکتبه الامام امیرالمؤمین (ع)، اصفهان، چاپ اول، 1414 هـ.ق.
6- تحریرالوسیله، روح الله، خمینی، ترجمة سید محمدباقر موسوی همدانی، انتشارات دارالعلم، قم، چاپ اول، 1369.
7- ترمینولوژی حقوق، جعفری لنگرودی، دکتر محمد جعفر، انتشارات کتابخانه گنج دانش، تهران، چاپ پنجم، زمستان 1370.
8- جواهر الکلام فی شرح شرائه الاسلام، شیخ محمد حسن نجفی، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، تهران، چاپ سوم، 1367.
9- حقوق مدنی، امامی، دکتر سید حسن، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، چاپ سوم، 1349، ج 3.
10- حقوق مدنی، ایقاع (نظریة عمومی – ایقاع معیّن)، کاتوزیان، دکتر ناصر، انتشارات یلدا، تهران، چاپ اول، زمستان 1370.
11- حقوق مدنی، عدل «منصور السلطنه»، مصطفی، انتشارات امیرکبیر، آذرماه 1342.
12- شفعه وصیت ارث اسباب ثلاث تملک در حقوق مدنی، نوری، دکتر رضا، شرکت انتشاراتی پاژنگ، چاپ اول، بهار 1372 ، تهران.
13- لسان العرب، جمال الدین محمد بن مکرم بن منظور، انتشارات دارالفکر، بیروت.
14- مجمع البحرین، فخرالدین طریحی، انتشارات دار و مکتبه الهلال، بیروت، 1985.
15- مقدمة علم حقوق و مطالعه در نظام حقوق ایران، کاتوزیان، دکتر ناصر، انتشارات بهنشر، تهران، چاپ دوازدهم، مهرماه 1369.
16- منیه الطالب فی حاشیه المکاسب، حاج شیخ موسی نجفی خوانساری.
17- وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن حسن حرّ عاملی، انتشارات موسسه آل البیت (ع)، قم، چاپ اول، 1407 هـ ق.